پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان میراث فرهنگی اصفهان یتیم شده است

یادمان

میراث فرهنگی اصفهان یتیم شده است

برگرفته از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)

حمیدرضا حسینی - روزنامه‌نگاران حوزه میراث فرهنگی

26 مهرماه 1393 گفت‌وگویی از آقای سیدمرتضی سقائیان‌نژاد، شهردار اصفهان منتشر شد که در آن گفته شده بود: سازمان میراث فرهنگی توانایی نگهداری از آثار تاریخی را ندارد. چنین می‌نماید که با توجه به نابسامانی‌های این سازمان طی 9 سال گذشته و حتی در دولت جدید، این سخن بی‌راه نیست، اما شهردار محترم اصفهان با تمسک به این نکته، با ظرافت تمام کوشیده است تا فراتر از مشکلات مدیریتی، جایگاه قانونی سازمان میراث فرهنگی را به چالش کشد و در عین حال، برخی واقعیات مسلم درباره عملکرد شهرداری اصفهان در قبال آثار تاریخی را نادیده انگارد. به بیان دیگر، مشکلات میراث فرهنگی اصفهان بر زبان کسی جاری شده که نهاد تحت مدیریتش خود، بخش مهمی از مشکلات است.

همچنین گمان می‌رود که طرح یک‌جانبه مشکلات موجود، بیش از آن‌که معطوف به حل مسأله باشد، نوعی زورآزمایی و سهم‌جویی در معادلات مدیریتی استان به‌شمار می‌رود. از این‌رو، جزءبه‌جزء سخنان شهردار اصفهان نیازمند واکاوی و توضیح است.

1- آقای سقائیان‌نژاد با دفاع از عبور مترو از محور چهارباغ عباسی و نزدیکی سی‌وسه پل پرسیده‌اند: «مگر زیر موزه لوور فرانسه مترو نیست؟ یا این‌که در میدان گلادیاتورها مترو راه‌اندازی نشده است؟» پاسخ چنین است که پاریس و رم و شهرداران‌شان و نحوه مدیریت شهری‌شان، تفاوت‌های زیادی با اصفهان دارد. از میان انبوه تفاوت‌ها، یکی هم این است که ایجاد مترو در آن شهرها به فاجعه انحراف مته حفاری از مسیر پیش‌بینی‌شده (به مقدار 35 تا 40 متر!) و ترک برداشتن اثر بی‌همتایی همچون سی‌وسه پل منجر نشده است. وقتی هم که این حادثه ناگوار رخ داد، شهردار محترم بدون قبول هرگونه مسؤولیتی و بی‌توجه به این‌که متروی اصفهان، زیرمجموعه‌ی شهرداری است، این حادثه را «تعمدی» خواندند و تلویحا توطئه‌ای علیه خود دانستند. آیا نظیر چنین رفتاری را در رم و پاریس می‌توان سراغ گرفت؟

2- ایشان مشکلات موجود میان شهرداری و میراث‌ فرهنگی را در پیشبرد طرح‌های توسعه‌ای به سیاست‌زدگی سازمان میراث‌ فرهنگی نسبت داده‌اند. شاید بتوان در دولت حاضر نیز نشانه‌هایی برای درستی این سخن ارائه داد، اما مسأله اینجاست که شهردار اصفهان این واقعیت را حدود 9 سال دیرتر به زبان آورده‌اند. آیا این یادآوری دیرهنگام به این علت نیست که ایشان در دوران اوج سیاست‌زدگی سازمان میراث فرهنگی، از دوستان و یاران و همفکران رییس‌جمهور پیشین محسوب می‌شدند؟ و آیا در آن دوره، سیاست‌زدگی و بی‌ثباتی سازمان جز سکوت و انفعال در برابر اقدامات شهرداری اصفهان نتیجه‌ی دیگری داشت؟ و البته کیست که نداند، آقای سقائیان‌نژاد یکی از شاخص‌ترین چهره‌های سیاسی و جناحی در استان اصفهان هستند.

