سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم مصرف ‌زدگی هر روز زمین را آلوده‌تر می‌کند - مصرف زیادتر، زباله بیشتر

زیست بوم

مصرف ‌زدگی هر روز زمین را آلوده‌تر می‌کند - مصرف زیادتر، زباله بیشتر

برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25860، سه‌شنبه 9 اردیبهشت 1393


ع. درویشی


تشنه است، به سختی نفس می‌کشد، به زحمت دامن می‌کشد و راه می‌رود، به سختی دور و بر خود را می‌بیند؛ و چهره اش در هم کرده و اندوهگین است.

سخن از زمین است؛ چون آسمانش نمی‌بارد، چون هوایش آلوده است، چون آلایندگی‌اش زیاد است؛ چون آسمانش را مه دود فرا گرفته است و جنگل‌هایش محو می‌شود.

آرزوی انسان برای زندگی در مریخ، شاید دست‌نیافتنی است، اما مریخی کردن زمین، محال نیست؛ البته اگر باور بیاوریم که مریخ، همین زمینی است که بر رویش زندگی می‌کنیم و می‌توان با فرض این که در مریخ هستیم، زمین را پاکیزه نگه داریم. مردی هر شب برای آن که کسی نفهمد، برای آن که سیاره محل زیست‌اش آلوده نشود، سوار بر سفینه فضاپیمایش راهی فضا می‌شد و به محض دیدن یک سیاره دیگر، کیسه‌های زباله‌اش را به آن سمت پرتاب می‌کرد.

پس از سالیان، بامدادی که از خواب بیدا رمی‌شود، سیاره‌اش را پر از زباله می‌بیند. حقیقت آن بود که مرد هر شب در فضا، زباله‌ها را نه در سیاره‌ای دیگر، بلکه به سمت سیاره خود رها می‌کرد.

این داستان می‌رساند که سرنوشت همه ما در گوشه گوشه سیاره زمین، به هم بسته است و اگر درختی در جنگل‌های آمازون بریده شود، پیکره‌اش به سمت ما فرو می‌افتد و کاشانه ما را ویران می‌سازد و یا کوچکترین آلودگی در نقطه پرتی از زمین، کل جهان را می‌آلاید.

 

تب مصرف در جهان

حقیقت این است که آتش مصرف در جوامع و از شمار کشور ما، هر لحظه بیشتر گُر می‌گیرد. اقتصاد کل جهان نیز بر کاکل مصرف می‌گردد. امروز که اقتصاد چین رونق دارد و تولید ناخالص ملی آن بالاست، دیگر کشورها نیز حتی در قاره آفریقا از این رونق بهره‌مندند؛ زیرا چین نیاز دارد برای تولید بیشتر، مدام از آفریقا مواد اولیه نایاب و کمیاب وارد کند و این نیاز،‌ روزافزون است. این کشور (برای نمونه) با تولید بیشتر، کالای بیشتری می‌فروشد و با فروش بیشتر، قدرت خرید مردمش نیز بالاتر می‌رود و مردمانش بیشتر، (فرقی نمی‌کند) خرید یا مصرف می‌کنند.

خلاصه به هر گوشه چرخه اقتصاد که بنگریم، چهره مصرف را می‌بینیم؛ هر اقتصادی نیاز دارد که به هر طریق ممکن، میزان مصرف جوامع را حتی به گونه‌ای دروغین (کاذب) بالا ببرد و خود نیز در این راستا نمی‌تواند سرپا بایستد و پویا عمل کند، مگر این که از منابع طبیعی تجدیدناپذیر و منابع طبیعی بکر استفاده کند.

در قدیم تب‌نوبه فراوان بود. در سده هفدهم میلادی «تب‌نوبه» همه‌گیر شد و سراسر آسیا، آفریقا و شمال آمریکا را فرا گرفت. در جنگ جهانی دوم نیز که «تب» با سرعت بسیار بیشتری گسترش یافت، بسیاری از مردم به ویژه کودکان از تب (خون‌ریزی‌ دهنده کریمه) می‌مردند؛ اما امروز (تب مصرف) جایش را گرفته است؛ تبی که اتفاقاً همه‌گیر است و از یکی به دیگری از روی چشم‌ هم‌چشمی و یا فخر فروختن سرایت می‌کند.

