یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی یادمان بازخوانی یک رای خروج از ثبت؛ مجوز تخریب سرای دلگشا توسط میراث فرهنگی تهران قبل از ثبت صادر شده بود

یادمان

بازخوانی یک رای خروج از ثبت؛ مجوز تخریب سرای دلگشا توسط میراث فرهنگی تهران قبل از ثبت صادر شده بود

گزارش تصویری بازخوانی یک رای خروج از ثبت و خرابی سرای دلگشا

 

به گزارش ایرانبوم به نقل از کمیته پیگیری خانه‌های تاریخی تهران، ۱۴ آبان هفتمین سالروز ثبت سرای دلگشا معروف به وزیر نظام به شماره ۱۹۸۴۸ در سال ۸۶ با قدمت تخمینی ۱۳۰ سال است که یکی از مهم‌ترین بناهای هویتی خیابان پانزده خرداد (بوذرجمهری سابق)، ارگ و بازار تهران محسوب می‌شد.سرای دلگشا در جایی احداث شده است، که پیش‌تر «جبه خانه» بود. از آنجائی که محمد ابراهیم ملقب «وزیر نظام» دایی کامران میرزا (برادر منیرالسلطنه زن ناصرالدین شاه و صاحب باغ منیریه- که محله منیریه منسوب به او است) بعد از وزیر نظامی، اداره خزانه نظام را نیز به عهده داشت، پس از انتقال جبه خانه (از متعلقات قشون بود) اراضی آن را متصرف شد و در آن، سرایی مشهور به وزیر نظام و خانه‌ای برای خود بنا نهاد. بعد از او مالک سرای مزبور، کامران میرزا شد و بعد از کامران میرزا این سرای به دیگری رسید و نامش هم به «دلگشا» تغییر یافت.

این بنا که روزگاری از مهم‌ترین هویت بازار تهران محسوب می‌شد در بهمن سال ۱۳۸۸ به حکم دیوان عدالت اداری بنا به اعتراض علی ترامشلو «مدیرعامل شرکت دلگشا» و مجری پروژه تجاری‌سازی فاز ۲ بازار رضا، از فهرست آثار ملی کشور خارج شد که این اقدام مورد اعتراض سازمان میراث فرهنگی و کارشناسان و علاقمندان هویت تهران قرار گرفت. در خبرها همواره ذکر شده که دیوان عدالت اداری یک طرفه و بدون حضور نماینده میراث فرهنگی رای خروج این اثر را صادر کرده است که می‌توان به مصاحبه «محمد ابراهیم لاریجانی» مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان تهران در ۱۰مهر ۸۶ با پایگاه خبری اقتصاد ایران اشاره کرد: «سرانجام پس از كش و قوس‌های اداری،‌ مالك به دیوان عدالت اداری شكایت كرد و دیوان عدالت اداری رای به خروج این اثر از فهرست آثار ثبتی را صادر و مالك نیز با دستاویز قرار دادن همین رای، از صبح روز پنجشنبه عوامل خود را به منظور تخریب بنا در آنجا مستقر كرد. نكته حائز اهمیت آن است كه در مراحل رسیدگی به این شكایت، دیوان عدالت اداری هیچ گونه اخطار یا احضاریه برای سازمان میراث فرهنگی ارسال نكرد تا كارشناسان فنی و حقوقی ما با ادله كارشناسی از موضوع دفاع كنند. »

شاید این موضوع پاسخی به مصاحبه نادر کرمی شهردار وقت منطقه ۱۲ در ۱۴ بهمن ۸۸ با تارنمای خبر آنلاین بود که در مصاحبه‌ای اذعان داشته بود:«نادر کرمی، شهردار منطقه ۱۲ دراین باره قاطعانه خبر تخریب را تایید می‌کند و می‌گوید: «چون رای دیوان عدالت اداری است، پس ما هم اجرا می‌کنیم. هر بنایی که میراث فرهنگی ثبت کرده که قابلیت ثبت ندارد!» او اعتقاد دارد که کارشناسان سازمان میراث فرهنگی هر طوریکه دل خواهشان باشد، آثار را ثبت می‌کنند و به خاطر همین هم است که اثر را به راحتی از فهرست خارج می‌کنند.»

