نگاه روز
به مناسبت 1 آذر روز اصفهان - درهای توسعه پایدار به روی اصفهان بسته است
- نگاه روز
- نمایش از چهارشنبه, 01 آذر 1391 09:36
- بازدید: 5581
یک آذر دیگری از راه رسید و دوباره برای اصفهان تولد گرفتند؛ شهر تاریخی اصفهان به لحاظ جمعیت پس از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران است؛ اما با وجود پتانسیل های فراوان، این شهر همچنان در شمار شهرهای در حال توسعه ایران باقی مانده است و درهای توسعه پایدار همچنان به روی اصفهان بسته است.
new nike football boots 2012 2017 - 002 - Nike Air Max 270 ESS Ανδρικά Παπούτσια Γκρι / Λευκό DM2462 | Jordan 22 OG Chicago PE - nike victory elite 2 for cheap sale price - 002 - 317141
خبرگزاریمیراثفرهنگی ـ گروه میراثفرهنگی ـ از زمانیکه در سال 1992 در «کنفرانس زمین» توسعه پایدار تعریف شد، 20 سال می گذرد. پایداری وضعیتی است که در آن مطلوبیت امکانات موجود در طول زمان کاهش نمییابد و به توانای اکوسیستمها برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود مربوط میشود، بدون آنکه به کاهش منابع و یا بار بیش از حد بر منابع منجر شود. بنابراین توسعه پایدار فرایندی همه جانبه است در استفاده از منابع، هدایت سرمایهگذاریها، و سمتگیری توسعه فن آوری که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد. توسعه پایدار سعی دارد به پنج نیاز اساسی پاسخ گوید: تلفیق حفاظت و توسعه، تامین نیازهای اولیه زیستی مردم، دستیابی به عدالت اجتماعی، تنوع فرهنگی، و حفظ یگانگی اکولوژیکی.
چند سال است که یکم آذرماه از سوی اصفهان شناسان به عنوان روز اصفهان نامگذاری شده است و هرساله در چنین روزی در گوشه و کنار شهر جلساتی برای بررسی و ریشه یابی مشکلات و مسائل شهر توسط سازمان های مردم نهاد برگزار می شود و دیدگاه های مختلف کارشناسان در موضوعات مختلف شهری بیان می شود. اما این که چقدر مدیران شهری به این انتقادها و دیدگاه ها توجه میکنند و تا چه اندازه توسعه پایدار شهر در دستور کار آنان قرار دارد، موضوع مهمی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
وضعیت فعلی شهر اصفهان و روشهای مدیریت شهری آن اگرچه نسبت به بسیاری از شهرهای کشور از برتری نسبی برخوردار است اما همچنان با الگوهای توسعه پایدار هماهنگی و تناسب ندارد. مدیران شهری نباید فراموش کنند که توسعه شهر را نباید صرفا با توسعه چند خیابان یا احداث چند زیر گذر و مجتمع تجاری و یا احداث شهرک های صنعتی آلاینده اشتباه گرفت.
یک شهر تاریخی و فرهنگی زنده، باید پیش از هر چیز بتواند هویت و اصالت خود را حفظ کند و هرگونه فعالیت عمرانی در خدمت آن و نه در تقابل با آن انجام شود. در چنین صورتی همه نهادهای شهری موظف به فراهم آوردن شرایط رشد همه جانبه زیرساخت ها ضمن حفظ ساختار فرهنگی و تاریخی شهر خواهند بود.
به نظر میرسد که برای شهر تاریخی و فرهنگی همانند اصفهان باید محور اصلی توسعه پایدار شهر بر بنیان گردشگری تعریف شده و همه برنامه ریزیها طبق این الگو طراحی شود. اما طبق آمار و به دلایل مختلف در حال حاضر این شهر از حداقل توان خود برای جذب گردشگر خارجی سود میبرد و در عمل میدان را به کشورهای حاشیه خلیج فارس و همسایگانی همچون ترکیه واگذار کرده است و موجب بیرونقی بازار کار هتلداران و دفاتر گردشگری شده است.
