زیست بوم
الگوی کشت پیشنهادی برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه
- زيست بوم
- نمایش از سه شنبه, 09 ارديبهشت 1393 07:06
- بازدید: 7395
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25860، سهشنبه 9 اردیبهشت 1393
پدیده خشک شدن دریاچه ارومیه، نتیجه توسعه ناپایدار و غلبه منافع فردی بر منافع عمومی بوده است و نجات آن به همبستگی ملی با گذشت از منافع فردی و توجه عمیق به سرمایههای اجتماعی با اندیشه نوین برای فردا نیاز دارد. پیامدهای اسفبار اولیه ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه، ضرورت نجات آن را بیش از پیش ایجاب کرده است. بند 9 مصوبات 19 گانه کارگروه نجات دریاچه ارومیه مبنی بر «آیش بندی کشتهای یک ساله با اعمال محدودیت عرضه آب و تدوین و اجرائی کردن الگوی کشت مناسب برای هر منطقه» الزاماتی دارد که بایستی با در نظر گرفتن تمامی شرایط اقلیمی، حفظ اشتغال و امنیت اجتماعی همراه باشد. در الگوی کشت پیشنهادی، ضمن ثابت ماندن سطوح زیر کشت آبی و میزان تولید، مصرف آب 40 درصد کاهش مییابد و در عین حال ارزش اقتصادی تولیدات کشاورزی به 4 برابر افزایش خواهد یافت.
امید است کارشناسان و بهره برداران با راهنمائیهای خود نسبت به رفع اشکالات و ابهامات الگوی پیشنهادی، اقدام کنند و در صورت تائید و تصویب ضمن تأمین حقابه 1/3 میلیارد متر مکعبی آب دریاچه، پیشگیری از بحرانهای اقلیمی، اجتماعی و سیاسی ناشی از نکاشت و بستن چاههای کشاورزی، بتوان نسبت به افزایش درآمد بهرهبرداران نیز اقدام مقتضی به عمل آید.
لازم به یادآوری است که اجرای الگوی پیشنهادی به بسیج تمامی اقدامات بخشهای دولتی و خصوصی نیاز دارد و مهمتر از همه، اعتقاد و عشق به آب و خاک ایران و نجات دریاچه ارومیه با تقویت سرمایههای اجتماعی، باید در رأس همه اقدامات باشد.
طرح یک روستا ـ یک کارشناس
ضرورتهائی از قبیل عدم کاهش میزان اشتغال موجود در منطقه، تولید محصولات استراتژیک، افزایش درآمد کشاورزان و کاهش مصرف آب در الگوی پیشنهادی ملحوظ شده است و کاهش برخی از تولیدات کشاورزی با افزایش سطح زیرکشت و تولید آنها در حوضههای مجاور (حاشیه رودهای ارس و سایر حوضههای مجاور) ضمن اتخاذ سیاستهای تشویقی و تأمین قسمتی از هزینههای حمل و نقل آنها به حوضه آبریز، قابل جبران است، مشروط بر آنکه اعتماد متقابل بین دولت و بهرهبرداران به وجود آید.
کشت یونجه به دلیل نیاز آبی فراوان در حوضه عمل پیشنهاد نشده است و با عدم کاشت در طول چند سال آینده و با کاشت تدریجی در حاشیه رودهای ارس که به دلیل شرایط آب و هوائی تعداد چین آنها یک تا دو بار بیشتر از حوضه دریاچه ارومیه است، با تقبل هزینه حمل و نقل آن به منطقه، قابل تأمین است.
ضمن آن که بر تولید علوفه سبز (که تا 7 برابر وزن دانه غلات تولید و با کاهش بیش از 90 درصد مصرف آب همراه است) در حوضه آبریز برای تأمین حداقل یک سوم علوفه دامهای منطقه، تأکید میشود. در جهت تولید محصولات استراتژیک، کشت گندم و جو، کلزا و حبوبات افزایش و کشت چغندر قند و پیاز کاهش یافته است. سطح زیرکشت سیب زمینی ثابت ( برداشت پائیزه به برداشت تابستانه تغییر یافته) و کشت سبزی و صیفی به صورت گلخانهای و تولید قارچ خوراکی تا سطح یک هزار هکتار افزایش یافته است.
در مورد باغات، سطح زیر کشت ثابت میماند و به صورت قطرهای آبیاری میشود.
لازم به یادآوری است که انتقال آبهای استحصالی به صورت لولهای یا بتنی و نیز آبیاری به صورت بارانی و قطرهای است و در صورتی که براساس محدودیت خاک و آْب امکان آبیاری بارانی وجود نداشته باشد، به صورت آبیاری نشتی و با حداکثر راندمان ممکن، ضمن استفاده از کودهای آلی و مواد جاذب رطوبت، کاهش مصرف آب و افزایش راندمان در واحد سطح با بکارگیری آخرین تکنیکهای به نژادی و به زراعی خواهد بود.
ضرورت حضور مستمر کارشناس کشاورزی در سطح روستاها با اجرای طرح «یک روستا ـ یک کارشناس» ضرورت تام دارد و در قالب تشکلهای مردمی و با حمایت همه جانبه دولت و سایر دستگاههای حاکمیتی، امکان نجات دریاچه ارومیه وجود خواهد داشت.
