یادمان
پاها و چشمان میراث فرهنگی را بستهاند
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- دوشنبه, 28 دی 1394 10:44
- آخرین به روز رسانی در دوشنبه, 28 دی 1394 10:44
- نمایش از دوشنبه, 28 دی 1394 10:44
برگرفته از ایسنا
یک کارشناس دفتر حفظ و احیای بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی گفت: چرا با مردم تعارف میکنیم، یکباره بگوییم مملکت به میراث فرهنگی نیاز ندارد. مردم آنقدر عقل دارند که بدانند برنامه پیشنهادی سازمان مدیریت، که سازمان میراث در آن دخیل نبوده، حذف گام به گام میراث فرهنگی از کشور است.
به گزارش ایسنا، تبصره 36 برنامه پیشنهادی سازمان مدیریت به دولت علاوهبر حق واگذاری بناهای تاریخی به شهرداریها در شهرهای بالای 100 هزار نفر جمعیت به این مطلب اشاره کرده است که «به تمامی دستگاههای اجرایی اجازه داده میشود بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی - فرهنگی ثبت شده در فهرست آثار ملیِ (به استثناء نفایس ملی) در اختیار خود را با تعیین کاربری که از سوی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در چارچوب ضوابط و مقررات مشخص میشود به بخش خصوصی و تعاونی واگذار کند.»
البته اجرای این بند از شمول جزء ۳ ماده ۱۱۵ قانون محاسبات عمومی کشور مستثنی است. پیش از این در بند 3 ماده 115 تأکید شده بود فروش آثار و بناهای تاریخی ممنوع است.
از سوی دیگر، رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و معاون رئیس جمهور پیش از این در تاریخ ۲۷ خرداد ۹۳ و در زمان گشایش هتلسرای عامریها که خبرنگاران نیز در آن حضور داشتند، گفت: «من بدون اینکه از وضعیت احیای خانههای تاریخی توسط بخش خصوصی اطلاع داشته باشم و با نحوهی فعالیتهای صندوق حفظ و احیا آشنا باشم، در همان روزهای اول ورودم به سازمان میراث فرهنگی رویکرد خودم و دولت در واگذاری بناها به بخش خصوصی را جزو سیاستهایم اعلام کردم و گفتم حفظ و حراست در بخش میرا ث فرهنگی اماکن، سایتها و محوطههای تاریخی به ویژه بناها و مکانهای تاریخی میراث فرهنگی باید به بخش خصوصی سپرده شود، این بناها به غیر از بناهای نفیس، کلاسیک و بزرگی است که یا در فهرست میراث یونسکو ثبت شدهاند یا تعدادی از آنها در نوبت ثبت جهانی هستند و حراست از این نوع بناها در حیطه اختیارات سازمان است.»
چرا به جای گنجاندن قوانین صورت مساله را پاک میکنند!
محمد سپنجی، کارشناس دفتر حفظ و احیای بناها، محوطهها و بافتهای تاریخی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به این که تا 10 سال پیش صرفاً چهار اثر «چغازنبیل»، «تخت جمشید»، «میدان نقش جهان» ( هرسه در سال 1979 میلادی) و تخت سلیمان (2003 میلادی) ثبت جهانی شدند، گفت: اگر 10 سال پیش آقای سلطانیفر، رییس سازمان بود و چنین سخنی میگفت که «صرفاً آثار ثبت جهانی و فهرست میراث یونسکو از قاعده خرید و فروش مستثنی هستند» که امروز دیگر نباید منتظر 15 اثر ثبت جهانی و 100 اثر در فهرست انتظار یونسکو بودیم، چون در آن صورت فقط چهار اثر ثبت جهانی داشتیم و احتمالاً 28 اثر در فهرست انتظار. پس چگونه به این فهرست آثار دیگر اضافه شدهاند؟ آنهم در زمانی که اینها نفیس نبودند؟
او ادامه داد: از سوی دیگر آیا باید سازمان یونسکو تعیینکننده نفیس و غیر نفیس باشد؟ چرا پس از این همه سال ما هنوز تعریفی برای نفایس نداریم؟ اگر 15 سال دیگر ایشان (مسعود سلطانیفر) رییس میشدند، احتمالا ما 40 اثر ثبت جهانی داشتیم و 200 اثر در فهرست انتظار، چگونه برای چنین چیز سیاری چنین تصمیمی گرفته میشود.
