یادمان
آتشِ جنگلهای ایران مهار نمیشود
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- چهارشنبه, 19 مرداد 1390 20:56
- آخرین به روز رسانی در چهارشنبه, 19 مرداد 1390 20:56
- نمایش از چهارشنبه, 19 مرداد 1390 20:56
- بازدید: 5337
برگرفته از پايگاه خبري قانون
چهل هزار هکتار از جنگلهای ایران سال گذشته در آتش سوخته است. رخداد آتشسوزی نگران کننده نیست و در هر کشوری چه توسعه یافته و چه توسعه نیافته رخ میدهد. اما آن چیزی که نگرانی ایجاد میکند این است که چرا این آتشسوزیها دوام دارد؟ چرا به سرعت مهار نمیشود؟
مسعود بُربُر، گروه اجتماعی - چهل هزار هکتار از جنگلهای ایران سال گذشته در آتش سوخت. گونههای گیاهی و جانوری بسیاری نابود شد و جانورانی هم که جان به در بردند از خانه گریختند و بیآشیانه شدند. جنگل دیگر نبود تا جلوی ورود ریزگردهای کشورهای عربی به ایران را بگیرد و دود آتش هم به آلودگیها افزوده شد.
رییس سازمان حفاظت از محیط زیست پیشتر از کاهش 6 میلیون هکتاری مساحت جنگلهای کل کشور طی 40 سال گذشته خبر داده بود و دبیرخانه پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی نیز میگوید در 32 سال گذشته نزدیک به صدهزار هکتار از جنگلهای زاگرس مرکزی نابود شده است.
محمد درویش، فعال محیط زیست و عضو هیأت علمی مؤسسهی تحقیقات جنگلها و مراتع کشور میگوید تنها در یک سال گذشته چهل هزار هکتار از جنگلهای ایران سوخته است. به گفتهی او این رقم بیسابقه بوده است.
در سال 88 حدود 5 هزار هکتار از جنگلهای ایران سوخت اما سال گذشته این رقم هشت برابر شد. نویسندهی وبلاگ مهار بیابانزایی در گفتگو با قانون تصریح میکند که قطعا میزان خشکسالی سال گذشته نسبت به سال پیش از آن هشتصد درصد افزایش پیدا نکرده بود و حتی شاهد درصدی ترسالی هم بودهایم.
به گفتهی او سالیانه حدود چهار تا پنج هزار هکتار سوختن جنگلها طبیعی است و برای توان زیستپالایی اکوسیستمهای جنگلی مفید هم هست چرا که بسیاری از آفات و امراض را ازبین میبرد و قدرت بارآوری خاک را افزایش میدهد. ولی وقتی این رقم افزایش پیدا کند خسارتها خیلی سنگین میشود چون اقلیم ایران اقلیم خشکی است و امکان زادآوری طبیعی در چنین سطحی بسیار اندک خواهد بود.
آتشسوزی جنگلها خسارتهای دیگری نیز در پی دارد: ظرفیت گرمایی ویژهی منطقه به شدت کاهش پیدا میکند و سبب افزایش اختلاف دمای شب و روز میشود؛ خیلی از گونههای گیاهی و جانوری که متناسب با اقلیم منطقه خودشان را سازگار کردهاند در شرایط جدید اقلیمی دیگر نمیتوانند به حیات خودشان ادامه دهند و تنوع زیستی به مخاطره میافتد؛ اینها سوای تنشی است که آتشسوزی مستقیماً به آشیان حیوانات و رویشگاههای گیاهی وارد میکند؛ آتشسوزی آلودگی هوا را تشدید میکند و از سوی دیگر جنگلها به عنوان یک سد سبز نیز کار میکنند اما با آتشسوزی گیرش گرد و غبار هوا در جنگلها و میزان نفوذ آب در خاک کاهش مییابد و اینها مشکلات زیادی برای کشور ایجاد خواهد کرد.