مصرف زیاد فقط منابع را از میان نمی‌برد ـ که برای آیندگان چیزی نماند ـ بلکه مواد مصرفی با افزایش زباله همراه است و نیز ضایعات و پسماندهای جامد و آلوده‌گر بسیار که هوا و زمین و دریا و رودخانه و خاک و آبخوان‌ها را می‌آلاید.

 

دوره شده از نایلکس

نوروز آمد و رفت ولی زمین، نوروز ندارد، چمن ندارد، زیرا ما او را در نوروز خود شرکت نمی‌دهیم، زیرا تنها در اندیشه سعادت خود هستیم و نوروز و روز طبیعت را به سرنوشت زمین گره نمی‌زنیم، تا زمین نیز روز نویی را آغاز کند.

در کاریکاتوری از «فرانتس کالاس» زمین به شکل کیسه زباله‌ای در آمده و در حالی که از آن پساب می‌چکد، در حال پاره شدن است. این طرح تابلوی خوبی نیست، اما می‌تواند چشم‌انداز پندآموزی از آینده در پیش روی ما قرار دهد.

تنها در تهران هر روز 330 هزار تن پلاستیک و نایلکس و پلی‌اتیلن به حال خود رها می‌شود. اگر ممکن بود که یک عکس هوایی از نایلون‌ها و پلاستیک‌های تهران تهیه کرد، روشن می‌شد که اطراف این شهر چطور از لشکر پلاستیک و آشغال دوره شده است!

حقیقت این است که زباله نه در تهران، بلکه تهران در زباله دفن می‌شود. چندین تن زباله خانگی و هزاران تن نخاله ساختمانی، خطر فروکشیدن تهران را در خود گوشزد می‌کند. چالش زباله تهران، محدود به یک روز و یک هفته نیست. شاید در ضیافتی یک روزه یا یک هفته‌ای انبوهی از زباله بر جای بماند؛ ولی انگار در تهران ضیافتی دایمی برقرار است که انبوه زباله‌اش در سال به بیش از 5 میلیون تن زباله خانگی و 7 میلیون تن نخاله ساختمانی می‌رسد؛ که گستره پهناوری از خاک بارور و آبخوان‌ها را می‌آلاید و دره‌ها را از نخاله پر می‌کند.

هذیان تب مصرف به همین جا محدود نیست و هزاران هکتار از کرانه رودخانه‌های کرج از شن و ماسه خالی می‌شود. آتش مصرف برای تبدیل چوب به کاغذ به جان جنگل‌ها نیز افتاده است و زبانه می‌کشد و قصد فروکش هم ندارد.

لابد خطر خیلی جدی است که 20 میلیون نفر شهروند را به خیابان می‌کشاند. در سال 1970 میلادی ـ در فریاد علیه تخریب محیط زیست و برداشت شتابناک از منابع طبیعی تجدید‌ناپذیر ـ20 میلیون از مردم آمریکا به خیابان آمدند و رکوردی در گردهمایی محیط زیستی جهان به جا گذاشتند.

این که ما به لحاظ حفاظت از محیط زیست، رشدی نکرده‌ایم، آیا نشانه‌ای از مصرف بیش از حد نیست؟ رتبه ایران به لحاظ وضعیت محیط زیست در میان 146 کشور جهان افت شگفتی دارد و در کنار کشورهای جهان سومی آفریقایی قرار گرفته است.

ویرانی هکتارها جنگل در سال، نابودی دودمان برخی پستانداران و پرندگان ایرانی و ریزش میلیون‌ها تن فاضلاب تصفیه نشده به رودخانه‌ها و تالاب‌ها و دریاها، می‌تواند نمای تاریکی از طبیعتی باشد که روزی سرسبز بود.

 

مراقبت‌های ویژه از زمین

وقتی عزیزی بیمار است، مراقبت از وی معمولاً باید هر روزه باشد؛ و نمی‌شود مراقبت از او را به یک روز در سال محدود کرد. بی‌گمان در مورد زمین نیز چنین است و پرستاری از آن باید هر روز باشد.

