یادمان
تفکیک باستانشناسی از سازمان میراث فرهنگی و تجدید نظر در قوانین مربوط به قاچاق آثار
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- پنج شنبه, 23 دی 1389 11:32
- آخرین به روز رسانی در پنج شنبه, 23 دی 1389 11:32
- نمایش از پنج شنبه, 23 دی 1389 11:32
- بازدید: 5385
برگرفته از ایسنا
در نشستی در دانشگاه تهران پیشنهاد شد:
تفکیک باستانشناسی از سازمان میراث فرهنگی و تجدید نظر در قوانین مربوط به قاچاق آثار
دومین نشست از سلسله نشستهای نگاهی به کارنامهی تشکیلات میراث فرهنگی و باستانشناسی در ایران با عنوان «ورود باستانشناسی به ایران» در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران با حضور دو باستانشناس، جمعی از دانشجویان و دوستداران میراث فرهنگی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این نشست که عصر روز گذشته (سهشنبه، هفتم دیماه) برپا شد، شهرام زارع ـ باستانشناس ـ بهعنوان مجری تأکید کرد: با توجه به عنوان این نشست، یعنی «ورود باستانشناسی به ایران» همهی زمانهایی که در این نشست مطرح میشود، از پیش از دورهی قاجار، یعنی از حدود 100 سال پیش تا کنون است و بیشتر بحثها روی دولت معاصر نیست.
دکتر عمران گاراژیان در ابتدای این نشست گفت: باستانشناسی نباید بهطور کلی از حوزهی میراث فرهنگی بیرون آید. میراث فرهنگی ضرورتا ساختار اجرایی و دربارهی میراث است، ولی باستانشناسی ضرورتا موضوعی پژوهشی است که به گذشته مربوط نیست، ولی ممکن است به مسائل جامعهی گذشته نیز بپردازد.
دکتر کامیار عبدی نیز اظهار کرد: تلاش میکنیم، در این جلسه از برخی مباحث دوری کنیم که افرادی میخواهند به آنها جنبهی سیاسی بدهند و بیشتر به بحث آکادمیک «ورود باستانشناسی به ایران» بپردازیم و تا حد امکان، از حواشی سیاسی که بیشتر موجب تخریب باستانشناسی میشود، پرهیز کنیم.
گاراژیان هم با اشاره به نخستین نشست که در آن به یکسری تعاریف و مفاهیم در حوزهی میراث فرهنگی و گردشگری پرداخته شد و با تأکید بر اهمیت جامعهی معاصر در علم باستانشناسی، اظهار کرد: بین سالهای 1287 تا حدود 1309 قانون عتیقات اجرایی شد و اکنون این پرسش مطرح است که چه کسانی کار باستانشناسی را در این سالها انجام دادند؟ آثار باستانشناسی در این میان چه آثاری بودند و افرادی که به باستانشناسی میپرداختند، از چه روشها و ابزاری استفاده میکردند؟ همچنین هستهی بافتار جامعهی معاصر در این سالها چگونه شکل گرفت؟ این پارامترها در عرصهی امروز جامعهی معاصر قابل بحث است.
عبدی در ادامه گفت: ما باستانشناسان متأسفانه نسبت به پیشینهی حرفهیی خود بیتوجه هستیم و در این زمینه، بسیار کم کار شده است. این یک شاهد است که باستانشناسی ایران هنوز به آن مرحله نرسیده است که بتواند راه خود را هموار کند و موانع را پشت سر بگذارد. تا کنون بیشتر از 12 مقاله دربارهی تاریخ باستانشناسی ایران و کلیت تشکیلات میراث فرهنگی نوشته نشده است.
گاراژیان با اشاره به قوانینی که از حدود سال 1287 به بعد در حوزهی تهران و بیشتر در فیروزکوه برای فعالیتهای باستانشناسی وجود داشت، بین کرد: در آن زمان، برای نظارت بر هیأتهای خارجی، کارشناس یا متخصصی وجود نداشت و نظارت مناسبی بر آثار و محوطههای تاریخی نمیشد.
عبدی نیز با اشاره به قانون عتیقات که توسط هرتسفلد آلمانی نوشته شده است، گفت: متأسفانه کتاب «بررسی هنر ایران» پس از 80 سال بهتازگی در حال ترجمه به فارسی است.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: تاریخ ما را خارجیها نوشتند و قوانین باستانشناسی ما را باستانشناسان خارجی تدوین کردند. حال ما باید این قضیه را قبول کنیم که این یک بحث علمی است و میخواهیم براساس آن، پیش برویم که خود ما نوشتن یک تاریخ بومی در حوزهی باستانشناسی را آغاز کنیم و هر آنچه را که خارجیها نوشتند، کنار بگذاریم.
