زیست بوم
رویدادی تلخ که در منطقهای بکر در حال وقوع است - تخریب جنگل و واگذاری زمین به نام تأسیس پارک جنگلی!
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 19 خرداد 1393 02:49
- بازدید: 4785
کلنگ پروژهای به زمین خورد که تصور از اجرای آن، حفظ تمام و کمال جنگل و نهایتا ساخت امکانات رفاهی در درون و حاشیه آن است؛ اما مجریان پروژه که سودای دیگری در سر داشتند، از همان آغاز پاک تراشی بخشی از جنگل را که دور از مسیر اصلی بود و کمتر در دید بود، در دستور کار قرار دادند تا زمینهای بر جای مانده را قطعهبندی کرده و واگذار کنند.
Air Jordan 1 Low OG Neutral Grey (2021) (W) - nike free run womens 5.0 - 100 - CZ0775 | Nike Dunk Low Pro SB 304292 - 102 White Black Trail End Brown Sneakers – Ietp - nike sb mogan mid 2 white laces for sale in ohio
یک سال و اندی پیش، زمانی که اعلام شد ده ها هکتار جنگل به طرحی اختصاص یافته که جذب گردشگر خواهد کرد و قرار است از محل نمایش و بهرهبرداری از زیباییهای نعمات خدایی، ارزش افزوده برای منطقه تولید کند، اینقدر همه چیز خوب ترسیم میشد که باور پذیر نبود در زمان کوتاهی همه چیز زیر و زبر شود.
به گزارش «تابناک»، اهالی شاندرمن (از توابع شهرستان ماسال ـ گیلان) که در دهه فجر سال 91 سال طی افتتاحیه پر سر و صدایی از واگذاری حدود سی هکتار زمینهای جنگلی مجاور شهرشان به طرح ساخت پارک جنگی و مجموعه ورزشی آگاه شده و بارقههای امید به رونق گردشگری در دلشان جوانه زده بود، اکنون در حالی خود را مقابل پاک تراشی درختان چندین هکتار از آن جنگلها مییابند که واگذاری بخشی از این زمینها سخت خاطرشان را آزرده است.
ماجرا از آنجا آغاز شد که مسئولان محلی تصمیم گرفتند، به اجاره طولانی مدت بخشی از اراضی جنگلی منطقه به شرکت شفارود پایان داده و به جای برداشت چوب درختان جنگلی به ازای نهال کاری و دریافت پول از این شرکت، در قسمت بکرتر این زمینها که کمتر از یکی دو کیلومتر با مرکز شهر فاصله دارد، پارک جنگلی و مجموعه ورزشی دایر کنند.
بدین ترتیب، کلنگ پروژهای به زمین خورد که تصور از اجرای آن، حفظ تمام و کمال جنگل و نهایتا ساخت امکانات رفاهی در درون و حاشیه آن است اما مجریان پروژه که سودای دیگری در سر داشتند، از همان آغاز پاک تراشی بخشی از جنگل را که دور از مسیر اصلی بود و کمتر در دید قرار داشت، در دستور کار قرار دادند تا زمینهای بر جای مانده را قطعه بندی کرده و واگذار کنند.
البته ظاهرا قصد ایشان از این اقدام، واگذاری زمین به اهالی ساکن ارتفاعات شهرستان بوده که به دامداری مشغولند و چرای دامهایشان مراتع را رو به زوال برده است؛ اما مگر میشود زمین اختصاص داده به طرحی را صرف امور دیگر کرد؟
بدین ترتیب، بخشی از زمینهای بر جای مانده از جنگل سابق قطعهبندی شده و به فروش رفت تا از یک سو مالکان جدید با فروش زمینهای بادآورده به نان و نوایی رسیده و همچنان ساکن ارتفاعات بمانند و از سوی دیگر، بستر پاک تراشی چندین هکتار دیگر از جنگل فراهم آمده و شنیده شود که سرنوشت محتوم یک سوم اراضی اختصاص شده به پارک جنگلی، یعنی حدود ده هکتار زمین، چیزی جز قطعه بندی و فروش نیست.
هر چه نقشه نصب شده در روز افتتاحیه چیز دیگری نشان میداد، حال و روز امروزی پروژه وضعیت دیگری نشان میدهد و جالب اینکه هیچ کاری در راستای ساخت پارک جنگلی انجام نشده است؛ حتی در حد یک جدول کشی ساده!
جنگلی که تا چندی پیش به عموم تعلق داشت و مایه مباهات اهالی منطقه و موجبات حظ وافر مسافران بود، به سادگی هر چه تمام تر تغییر کاربری یافته و به سرعت در حال نابودی است و همه اینها به بهانه ساخت پارک و مجموعه ورزشی رخ داده که معلوم نیست؛ آیا ساخته خواهد شد یا به مانند هزاران پروژه رها شده دیگر در کشور، به بوته فراموشی سپرده خواهد شد.
و دردناکتر از همه اینها، سکوت عجیبی است که بر منطقه حاکم است، چراکه نهادهای نظارتی به خوابی خوش فرو رفته و امثال سازمانهای جنگلها و محیط زیست هم دو سه دهه پیشتر دخل و تصرف در جنگلهای منطقه را واگذار کرده و به تجارت چوب قانونی در این منابع خدادای تن در داده بودند و برایشان توفیری ندارد که جنگلی در شاندرمن بماند یا جای آن را آپارتمان نشینی و توسعه شهر بگیرد یا مجتمع تفریحی!