یادمان
گزارش از آسیبهای یادگارینویسی بر روی میراث فرهنگی - جاودانگی با ویرانی
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- یکشنبه, 09 مهر 1391 05:55
- آخرین به روز رسانی در یکشنبه, 09 مهر 1391 05:55
- نمایش از یکشنبه, 09 مهر 1391 05:55
- بازدید: 5686
برگرفته از روزنامه ایران
موضوع این گزارش آنقدر ملموس است که خیلی احتیاج به توضیح و توصیف آن نیست چراکه کافی است در یکی از بازدیدهای خود از اماکن تاریخی نگاهی به دیوارهای آن مجموعه بیندازید تا متوجه شوید که بسیاری از این دیوارها چه عذابی میکشند از اینکه مورد بیمهری بازدید کنندهها قرار میگیرند. اما اصل بهانه ما برای انتخاب موضوع دیوار نویسی بر روی اماکن تاریخی، فصل تابستان و بخصوص ماه شهریور است که نقطه اوج سفرها و بازدیدها به شمار میآید مشابه تعطیلات نوروز که متأسفانه در بسیاری از این بازدیدها صدمات جبران ناپذیری به این اماکن وارد میشود. بنابراین در این گزارش به سراغ کارشناسانی رفتیم که هر کدام به نوعی با این موضوع درگیر هستند و هر کدام هم راهکارهای خاص خودشان را برای پیشگیری از این امر پیشنهاد دادند.
به عقیده دکتر حسن کریمیان، رئیس سابق مؤسسه باستان شناسی و استاد دانشگاه تهران در رشته حفاظت و مرمت، یادگاری نویسی پدیده تازهای نیست بلکه به جهت آنکه ریشه در دو غریزه فطری بشر یعنی «میل به جاودانگی» و «میل به ایجاد ارتباط» دارد، شاید بتوان آنرا (به اشکال متفاوت) با تاریخ بشریت همراه دانست.
او در توضیح علت این اتفاق به میگوید: دیوار نویسی بر روی اماکن تاریخی بدان معنا است که انسانها از گذشته دور در صدد بودند به هر نحو ممکن خود را جاودانه سازند. از طرفی سعی میکردند تا تراوشات فکری، خواستههای درونی و پیامهای خویش را به صور مختلف به دیگران منتقل کنند. دقیقاً به همین علت بود که انسان خط را اختراع کرد تا بتواند اندیشهها و باورهای خود را به دیگران منتقل سازد. بنابراین دو عامل فطری مذکور بهترین دلایل برای ظهور پدیده یادگار نویسی بر مراکز و اماکن پر مخاطب است.
وی در ادامه با تفکیک پدیده وندالیسم از یادگاری نویسی میافزود: البته ممکن است که تعدادی این پدیده را با «وندالیسم» یکسان بدانند که من اعتقادی به این معنا ندارم. زیرا وندالیسم در فرهنگ لغات فارسی به معنای «وحشیگری» و «دشمنی با علم و هنر» معنی شده است. اصولاً یادگار نویسان و بویژه جوانان از روی فطرت و به منظور تخلیه هیجانات جوانی و فقط به دلیل آنکه متوجه اهمیت آثار فرهنگی و تاریخی کشورمان نیستند (آموزش ندیدهاند) با نیت ماندگار ماندن، احساساتشان را بر آثار مینگارند. کریمیان درباره چرایی انجام این اقدام ناشایست و غیر فرهنگی ادامه میدهد: عدم آموزش همگانی سبب بروز بخش عظیمی از این خسارات است. از این رو ضرورت دارد راهنمایان و نگهبانان آثار تاریخی، به شیوههای مختلف بازدید کنندگان را از خسارات چنین رفتارهایی آگاه سازند. به عقیدهبنده مردم ما به لحاظ پشتوانه غنی فرهنگی که از آن برخوردارند، پس از آگاهی بخشی، خودشان به نحو احسن از آثار ملی مذهبی و فرهنگی خود مراقبت خواهند کرد.
رئیس پیشین مؤسسه باستان شناسی در خصوص آسیبی که این بناها میبینند تصریح میکند: اساساً هر گونه دخل و تصرف ناشیانه و غیر ضروری در آثار تاریخی در دو مرحله آنها را دچار تخریب میکند در مورد یادگارنویسی نیز در دو مرحله تخریب صورت میگیرد اولین مرحله هنگامی است که این یادگاریها نگاشته میشوند که در این صورت مثلاً نقشی را تخریب و یا مخدوش میسازند. مرحله دوم وقتی است که کارشناسان این یادگاریهای را پاک و مثلاً نقوش از دست رفته را احیا میسازند. اما مسئلهای که بسیار اهمیت دارد دشواری مرمت این آثار است، همانطور که ما اگر یک متنی را بر روی یک کاغذ چند بار بنویسیم و پاک کنیم آن کاغذ خراب و بیدوام میشود در مورد آثار تاریخی هم به همین صورت است بنابراین باید تلاش شود تا حد امکان آثار کمتر مورد مرمت قرار گیرند.