چرا آتش به سرعت مهار نمیشود؟
رخداد آتشسوزی و دوام آتشسوزی را باید تفکیک کرد. به اعتقاد درویش رخداد آتشسوزی نگران کننده نیست و در هر کشوری چه توسعه یافته و چه توسعه نیافته رخ میدهد. در کشور ما نیز با توجه به این که در نوار 35 درجه عرض شمالی و کمربند خشکی جهان قرار گرفته این یک امر طبیعی است. اما آن چیزی که نگرانی ایجاد میکند این است که چرا این آتشسوزیها دوام دارد؟ چرا به سرعت مهار نمیشود؟
به گفتهی درویش اگر به موقع رخداد آتشسوزی گزارش شود یا خود مردم محلی آموزشهای لازم را دیده باشند نباید آتش این قدر گسترش بیابد و اطفائش سخت شود.
از سوی دیگر تا همین امسال یک یگان هوایی اختصاصی اطفاء حریق، نه در سازمان جنگلها و نه در سازمان محیط زیست وجود نداشته است. رییس پیشین سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور امسال اولین تلاشها را برای تشکیل این یگان انجام داد اما پیش از اینکه این کار به سرانجام خاصی برسد وی نیز از کار برکنار شد.
علی سلاجقه در نشست تودیع خود به مسأله آتشسوزی جنگلها نیز اشاره کرد و گفت: «منابع طبیعی برای مسؤولان وزارت جهاد و کشاورزی اولویت ندارد، چرا که وزیر حتی یکبار هم با سازمان تماس نگرفت تا از وضعیت آتشسوزی در جنگلها اطلاعی کسب کند.»
سلاجقه به معضل زمینخواری در منابع طبیعی نیز اشاره کرد و گفت حدود 700 هزار هکتار زمین خواری انجام گرفته اما از این میزان تنها 50 هزار هکتار دوباره به منابع طبیعی کشور برگشت داده شده است. البته وی نیز از سرنوشت 650 هزار هکتار دیگر چیزی نگفت.
منابع طبیعی در واقع گستردهترین سازمان کشور است که باید بیش از 140 میلیون هکتار از وسعت کشور (جنگلها و مراتع و بیابانها) را مدیریت کند اما بودجهای که در اختیارش گذاشتهاند اصلاً بضاعت چنین مسؤولیت بزرگی را ندارد.
نهادی که پیشتر تحت ریاست سلاجقه بود امسال از یک بودجه 200 میلیارد تومانی برخوردار است. از این میزان تنها 3/7 (سه ممیز هفت) میلیارد تومان سهم یگان حفاظت از جنگلهاست که تازه امسال 46 درصد افزایش هم داشته است. درویش در گفتگو با قانون این ارقام را با بودجه سدسازی کشور مقایسه میکند که مدتهاست فغان دوستداران محیط زیست را درآورده است. به گفته وی تنها سد گتوند که چندی پیش افتتاح شد از بودجهای دو هزار میلیارد تومانی بهره برده است.
از دید قانون چه کسی مسؤول است؟
قانون مسؤولیت خاموش کردن آتش در جنگلها را تنها بر دوش سازمان جنگلها و یگان حفاظت نگذاشته است. مادهی 47 قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع تاکید میکند: «در موقع آتشسوزی در جنگلها کلیهی مأمورین دولتی اعم از لشکری و کشوری و شهرداریها که در نزدیکی آن محل باشند در مقابل تقاضایمأمورین جنگلبانی یا ژاندارمری یا بخشداری موظفند با کلیه وسایل ممکنهی دولتی و شهرداری که در اختیار دارند در آتش نشانی کمک نمایند.»
در این ماده تصریح شده: «مأمورینکشوری و شهرداری که در ایفای این وظیفه مسامحه و قصور نمایند بر حسب مورد طبق مقررات مواد 58 و 59 قانون استخدام کشوری مجازاتمیشوند. در مورد مأمورین لشکری تعقیب و مجازات آنان طبق مقررات و قوانین نظامی خواهد بود.»