تخریب میراث فرهنگی
گرچه میراث فرهنگی و طبیعی، بستر اصلی گردشگری به عنوان محور توسعه اصفهان به شمار میرود ولی در حال حاضر یکی از چالشهای جدی پیش روی اصفهان، تخریب روز افزون میراث فرهنگی این شهر است که بهواسطه مرمت ناکافی به خاطر کمبود بودجه و جذب کم نیروی انسانی کارآزموده مرمت کار روی میدهد.
نوسازی های شتابزده، هدف گذاری های اشتباه، ناهماهنگی بینبخشی و مدیریت چندگانه آثار تاریخی نیز آسیب های وارده را تشدید کرده و وضعیت میراثفرهنگی اصفهان را با بحران روبرو کرده است.
از این روی، همه روزه شاهد انتشار اخباری از تخریب بناهای تاریخی هستیم که گاه بین سازمان میراث فرهنگی، اوقاف، مدارس علمیه، شهرداریها، هیاتهای امناء، مالکان خصوصی و غیره دست به دست میشوند و سرانجام متولی مشخصی که بتواند زخمشان را درمان کند، وجود ندارد.
بحران مدیریت آب زایندهرود
در سالهای اخیر بهواسطه مدیریت ناکارآمد منابع آب استانهای اصفهان و چهارمحال بختیاری، جریان زیبا و زندگی بخش زاینده رود که از کوههای بختیاری به تالاب گاوخونی در شرقیترین نقطه اصفهان در حرکت بود پس از هزاران سال از حرکت بازماند و موجب خشک شدن زاینده رود در محدوده شهر اصفهان شد که در عمل زمینهساز نادیده گرفتن حقآبه مناطق پاییندست زاینده رود و نابودی کشاورزی در زمینهای حاصلخیز شرق اصفهان، خشک شدن تالاب گاوخونی، از بین رفتن گونههای جانوری و گیاهی، فقر و آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری کشاورزان و دامداران منطقه، پایین آمدن قابل توجه آمار گردشگران داخلی و خارجی، اندوه و افسردگی مضمن شهروندان اصفهانی، و خشک شدن هزاران درخت در بیشهها و بوستانهای شهر شده است.
به نظر میرسد که برای برون رفت از بحران خشک کردن زاینده رود، باید مواردی همچون اصلاح روشهای غلط مدیریت منابع آب و ایجاد مدیریت واحد و یکپارچه اکوسیستم زاینده رود از سرچشمه تا تالاب مورد توجه قرار گیرد و لغو قانون استقلال آب استانها که در سال 1384 مطرح شد، با تاکید بر رعایت حق آبه کشاورزان و بستر رودخانه زاینده رود که در قانون توزیع عادلانه اب در سال 1361 به تصویب مجلس رسید، هرچه سریعتر در دستور کار نهادهای مربوطه قرار گیرد.
بهرهوری ناکافی از مشارکت نخبگان
به نظر میرسد که شهر اصفهان به عنوان سومین شهر پرجمعیت ایران، با وجود مراکز آموزش عالی و دانش آموختگان در رشتههای مختلف، در عمل از جذب مشارکت نخبگان با مهارتهای مختلف علمی و هنری و فرهنگی ناتوان مانده است و در کادر اداره شهر معمولا یک عده افراد خاص با گرایش خاص حضور دارند که حتی بعضی با وجود عدم تخصص کافی و اثبات ناکارآمدی و ضعف مدیریت، در پستهای مختلف جابجا میشوند و چندین سال است که عهدهدار امور هستند. به سخن دیگر، گردش نخبگان در مراجع مدیریت شهری و تصمیم گیری ضعیف است.
حمل و نقل عمومی ناکارآمد
در حالحاضر سیستم حمل و نقل عمومی اصفهان از هرسو دچار کاستی است و چنانچه همه بودجه شهرداری هم به حمل و نقل عمومی اختصاص یابد باز هم کفاف آن را نمیدهد.
