زیست بوم
شالیزارهای شمال به ویلا رنگ میبازند
- زيست بوم
- نمایش از شنبه, 06 آبان 1391 16:29
- بازدید: 5101
شالیزارهای شمال به ویلا رنگ می بازند شاید تلخ، اما واقعیتی است که روز به روز بیش می شود.
75% - تسوق أونلاين في السعودية مع خصم 25 , أحذية ازياء رياضية الجري للرجال , adidas copa mundials in color today schedule 2016 , نمشي | Nike Dunk Low Pro SB 304292 - 102 White Black Trail End Brown Sneakers – Ietp - nike sb mogan mid 2 white laces for sale in ohio
به گزارش ایرنا شمال برای ایرانیهای پر کویر و خشکی دیده، حسی خوش از دوران کهن است؛ خاطره شالی، جنگل، دریا و آب و فراوانی است، خاطره ای که برای ماست و هریک از ما نسبت به آن حس مالکیت داریم.
شمال سرزمین آرزوهای ایرانی است و گره خورده به سینمای ایران و لابد به خاطر می آورید لوکشین یا موضوع چند سریال و فیلم ماندگار در شمال بوده؟ اما آیا شمال، شمال خواهد ماند؟
گیلان سرزمین گیراییهاست؛ گیراییهایی به رنگ تاریخ، طبیعت و فرهنگ و برنج و شالیزار نمادی است که همیشه از گیلان تصور می شود و 45 روز از بهار رفته، زمانی که خورشید مهربان می شود، موسم کاشت است.
زنان و مردان شالیزارها مهیا می کنند و در این روزهاست که شاید هزاران هزار تصویر از نوع ˈخوشه چینانˈ اثر ژان فرانسوا میله در ذهن گردشگران نقش میبندد.
و این بار نیز در جاده های گیلان بوی برنج پر بود و هوا خیس و گرم که نه شاید آفتاب و آتش، اما گرما و رطوبت بوی خوشه ها را دلنشین تر می کرد؛ گاه شالیزارها به طبقات و به وسعت چشمانداز و چه بسیار اما این بار گویی بهشت چشم بیشتر تزلزل می یافت؛ خانه هایی بیشتر با نام پر بسامد ویلا در میان شالی و جنگل و ساحل، بیش شده اند.
و این بار به سمت ییلاق ˈدورانˈ در غرب گیلان که گام می نهی، هر بار بیشتر به هراس می افتی و با دیدن ویلاهای رنگ به رنگ به یاد می آورم گفته دوست را که می گفت ˈسایه سیمان بر شالیزارهای شمال سنگینی می کندˈ و چه درست می گفت.
هنوز گام به سوی ارتفاع ننهاده بودیم و گویی موسیقی در خودرو نیز با موضوع نیک یار بود؛ من که فرزند این سرزمینم / در پی توشه ای خوشه چینم/شادم از پیشه خوشه چینی /رمز شادی بخوان از جبینم/قلب ما بود مملو از شادی بی پایان/سعی ما بود بهر آبادی این سامان/
خوشه چین کجا اشک محنت به دامن ریزد /خوشه چین کجا دست حسرت زند بر دامان ...
بر پارچه ای سبز رنگ نشان زمینی به وسعت چند هکتار و با نمره تلفن همراه نوشته شده بود؛ و سراغ گرفتیم و صاحب زمین کشاورز بود و میگفت: فرزندانم جوان شدهاند و کشت و کار دیگر پاسخگوی زندگی نیست.
مرد کشاورز می گوید: آنان که زمینهایشان کم است می فروشند؛ زمین ویلا می شود و کشاورزان سرایداران ویلاها اما گاه فروش زمین در روستا پول ماشینی را فراهم می کند تا در شهر کار کنی و خرج زندگی التیام بخش زخمها باشد و حتی یک خانه هم رهن کنی.
دردناک است؛ اما بود و حین گفتوگو دو جوان هم آمدند و چه متجددنما؛ موهایشان هیبتی دیگر داشت و لباسهاشان؛ می گفتند: اینجا جای ماندن نیست و باید رفت.
حال به کجا و چگونه؟ بماند، اما باید رفت این آخر کلام بود؛ اما اندکی بالاتر جان گرفتیم؛ جوانی دوشادوش پدر کار می کرد و با او نیز به سخن نشستیم و دانشجوی رشته برق بود و قصد داشت هرگز سرزمینش را ترک نکند و نسبت به خاکش بس متعصب بود اما می گفت: دلالان زمین بسیار شدهاند و پول خوبی می پردازند و این بسیار خطرناک است.
او با لبخند ادامه داد: متوسطها می آیند شمال، ویلا اجاره می کنند، مایه دارها می آیند شمال و می روند ویلاهای خودشان، فقرا و زیر متوسط ها هم لابد در خیال و جعبه جادو ویلا را می بینند! اینجا ˈویلاˈ یک معادله ثابت شده است.
گیلان سراسر همایشی است از تاریخ و طبیعت و این بار لاهیجان که خود تاریخی است به بلندای هزاران سال و به عطر بوتههایی شهره است که طعم و گرمای فنجانی از آن سبب می شود تا زنان شالیکار که اینک دیگر جوان نیستند، لذت سایهسار را بنوشند و خستگی بزدایند و ای کاش که بگذارند که بماند، هم چای و هم شالیزار ...
و چه باید گفت که در خاور نیز چنین بود و زمینهای چای خشک می شد تا بفروشند و بوتههای چای در هراس از سایه سیمان و بتون و کافیشاپهایی که در زمینهای چای به قوت لامپهای رنگین، رنگ به رنگ می شدند.