حقا به دریاچه ارومیه
با جمعآوری اطلاعات مربوط به سطح زیر کشت آبی و تولید محصولات کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و محاسبه آب مورد نیاز برای تولید محصولات پیشنهادی و با توجه به الگوی کشت موجود، (با توجه به شرایط اقلیمی و خصوصیات خاکهای منطقه)، ضمن تأکید بر عدم کاهش سطح زیرکشت، ثابت ماندن میزان تولیدات با توجه به نیاز بخشهای صنعت و خدمات، بر میزان آب مورد نیاز با حداکثر راندمان در انتقال و داخل مزارع و باغها تأکید شده است.
لازم به یادآوری است که با توجه به متوسط میزان آب قابل استحصال سالانه به مقدار 6/6 میلیارد مترمکعب 1/3 میلیارد مترمکعب حقابه دریاچه ارومیه در نظر گرفته میشود و از 5/3 میلیارد مترمکعب باقیمانده مقدار 210 میلیون مترمکعب برای مصارف صنعتی، 365 میلیون مترمکعب برای مصارف شرب و بهداشت، 25 میلیون مترمکعب برای مصارف دام و طیور و مقدار 9/2 میلیارد متر مکعب برای مصارف کشاورزی (زیر بخشهای زراعتی و باغبانی) تخصیص مییابد. لازم به یادآوری است که مصارف یاد شده با در نظر گرفتن شرایط بحرانی و حاد در نظر گرفته شده است و در بخشهای صنعتی و شرب و بهداشت، تصفیه پسابها، بازیافت و بازچرخانی و انتقال به دریاچه ارومیه، مدنظر قرار میگیرد. در تمامی بخشها، استفاده بهینه از قطرههای آب برای احیای دریاچه سیاست کلی است و عزم عمومی برای تبیین ارزش آب در منطقه و جلوگیری از تلفات آب، شرط لازم برای تحقق آرزوی نجات دریاچه است.استفاده از تجارب برخی از کشورها، توجه به مزیت نسبی و تأکید بر ارزش اقتصادی آب، در روش طراحی الگوی کشت مورد تأکید بوده است و افزایش 4 برابری ارزش تولیدات کشاورزی الگوی پیشنهادی، نتیجه آن بوده است. ضمن آن که اتخاذ سیاستهای تشویقی و روانسازی، ایجاد اعتماد متقابل بین دولت و مردم در تمامی مراحل، ضرورت اساسی دارد و هرگونه تعلل و تأخیر در انجام تعهدات، مانع بزرگی در تحقق اهداف مورد نظر محسوب میشود.
نتایج و پیشنهادات
در جدول الگوی کشت پیشنهادی برای حوضه آبریز دریاچه، میزان آب مورد نیاز الگوی کشت معادل 3591/3 میلیارد مترمکعب است که با درنظر گرفتن 20 درصد آبیاری مؤثر از طریق بارندگیهای پائیزه و بهاره، آب مورد نیاز از طریق استحصال شده معادل 9/2 میلیارد مترمکعب است که درحد حقابه در نظر گرفته برای بخش کشاورزی است، مشروط برآنکه شرایط حاد و بحرانی موجود مشابه شرایط خشکسالی در نظر گرفته شود و هرگونه سیاستهای هدایتی ـ حمایتی از طرف دولت، مورد پشتیبانی قرار گیرد تا با جمع کردن قطرهها، دریاچه در حال احتضار ارومیه زنده شود و شادابی و امید به شمال غرب کشورمان بازگردد. لازم به یادآوری است که ضمانت اجرائی الگوی کشت پیشنهادی، ایجاد اعتقاد، اعتماد و امید به شرح زیر است:
- آگاهی عمومی به عواقب وخیم خشک شدن دریاچه ارومیه و درک عمیق مشکل بوجود آمده درحد یک فاجعه.
- ایجاد اعتماد متقابل کامل بین دولت و مردم، با افزایش سرمایههای اجتماعی.
- آموزشهای مستمر و اطلاعرسانی به وسیله رسانههای عمومی و تمامی مجامع و محافل ذیربط.
- ضرورت گذشت از برخی از منافع فردی برای جلوگیری از دست دادن منافع عمومی
- تغییر در برخی از عادات مصرف بیرویه آب در شرب و بهداشت و آگاهی به ارزش واقعی آب در زندگی.
- امید به عزم و همت جمعی در مورد حفظ آب و خاک برای نسلهای بعدی نه به عنوان یک میراث، بلکه به عنوان یک امانت.
نتیجهگیری
بخش کشاورزی با مصرف حدود 90 درصد آب استحصال شده، بیشترین مصرف کننده آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است و میتواند در نجات دریاچه، نقش تأثیرگذار داشته باشد.
انتقال آب از سایر حوضهها در کوتاه مدت و میان مدت تقریبا غیرممکن است و امیدوار بودن به آنها، غیر از هدر رفتن فرصتها، نتیجهای نداشته است. در صورتی که طرحهای انتقال آب خارج از حوضه نتیجه داشته باشد، میتواند در تأمین سایر نیازهای توسعه صنعتی و شهری و افزایش جمعیت نقشآفرین شود.
از اینرو تنها راه نجات دریاچه در کنار استفاده بهینه و تصفیه فاضلابها در بخشهای شرب و بهداشت و صنعت، استفاده بهینه در بخش کشاورزی است که الگوی پیشنهادی آن، ارائه شده و امیداست با درک واقعیتها و عواقب غیرقابل تحمل خشک شدن دریاچه ارومیه،همه باهم:
«دست در دست هم نهیم به مهر
میهن خویش را کنیم آباد!»
تبریز ـ حبیب شایانفر
عضو انجمن نجات دریاچه ارومیه