از دکتر ناهید بختیاری ـ فعال محیط زیست می‌پرسم: نام «روز جهانی رمین پاک» جالب است؛ آیا یک روز سپاسگزاری برای جبران 395 روز ناسپاسی به مواهب زمین کافی است؛ یا با یک روز آگاهی می‌توان یک سال ناآگاهی را جبران کرد؟

دکتر بختیاری پاسخ می‌دهد: روز جهانی زمین پاک از جمله می‌رساند که باید در استفاده از کاغذ صرفه‌جویی کنیم. امیدوارم همه جوامع از جهان سومی گرفته تا پیشرفته به سمت روزی برویم که کاغذ از زندگی و کارهای ما حذف شود و همه کارهادر اینترنت انجام گیرد. اینک در جهان نویسندگانی هستند که برای حفاظت از درختان فقط با لپ‌تاپ شخصی خود می‌نویسند؛ شعارشان نیز این است که با مچاله کردن هر تکه کاغذ، در حقیقت طبیعت را مچاله می‌کنیم!

خوب است آگاه باشیم کشورهایی در جهان وجود دارد که در فرهنگ باستانی خود پاسداشت از آب را ندارند؛ اما چنان دریای خود را با اهداف اقتصادی پاکیزه نگه داشته‌اند که امروز «ماهی» و دیگر آبزیان را به کشورها صادر می‌کنند.

ولی ماهیان دریای ما خوردنی نیست، یا اگر خوردنی باشد، بدون پیامد نیست. سبزی ما آلوده است، فضولات انسانی در مرداب‌ها تجمع یافته و بوی گند از آن بلند است.

وی می‌افزاید: عجیب است که با حضور در طبیعت آن را می‌آلاییم، ولی دوباره در بهاری دیگر و یا در تعطیلات تابستانی و یا آخر هفته دوباره به سوی طبیعت می‌رویم.

در این صورت آیا طبیعی و بدیهی نخواهد بود اگر طبیعت نیز سفره‌ای از زباله برای ما مهیا کند و هنگام قدم زدن در ساحل یا ماسه‌زاری پر از آشغال و لیوان خالی مواجه شویم؟

بختیاری ادامه می‌دهد: کاشت درخت و در واقع نهال نیز می‌تواند گامی به سوی برگرداندن چهره نخستین زمین به وی و یا تولید کمتر زباله برای احیای زمین پاک باشد. وی سپس می‌پرسد: مردم در روستاها زباله ندارند؛ ببینیم راز نداشتن زباله در روستاها چیست. رودخانه‌های شهر کثیف است اما در روستاها رودخانه‌ها تمیز است؛ پس معلوم می‌شود زباله را راهی رودخانه‌ها هم نمی‌کنند، پس چه می‌کنند؟

وی همچنین می‌گوید: کل جوامع میلیاردی جهان باید یک انجمن میلیاردی حمایت از محیط زیست باشد، در حالی که در آن‌ها فقط چند نفر انگشت‌شمار دور هم جمع شده‌اند و چند انجمن محیط زیست تشکیل داده‌اند. بی‌گمان زمانی فرا خواهد رسیدکه دیگر کاغذی برای نوشتن باقی نمی‌ماند، در حالی که امروز تنها از یک روی کاغذ برای نوشتن استفاده می‌شود؛ جالب این که تکنولوژی امروز به ما می‌گوید کاغذ یک رو مصرف شده را در دستگاه پرینتر نگذاریم، دستگاه را خراب می‌کند؛ اما مهم نیست اگر طبیعت خراب شود.

 

دغدغه آلودگی زمین

آب‌هایی را که از ذوب برف کوه‌ها سرازیر شد، استفاه کردیم. آب چشمه‌ها را نوشیدیم. آب باران و پشت سدها را استفاده کردیم؛ اما همه این‌ها برای ما کافی نیامد و اینک آبی را که در دل زمین با گذشت میلیون‌ها سال ذخیره شده است، با زدن چاه بالا می‌کشیم تا با تهی شدن لایه‌های خاک از آب، دشت‌ها نشست کند (و روزی ما را نیز با خود فرو کشد)؛ در حالی زمین مورد چپاول و بی‌مهری و ستم است که سند آن‌ در هیچ جای جهان به نام شخص یا یک کشور، ثبت نشده است، از این رو کسی حق ندارد به صرف این که محدوده‌ای را از آن خود می‌داند، به نابودی زمین دست زند.همین گزاره را با ناهید بختیاری در میان می‌گذارم. وی می‌گوید:

درست است، کسی چنین حقی ندارد، اما واقعیت آن است که انسان کمر همت به نابودی زمین بسته است و از این نابودی، دریازی‌ها نیز آسیب می‌بینند؛ زیرا همه آلودگی زمین به دریاها می‌ریزد. حقیقت این است که همه ساکن زمین‌اند، اما همه به یکسان از مواهبش برخوردار نیستند؛ همان‌گونه که همه به یکسان در تخریبش نقش ندارند؛ ولی بدبختانه زیان‌های تخریب زمین به یکسان سر همه نفوس زمین، سرشکن می‌شود.هنگامی که از کشتی، نفت به اقیانوس می‌ریزد، آلودگیش تا آب‌های ما می‌رسد یا فلان کودک ژاپنی از خوردن ماهی آلوده به نفت بیمار می‌شود.