کریمیان ضمن تأکید بر امر آموزش همگانی برای همه سطوح جامعه جهت جلوگیری از این پدیده، یادگاری نویسی را یک جرم میداند و میگوید: بر اساس قانون مجازات اسلامی «هر کس بدون اذن مراجع ذیصلاح نسبت به ابنیه و خطوط و نقوش و آثار مذهبی و تاریخی و ملی و یا اشیایی که برای نفع عموم یا تزئین اماکن مقدسه یا ملی نصب شده است خرابی وارد آورد، به حبس از یک تا 10 سال و پرداخت خسارت وارده محکوم خواهد شد». بدیهی است که خراشیدن عمدی اثری و یا حک کردن اطلاعات در آن اقدامی مجرمانه تلقی میشود. بنابراین پیشنهاد بنده به قوه مقننه بازنگری در قوانین حفاظت از آثار فرهنگی وتاریخی کشور است چون قوانین فعلی پاسخگوی مشکلات نیست یکی از این راهکارهای قانونی این است که متصدیان امر بتوانند از بازدید کنندگانی که آثار تاریخی را مخدوش میسازند، در همان محل وقوع جرم، جریمه نقدی دریافت کنند چرا که نمیتوان همه اشخاصی که به نحوی از انحا (و از جمله یادگار نویسی) موجبات تخریب آثار را فراهم میسازند به مراجع قضایی معرفی کرد ضمن اینکه نمیتوان همه اشخاصی را که بر بناهای تاریخی یادگاری مینویسند به جرم تخریب آثار حبس کرد. بنابراین به نظر میرسد که قوانین حفاظت از آثار نیاز به بازنگری دارند تا اجراییتر شوند. ضمناً روشهای آزموده شده و موفقی نیز در دنیا وجود دارد که میتوان آنها را برای جلوگیری از این پدیده به کار بست البته مهم این است که در دستور کار قرار بگیرد.
اما احسان یغمایی، باستان شناس کشورمان نیز درباره پیشینه یادگار نویسی به میگوید: چون مردم میخواهند در مدت زمانی که زندگی میکنند از خودشان نشانهای و یادگاری به جا بگذارند دست به این کار میزنند و این امر محدود به افراد خاصی نیست و توسط همه اقشار جامعه انجام میشود. همانطور که در دوران گذشته هر حکومتی که بر سر کار میآمده برای اینکه آثار حکومت قبلی را محو کند روی آثار موجود آثار مربوط به دوران خود را به جای میگذاشته به عنوان مثال در دوران هخامنشی چند سنگنگاره هخامنشی روی سنگ نگارههای عیلامی قرار گرفته است در واقع در گذشته این امر به منظور دشمنی با حکومت قبلی انجام میشده است.
وی با اشاره به اینکه ماندگاری در تاریخ برای همگان جذاب است، افزود: بیشترین تخریب از این قبیل در دوران قاجار رخ داده است به عنوان نمونه فتحعلی شاه قاجار روی یک کتیبه و نقش برجسته که مربوط به بهرام چوبینه بوده در کوه سرسره در شهر ری عکس خود را قرار داده است و یا حتی بسیاری از ایرانگردانی که برای بازدید از اماکن تاریخی در دوره قاجار به ایران میآمدند دست به این کار میزدند.
وی تبلیغات در عصر حاضر را یکی دیگر از انواع تهدیدها برای بناهای تاریخی میداند و میگوید: تخریب فقط محدود به یادگار نویسی نمیشود و امروزه تبلیغ هم نوعی آسیب برای بناها به شمار میآید؛ چسباندن تراکتهای تبلیغاتی و یا نوشتن روی در و دیوار ابنیههای تاریخی صدمات جبران ناپذیری به بناها وارد میکند نمونه این آسیب را میتوان در پلدختر به عنوان یک پل ساسانی مشاهده کرد که مورد حمله این تبلیغات قرار گرفته است.
اما جهانمیر استخری پژوهشگر و نویسنده ایران باستان، به عنوان کسی که اغلب اوقات خود را در مجموعه عظیم تخت جمشید مرودشت (پارسه) سپری میکند و این پدیده برایش امری آشناست به میگوید: هر آنچه به تخریب آثار باستانی که متعلق به همگان است مربوط شود جنایت به شمار میآید و همه ما موظف هستیم که با چنین جنایتی مقابله کنیم.
این نویسنده با اشاره به اینکه خوشبختانه در سالهای اخیر و امروزه کمتر شاهد چنین پدیدهای هستیم میافزود: خوشبختانه از دهه 60-50 به بعد تا امروز نسبت به گذشته کمتر با این پدیده مواجه هستیم چرا که با نگاهی در گذشته میبینیم در آن زمان این امر کاملاً خصمانه و کینه توزانه صورت میگرفته است.
وی درباره نمونههای عینی این امر در تختجمشید توضیح میدهد: در جرز دیوار کاخ ملل در دروازه تمام ملل تخت جمشید میبینیم که اسامی افرادی مثل جان ملکوم، جیمز موریه، سرهارفورد و استانلی کنده کاری شده که مربوط به سالهای 1800، 1810،1809 و 1870 بوده است و نشان میدهد که آنها فقط میخواستند اعلام کنند ما بودیم و از اینجا دیدن کردیم بنابراین این پدیده در همه زمانها و در میان همه افراد رخ میدهد.
پیشنهاد این کارشناس هم مشابه سایر کارشناسان این گزارش، فرهنگسازی و تشویق مردم به حفظ و پاسداری از میراث کشور است.