یادمان
یادداشتی از دکتر ملاصالحی؛ میراث فرهنگی از آتن تا تهران
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- سه شنبه, 15 ارديبهشت 1394 13:45
- آخرین به روز رسانی در سه شنبه, 15 ارديبهشت 1394 13:45
- نمایش از سه شنبه, 15 ارديبهشت 1394 13:45
کسی از مدیران سازمان میراث فرهنگی کشور ما نپرسید هرجا و هرگاه که مهندسان مترو ما با لایههای باستانی و آثار فرهنگی مواجه میشدند چه تمهیداتی درحفاظت از آنها به عمل میآمد!
SneakersbeShops® , Shop Online For Luxury, High-End Fashion, Expensive & Authentic Designer Brands | KITH 1996 air streak max Low Release Date , BabylinoShops , nike jordan retro 2 blackبه گزارش هنرنیوز، دکتر حکمت الله ملاصالحی در یادداشتی در روزنامه جام جم به بررسی وضعیت میراث در تهران و آتن پرداخته که متن کامل آن در اختیار هنرنیوز قرار گرفته است.
دوسده درذهنتان عقربه زمان را به عقب برانید؛ زمین را این چنین نخواهید یافت ودید که اکنون مییابید ومی بینید. آن سیاره سبزوآبی وآرام منظومه خورشیدی ما که روی پوسته ظریف و سرد و نازک و شکنندهاش هستی و حیات و حضور تاریخی ما آدمیان چونان موجوداتی تاریخی شده و تاریخمند پدیدار و آشکارشده وافق گشوده است اینک در هر گوشهاش آتش میبیزد و شعله میخیزد و خون میبارد و غرش موتورها و ماشینها و فناوریهای آتشناک در اعماق دریا و فضا و قلب جنگلهایش را همه سو و در همه جا شنیده میشود. ریههایش سخت آسیب دیده و آلوده و بیماراست و سینهاش تنگ و گلویش گرفته. منابع طبیعیاش به تاراج رفته است. مواریث فرهنگیاش بطرز بیسابقه غارت و تخریب شده است. در بسیاری از کشورها ازجمله کشورما وسعت ودامنه آسیبها و تخریبها و تاراجها بسیارگسترده و نگران کننده و در مواردی بیسابقه بوده است. در عراق و سوریه تکفیریان و داعشیان پروده ذهن و فکر و دست و دامن آلوده سرویسهای اطلاعاتی نظام فاسد سرمایه داری جهانی غرب میراث مشترک ملل خاورمیانه نبوی را آن چنان ویران کردند و به تاراج بردند و چنان خسارات جبران ناپذیری را برملل منطقه وارد آوردند که مشابهاش را کمتر در گذشته شاهد بودهایم .
درسیلاب تحولات نفسگیر و غافلگیرکننده دنیای متجدد، فشار و تراکم سنگین رویدادها و تحولات برشانه کشورهای که درکانون و خاستگاه جنین تحولاتی نبودهاند هم بیشتر و خرد کننده تربوده و احساس شده است هم آنکه منابع طبیعی و مواریث مدنی و معنوی این کشورها درموقعیت دشوارتر و در معرض آسیبها و تخریبهای جدی تر و گسترده تر قرار داشتهاند. دشوار و شکننده تربه این دلیل که این کشورها چونان گذشته دیگرنه در مسیر تاریخ و فرهنگ خود به مفهوم واقعی آن ره میسپارند و نه آنکه در مسیر تاریخ دوره جدید درحرکتاند و گام برمی گیرند. ازخودآگاهی تاریخی لازم که بتوانند تحولاتی که در درون و بیرون مرزهایشان اتفاق میافتد ردگیری و رصد و نقد و تحلیل تاریخی دقیق و درست کنند و دست به مدیریت و مهندسی آنها بزنند نیز برخوردار نیستند.
