زیست بوم
هشتاد درصد آب دریاچه ارومیه خشک شده است
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 23 دی 1392 08:23
- بازدید: 5821
تهران امروز نوشت:
این دریاچه در خطر خشکشدن کامل قراردارد و طی ۱6سال گذشته 8متر کاهش سطح داشتهاست. حالا این دریاچه بزرگ در معرض مرگ قرار دارد. خشکی به جانش ریخته است و اگر باز هم در نجاتش تاخیر کنیم خواهد مرد، از بس که جان ندارد. در پی خشکی این دریاچه با دکتر ناصر آق ،عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه و بنیانگذار پژوهشکده آرتمیا به گفتوگو نشستهایم تا بگوید برای حال دریاچه ارومیه چه باید کرد.
روند خشکی دریاچه ارومیه از چه زمانی آغاز شده است؟
دریاچه ارومیه از سال 1376 خشکسالیاش شروع شد.البته در این مدت میزان بارندگی در این منطقه 60 میلیمتر نسبت به سالهای قبلش کمتر شده است. یعنی همیشه چیزی در حدود 360 میلی متر میانگین بارندگی در این منطقه بوده است، که در این 15_16سال گذشته به حدود 300 میلیمتر رسیده است و 60 میلیمتر کم شده است.از یک طرف کاهش میزان بارندگی را داریم و علاوه بر این،کاهش میزان بارش برف را هم داریم که در واقع یک ذخیرهگاهی وجود نداشت که بخواهد آرام آرام منابع آبهای زیر زمینی را تغذیه کند و هم دریاچه را حفظ کند. در حقیقت آنچیزی که الان از دریاچه ارومیه باقی مانده دیگر نمیشود بهش گفت دریاچه؛ باید بگوییم دریاچه سابق ارومیه. چون تنها 15تا 20درصد است آب دریاچه باقی مانده است.
چرا دریاچه ارومیه به این سرعت آبش کم شده است؟
باید بدانیم چیزی در حدود 25 میلیارد متر مکعب و یا شاید هم بیشتر آب در این مدت کم شده است.این موضوع نشان میدهد آب زیادی از دست رفته است و تبخیر بسیار زیادی صورت گرفته است.در این سالها سدسازیها نسبت به دورههای قبل افزایش پیدا کرد،هرچند میزان آبهایی که پشت سدها هستند،هنوز خیلی زیاد نیست که بخواهد تاثیر خیلی زیادی بر خشکسالی دریاچه بگذارد. در حقیقت آن چیزی که الان از دریاچه ارومیه باقی مانده دیگر نمیشود بهش گفت دریاچه؛ باید بگوییم دریاچه سابق ارومیه. چون تنها 15تا 20درصد آب دریاچه باقی مانده است.
یعنی شما معتقدید نمیتوان مقصر اصلی خشکسالی دریاچه ارومیه را فقط سدسازیهای بیرویه دانست؟
نه! اصلا نمیشود گفت فقط سدسازی،مقصر خشکسالی دریاچه است.من خودم با سدسازی مخالف نیستم .زیرا سدسازیها برای کنترل آب و جلوگیری از هدر رفتن آب نیاز است. سدسازی باید وجود داشته باشد،اما باید درست از آن استفاده کرد. سدسازی برای شرب مردم،صنعت،کشاورزی و اهداف مختلف استفاده میشود. سدها باید ایجاد شود و اگر سد نباشد، همه آب میآید و میرود،در صورتی که ذخیره آب شیرین هم نیاز داریم. ولی سدسازی باید متناسب با شرایط بحرانی منطقه باشد،این موضوع تا حدودی از تناسب خارج شده است.
خب در مورد بحث کشاورزی و میزان دخیل بودن این حوزه در خشکسالی دریاچه ارومیه چه نظری دارید؟
با توجه به افزایش جمعیت،مواد غذایی بیشتری مورد نیاز است، اشتغال بیشتری برای مردم لازم است و منطقه ارومیه چون یک منطقهای است که پتانسیل کشاورزیاش بالا است، بیشتر به کشاورزی روی آوردهاند و کشاورزی به طرز بیرویهای توسعه پیدا کرده است و سطح زیر کشت کشاورزی در این مدت بسیار زیاد شده است. از سویی دیگر، میزان آبیاری هم در زمینهای اطراف دریاچه ارومیه زیادتر شد و چون راندمان آبیاری کشاورزی حداکثر 30درصد است،این موضوع باعث شد هدر رفتگی آب بیش از حد افزایش پیدا کند. براساس آمارهای موجود در حدود 4میلیارد متر مکعب آب برای کشاورزی در این منطقه مصرف میشود، اگر راندمان آبیاری کشاورزی 30درصد باشد یعنی در حدود یک میلیارد و سیصد الی چهار صدمیلیون متر مکعب بدرستی مصرف میشود و حدود دو ونیم میلیارد متر مکعب هدر میرود. خب این بخش بزرگی از آب منطقه است که بدلیل غیرمکانیزه بودن آبیاری کشاورزی از دسترس خارج میشود.