باید علمی تر به موضوع نگریست و از این رو با سه استاد دانشگاه هم سخن شدم و جالب اینکه هر سه استاد به تقریب اگر نه در کلام اما در اندیشه یک بودند و متفق بر این موضوع که؛ جامعه کشاورزی چه برای رونق اقتصادی استان و چه برای توسعه گردشگری بایستی به طور ویژه مورد حمایت قرار گیرد و گرنه هر سال، شالیزاران بیشتری به ویلا رنگ می بازند.
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی و عشایری دانشگاه آزاد گیلان معتقد است: حدود 80 درصد جمعیت روستایی استان در بخش جلگهای با مساحت 35 درصد استقرار دارند و 65 درصد مساحت استان حدود 20 درصد جمعیت را در خود جای داده که این امر، نشانه محدود بودن وسعت در این سرزمین است.
دکتر ˈنصرالله مولاییهشجینˈ بیان کرد: زمینهای کشاورزی گیلان در گونههای متعدد از سویی جاذبه گردشگری از سویی منبع درآمد مردم استان و از سوی دیگر عناصر زیست محیطی محسوب می شوند.
وی ادامه داد: با تاسف در سالهای اخیر شاهد تغییر کاربری اراضی کشاورزی به غیر آن هستیم که این روند در صورت ادامه، آثار و تبعات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی در پی خواهد داشت.
دکتر مولایی تأکید کرد: باید منع تبدیل زمینهای کشاورزی به غیر از آن را جدی گرفت و کشاورزان نیز منافع آنی خویش را به منافع درازمدت ترجیح ندهند و این موضوع که چشم اندازهای زراعی و باغی خود به عنوان جاذبه بسیار متنوع برای گردشگران بشمار می رود، نباید از نظر مسوولان پنهان بماند.
وی افزود: گردشگری روستایی در گیلان با توجه به دارا بودن شرایط ویژه به لحاظ بکر بودن، تنوع اقلیمی و فرهنگی، بایستی در برنامهریزیها در اولویت قرار گیرد.
دکتر ˈاکبر معتمدیمهرˈ استاد دانشگاه برنامهریزی شهری و گردشگری نیز در گفت و گو با خبرنگار ایرنا بیان کرد: گردشگری دارای سه عنصر اصلی گردشگر، فضای گردشگری و میزبان است که باید در پی تهدید و تبیین، این سه عنصر را باهم مورد توجه قرار داد.
وی خاطرنشان ساخت: گیلان دارای وسعت محدود و خاک ارزشمندی است اما نباید در جریان تبدیل زمینهای کشاورزی به خانه های دوم (ویلا) انگشت اتهام را تنها متوجه مالکان زمین و یا همان کشاورزان کرد.
وی افزود: به هیچ وجه فعالیتهای کشاورزی تاکنون نتوانسته اند همپای سایر فعالیتها از جمله خدمات و یا صنعت رشد یابند.
معتمدی مهر اضافه کرد: از سوی دیگر افراد آزادند خود محل زندگی خویش را تعیین کنند و چه بسیار افرادی که می خواهند بخشی از زندگی خویش را در چشم اندازهای خدادادی بگذرانند.
وی تاکید کرد: باید شرایطی فراهم آید تا خواستاران ساخت ویلا نیز به خواسته خویش دست یابند و از سوی دیگر بگونه ای بخش کشاورزی حمایت شود تا کشاورز، فروش زمین کشاورزی خویش را زیان تلقی کند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در برخی از کشورها آنقدر برای زمینهای روستایی و زراعی خویش ارزش قائلند که خانههای روستایی خویش را در طبقات بنا می کنند تا از زمینهایشان منفعت بیشتری ببرند.
وی تاکید کرد: برای پیشگیری از روند ویلاسازی در زمینهای کشاورزی باید کاری کرد که فعالیت کشاورزی صرفه اقتصادی داشته باشد و از طرفی زمینهایی را در چشماندازها تعیین کرد که به کار کشاورزی نیاید و دوستداران طبیعت نیز از خواسته خویش محروم نشوند.
دکتر ˈعیسی پوررمضانˈ استادیار گروه جغرافیا دانشگاه آزاد اسلامی گیلان نیز در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: وضعیت در زمینه تبدیل اراضی کشاورزی به غیر کشاورزی هنوز به حد بحران نرسیده اما اگر برنامه منطقی و نظارت بر این موضوع شدت نیابد، متاسفانه در 10 سال آینده شاید چارهاندیشی کمی دیر باشد.
وی اضافه کرد: متاسفانه نظام اخلاق زیست محیطی ما از گردشگرانمان تا کشاورزان، بر مبنای فرد گرایی است و گاه معتقدند ˈامروز بگذردˈ اما اینکه چه بر سر آیندگان و همچنین محیط زیست می آید، مد نظر قرار نمی گیرد.
وی افزود: باید چاره ای اندیشید؛ چه برای فرهنگسازی در زمینه یاد شده و چه برای فرار نسل جدید از کار.
این استاد دانشگاه خاطرنشان ساخت: نباید اجازه داد فرزندانمان تنبل پرورش یابند بلکه باید فرهنگ کار و تولید بر جامعه مستولی شود.
وی اضافه کرد: متاسفانه توسعه شهری و توسعه روستایی در جامعه ما تعادل ندارند و شکاف شهر و روستا روز به روز بیشتر می شود.
به گفته پوررمضان؛ کشاورزان باید مورد حمایت واقع شوند و مدیریت کلان استان نیز نسبت به تغییر کاربری اراضی کشاورزی به غیر، چارهاندیشی کند.
قلب ما بود مملو از شادی بی پایان / سعی ما بود بهر آبادی این سامان ...
خوشه چین کجا اشک محنت به دامن ریزد / خوشه چین کجا دست حسرت زند بر دامان...
شاید بتوان به خود بازگشت...