ساعتی سه میلیون و 850 هزارتومان بدهید تا بالگرد بدهیم
اما آیا این قانون اجرا میشود؟ درویش در پاسخ به این پرسش، آتشسوزی جنگلهای نوشهر در سال 1387 را یادآوری میکند. وقتی این آتشسوزی اتفاق افتاد رییس سازمان جنگلها نامهای نوشت به ستاد فرماندهی کل قوا که به ما هلیکوپتر بدهید.
به گفته عضو هیأت علمی مؤسسه جنگلها و مراتع کشور این نامه به تعطیلی خورد و پاسخی دریافت نکرد. به ناچار شخص وزیر جهاد و کشاورزی (مهندس اسکندری) نامهای به سرلشگر فیروزآبادی، رییس ستاد نیروهای مسلح ارسال کرد و با تشریح موقعیت وخیم منطقه درخواست کرد تا هر چه سریعتر امکانات لجستیک هوایی در اختیار یگان حفاظت جنگل قرار گیرد. اما به رغم موافقت آقای فیروزآبادی و ابلاغ دستور به واحد ذیربط، عملاً تا ظهر شنبه، بالگردی در آسمان کجور نمایان نشد و بیش از 20 هکتار از مرغوبترین و بکرترین عرصههای جنگلی هیرکانی در آتش سوخت و نابود شد. پاسخی که سازمان جنگلها دریافت کرد این بود که باید به ازای هر ساعت سه میلیون و 850 هزار تومان واریز شود و تا سازمان جنگلها پول را واریز نکند اصلاً بالگردی دریافت نخواهد کرد و آن هم تازه به شرط آن که درخواستش به تعطیلی نخورد.
چه باید کرد؟
نویسنده وبلاگ مهار بیابانزایی تاکید میکند که برای این مسأله باید هم پشتیبانی نرم افزاری و هم سختافزاری را در پیش گرفت. یعنی اینکه باید یک فعالیت برای آموزش مردم بومی زاگرس و ارسباران و هیرکانی انجام دهیم که وقتی با یک آتشسوزی رو به رو میشوند چه بکنند.
بعد هم این که یک یگان هوایی اختصاصی اطفاء حریق در سازمان محیط زیست و سازمان جنگلها به وجود بیاید و کارمندان این یگان به آخرین آموختههای این حوزه مجهز شوند. سهمیهی جذب سرباز برای اجرای طرحهای حفاظتی از 330 نفر سال گذشته امسال به یک هزار نفر افزایش یافته است اما بسیاری از این نیروها آموزشهای لازم برای مقابله با حریق را ندارند.
در حادثهای که هفتهی گذشته در کوههای پلدختر رخ داد تصاویر خبری نشانگر خاموش کردن آتش با دبههای آب و بیل و بطری آب معدنی بودند. بالگرد اعزامی از کرمانشاه نیز یک بالگرد نفربر بود که نیروها را به محل کوههای صعبالعبور پلدختر میبرد و تیمهای امدادی برای رسیدن به محل آتش باید چند کیلومتری به همراه دبهها و بطریهای آب پیادهروی میکردند.
به این ترتیب آتش در جنگلهای لرستان بیش از 50 ساعت شعله کشید و بیش از 500 هکتار از این جنگلها را نابود کرد اما خاموشی آتش مدیون فعالیت طاقت فرسای مردم، نیروهای هلال احمر، منابع طبیعی، ستاد حوادث، بسیج و محیط زیست بود و شاید البته این سخن فرماندار شهرستان پلدختر که گفته بود در صورت ادامه آتشسوزی «امکان ایجاد خطر برای چاههای نفت سرکان مالکوه در منطقه شمال پلدختر در روستای خرسدر محتمل است».