دولتیان این کشورها مقتضیات و ملزومات دنیای مدرن را نمیبینند و نمی شناسند. تعریف درستی از شرایط و تحولات جدید تاریخی که چهره تاریخ و فرهنگ بشری ما را به مقیاس جهانی تغییرداده و منقلب و متحول کرده است ندارند. اصطلاحات و مفاهیمی بمانند گردشگری و میراث فرهنگی و منابع طبیعی و مآثرتاریخی و پدیده موزه و دانش باستانشناسی که در روزگار ما هرکدام به صورت سازمان و تشکیلات اداری و اجرایی و آموزشی و پژوهشی گسترده و نوعی نحوه بودن و فرهنگ و دانش و دانایی درآمدهاند حتی برای شمار بسیاری از افراد تحصیل کرده و دولتیان این کشورها تعریف و تفهیم شده نیست و جنبه مقلدانه و سوداگرانه و منفعت طلبانهشان بر ابعاد تاریخی و فرهنگی اصیل و واقعیشان چیره است و سروری میکند. ویروسهای مزمن و مهلکی را در همین برزخ بیتاریخی و خلاء فکری و فرهنگی و مدنی و معنوی دردرون مرزهای جامعه معاصرخود پروارندهایم که رویاروی تاریخ و فرهنگ و اقتدار و انسجام و وحدت ملی و مدنی ما ایستادهاند و علیه ملت ما درستیز با تاریخ و فرهنگ ما درخیانت به میهن ما در تحقیر مفاخر و مشاهیر ما در تخریب مآثرما مردم در تاراج مواریث مدنی ومعنوی آن چنان یورش آورده و تاختهاند که درگذشته مشابهاش را کمتر سراغ داشته و شاهد بودهایم!
بیمهریها و جفایی که درهمین چند دهه اخیربه مواریث مدنی ومعنوی و مآثرتاریخی میهن و ملت و کشورما شده است آن قدرهم تصادفی نیست که اغلب گمان رفته است. آگاهی مسئولیت آفرین است. جهل و بی خبری ویرانگر و سترون و مسئولیت ستیز. کشور ما درهمین جغرافیای سیاسی اکنونش اگر نگوییم به لحاظ حجم، تنوع، تراکم و گستردگی منابع و مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی و محوطههای باستانی غنیترین سرزمینهای تاریخی وفرهنگی جامعه و جهان بشری ماست بیتردید و بی اغراق یکی از غنیترین آنها محسوب میشود. برغم چنین تنوع و غنا و حجم سنگین و گسترده مآثر و مواریث فرهنگی، متاسفانه نه تنها آن اراده و عزم و نه اندیشه و آگاهی و احساس مسئولیت عمیق در سر دولتیان و مدیران کلان کشور ما که لازمه صیانت از مآثر و مواریث فرهنگی کشور است وجود نداشته که مسبب و عامل اصلی آسیبها و تخریبها و تجاوزها و تاراجهای گسترده و در مواردی بیسابقه نیز به حریم مواریث فرهنگی و مآثرتاریخی کشور بودهاند.
گردشگری نیزیک مفهوم تعریف ناشده یک وصله نامبارک وناهماهنگ به سازمان میراث فرهنگی ویک گره کور و ناروشن برای مدیران فرهنگی جامعه معاصرماست. شما اگر می توانستید مدیریتهای سالهای خیر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشورما را پشت میز یک آزمون همگانی با دانش آموزان انگلیسی و فرانسوی و ایتالیایی یا حتی یونانی بنشانید و از آنها درباره تاریخ و مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی امتحان بگیرید و سپس نتایج آزمون را درسطح رسانهها اعلام میکردید آنگاه هم شما هم مردم ما مطلع میشدند برکرسی رفیع مواریث فرهنگی میهن ما چه مدیران تاریخ ناشناس و فرهنگ ستیز و ناباستانشناسی تکیه زده و به جور و جهل و جبر و زهر و قهر و غصب تکیه زده و حکم رانده و اسب آز و طمع را بجولان درآورده و بر سنگر صیانت از مواریث مدنی و معنوی ملت و میهن ما یورش آورده و تاختهاند. دو دهه دوره جوانی و سالهای مهمی از تحصیلات دانشگاهی این قلم در یونان خاصه در شهر تاریخی و باستانی آتن بسرشده است. یک مسافر و مهاجر و بازدیدکننده و میهمان هوشمند وقتی وارد شهر آتن میشود به آسانی متوجه میشود که گام برسینه شهری باستانی نهاده است. حتی در ایستگاههای مرکزی مترو آتن که به موزههای فوق العاده جذاب آراسته شدهاند بازدید کننده و میهمان خارجی میتواند تصویری از چند هزاره سیر و مسیر تاریخی شهرآتن را در ذهن مرور کند.