اما تمام این مصاحبه یک رو سکه ثبت، خروج از ثبت، تخریب و تجاری‌سازی این بنا بود و تا کنون واقعیت‌ها برای اصحاب رسانه و دغدغه‌مندان این حوزه شفاف نشده است. حال در آستانه هفتمین سالگرد این اثر تاریخی که از صحنه هویتی شهر تهران محو شده است، به بازگوئی حقایق پرونده این اثر ثبتی می‌پردازیم:

۱- هیات امنا سرای دلگشا در مورخ ۷/۸/۱۳۸۶ طی نامه‌ای به شماره "ه س- م ث/۸۶" خطاب به "حسینعلی وکیل" مدیرکل وقت ثبت آثار ملی کشور، خواستار ثبت این اثر در جهت گام برداشتن در مسیر فلسفی ایجاد سازمان میراث فرهنگی و حفظ بنیان‌های اصیل معماری شدند. در این نامه امضا آقایان "سید جمال چایچیان"، "علی پرندکام"، "حسن ایپکچی" و "بهمن حشت" و همچنین مهر هیات امنا سرای دلگشا(وزیر نظام) به چشم می‌خورد.

۲- پرونده ثبتی سرای دلگشا توسط پایگاه شهر تاریخی تهران به مدیریت "اسکندر مختاری طالقانی" تهیه می‌شود و در تاریخ ۲/۳/۱۳۸۶ طی نامه‌ای به شماره "۱۸/م ت/۸۶" به مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان تهران ارسال می‌شود. همچنین در نامه‌ای دیگر به مورخ ۲۹/۶/۸۶ به شماره "۲۲۰/م ت/۸۶" ، نسخه دیگر این پرونده به مدیرکل ثبت آثار کشور ارسال می‌شود که جای تعجب دارد که چرا با فاصله ۳ ماهه این پرونده به دفتر ثبت آثار آن هم به صورت مستقیم ارسال شده است؟ 

۳- "سعید بکتاش" مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان تهران در نامه‌ای به شماره ۶۷۲-۱۲۶ خطاب به "وکیل" مدیرکل ثبت آثار ملی کشور، یک نسخه از پرونده ثبتی سرای دلگشا را در مورخ ۲۹/۷/۸۶ ارسال می‌کند و نامه در مورخ ۸/۸/۱۳۸۶ به شماره ۲۵۴۲-۵۴ در دبیرخانه دفتر آثار تاریخی، فرهنگی و طبیعی میراث فرهنگی کشور ثبت می‌شود که این تاخیر دو هفته‌ای در ثبت این نامه سوال برانگیز است و از دیگر سو چرا استان تهران در صورتی که پرونده در خرداد ماه آماده شده، آن را در آبان ماه به دفتر ثبت آثار جهت قرارگیری در فهرست آثار ملی کشور ارائه می‌کند؟! 

۴- "علی ترامشلو" به عنوان «مدیرعامل شرکت دلگشا» دنامه­ای بدون شماره در مورخ ۱۶/۱۱/۸۶ و درست ۲ ماه و ۲۰ روز پس از ثبت این اثر، خطاب به رحیم مشائی مدیرکل وقت سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال و ابراز نارضایتی خود از ثبت این اثر را اعلام می‌دارد. در متن این نامه آمده است: احتراماً به دلایل ذیل، اعتراض خود را نسبت به ثبت اثر تاریخی سرای دلگشا به استحضار می‌رساند:۱- سرای دلگشا به پلاک‌های ثبتی ۱۶۹۹-۱۷۰۲-۱۷۰۳-۱۷۰۴-۱۷۰۱-۱۷۰۵-۱۷۰۶-۱۶۹۶-۱۶۹۸ و ۱۷۰۷ که در دو ماه اخیر به ثبت رسیده است، قسمتی از آن در سال‌های اخیر به صورت مجتمع تجاری موسوم به بازار رضا که دارای ۶۰۰ واحد تجاری و دارای پارکینگ طبقاتی می‌باشد، احداث شده است. ۲- اگرچه طبق اسناد و مدارک موجود و به شهادت اغلب بازاریان قدیمی تهران، سرای دلگشا در سنوات گذشته احداث گردیده است، لذا توجه حضرتعالی را عطف می‌دارد بر اینکه مگر هر ملکی که در سنوات گذشته احداث شده باشد، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بدون ارایه نظر کارشناسان خبره و موجه و عدم توجه به مفاد صورتجلسه تنظیمی مورخه ۶/۹/۸۴ فی مابین کمیته منتخب فرهنگی متشکل از شهرداری محترم منطقه ۱۲ و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و زیست شهری شورای محترم اسلامی شهر تهران مبنی بر مجوز ساخت سرای دلگشا که به امضا رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران رسیده است (فتوکپی صورتجلسه مذکور به ضمیمه تقدیم می‌گردد)، در اثر تبلیغات سوء رقبای تجاری اینجانب می‌تواند آن را در فهرست آثار ملی خود ثبت نماید. ۳- لذا با توجه به اینکه پروژه بعدی بازار رضا در حال اخذ پروانه ساختمانی از شهرداری تهران می‌باشد، خواهشمنداست دستورفرمایند به اعتراض اینجانب رسیدگی و به طریق مقتضی از نتیجه آن، بنده را مطلع فرمایند.
 