وی تأکید کرد: چرا سازمان میراث فرهنگی باید آثارش را به شهرداری واگذار کند، چرا بخشی از قدرت و بودجه شهرداری به میراث فرهنگی اختصاص نمییابد. مثلاً مگر مترو از زیر آثار تاریخی رد نمیشود و تولید آلودگی صوتی نمیکند؟ مگر کارخانجات و خودروها تولید آلودگی نمیکنند؟ مگر سدها، جادهها، کابلهای برق و لولههای گاز، آب و غیره به محوطههای تاریخی و محیط زیست آسیب نمیزنند؟ نبود بودجه در دولت را قبول داریم، اما چرا دهم درصد از مالیات هرکدام از این ارگانها و نهادهای آسیبرسان به حوزه میراث فرهنگی و محیطزیست را به حساب همین دو سازمان واریز نمیکنند تا آنها هم بتوانند از داشتههایشان محافظت کنند؟ چرا به جای گنجاندن چنین قوانینی صورت مسأله را پاک میکنند؟»
پاها و چشمان میراث فرهنگی را بستهاند
او با بیان این سوالات که زمانی که یک پابند به پای میراث میبندیم و یک چشمبند به چشمانش، چگونه توقع داریم تا از آثار خود محافظت کند؟ وقتی سازمان حتی بودجه ندارد تا کارشناسان خود را برای مأموریت به شهرستانها بفرستد، چگونه توقع حفاظت داریم؟ ادامه داد: اگر همان سطح درآمد شهرداری را میراث فرهنگی هم داشت، حفاظت میکرد. الان هم اگر کسی نگران آثار تاریخی است، بهتر است بخشی از درآمد شهرداریها را به میراث اختصاص دهد. قدر مسلم میراث فرهنگی بهتر از شهرداری میتواند از آثار حفاظت کند.
سپنجی با تاکید بر این نکته که میراث فرهنگی یک کارنامه 80 ساله دارد، ادامه داد: شهرداری با کدام کارشناس میخواهد کار حفاظت انجام دهد؟ با همان کارشناسانی که با دیدن هر خانه حکم فرسوده بودن میدهند و شش طبقه جای آن ساخته میشود؟!
آیا سازمان میراث فرهنگی ارزشی برای دولتمردان ایران دارد؟
وی اضافه کرد: یا شاید هم برخی از کارشناسان داخل سازمان تصمیم گرفتهاند به شهرداری کوچ کنند و به بهانه همین نداشتن کارشناس آنجا رحل اقامت بی افکنند. اگر وزارت کشور یا وزارت ارشاد برنامهای ارائه نمیکرد، آیا اصلاً نامی از میراث فرهنگی به میان میآمد؟ اصلاً سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری ارزشی برای دولتمردان ایران دارد؟
او با اشاره به اینکه از 31 هزار و 198 اثر ثبتی 12 هزار و 725 عدد از آنها بنا است که 79/40 درصد آثار تاریخی موجود در کشور را در بر میگیرد، در صورتی 18 هزار 473 اثر شامل تپهها و محوطهها، گوردخمهها و غیره هستند، افزود: این تصمیم از داخل سازمان گرفته نشده است. اما نشان میدهد دولت حاضر نیست برای سازمان میراث فرهنگی هزینه بکند. از آنجا که میراث فرهنگی هزینهبر است، دولتها در طول سالیان گذشته قدم به قدم با طرحها و مصوبههایش گامی نو برای حذف میراث فرهنگی برداشتند.
آثار تاریخی را مانند جگر زلیخا به «طرح ششم توسعه» سپردهایم
او بیان کرد: خیال خودمان را راحت کنیم. ما میراث فرهنگی نمیخواهیم. مساجد و امامزادهها را که به اوقاف سپردهایم و هر روز این آثار را مانند جگر زلیخا به طرح توسعه میسپاریم. بر بناهای حوزه علمیه هم که نظارتی نداریم. بسیاری از محوطهها را هم که سدها و جادهها بلعیدهاند. باقی آثار را هم که میخواهیم به شهرداری بسپاریم، پس سازمان میراث فرهنگی در این میان چه کاره است؟ لابد چند سال دیگر هم تصمیم میگیرند از آنجا که این سازمان هیچ کاری انجام نمیدهد، باید به طور کلی حذف شود چون که بودنش یک هزینه اضافی است!
این کارشناس میراث فرهنگی تاکید کرد: چرا با مردم تعارف میکنیم؟ یکباره بگوییم ما در این مملکت به میراث فرهنگی نیاز نداریم، والاسلام! مردم اینقدر عقل دارند که بدانند این برنامه پیشنهادی سازمان مدیریت که سازمان میراث هم در آن دخیل نبوده، حذف گام به گام میراث فرهنگی از کشور است.
به گزارش ایسنا، هرچند تبصره 35، 36 و 37 پیشنهادی برنامه ششم توسعه به یُمن توجه به وزارت کشور و وزارت ارشاد به حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری پرداخته و در اصل سازمان مدیریت و برنامهریزی اصلاً توجهی به برنامههای پیشنهادی سازمان میراث فرهنگی نداشته است و امید است با تلاش مسوولان سه حوزه بتوان حداقل برنامههای پیشنهادی سازمان را تا حدودی در این پیش برنامه گنجاند اما چرا دولتیان در بیرون از سازمان و برخی در درون سازمان چنین نگاهی به آثار تاریخی دارند؟