3- آقای سقائیان‌نژاد به شیوه‌ی معمول خود طی 10 سال گذشته، موضوع مخالفت با تخریب آثار تاریخی را به مسائل سیاسی تقلیل داده‌ و مجددا پرسیده‌اند: «چرا روی ساختمان مخابرات که در 240 متری میدان نقش جهان است، کسی صحبت نمی‌کند؟ چرا هیچ کسی نسبت به ساختمان استانداری که در حریم این اثر تاریخی ساخته شده اعتراضی نمی‌کند؟ اما طرح‌های شهرداری و موضوع جهان‌نما را که دو رییس‌جمهور (؟!) کلنگ‌ آن را بر زمین زدند، اطلاع‌رسانی گسترده‌ای انجام می‌گیرد؟» طبیعتا هرکسی، در هر مقام و جایی و زمانی، اگر آسیبی به آثار تاریخی وارد آورده است، باید پاسخگو باشد. بی‌تردید، ساخت بنای استانداری در محدوده دیوانخانه صفوی خطایی بزرگ بود، اما احداث یک ساختمان 4 طبقه با تراکمی نه‌چندان زیاد کجا، و احداث برج 12 طبقه جهان‌نما در زمینی به مساحت 17هزار مترمربع و زیربنای 90هزار مترمربع کجا؟

4- ایشان در دفاع از احداث خیابان آقانجفی در فاصله 50 متری میدان نقش جهان گفته‌اند: «در طرح تفصیلی آمده است که گذر آقا نجفی با احداث خیابان و تعریض 12 تا 14 متر بلامانع است.» اولا آنچه شهرداری در موضوع خیابان آقانجفی دنبال کرد، احداث معبری با عرض 24 متر بود که خود نشان‌دهنده عدم پای‌بندی این نهاد به طرح تفصیلی است. ثانیا این‌که شهرداری اصفهان قوانین 90 ساله کشور درباره حفاظت از میراث فرهنگی و نیز تعهدات بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران درباره میدان نقش جهان ناشی از کنوانسیون 1972 یونسکو را نادیده می‌انگارد و به طرح تفصیلی استناد می‌کند، بیانگر نگاه بخشی‌نگر و خودمحوری این نهاد است. از این گذشته، اگر قرار بر رعایت مصوبات قانونی است، چرا شهرداری با وجود پذیرش چندباره تعدیل برج جهان‌نما در جلسات گوناگون ملی و استانی، از اجرای کامل تعهدات خود طفره می‌رود؟ چرا هیچ‌گاه مصوبه شورای عالی ترافیک مبنی بر توقف عبور مترو از چهارباغ عباسی و انتقال آن به محور شمس‌آبادی اجرا نشد؟ چرا وقتی قاضی شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی اصفهان، دستور توقف عملیات عبور مترو از چهارباغ عباسی را صادر و رییس شرکت مترو را احضار کرد، شهرداری اصفهان از اجرای این حکم قانونی و پاسخ به پرسش‌های بازپرس پرونده سر باز زد؟ آیا شهرداری پای‌بند همه قوانین است یا تنها آن دسته از قوانینی را که با نظر و مصالح این نهاد همخوانی دارد، می‌پذیرد؟

5- شهردار محترم اصفهان درباره مترو گفته‌اند: «ما باید بنشینیم راجع به این اتفاق خیلی علمی حرف بزنیم» همچنین مخالفت با عبور مترو از چهارباغ را جوسازی‌هایی دانسته‌اند که «به‌ هیچ‌وجه علمی و منطقی نیست» سازمان میراث فرهنگی مدعی است که مخالفتش در این زمینه، نتیجه مطالعات فشرده در 10 حوزه تخصصی باستان‌شناسی، دینامیک سازه، مهندسی مکانیک، مهندسی آب، مهندسی زراعت، معماری، مطالعات اجتماعی، مطالعات شورای حمل‌ونقل ترافیک، زمین‌شناسی و ژئوتکنیک است و گزارش کامل این مطالعات را کتبا در اختیار شورای شهر و شهرداری اصفهان قرار داده است. آیا شهرداری اصفهان نیز مطالعات مشابهی را انجام داده؟ آیا اصرار شهرداری مبنی بر بی‌خطر بودن مترو برای آثار تاریخی جز به استناد مشاور فرانسوی شهرداری به‌عنوان ذی‌نفع ماجراست؟ آیا مقایسه متروی پاریس و اصفهان بدون در نظر گرفتن مسائل پیچیده‌ای مانند جنس زمین و ترکیب مواد تشکیل‌دهنده خاک، نشان‌دهنده رویکردی علمی به موضوع است؟ و آیا نتیجه یک کار علمی جامع و دقیق، انحراف 40 متری مته حفاری خواهد بود؟