یونان علی رغم آنکه به لحاظ وسعت و شمار جمعیت در زمره کشورهای کوچک جامعه و جهان معاصرما محسوب میشود. علی رغم آنکه یونان دوره جدید دیگر یونان سقراط و افلاطون و ارسطو و پریکلس نیست به جرئت و بی اغراق میتوان گفت هم دولتیان هم مردم یونان سرآمد کشورهای جهان درمعرفی، مرمت و صیانت از مآثر تاریخی و حفاظت ازمواریث فرهنگی خویش در دوره جدید بودهاند. نهاد میراث فرهنگی از پرنفوذ، کارآمد و پرقدرت و قوتترین تشکیلات ادارای و اجرایی و آموزشی و پژوهشی کشور یونان است. مدیرانش برآمده از جامعه متخصصان فرهنگی و باستانشناختی بسیار با تجربه و آگاه به تاریخ و فرهنگ و مدنیت و معنویت نه تنها ملت و میهن خویش که هم آشنا به تاریخ و فرهنگ و مدنیت و معنویت قاره اروپا و جوامع مدیترانه که سرزمین ریشهها محسوب میشوند؛ هستند.
گردشگری هم برای دولتیان یونان هم برای مدیران مواریث فرهنگی و مردم یونان یک مفهوم تعریف شده است. زیرساختهای آن نیزفوق العاده مستحکم است و به تدریج و مرحله به مرحله با اراده و عزمی ملی و آگاهانه شکل گرفته است.
بنده تصورنمی کنم شما ملتی را درجهان بیابید گشاده دست تر و سخاوتمندانهتر از ملت یونان برای شناساندن و معرفی تاریخ و فرهنگ و صیانت از مواریت فرهنگی و مآثرتاریخیاش سرمایه و عمر نسلهایی از فرزندانش را هزینه کرده باشد. رفتار مدیران شهری ما را با بافتهای فوق العاده غنی تاریخی درقلب کلان شهر تهران ببیند و به آتن هم سفرکنید و مدیریت مدبرانه و هوشمندانه مدیران شهری آتن را هم در مرمت و حفاظت از بافتهای تاریخی و ابنیه و آثار باستانی در قلب شهر آتن ببینید. خطوط مترو شهر آتن را مهندسان و متخصصان فرانسوی طراحی کرده و کشیده و ساختهاند. هرجا که به لایهها و آثار باستانی برخورد کردهاند، باستانشناسان یونانی ایستگاهها را با موزههای جذاب و آموزنده باستانشناختی آراستهاند. خطوط مترو کلان شهر تهران را مهندسان ایرانی طراحی کرده و کشیده و ساختهاند. کسی از مدیران سازمان میراث فرهنگی کشور ما نپرسید هرجا و هرگاه که مهندسان مترو ما با لایههای باستانی و آثار فرهنگی مواجه میشدند چه تمهیداتی درحفاظت از آنها به عمل میآمد! هیچ شری ویرانگرتر از جهل و بی خبری نیست. درقلب کلان شهرتهران اخیرا «باستانشناسان جوان و دانشور میهن ما شواهدی را چندین متر زیرگامهای شهروندان تهرانی یافتهاند که اگر این آثار زیرگامهای شهروندان آتنی و رمی و پاریسی در قلب شهر آتن و رم و پاریس کشف میشد چه سرمایهای را برای معرفی جهانی آن هزینه نمیکردند و به پایش نمیریختند. دریغا ازیک بازدید ساده سردار شهرتهران از محل این کشف و دستاورد بزرگ!