کمبود پارکینگهای عمومی، فرسوده بودن اتوبوسهای درون شهری، تعیین مسیر نامناسب و ناکارآمد برای احداث خطوط مترو، آشفتگی روز افزون در خطوط تاکسیرانی و موارد بیشمار دیگر موجب شده است که در بسیاری از مسیرهای شهر به ویژه مرکز شهر با ازدحام مسافر بر سر چهارراه ها و در کنار خیابان ها و میدانها روبرو باشیم و بسیاری از خودرو ها برای یافتن جای پارک خودرو در خیابان ها سرگردان باشند و یا برای مدت طولانی در صف پارگینگ معطل بمانند.
طبق ضوابط، اتوبوسهای با عمر بالای هشت سال باید از گردونه حمل و نقل عمومی شهر حذف شوند و سازمان محیط زیست و نیروی راهنمایی و رانندگی در شهرها موظف به جلوگیری از تردد اتوبوسهای فرسوده در سطح شهر هستند ولی در حال حاضر 350 دستگاه اتوبوس فرسوده در سطح شهر اصفهان وجود دارد اما هیچ اتوبوس جدیدی برای از رده خارج شدن اتوبوسهای فرسوده در اصفهان توزیع نشده است.
تاکسیرانی اصفهان نیز وضعیت بهتری از اتوبوسرانی ندارد. با وجود این که 28 درصد از بار حمل و نقل عمومی شهر اصفهان بر دوش سازمان تاکسیرانی است اما در حال حاضر یک هزار و 250 خودروی فرسوده در ناوگان تاکسیرانی اصفهان فعالیت میکنند که افزون بر آلوده نمودن هوای شهر، باعث نارضایتی مسافران نیز می شوند.
این در حالی است که عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی توسط شهروندان و بخصوص رانندگان ناوگان حمل و نقل عمومی اعم از اتوبوس های شرکت واحد و تاکسیرانی و عدم نظارتهای بازدارنده کافی توسط نیروی راهنمایی و رانندگی، در عمل موجب بی نظمیهای ترافیکی، سرگردانی شهروندان و گردشگران، و مسدود شدن برخی خیابانها به واسطه حوادث رانندگی مکرر شده است.
آلودگی هوا
در حال حاضر اصفهان پس از تهران دومین شهر آلوده کشور است و با توجه به افزایش جمعیت و رشد واحدهای صنعتی آلاینده و افزایش تعداد خودروها، بنا به اعتراف مسئولان شهر، در صورت ادامه این روند، بهزودی آلودهترین شهر کشور خواهد شد؛ بهطوری که در حال حاضر در برخی از ماههای سال، نماگرهای سامانه اندازه گیری میزان آلودگی هوا تنها دو روز هوای سالم را در شهر اصفهان ثبت کردهاند.
این در حالی است که طرح جامع کاهش آلودگی هوای اصفهان پنج سال قبل تدوین شده اما به دلیل ناکارآمدی، نیازمند بازنگری و اصلاح است. بر اساس آن طرح قرار بود طی پنج سال با اجرای برنامههای کوتاه و بلند مدت کیفیت هوای اصفهان به سطح استانداردهای زیست محیطی برسد.
متاسفانه روند افزاینده آلودگی هوا در اصفهان علاوه بر اثرات ناگواری که بر سلامت شهروندان دارد زمینه آسیب به آثار تاریخی شهر را هم فراهم خواهد آورد اما تاکنون از سوی مدیران شهر اقدام مهمی برای کاستن از این روند نگران کننده صورت نگرفته است.
جانمایی اشتباه مراکز اداری و تجاری
برخی از بناهای تجاری و اداری که در سالهای گذشته در اصفهان احداث شده اند با نگاه آینده نگر جانمایی و ساخته نشدهاند. برای نمونه احداث ساختمان بزرگ دادگستری اصفهان در خیابان فرعی و باریک نیکبخت باعث شده است تا در ساعات روز، حجم ترافیک این خیابان افزایش یافته و به واسطه کمبود محیط پارکینگ خودروها، مشکلات زیادی را برای اهالی منطقه ایجاد نماید بطوری که حتی اهالی خیابان های اطراف نیز از این هیاهوی هر روزه در رنج هستند.