گاراژیان نیز ادامه داد: اینکه امروز میخواهیم با آوردن گردشگر به تخت جمشید و بهرهبرداری از آثار تاریخی، میلیاردها دلار درآمد داشته باشیم، درست نیست. باید فرهنگسازی مناسبی بین مسؤولان و مردم انجام شود که متأسفانه هنوز این فرهنگسازی انجام نشده است.
این استاد دانشگاه افزود: با بهوجود آمدن هستهی قانون عتیقات، بهمرور دولت به کارشناس بیشتری در این حوزه نیاز پیدا کرد و چون کارشناسان خارجی بهتنهایی نمیتوانستند بر کارها نظارت کنند، فلسفهی وجودی تشکیل یک رشتهی دانشگاهی در این زمینه ایجاد و تشکیل آن به دولت سفارش داده شد.
وی اظهار کرد: کسانی که در داخل کار میکردند، اطلاعات حرفهیی مناسب نداشتند و برخی کسانی که از بیرون میآمدند، باستانشناس نبودند تا اینکه در نهایت، یک رشتهی آکادمیک در سال 1326 در ایران ایجاد شد و تقاضا برای کارشناسان ناظر بالا رفت و با ایجاد این شرایط، باستانشناسی بهزور در ایران متولد شد، ولی این رشته هنوز با بافتار جامعهشناسی نمیتوانست ارتباط برقرار کند و از دولت، باستانشناسان متعهد و دارای رسالت بیرون نمیآمدند.
عبدی در ادامهی این نشست، با بیان اینکه من با مؤلفهی بافتار جامعهی معاصر مشکل دارم، بیان کرد: تصویری که ارائه میشود، مانند این است که لاستیکی به اندازهی لاستیک پیکان بهجای لاستیک یک ماشین دهچرخ بیندازند و بگویند چرا کار نمیکند.
او ادامه داد: ممکن است جامعهی ما آنقدر باستانشناس و دانشجوی باستانشناسی داشته باشد که بهراحتی در مدح کوروش صدها ساعت سخنرانی کنند، ولی متأسفانه از نظر علمی در این رشته ضعیف هستند. من باستانشناس وظیفه دارم این دانش را استخراج کنم؛ ولی وظیفهی آموزش آن را به عامهی مردم ندارم.
این استاد دانشگاه گفت: متأسفانه اکنون در شرایطی هستیم که از یک طرف آموزش و پرورش نام شاهها و پادشاههای ایران را از کتابهای درسی حذف میکند و از سوی دیگر، کتابفروشیهای ایران پر از کتابهایی است که هر کسی با خواندن یک کتاب قدیمی، به خود اجازهی نوشتن آن را میدهد.
وی اظهار کرد: زمانی بود که سازمان میراث فرهنگی معاونتی تحت عنوان معرفی و آموزش داشت و تا حدود 10 سال پیش، سالی پنج کتاب در این حوزه منتشر میکرد. هرچند احتمالا چهار کتاب آن دربارهی حفاریهای انجامشده در محوطههای باستانی بود، ولی یکی از آنها دربارهی میراث فرهنگی و آثار تاریخی در بخشهای مختلف کشور بود. از سوی دیگر، بهطور دائم به باستانشناسان اعلام میکنند که با رسانههایی که بهصورت تخصصی مشغول فعالیت در حوزههای میراث فرهنگی و گردشگری هستند، حق مصاحبه ندارند، در این شرایط، از 10 سال پیش تا کنون، یک کتاب دربارهی بافتارهای جامعهی معاصر در حوزهی میراث فرهنگی منتشر نشده است.
گاراژیان در ادامهی سخنان عبدی گفت: اسناد من میگویند، کامیار عبدی که اکنون ممنوعالمجوز شده است، اگر در زمان مرحوم دکتر آذرنوش ـ رییس پیشین پژوهشکدهی باستانشناسی ـ مجوز کاوش یک تپهی تاریخی را میخواست، روی مجوز آن ذکر میشد که براساس آییننامههای عتیقات سال 1312 به کامیار عبدی مجوز داده میشود و در فلان مکان، اجازهی کاوش دارد.