وضعیت خشکسالی که ایران با آن رو بهرو است و افزایش دمای این منطقه تاثیراتش چه میزان است؟
دمای این منطقه در این چند سال میانگینش دو درجه بیشتر از سالهای دور شده است و این موضوع باعث شده است که سطح تبخیر افزایش پیدا کند.سالانه از روی دریاچه ارومیه حدود یک متر آب تبخیر شده است.یعنی اگر وسعت دریاچه ارومیه 5 هزارکیلومتر مربع باشد،تبخیر سالانه میشود 5میلیارد مترمکعب آب،یعنی به ازای هر کیلومتر مربع،یکمیلیارد مترمکعب آب تبخیر شده است،در حال حاضر بخش بسیار زیادی از آب از سطح دریاچه ارومیه رفته است،اما به خاطر این که مصرف آب در کشاورزی، باغات، تبخیر آبهای زیرزمینی و سدسازی بیش از حد بوده است،این موضوع نیز مزید بر علت شده است و بر خشکسالی دریاچه افزوده است. به همین خاطر در عرض چند سال آب دریاچه ارومیه به سرعت یکمتر، یکمتر پایین آمد.
چه کارهایی برای کاهش خشکسالی دریاچه ارومیه انجام شده است و آیا موثر بودهاند؟
چندین عامل به صورت همزمان برای تشدید خشکسالی دریاچه ارومیه اتفاق افتادهاند.اما در مورد این که آیا کاری برای کاهش خشکسالی دریاچه شده است، باید گفت:بله کاری انجام شده است اما کافی نبوده؛به طور مثال: زمینهای کشاورزی را آبیاری قطره ای و بارانی کرده اند،اما بسیار ناچیز است در برابر حدود 400هزار هکتار زمینی که تحت پوشش کشاورزی در کل این منطقه است.
آیا انتقال آب از رودخانه ارس،کارون و یا دریای خزر فایدهای برای کاهش خشکی دریاچه ارومیه دارد؟
ببینید از هر کجا آب به دریاچه بیاید،شرایط را عوض میکند.ولی این که آب چقدر طول خواهد کشید تا به این دریاچه برسد مهم است.دریاچه ارومیه حداکثر 2الی 3سال دیگر،کاملا خشک خواهد شد و دیگر فرصتی وجود ندارد که بخواهیم آب برای این دریاچه بیاوریم.باید طرحهای زود بازده را انتخاب کنیم، طرحی که هر چه سریعتر به نتیجه برسد تا دریاچه را از خشکی نجات بدهد. بنابراین من با انتقال آب از خزر به شدت مخالفم، زیرا یک پروسه بسیار طولانی و هزینهبر است.هرچند تنها منبعی است که میتواند به طور دائمی به دریاچه ارومیه آب بدهد خزر است،زیرا آب بسیار زیادی دارد.
آب رودخانههای دیگر آیا میتوانند کمکی کنند؟مثل رودخانه ارس؟
خوب است اگر آب رودخانهای مانند ارس به دریاچه ارومیه برسد ولی چون آب ارس شیرین است ممکن است تا به ارومیه برسد مصرف شود و مقدار بسیار کمی به دریاچه برسد. دیگری رودخانه زاب است که بخشی از پروژه آن اجرا شده است که اگر بتواند انتقال پیدا کند،شاید نزدیکترین و عملیترین همین رودخانه زاب باشد که در زمان کوتاهتر میتواند انجام بگیرد. البته باید توجه داشت که کلیه این آبها با کشورهای همجوار مشترک است و ممکن است زمان طولانی برای توافق جهت انتقال آب از آنها صرف شود.
آیا انتقال آب این رودخانه موجب خشکسالی در مناطق دیگر نمیشود؟
رودخانه زاب به طرف عراق میرود و از ایران کلا خارج میشود، اگر بتوانیم یک قسمت از آن را به طرف دریاچه ارومیه منحرف کنیم،کمک بزرگی به کاهش خشکسالی دریاچه کردهایم.
یعنی شما بهترین روش برای کاهش خشکسالی دریاچه را همین روش میدانید؟
خیر. بهترین روش برای کمک فوری به دریاچه ارومیه،روشی است که ما از طریق دانشگاه ارومیه اعلام کردهایم و آن این است که آبهای موجودی که به صورت طبیعی هر سال وارد دریاچه ارومیه میشود را مهار و مدیریت کنیم.در بدترین شرایط بحرانی هر سال بیش از یک میلیارد مترمکعب آب از طریق رودخانهها وارد دریاچه ارومیه میشود،ولی این میزان آببهآب موجود در دریاچه نرسیده و قبل از رسیدن تبخیر شده است. طرحی که من خودم به اتفاق تعدادی از همکاران ارائه کردهام این است که همین آب را که گاهی تا یکمیلیارد و هفتصد، هشتصد میلیون مترمکعب رسیده است در جایی کوچکتر در دریاچه ارومیه متمرکز کنیم،قسمت کوچکی را احیا کنیم و بعد به نقطه اصلی سرریزش کنیم.یعنی به صورت تکهتکه دریاچه را احیا کنیم.این طرح میتواند در عرض یک سال فاز اول دریاچه را احیا کند.در همین بخش احیا شده میتوانیم «آرتمیا» را هم تولید کنیم، یعنی به این بخش احیا شده دریاچه اکوسیستم قدیمش را بازگردانیم.پرندگان بازگردند، آرتمیا زیاد شود،ایجاد اشتغال شود و دولت تشویق شود تا فازهای دیگر احیای دریاچه را انجام دهد.