البته افزون بر مشکلات ترافیکی، باید موارد دیگری همچون حضور عریضه نویسان خیابانی و ازدحام مردم گرفتاری که از نقاط دور و نزدیک به این خیابان می آیند و با حداقل امکانات استراحت و اقامت کوتاه مدت روبرو می شوند، را هم به مسائل فوق افزود.
نمونه دیگر از جانماییهایی نادرست، برج غول پیکر جهان نماست که با زیربنای 78000 متر مربع دارای 364 واحد تجاری، سه سالن سینما ، چهار گالری، 12 مرکز صنایع دستی، هتلی با 150 اتاق ، و شش رستوران است که در محل کاروانسرای تاریخی تخریب شده تحدید (که به عنوان بخشی از مجموعه چهار باغ اصفهان در سال 1310 به شماره 109 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده بود) و در حریم دولتخانه صفوی و در منظر تاریخی و فرهنگی میدان نقش جهان ساخته شد و افزون بر مخاطراتی که به خاطر ارتفاعش برای میدان نقش جهان ایجاد کرد با توجه به جانمایی نامناسب، درصورت فعال شدن همه بخشهایش، در عمل بار ترافیکی سرسام آوری را به این منطقه تحمیل خواهد کرد.
کمبود زیر ساختهای فرهنگی
با وجود وعدههای مکرر مسئولان، اصفهان هچنان از کمبود زیر ساختهای فرهنگی همچون سالن همایش مناسب در سطح شهر جهت برگزاری برنامه های فرهنگی و کنسرتهای موسیقی، سالن سینما و سالن تئاتر در رنج است. البته مدیریت زیرساختهای حاضر نیز بهگونه ای است که به خاطر محدودیتها عملا امکان استفاده از همه پتانسیل های موجود فراهم نیست.
کمبود سرانه فضای سبز
در حالحاضر سرانه فضای سبز شهر اصفهان در حدود 23 مترمربع است. که این شهر برای رسیدن به استاندارهای جهانی سرانه فضای سبز راه زیادی را در پیش دارد و با توجه به آلودگی روزافزن هوای اصفهان، یکی از تدابیر برای رسیدن به استاندارد جهانی، گسترش محیط سبز برون شهری با بستن کمربندی سبز دور شهر و جلوگیری از تخریب مناطق طبیعی حفاظت شده است.
همچنین باید محیطهای سبز طبیعی درون شهری همچون بیشه ناژوان که به عنوان ریههای شهر عمل می کنند تحت مراقبت قرار گیرند و از هرگونه ساخت و ساز مخرب زیر عنوان باغ ویلا یا هر عنوان دیگر در آنجا جلوگیری شود.
فرسایشی شدن پروژههای بزرگ
هر گردشگری که به اصفهان بیاید حتما گلدستههای نیمهکاره مصلای اصفهان را که از هر گوشه شهر پیداست، خواهد دید.
مصلای بزگ اصفهان که در سال 73 نخستین کلنگ آن زده شد با وجود هزینههای گزافی که تاکنون صرف آن شده، همچنان چشم به راه اعتبارات ملی و کمک های مردمی است و بنای نیمه ساز آن به شدت در حال فرسودگی است.
پروژه مصلای بزرگ اصفهان یکی از فرسایندهترین پروژههایی هست که طی این سالها در اصفهان در دست انجام است. این بنای 17 ساله که قرار بود در پایتخت فرهنگ و تمدن ایران مانند گوهری بدرخشد اکنون دچار فرسودگی و زنگزدگی شده و همچنان بر روی دست مسئولان مانده است و بجز یک هایپرمارکت که در بدترین جای ممکن جانمایی شده است، هنوز مردم اصفهان چیزی از این پروژه پرخرج ندیدهاند.