وی ادامه داد: مگر ما بهعنوان یک باستانشناس چه کاری انجام میدهیم؟ باستانشناس به مطالعهی دیدگاههای مدرن و سنتی در یک حوزهی تاریخی نگاه و دادههای جامعهی گذشته را بررسی میکند. بخشی که انتظار داریم، دانش ما را در عرصهی جامعه فراگیر کند، بزرگترین مشکل ما شده است، چون در بیشتر موارد مانعی برای باستانشناسان است. ما باید در حوزهی جامعهی مدنی به یک ساختارسازی دست بزنیم تا تداوم داشته باشد و این کار بهجز از این طریق ممکن نمیشود؛ ولی سازمان میراث فرهنگی اجازهی این کار را به ما نمیدهد.
او افزود: سفارش دادن و ایجاد یک رشته به نام باستانشناسی توسط دولت بهراحتی انجام شد؛ اما توسعه و گسترش آن بهراحتی انجام نمیشود.
گاراژیان با اشاره به نامهای که برخی استادان دانشگاه دربارهی وضعیت میراث فرهنگی و باستانشناسی در ایران نوشتند، اظهار کرد: بیایید 100 نامه توسط متخصصان این حوزه به مردم بنویسیم و به آنها توضیح دهیم که هدف از علم باستانشناسی و کاوش در محوطههای تاریخی چیست و به چه درد میخورد و باستانشناسی را اینگونه به خانوادهها معرفی کنیم تا بافتار جامعهی ایرانی مشخص شود.
او با تأکید بر اینکه باید با این مسأله به شکل بنیادی برخورد کرد، افزود: من در بافتار اصلی این دانش معتقدم، نقش محوری در این زمینه با مردم و باستانشناسان است.
عبدی نیز گفت: اینکه عدهای آزادانه در برخی محوطههای تاریخی کاوش میکنند، مسألهای است که از دوران باستان بوده، ولی اینکه دولتی بهصورت رسمی روی کاغذ بنویسد که حفاری در محوطهی زیویه مجاز است، هرچه پیدا کردید 50 درصد آن را به ما تحویل دهید و 50 درصد دیگر را با خود ببرید، ولی اعلام نمیکند که آن 50 درصد را کجا ببرند، مشکلساز است. سابقهی این امر به دوران قاجار برمیگردد. من تصور میکنم این قضیه از زمان افتتاح موزهی ایران باستان شکل گرفته است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: از قراردادهای 1896 و 1900 گفته شده است که خارجیها مجازند هر چیزی که در محوطههای تاریخی ایران پیدا کردند، ببرند؛ ولی فقط تجهیزات معماری مانند نقشبرجستهها را نمیتوانند از کشور خارج کنند.
وی تأکید کرد: نگاه به میراث فرهنگی هنوز دانشگاهی و پژوهشی نشده است. سال 1314 دانشگاه و گروه باستانشناسی تأسیس شد و بلافاصله یک عده فشار آوردند که انحصار 99 سالهی فرانسویها بر باستانشناسی ایران لغو شود که در قبال آن، قرار شد آندره گدار بهعنوان رییس باستانشناسی ایران در کشور فعالیت کند.
به گزارش ایسنا، در ادامهی این نشست، عبدی با تأکید بر اینکه ما نباید از نظر باستانشناسی سرسپردهی [قوانین] خارجیها باشیم، گفت: در مقالهای که چندی پیش در این زمینه نوشتم، این قضیه را رد کردم. اکنون من بهعنوان یک باستانشناس ایرانی این پرسش را دارم که وقتی کشوری مانند قطر که از کوچکترین استان ایران هم کوچکتر است، ولی بهخاطر نفت، ثروت زیادی دارد و علاوه بر پشتوانهی مالی، پشتوانهی سیاسی کاملی دارد، بهگونهای که ناوگان آمریکا در بنادر آن لنگر انداخته تا به ایران بگوید که چوگان بازی ملی کشورشان است، چه کسی مسؤول این قضیه است؟
این استاد دانشگاه اظهار کرد: بهعنوان یک ایرانی میپرسم چه کسی باید جلوی اینگونه کارها را در حوزهی میراث معنوی کشور بگیرد؟ آیا چوگان یک بازی ایرانی نیست؟ چه کسی باید با اینگونه قضایا مقابله کند؟ آیا وزارت امور خارجه باید اعتراض کشور و مردم ایران را به گوش مسؤولان قطری برساند؟
گاراژیان نیز با بیان اینکه من هنوز قائل به تفکیک باستانشناسی و ساختار میراث فرهنگی هستم، بیان کرد: این کار وظیفهی دولت است، ولی من به دولت راهکار ناسیونالیستی نمیدهم. من از 70 سال سابقهی باستانشناسی ایران میگویم.
او ادامه داد: مرزهای فرهنگی ایران کجاست؟ تفکری که پیشنهاد میکنید چوگان به ایران آورده شود، چیست؟ ما نمیتوانیم قائل به مرزهای جزمی باشیم.