از بختیاری می‌خواهم کمی درباره برنامه‌هایشان بگوید. وی در ادامه گفت و شنود با روزنامه اطلاعات پاسخ می‌دهد: فعالان محیط زیست برای پرندگان و چرندگان در برابر استفاده بی‌رویه از سموم کشاورزی دل می‌سوزانند و به دنبال جایگزینی طرح مبارزه بیولوژیک به جای مبارزه شیمیایی هستند.

تولید شدن انبوه زباله و یافتن محل دفن صحیح و بهداشتی آن برای محیط زیستی‌ها غم‌بزرگی است.

می‌پرسم: برای مردم نیست؟

می‌گوید: مسأله آلودگی زمین برای محیط زیستی‌ها بسیار مهم است، آیا برای ما هم مهم است؟ کم‌آبی برای مردمان کشاورز، دغدغه بزرگی است، آیا برای ما هم هست؟ آیا ما شهری‌ها مطمئن‌ایم که فردا پس از بازگشت از کار، باز هم می‌توانیم دوش بگیریم؟

شهری‌ها حتی دغدغه کم‌آبی برای مصرف شخصی خود در فرداها را ندارند، وگرنه شیر لوله آب را تا آخر باز نمی‌کنند؛ در حالی که این شیر راحت ـ که اینک با اهرمی شدن و بالا و پایین آمدن راحت‌تر شده است ـ برای آن اختراع نشده است که پیچ آن را تا آخر باز کنیم!

می‌پرسم: دکتر بختیاری! آیا برای آن که مواد بازیافت را از زباله دوباره بیرون بکشیم، خیلی دیر شده است؟

وی پاسخ می‌دهد: البته امروز مجبور به این کار نشده‌ایم، ولی با توجه به این که منابع زمین محدود است، روزی حتماً ناچار از بازگردش زباله خواهیم شد و چاره‌ای مگر این گزینه در پیش رو نخواهیم داشت، پس چرا امروز چنین نکنیم؟

ساخت کارخانه بازیافت کاغذ، سرمایه‌اش را خیلی زود بر می‌گرداند و نیازی نیست دولت چشم به راه بخش خصوصی بماند، وقتی در شهرهای ما هر روز هزاران تن «آشغال کاغذ» دپو و دور ریخته می‌شود.

 

بازیافت زباله

به گفته ناهید بختیاری، اینک در برخی کشورهای پیشرفته، پاکت‌های کاغذی مقاوم ـ که تا چند بار قابل استفاده است ـ جایگزین نایلون‌های خرید شده است؛ یا به ازای تحویل قوطی خالی نوشیدنی، پول یا نوشیدنی رایگان می‌دهند.

دکتر بختیاری معتقد است: ما سده‌هاست که به سوزاندن و دود کردن منابع طبیعی سرگرمیم؛ اینک نیز سوزاندن زباله‌ها را که دم دست‌ترین کار است، به جای بازیافت آن انجام می‌دهیم، در حالی که بازیافت مواد موجود در انواع زباله‌، افزون بر کاهش مصرف منابع طبیعی تجدیدناپذیر، از آلودن زیست محیط نیز پیشگیری می‌کند. حتی از زباله خانگی نیز می‌توان کود تهیه کرد؛ کاری که در روستاها انجام می‌دهند. در این راستا خانواده‌ها بهتر است مواد خشک دورریختنی مانند کاغذ، شیشه و آلومینیوم را دور نریزند.

اگر در تهران به ازای هر نفر 4 موش در جوی‌های کنار خیابان جولان می‌دهد، نشانه آن است که هر تهرانی 4 برابر بیش از نیاز خود مصرف می‌کند و همین کار سبب افزایش بی‌رویه موذیانی مانند موش و شیوع بیماری‌های خطرناک می‌شود و یا زباله‌های آغشته به مواد شیمیایی خانگی، خاک و آب را می‌آلاید.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید