ایران پژوهی
پیرامون مباحث فرهنگ ملی (16) - ملتگرایی، دانش تحقیقی است
- ايران پژوهي
- نمایش از شنبه, 23 خرداد 1394 10:13
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 86، سال سیزدهم، اردیبهشت و خرداد 1394، رویه 35
آن چه که نیرومندی و سربلندی ملت من در آن است، قلب من به درستی آن گواهی میدهد.
(آژیر: ناسیونالیسم چون یک علم)
در تقسیم بندی پارهای از علوم، آنها را به علوم تحقیقی و علوم تکلیفی، دستهبندی مینمایند.
دسـتهٔ نخست، عبارتـند از علومی که رابطهٔ موضـوعها، آنگونه که مورد بررسی قرار میگیرند. دانشهای تجربی در این گروه، «هستند» جای دارند.
دستهٔ دوم، عبارتند از علومی که در آن، رابطهٔ موضوعها، آن گونه بررسی میگردند. شاخص این دسته از علوم، علم،«باید باشند» که اخلاق است. در این علم، سخن از تحقیق و پژوهش نیست، سخن بر سر است. «باید» تکلیف و دانش ملت گرایی، تا آن جا که مربوط به حوادث گذشته و حال باشد، در ردهی علوم نوع اول قرار دارد. بر پایهٔ بررسی و پژوهش میتوان دریافت که سبب دوام و بقای یک ملت چیست و ریشههای عوامل نیرومندی امروز ملت، در گذشته چه بوده است. در این جا، بدون این که تمایلات خود را دخالت دهیم و یا این که لازم باشد که دخالت دهیم، تنها وقایع گذشته را، مورد مطالعه قرار داد ه و برای توجیه رویدادهای کنونی، نتیجهگیری میکنیم.
اما همین که به آینده میپردازیم و میگوییم که ملت ما در آینده باید از چنین شرایطی برخوردار باشد و موجبات نیرومندی ملت خود را بر میشمردیم، به ظاهر از دانش تکلیفی سخن میگوییم و در این فرآیندها را به میان آوردهایم؛ اما این، «باید» تمایلات و خواستههای خود و یا تنها ظاهر مساله است. حتا در مورد ارایهٔ تکلیف های آینده نیز، یک علم، «ملت گرایی» پژوهشی است، نه مانند اخلاق، یک علم تکلیفی. هنگامی که گفته میشود که باید چنین سیاستی را دربارهٔ جمعیت پیش گرفت و یا باید این دسته از کشورها را به عنوان دوست و هم پیمان برگزید، به ظاهر تعیین تکلیف میشود؛ اما باید بدانیم که دلایل این تکلیف، فرآیند پژوهشهایی است که در این زمینه به عمل آمده است. بررسی رویدادهای تاریخی در علم ملتگرایی، همان شأن و ارزشی را دارد که تجربه، در علوم تحقیقی دیگر. در مسایل اجتماعی، نتیجهگیری از حوادث گذشته، جایگزین تجربه میشود. زیرا در این علم، نمیتوان تجربههای مصنوعی در مورد اجتماع و ملت، را به کار برد. درست است که دانش ملت گرایی ایجاد تکلیف میکند، اما این علم، تنها بیانگر شکل دل خواه زندگی آینده نیست. تکلیفی را که علم ملت گرایی الزام میکند، به حکم آن است که فرد را با پیوندهایی که با ملت خود دارد، در نظر گرفته و سیر حیات ملت را، به حکم شناخت نهادهای اجتماعی که حوادث آینده را بالقوه با خود دارند، بر وی آشکار میکند. باید بدانیم که خواستها، آرزوها و آرمانهای افراد وابسته به یک ملت، نهادهای اجتماعی هستند. «همزاد» بخشی از آن و آن چه را که دانش ملت گرایی بر پایهٔ بررسی و پژوهشی اعلام میدارد، افراد وابسته به آن ملت نیز با خواستها و آرمانهای قلبی خود، قبول و تایید میکنند. از این رو، تکلیف در علم ملت گرایی، همبستهای است از فرآیند «ژرف اندیشی علمی» و «آرمان شناسی فردی».