عبدی در ادامهی سخنان گاراژیان با تأکید بر اینکه باستانشناسی ناسیونالیسم را کنار بگذاریم، بیان کرد: ایران دوبار از سازمان ملل متحد قطعنامه در زمینهی عنوان «خلیج فارس» گرفته که نام این منطقه «خلیج فارس» است، ولی کشورهای عربی به این قضیه گوش نمیکنند.
او افزود: با وجود آنکه تلاش میکنیم، تشکیلات میراث فرهنگی و باستانشناسی را بهعنوان یک ساختار اجرایی تفکیک کنیم، اگر بخواهیم به این مرحله برسیم، نخست باستانشناسی ایران باید از سازمان میراث فرهنگی ایران جدا شود، مانند برخی کشورهای دیگر؛ یک باستانشناس انگلیسی برای هر کاری نیاز ندارد به دولت خود التماس کند و مراقب باشد که ممنوعالکلنگ نشود.
این استاد دانشگاه گفت: پیشنهاد میکنم باستانشناسی ایران از سازمان میراث فرهنگی ایران جدا شود. دانشگاه یک بنیان آکادمیک برای کارهای پژوهشی دارد، ولی برای بررسیهای کوچک باستانشناسی باید سراغ میراث فرهنگی برود. باستانشناسی باید از سازمان میراث فرهنگی جدا و تفکیک شود تا سازمان میراث فرهنگی نتواند از باستانشناسی بهعنوان یک اهرم فشار استفاده کند.
وی ادامه داد: سازمان میراث فرهنگی میتواند هر کاری که خواست در محوطههای باستانی انجام دهد، سرویس بهداشتی ایجاد کند یا هر درآمدی که خواست از بناهای تاریخی داشته باشد، ولی صدور مجوز کاوش توسط سازمان میراث فرهنگی، دیگر انجام نشود.
عبدی اظهار کرد: زمانی که در ایران، بهخاطر داشتن 30 گرم هرویین قاچاقچی را اعدام میکردند، چرا نباید حفار و قاچاقچی آثار تاریخی را اعدام کرد؟ تا وقتی قانون قاچاق آثار عتیقه مانند قاچاق سیگار است، این وضعیت تغییر نمیکند. با قوانین موجود، جلوی خروج آثار تاریخی را از کشور نمیتوان گرفت.
وی با اشاره به خروج 35 آثار تاریخی با حکم دیوان عدالت اداری از فهرست آثار تاریخی، گفت: مالک زمانی کهمیبیند، بنای تاریخیاش پس از هزار وعده و وعید و ثبت در فهرست آثار ملی، مرمت و ساماندهی نمیشود، به خود حق اعتراض به دیوان عدالت اداری را میدهد.
او تفکیک باستانشناسی و سازمان میراث فرهنگی از یکدیگر و تجدید نظر در قوانین قضایی را در مواردی که به قاچاق آثار تاریخی مربوط میشود، دو پیشنهاد خود برای بهتر شدن وضعیت باستانشناسی در ایران دانست.
او با اشاره به فراگیر شدن حفاریهای قاچاق در ایران، اظهار کرد: زمانی قانونی تصویب میشود که یک گروه به نمایندگان مجلس فشار آورند. باستانشناس ما اگر در قبال جامعهی معاصر تعهد داشته باشد، میتواند به آن برگردد، ولی اگر باستانشناس در لایههای باستانی خود باشد، از این تفکر فرار میکند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: امروز فقط به میراث فرهنگی پرداختیم. باید ببینیم وقتی میگوییم میراث فرهنگی انحصاری بوده است، دانشگاهها چه کردهاند. انحصار در حوزهی میراث فرهنگی از بالا دیده شده است. دانشگاهها بیش از ساختار میراث فرهنگی در انحصارند. اکنون در جامعهی ما باستانشناسی نظری آموزش داده میشود.
عبدی با اشاره به اینکه باستانشناسان در حق حرفهی خودشان نیز کوتاهی کرده و به همین دلیل اکنون به این وضعیت رسیدهاند، گفت: در سازمان نظام باستانشناسی، معمولا کارهای پژوهشی به دانشگاهها داده میشود. وضعیت باستانشناسی ایران از نظر علمی، لجامگسیخته است.
گاراژیان نیز در پایان تأکید کرد: باستانشناسی باید به عرصهی جامعهی معاصر برگردانده شود و براساس اعتباری که باستانشناس برای خود میسازد، به جامعه، مجلس و دولت فشار آورد.