در حاشیه این نامه نیز دستورات و تاریخ‌هایی به چشم می‌خورد که جالب توجه است:
۴.۱- نامه در مورخ ۲۴/۱۱/۸۶ به شماره ۱۱۵۷۷-۱/۸۶ در دبیرخانه مرکزی سازمان میراث فرهنگی کشور ثبت می‌شود و در همان روز مشائی مدیر وقت سازمان خطاب به "فیروز دولت آبادی" معاون میراث فرهنگی دستور رسیدگی به این نامه و اعلام نتیجه را خواستار می‌شود.
4.2- حسب دستور ریاست سازمان میراث فرهنگی کشور، نامه به معاونت میراث فرهنگی ارسال و در همان روز به شماره ۳۹۶۶-۵۴ ثبت می‌شود اما دولت آبادی معاون وقت میراث فرهنگی با تاخیر یک هفته‌ای در تاریخ ۱/۱۲/۸۶ خطاب به مدیرکل ثبت آثار دستور می‌دهد: "جناب آقای مهندس وکیل بررسی و سرعت.( نقطه چین‌ها به دلیل ناخوانا بودن نامه است).آقای ...، آقای دکتر مختاری در این مورد صاحب اطلاع هستند."
۴.۳ - مورخ ۱۱/۱۲ مدیرکل ثبت آثار کشور خطاب به کارشناس تائیدکننده پرونده سرای دلگشا دستور می‌دهد: "آقای امین افشار اقدام لازم"
۴.۴- در قسمت دیگر این نامه دستور شخصی به نام "نوری" از مسئولین سازمان خطاب به "وکیل" مدیرکل ثبت آثار به چشم می‌خورد که نوشته شده است: "آقای مهندس وکیل لطفا گزارش تهیه شود ۷/۱۲ "
۴.۵- سپس دستور "حسینعلی وکیل" در گوشه دیگر نامه مشاهده می‌شود که در تاریخ ۴/۱۲/۸۶ به آقای " امین افشار" کارشناس پرونده سرای دلگشا دستور بررسی فوری داده است. 

۵- در نامه مدیرعامل شرکت دلگشا اشاره به صورتجلسه‌ای شد که در آن اجازه تخریب سرای دلگشا داده شده است. در مورخ ۶/۹/۸۴ جلسه کمیته منتخب فرهنگی متشکل از "نادر کرمی" شهردار وقت منطقه ۱۲ و نماینده شهردار تهران، "محمدابراهیم طریقت" رئیس وقت اداره کل میراث فرهنگی استان تهران و "رسول خادم" رئیس وقت کمیسیون فرهنگی و اجتماعی و زیست شهری شورای اسلامی شهر تهران پیرو مجوز تجاری سازی سرای دلگشا برگزار می‌شود. در این صورتجلسه آمده است "با توجه به تفاهم نامه ۱۹/۲/۸۴ سازمان میراث فرهنگی استان تهران و شهرداری منطقه ۱۲ و تائید طرح بهسازی بازار توسط مهندسان مشاور باوند (مشاور مسئول منطقه) و تائید طرح مذکور در جلسه مورخ ۶/۸/۸۴ نمایندگان مراجع ذیربط، از سوی دیگر تقاضای احداث مجتمع تجاری در مدرسه حافظ، سرای دلگشا و پروژه خیام(بازار فرش) در جلسه مورخ.... کمیته منتخب فرهنگی مطرح و مقرر گردید: «طرح مجموعه‌های مذکور در هماهنگی با طرح بهسازی و نوسازی و تجهیز بازار تهران تهیه گردید و همراه با گزارش‌های توجیهی برای طراحی تصویب کمیسیون ماده ۵ ارسال شود. لازم به تاکید است که طرح‌های فوق‌الذکر در جهت ساماندهی عمومی محدوده بازار(جمع‌آوری واحدهای تجاری و الحاقات مزاحم اطراف این سه طرح و نیز جمع آوری و انتقال واحدهای تجاری زیر سبزه میدان) تهیه شده و تامین پارکینگ در آنها بدلیل مکان‌یابی مناسب فضاهای پشتیبانی و بارانداز در طرح بازار ممنوع بوده و مالکین می‌بایست در قالب توافق با شهرداری منطقه نسبت به آزادسازی املاک در پهنه‌های پیشنهادی(ما به ازای تامین پارکینگ مورد نیاز بر اساس ضوابط مورد عمل) و واگذاری آن به شهرداری اقدام نمایند.»