بعد از گذشت تمام این سالها، این مجموعه نه تنها آماده و پذیرای نمازگزاران نشده بلکه هر سال به مشکلات آن اضافه میشود. این در حالی است که این طرح به عنوان یک مجتمع فرهنگی- مذهبی و مصلای بزرگ اصفهان در زمینی موقوفی به مساحت 84 هزار مترمربع شکل گرفت. اما کم کم این ایده به یک طرح بزرگ چندمنظوره در قالب 18 پروژه به مساحتی در حدود 200 هزار مترمربع شامل مصلای اصفهان برای برگزاری نمازهای جماعت و همچنین طرحهایی چون کتابخانه، مجتمع تجاری، استخر دوقلوی زنانه و مردانه، سالن اجتماعات، سالن نمایش فیلم و تئاتر، موزه، دانشکده علوم قرآنی، ورزشگاه و غیره تبدیل شد اما هیچوقت به نتیجه نرسید.
ورزشگاه نقش جهان نیز یکی دیگر از این طرحهای فرسایشی است که تاریخ شروع ساخت آن به سال 1374 میرسد ولی هنوز کار احداث آن به پایان نرسیده است. سپاهانیها که اولین دوره قهرمانی لیگ برتر خود را در ورزشگاه نقش جهان اصفهان جشن گرفتند، با وجود وعده های مکرر مسئولان سالهاست در انتظار تکمیل این ورزشگاه هستند.
مترو اصفهان همچون اژدهایی چند سر، چند سال است که بر شهر اصفهان چنبره زده است و گلوی این شهر کهن را می فشارد. احداث خط شمال- جنوب مترو به طول 12٫5 کیلومتر در سال 1380 آغاز شده است و با همه مخاطراتی که برای آثار تاریخی شهر به وجود آورده همچنان ادامه دارد. این در حالی است که به گفته مدیران شهر متروی اصفهان در خوشبینانهترین حالت قرار است 7 تا 8 درصد از بار ترافیکی شهر را بردوش بکشد که با توجه به فرسایشی شدن زمان احداث و رشد جمعیت شهر و گسترش افقی شهر، در آینده همین میزان نیز محقق نخواهد شد.
معطل ماندن طرحهای مهم
پیاده رو شدن چهارباغ: طرح "پیاده رو کردن مرکز تاریخی شهر اصفهان" در دهه هفتاد، مطرح شد. در این طرح، ایجاد مسیر پیاده رو از پل تاریخی سی و سه پل تا مسجد جامع در نظر گرفته شد. در این طرح، خیابان چهارباغ و بقیه باغهای اطراف از طریق این پیاده رو به میدان نقش جهان متصل شده و سپس، به بازار و مسجد عتیق میرسد. این مسیر پیاده رو کاملاً از مسیر ماشین رو تفکیک شده و از طریق دسترسیهای بین راه، امکان اتصال به پارکینگها فراهم میشود. در این طرح سایر آثار تاریخی کمتر شناخته شده در مسیر نیز شناسایی شده و مشخص شده که چه بخشهایی تاریخی است و باید مرمت و یا احیا شود.
این طرح پس از تائید یونسکو از طریق دولت برای اجرا به استانداری اصفهان ارسال شد، ولی پس از گذشت سالها از تصویب آن، هنوز در استانداری اصفهان خاک میخورد.
موزه منطقه ای ریسباف: یکی دیگر از طرح های معطل مانده اصفهان، ایجاد موزه بزرگ موزه منطقهای در محل بنای تاریخی ریسباف در چهارباغ بالای اصفهان است. بیش از 2 سال پیش، طبق یکی از مصوبات هیات دولت مقرر شد که بنای تاریخی ــ صنعتی ریسباف برای تبدیل شدن به موزه منطقهای، به سازمان میراث فرهنگی واگذار شود. اما پس از مدتی کوتاه، بانک ملی به عنوان مالک دولتی، درخواست لغو این مصوبه را به هیات دولت فرستاد که در نتیجه، کمیسیون مستند سازی هیات وزیران با ریاست وزیر دادگستری تشکیل شد و سرانجام با بررسی مستندات، درخواست ابطال این مصوبه رد شد و اعلام شد که کارخانه ریسباف متعلق به شرکت سرمایه گذاری بانک ملی نمی باشد، بلکه این ملک جزء دارایی های بانک ملی و در نهایت دولت است.
به این ترتیب مقرر شد که به اقتضای زمان و نیاز فرهنگی و اجتماعی کشور با تصمیم هیات دولت و به پشتوانه قانون، این بنا در اختیار سازمان میراث فرهنگی قرار گیرد و سایر ارگانها موظف به خضوع در برابر این مصوبه شدند.
با این وجود، بعد از گذشت دوسال، هنوز این مصوبه با وجود پشتوانه های قانونی اجرا نشده و بانک ملی همچنان بر موضع خود پافشاری می کند و بنای تاریخی - صنعتی ریسباف را متعلق به کانون بازنشستگان بانک ملی دانسته و خود را فاقد قدرت واگذاری بنا به سازمان میراث فرهنگی می داند و طبق گزارشهای رسیده کار تخریب پنهانی این بنا دور از چشم مردم از درون محوطه در حال انجام است.
این در حالی است که بنای تاریخی ـ صنعتی ریسباف به شماره 6018 و به تاریخ 8/5/81 در فهرست آثار ملی ثبت شده است و طبق قوانین جاری کشور، حفاظت از میراث فرهنگی یکی از وظایف نهادهای دولتی و غیردولتی و یکایک شهروندان به شمار می رود.
سایت- موزه تپه اشرف: ایجاد سایت- موزه تپه اشرف نیز از دیگر طرحهای مهم شهر اصفهان است که میتواند نقش مهمی در جذب گردشگر داشته باشد ولی با وجود وعدههای مسئولان، همچنان نیمه کاره رها شده است. طبق مصوبات هیأت دولت قرار بود که پس از آزادسازی حریم تپه اشرف و انجام 50 فصل کاوش باستان شناسی، بزرگترین سایت- موزه کشور با همکاری سازمان میراث فرهنگی و شهرداری اصفهان در تپه اشرف ایجاد شود که با تغییر مدیریت، این طرح به سرانجام نرسید.
کاسبی با ظاهر غربی
این روزها شهرداری اصفهان به شدت سرگرم احداث مجتمع های تجاری با نام های عجیب و غریب بیگانه به عنوان مرکز خرید است. از ساخت «سیتی سنتر» در حاشیه شهر و افتتاح هایپر استار آن، تا «بال هایپر مارکت» در قلب تخت فولاد اصفهان؛ همه این رویدادها در شهری اتفاق می افتد که زیباترین و بزرگترین بازارهای سنتی ایران را در آغوش خود دارد و این بازارها نیاز جدی به مرمت و ساماندهی دارند.
در این پروژه های تجاری، آنچه که مورد بی توجهی قرار می گیرد هویت فرهنگی و تاریخی اصفهان است و معلوم نیست که چرا تازگیها مدیران شهری اصفهان علاقهمند به تاسیس مراکز خرید با نامهای انگلیسی هستند!
زمانی تاکید بر این بود که زبان پارسی را پاس بداریم. آن هنگام اگر نام یک فروشگاه غیر فارسی بود، به غرور ملی ما بر می خورد و متصدی فروشگاه برای تغییر نام فروشگاه به فارسی تذکر می گرفت. اما جالب اینجاست که طبق لهجه جدید مدیران شهری این (Shopping Mall) ها قرار است شامل هایپر استار(Hyper star) باشند که دارای فود کورت(Food Court) هستند!
اکنون این پرسش مطرح است که آیا شهرداری اصفهان می داند که واژه «بازار» به معنی محل خرید و فروش و عرضه کالا از زبان فارسی به زبان های دیگر نیز راه یافته است و مراکز خرید غربی، الگو گرفته از بازارهای تاریخی ایران و تیمچه ها و سراهای آن هستند؟ پس چه دلیلی داره که از آن لغات بیگانه و ناآشنا برای عموم مردم برای نامگذاری مراکز خریدمان استفاده کنیم؟ نکند که منافع مالی ما را از اهمیت پاسداشت زبان فارسی غافل کرده باشد؟
شاهین سپنتا فعال میراث فرهنگی اصفهان