6- آقای سقائیان‌نژاد با اشاره به اقدامات شهرداری اصفهان در رسیدگی به آثار و بافت تاریخی اصفهان گفته‌اند: «این ارگان شهری در سال میلیاردها تومان برای اصفهان و آثار تاریخی‌اش هزینه می‌کند و برای میراثش حکم مادر را دارد.» طبق ماده 166 قانون برنامه سوم توسعه، شهرداری‌ها موظف‌اند، درصدی از درآمد خود را تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی برای مرمت بناها، مجموعه‌ها و بافت‌های تاریخی هزینه کنند. بنابراین شهرداری در این مورد، به وظیفه قانونی خود عمل کرده است، اما با توجه به این که رقم «میلیاردها تومان» کلی و غیردقیق است، پیشنهاد می‌شود شهردار محترم اصفهان با ارائه آماری دقیق، روشن کنند که چه درصدی از درآمد شهرداری را به مصرف بافت تاریخی ش رسانده‌اند و در عین حال، ارزش افزوده و درآمدهای ناشی از این اقدامات را نیز اعلام کنند، زیرا برای نمونه، اگرچه شهرداری در پروژه احداث میدان عتیق، سرمایه‌گذاری سنگینی را در بافت تاریخی انجام داد، اما بخش بزرگی از آن محدوده را به صدها واحد تجاری تبدیل کرد که هم اینک ‌آن‌ها را با قیمت‌های نجومی به فروش می‌رساند. مشابه همین وضع در پروژه بدنه‌سازی شرق چهارباغ عباسی هم دیده می‌شود.

7- به‌رغم مسائل پیش گفته، اقدامات ارزنده شهرداری اصفهان در رسیدگی به ده‌ها اثر تاریخی این شهر انکارنشدنی و موجب تحسین بسیار است؛ چندان که سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری، کارنامه پرباری را در این زمینه از خود برجای گذشته است. اما اگر به استناد این اقدامات ارزنده، شهرداری اصفهان را مادر آثار تاریخی بدانیم، آن‌گاه با مرور رفتارهای او متوجه می‌شویم که به‌رغم عطوفت مادری، در صورت لزوم از بدرفتاری با فرزند خود ابایی ندارد. کافی است گوشه کوچکی از رفتارهای این مادر را به یاد بیاوریم: قطع درختان کهن‌سال چهارباغ پایین و بالا؛ تخریب کارخانجات نساجی (باغ زرشک دوره صفوی) و ساختمان‌های ارزشمند آن‌ها برای ساخت‌وساز مسکونی، بلندمرتبه‌سازی در دو سوی زاینده‌رود و تخریب حریم منظرین پل‌های تاریخی؛ ایجاد مجتمع‌های مسکونی 6 طبقه در بافت دوره سلجوقی با همکاری سازمان عمران شهری؛ تخریب شبانه اثر ملی حمام «خسروآقا» برای خیابان‌کشی؛ ساخت برج جهان‌نما در حریم میدان نقش جهان و تخریب کاروانسرای تاریخی «تحدید»؛ ایجاد ترک در بدنه سی‌وسه پل از طریق حفاری مترو؛ تخریب بخش‌های بزرگی از گورستان تخت فولاد و تحریف کالبد و روح تاریخی آن در عملیات موسوم به مرمت و بهسازی؛ استقرار سازه‌های نیمه‌سنگین در میدان نقش جهان برای برگزاری نمایشگاه و تخریب منظر تاریخی این میدان؛ تخریب خانه‌های تاریخی محور خیابان ابن‌سینا برای ایجاد معابر جدید؛ و ...

8- در سخنان شهردار محترم اصفهان واقعیات تلخی نیز نهفته است. آنجا که به نم کشیدن مسجد امام و موریانه خوردن ایوان عالی‌قاپو و انفعال سازمان در برابر آثار و بافت تاریخی اشاره می‌کنند. در درستی این سخنان ذره‌ای تردید نیست، اما نمی‌توان از ریشه این مشکلات که همانا فروپاشی سازمان میراث فرهنگی در دولت گذشته است، چشم پوشید. شاید سال‌ها طول بکشد تا مدیران سازمان بر مشکلات موجود فائق آیند، اما در حال حاضر، رفتار و جهت‌گیری آنان به‌گونه‌ای است که بوی بی‌برنامگی و بی‌توجهی به آثار تاریخی اصفهان از آن به مشام می‌رسد. تغییر بسیار دیرهنگام مدیرکل میراث فرهنگی استان و خودداری دو مدیر سابق و لاحق سازمان از سرکشی به این حوزه بسیار مهم و حساس، تردیدهایی را نسبت به اراده و توان سازمان برای حل مشکلات به وجود آورده است. امروز، داربست‌هایی که پس از ده سال هنوز بر ایوان کاخ عالی‌قاپو خودنمایی می‌کنند، تنها بیانگر نیمه‌کاره ماندن مرمت یک بنای تاریخی نیست، بلکه تنهایی و فراموش‌شدگی نصف جهان را گواهی می‌دهد. راستی که میراث فرهنگی اصفهان، به‌رغم داشتن پدران و مادران خودخوانده، دیرگاهی است که یتیم شده است!

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه