ایران پژوهی
ملت گرایی: نهضتِ ضد استعمار و ضد استبداد و ضد استثمار
- ايران پژوهي
- نمایش از پنج شنبه, 12 فروردين 1395 17:33
دکتر هوشنگ طالع
ملتگرایی (ناسیونالیسم) انگیزهی تردید ناپذیر همهی قیامهای ملی است. این خصوصیت را نمیتوان سیمای ویژهی ناسیونالیسم (ملت گرایی) دانست؛ بلکه این امر عبارت است از سیمای کلی ناسیونالیسم، از دیدگاهی دیگر.
این امر، به مانند ان است که «نور» را روی بخشی از «صحنه» بتابانیم تا آن بخش، درخشان تر نمایانده شود. در حالی که این گوشهی نورانی، از بخشهای دیگر صحنه جدا نیست؛ بلکه تنها جنبهی مشخصتری بدان داده شده است تا بینندگان آن را بیشتر مورد توجه قرار دهند.
این جنبهی ملتگرایی (ناسیونالیسم) یعنی جنبهی ضد استعماری، ضد استبدادی و ضد استثماری آن نیز از دیگر جنبههای آن جدا نیست. جنبهی قیامگر ناسیونالیسم در درازای حیات بشریت وجود داشته و امروز نیز همهی جنبشهای ملتگرایی، در راستای نهضت های استقلال طلبانه و قیامهای ضد استعماری قرار دارند.
در دورانِ کنونی، جنبهی ضداستعماری «ناسیونالیسم» از درخشندگی ویژه ای برخوردار است، نه از این جهت که «ناسیونالیسم» چیز خاصی شده است؛ بلکه از آن جهت که استعمار و امپریالیسم، چیز خاصی شده است.
عصر ما، عصر بیداری ملتها و نقطهی عطفی در سیرِ تکامل حیات و هستی است. عصر ما، دورانی است که قوانین حیات ملتها، از زمینهی غرایز، پای به عرصهی «علم و خرد» گذارده است.
کودک که در دوران رشد، در پرتوِ غریزه، میل به « شیرینی » دارد، در دوران بلوغ و رشد عقلی، به یاری دانش و تجربه، بهترین و مفیدترین خوراکها را بر می گزیند.
اگر در روزگارانِ گذشته، ایرانیان برپایهی قوانین غریزی و به راهنمایی حسِملیت، میگفتند : «چو ایران نباشد، تن من مباد» امروز بر پایهی راهنمایی مکتبِ ملتگرایی (ناسیونالیسم) چنان «خود» را در وجود «ملت» متسحیل میبینند که بدون او، نمی توانند خود را تجسم بخشند.
این است رهآورد مکتب ملت گرایی (ناسیونالیسم) در عصر ما یعنی «عصر بیداری ملت ها».