ایران پژوهی
ملتگرایی، نهضت اصیل اجتماعی
- ايران پژوهي
- نمایش از دوشنبه, 30 شهریور 1394 13:10
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 87، سال سیزدهم، تیر و امرداد 1394، رویه 33
برگوی، برابر چه ایستاده ای و به کجا مینگری؟
من، بر آن افق دور دستی می نگرم که در آن پیکری جانبخش و پرتوان، با هزاران پیوند پولادین، مرا به خود میکشاند.
آن جاست آرزوهای من، آن جاست آرمان من. آرزوها و آرمان من، چونان درخت تنومندی است که ریشه هایش در تن و جان من است و هم در تن و جان بسیاری که بدان پیوند دارم.
(آژیر: ناسیونالیسم چون یک علم)
بسیاری، ملت گرایی (ناسیونالیسم) را واژه ای مترداف با علاقه داشتن به ملت و یا میهن پرستی تلقی میکنند. گاه نیز می پندارند که «ملتگرا» بودن مانند «انسان بودن» آن چنان بارز است که نیازی به بازگوکردن آن نیست. از آن جا که هنگام اظهار نظر و بیان افکار، نیازی نیست که نخست بگوییم «ما انسان هستیم» کسانی هم که ملت گرا (ناسیونالیست) بودن را مترادف هم میهن بودن میدانند، اشاره به «ملت گرایی » را زاید، میپندارند. آنان گمان میکنند، هر ایرانی به حکم آن که ایرانی است، میبایست با «ملتگرایی» نیز آشنا باشد. به ویژه اگر به ملت و میهن خود علاقه هم داشته باشد.
اگر ملت گرا (ناسیونالیست) بودن را به مفهوم علاقه و دلبستگی به ملت و میهن بدانیم، این امر هیچ گونه تکلیف و الزامی ایجاد نمیکند. هر کس می تواند به دنبال کار و زندگی روزانهٔ خود باشد و هر گونه که میل دارد اندیشه کند. هر بخش از افکار خود را از یک مکتب فکری، عاریت گرفته و در منش و رفتار هم، هیچ گونه الزامی، احساس نکند. آن گاه چون بر پایهی عادت، به کوچه و خیابان شهر خود دل بسته است و یا از کوه و دره ی ییلاق مشخصی خوشش می آید، خود را ملتگرا قلمداد کند.
گزینش «ملت گرایی » به عنوان ایدئولوژی (جهان بینی) برای گروندگان، نوعی تکلیف و الزام با خود به همراه می آورد. ملت گرایی، به مفهوم اعتقاد به اندیشهای است که همهٔ این جهان بزرگ را در قالب واژه ی کوچک «ناسیونالیسم » خلاصه میکند.
هر نهضت اجتماعی، معتقد به دگرگونی است. این دگرگونی ها، میبایست در زمینه های امور گوناگون حیات و اجتماع، تحقق یابد.
پیروان هر نهضت اجتماعی، ایمان دارند که این تحولات، می باید به وقوع پیوندد، و وقوع هم پیدا خواهد کرد. آنان، به حکم آن که به سوی سرنوشت محتوم و معینی در حرکتند، برای خود وظایفی را قایلند و برابر آن، احساس مسئولیت میکنند. آنان، برای آن که به دیگران بفهمانند که برابر وظایف ویژ های احساس مسئولیت میکنند، نامی برای خود بر می گزینند. «ملتگرایی » عظیم ترین و اصیل ترین نهضت اجتماعی است که درازای تاریخ، پدید آمده است. ملت گرا بودن، یعنی احساس مسئولیت برابر انجام وظایفی که عمل کردن به آن ها، موجب بهروزی، پیروزی و سربلندی ملت خواهد شد.
هرگاه اعتقاد به ملت گرایی را همسان با احساس مسئولیت برابر وظایف و رسالت های ملی بدانیم، در آن صورت لازم است مفهوم ژرف و دقیق واژهی «ملتگرایی» را در یابیم. از این رو، در این جا با دریافت نوینی از «ناسیونالیسم » روبرو هستیم. این دریافت، برای پیروان، تکالیف و بایدهایی، به همراه دارد و با شناسایی و آگاهی کامل نسبت به وظایف و رسالت های ملی، همراه میباشد.
لازم است، ملت گرایی را به عنوان یک علم در نظر آوریم. علمی که می باید، مبانی و اصول آن را آموخت. علمی که باید، توجیه کننده کردار ما، گفتار ما و از همه مهمتر، شیوهی اندیشیدن ما باشد