در خاتمه نامه نیز امضا مسئولان ذیربط به چشم می خورد که در بالای امضاء محمدابراهیم طریقت مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان تهران، توسط وی نوشته شده است:" مباحث مربوط به نماسازی و همخوانی بنا مهم است" و این جمله مهم که باید در متن صورتجلسه لااقل به آن اشاره می­شد، تنها در موقع امضا و به صورت کوچک توسط آقای مدیرکل نوشته شد.
حال جای سوال این است که آیا وظیقه سازمان میراث فرهنگی در مواجه با تخریب یک اثر فاخر شهر تهران تنها بدنه سازی بنا پس از تخریب، آن هم به صورت کوچک در بالای امضا است؟!

۶- در قسمت دیگر این پرونده رای کمیسیون ماده صد شهرداری منطقه ۱۲ به امضا نادر کرمی به چشم می‌خورد که حکم تخریب بناهایی که به صورت غیرقانونی در سرای دلگشا ساخته شده است را صادر کرده و این رای زمینه ساز تخریب سرای دلگشا در اواخر سال ۱۳۸۸ شد که نکته جالب توجه در این رای این است که نام مالک "بنیاد مستضعفان و جانبازان" ذکر شده است! 

۷- در برگه سه برگی این اثر در قسمت «ج: مدارک» و در زیر شاخه «مکاتبات اداری» تیک‌های "صورتجلسه شورای فنی" و "رضایت مالک" به چشم می‌خورد اما هیچ کدام از این مدارک در پرونده ثبتی این اثر در مرکز اسناد و معاونت حفظ و احیا میراث فرهنگی استان تهران موجود نیست. ازدیگر سو با وجود اینکه تیک رضایت مالک، علامت زده شده است اما تیک "ابلاغ به مالک" زده نشده است و نامه ابلاغ به مالک نیز در پرونده ثبتی موجود نمی‌باشد.درصورتی که در کلیه پرونده‌های ثبتی، نامه میراث فرهنگی به مالک اثر مبنی بر ثبت؛ وجود دارد همانند پرونده آب انبار سیداسماعیل، خانه اتحادیه و ....
که این موضوع خود شبهاتی در زمینه طی نکردن روند قانونی ثبت اثر را در پیش دارد و ارسال نامه اعتراض مالک به ثبت سرای دلگشا درست ۲ ماه پس از ثبت آن، می‌تواند گواه بر این موضوع باشد و این موضوع خود یک دلیل و بهانه کافی برای خروج از ثبت از سوی دیوان عدالت اداری می‌باشد.

حال با بازخوانی پرونده این اثر بر همگان واضح است که ثبت سرای دلگشا در صورتی که مدیرکل پیشین اجازه تخریب آن را صادر کرده است، کاری بیهوده و ثبت کردن این اثر فقظ از روند تخریبی آن کاست و شاید موج و دعواهای رسانه‌ای بین مسئولان میراث فرهنگی، شهرداری و دیوان عدالت اداری ایجاد کرد که این موضوع به ضرر میراث فرهنگی کشور تمام شد و حکم دیوان عدالت اداری تائیدی بر صورتجلسه فی مابین میراث فرهنگی استان تهران و شهرداری منطقه ۱۲ است و شاید بهتر است به جای آنکه دیوان را در این پرونده مقصر اصلی بدانیم، مقصر اصلی را مدیرکل امضا کننده و معاون حفظ و احیا و کارشناسان وقت استان تهران بدانیم که بدون مخالفتی و تنها با اکتفا کردن به یک جمله ساده، اجازه تخریب این اثر را صادر کرده‌اند.

آیا زمان آن نرسیده است که مرجعی بر فعالیت­های سازمان میراث فرهنگی و اقداماتی که در ادوار گذشته صورت گرفته است، نظارت کند و اشتباهات گذشته را تصحیح کنیم؟ این گونه اشتباهات بارها در شهر تهران اتفاق افتاده است که شکسته شدن حریم خانه موزه مقدم به عنوان گرانترین خانه موزه جهان در ایران، شکسته شدن حریم خیابان ادیان ابراهیم تهران و ... که حکم آن توسط مدیران پیشین استان صادر شده است و همگی نیز غالباً در یک دوره مدیریتی رخ داده است، گواه بر این موضع است.! آیا سازمان بازرسی کشور با مدیران متخلف که با تخریب هویت ملی کشور، امنیت ملی را نیز به خطر می‌اندازند؛ برخورد نخواهد کرد؟!

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه