تاریخ تجزیه
چکیده تاریخ تجزیه ایران - بخش یازدهم - دکتر هوشنگ طالع
- تاريخ تجزيه
- نمایش از پنج شنبه, 18 آذر 1389 08:19
- بازدید: 6806
برگرفته از کاربرد
نامکتاب:چکیدهیتاریختجزیهایران
مؤلف:دکترهوشنگطالع
ناشر:سمرقند
بخش یازدهم
توطئهی نافرجام برای تجزیهی آذربایجان
(گریز اهریمن)
روز هژدهم اردیبهشت ماه 1324 (8 مه 1945)، با تسلیم بدون قید و شرط ارتش آلمان، جنگ جهانیدوم به پایان رفت.
ده روز پس از اعلام تسلیم آلمان، دولت ایران ضمن یادداشتی به بهانه شادباش پیروزی به سه دولت بزرگمتفق، خاطرنشان کرد که با پایان گرفتن جنگ لازم است هرچه زودتر خاک ایران را تخلیه کنند.
مسألهی تخلیه خاک ایران از نیروهای متفقین در همایش پتسدام که از 17 ژوئیه تا دوم اوت 1945میلادی (26 تیر تا 11 امرداد ماه 1324 خورشیدی) میان رهبران کشورهای پیروزمند برگزار گردید، مطرح ومورد توافق قرار گرفته بود. در اعلامیهی پایانی کنفرانس پتسدام، تأکید شد که قوای متفقین بلافاصله شهرتهران را تخلیه میکنند. اما قرار شد پیرامون تخلیهی کامل ایران در نشست وزیران خارجهی آمریکا، بریتانیا وشوروی که در ماه سپتامبر 1945 (شهریور 1323) در لندن برپا خواهد شد، گفتگوهای لازم به عمل آید. روز11 شهریور ماه 1324 (2 سپتامبر 1945)، ژاپن نیز بدون قید و شرط تسلیم شد. بدین سان جنگ در آسیا نیزخاتمه یافت.
فردای آن روز (12 شهریورماه / 3 سپتامبر)، فرقهی دموکرات آذربایجان با انتشار بیانیهای، بهطور رسمیاعلام موجودیت کرد. به دنبال این اعلام، تشکیلات ایالتی حزب توده و نیز سازمان کارگری حزب مزبور دراستان آذربایجان شرقی، به فرقه دموکرات پیوست و روزنامه آذربایجان وابسته به تشکیلات کارگری مزبور،ارگان رسمی فرقهی دموکرات شد.
همزمان با تشکیل فرقهی دموکرات، تنی چند از سران کرد که به دعوت جمهوری آذربایجان شوروی بهباکو رفته بودند، چند هفته پس از بازگشت به ایران، موجودیت حزب دموکرات کردستان (کومله) را اعلامکردند.
روز بیست و دوم شهریور ماه 1324 (13 سپتامبر 1945)، دولت ایران طی یادداشت دیگری، خواستارتخلیه کامل خاک کشور از نیروهای بیگانه شد. چند روز بعد، وزیران خارجه سه دولت آمریکا، بریتانیا و شورویدر همایش لندن اعلام کردند که برپایهی پیمان سه جانبه (ایران، بریتانیا و شوروی)، نیروهای متفقین ششماه پس از پایان جنگ با ژاپن، یعنی تا دوم مارس 1946 (11 اسفند 1324)، خاک ایران را تخلیه خواهند کرد.
روسها، با توجه به اعلامیهی مزبور و تعهد تخلیهی ایران در موعد مقرر، بر تجهیز و تعلیم فرقهیدموکرات سرعت بخشیدند. هنوز 24 ساعت از صدور اعلامیهی مزبور نگذشته بود که گروههای مسلح که بیشترآنها از آن سوی مرز آمده بودند، اقدام به اشغال ادارات دولتی و حمله به کلانتریها و پاسگاههای ژاندارمریدر آذربایجان نمودند.
در این میان، حزب توده نیز ضمن انحلال شعبههای خود در آذربایجان، دستور داد که محل و وسایلموجود در اختیار فرقهی دموکرات قرار داده شده و افراد حزب،به عضویت فرقهی دموکرات درآیند.
فرقهی دموکرات با پشتیبانی همهجانبهی نیروهای ارتش سرخ، در فاصلهی کوتاه بسیاری از شهرهایآذربایجان را تصرف کرده و با دست زدن به اعدام، شکنجه، زندان و مصادره اموال، جو رعب و وحشت را برقرارساخت.
در این هنگام محسن صدر (صدرالاشراف) که از ماموران محمدعلی شاه در قتل و کشتار آزادی خواهانبه شمار میرفت، با وجود تنفر و مخالفت شدید مردم، تنها با حمایت عناصر فاسد حاکمه و تأیید ضمنیسفارت بریتانیا، کرسی نخستوزیری را اشغال کرده بود. سرانجام، وی برابر مخالفت شدید افکار عمومی وگروهی از نمایندگان مجلس که با عدم حضور در مجلس، تشکیل جلسات آن را غیرممکن ساخته بودند، روزبیست و نهم مهرماه 1324 (21 اکتبر 1945)، از کار کنارهگیری کرد.
با برکناری وی، ابراهیم حکیمی (حکیمالملک)، به نخستوزیری برگزیده شد. وی در بیست و ششم آبانماه 1324 (17 نوامبر 1945)، ضمن یادداشتی به مداخلهی مأموران کشوری و لشکری شوروی در امورداخلی ایران و به ویژه نسبت به پشتیبانی از فرقهی دموکرات، اعتراض کرده و در ضمن خواستار گفتگویمستقیم با مقامهای شوروی شد.
همزمان، دولت حکیمی، یادداشتهایی به دولتهای آمریکا و بریتانیا فرستاد و ضمن تشریح حوادثآذربایجان، تقاضای پشتیبانی کرد. اقدام مهم دیگر دولت حکیمی، گسیل نیروهای نظامی به یاری پادگانتبریز بود که در محاصرهی عناصر مسلح فرقهی دموکرات قرار داشت. اما ستون مزبور روز سیام آبان ماه1324 (21 نوامبر 1945)، در شریفآباد (نرسیده به قزوین)، از سوی ارتش سرخ متوقف گردید. پیش ازرسیدن ارتش به قزوین، فرقهی دموکرات نخستین کنگرهی خود را برپا کرد. در این کنگره، فرقهی دموکراتاعلام کرد که خواهان خودمختاری کامل آذربایجان میباشد. در کنگرهی مزبور، بیانیهای پیرامون همآهنگیکامل میان فرقهی دموکرات و کومله منتشر شد.
در نیمهی دسامبر 1945 (اواخر آذرماه 1324)، قرار بود که دومین همایش وزیران خارجهی آمریکا،شوروی و بریتانیا برگزار گردد. دولت ایران امیدوار بود که با پشتیبانی دولتهای آمریکا و بریتانیا، خروجنیروهای شوروی از کشور را تحقق بخشیده و در این فرایند به غایلهی فرقه دموکرات پایان دهد. اما، روز 21آذرماه 1324 (12 دسامبر 1945)، میرجعفر پیشهوری رهبر فرقه دموکرات، به اشاره روسها، حکومت ملیآذربایجان را اعلام نمود. به دنبال این اعلام، تمبرهای پست ایران با مهر “حکومت ملی آذربایجان ـ 21 آذر1324”، به جریان گذارده شد و ساعت تبریز با یک ساعت و نیم اختلاف، با وقت مسکو تنظیم گردید.
با توجه به این امر، سفیران بریتانیا و آمریکا، پیشنهادی تسلیم دولت ایران کردند. به موجب پیشنهادمزبور، قرار بود که یک کمیسیون نظارت مرکب از نمایندگان روس، انگلیس و آمریکا تشکیل شده و بر اجرایمواد پیمان سه جانبه و اعلامیهی کنفرانس تهران و خروج نیروهای متفقین، نظارت کند. چنین کمیسیونی،پیشتر در اروپای شرقی تشکیل شده بود.
نمایندگان اقلیت مجلس با شدت با این طرح مخالفت کرده و آن را مانند قراردادهای 1907 و 1919، بهمنزلهی تقسیم ایران به مناطق نفوذ و برقراری نظام تحتالحمایگی ایران دانستند. از این روی، دولت حکیمیطرح مزبور را رد کرد و به رییس هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل دستور داد که از حکومت شوروی بهشورای امنیت، شکایت برد. فردای آن روز یعنی در سیام دی ماه 1324 (20 ژانویه 1946)، دولت حکیمیاستعفا داد.
روز دوم بهمن ماه 1324 (22 ژانویه 1946)، شورش کردستان آغاز شد. حزب کوملهی کردستان کهدارای تمایلات بلشویکی بود، تأسیس “دولت جمهوری کردستان” به ریاست قاضی محمد را در شهر مهاباد،اعلام کرد. سه ماه بعد، یعنی در سوم اردیبهشت ماه 1325 (23 آوریل 1946) فرقهی دموکرات آذربایجان وحزب کوملهی کردستان، قرارداد مودت بسته و اتحاد میان خود را اعلام کردند.
روز ششم بهمن ماه 1324 (26 ژانویه 1946)، احمد قوام (قوامالسلطنه) با رأی تمایل اکثریت نمایندگانمجلس شورای ملی به نخستوزیری برگزیده شد. وی نیز ضمن ارسال پیامی به رهبران شوروی، بریتانیا وآمریکا، درخواست کرد که سه دولت مزبور نسبت به تعهداتی که در دوران جنگ دربارهی حفظ استقلال وتمامیت ارضی ایران به عهده گرفتهاند، عمل کنند. از سوی دیگر، وی از طریق مجاری دیپلماتیک، در پیاستفسار مقاصد زمامداران شوروی از دخالت در امور داخلی ایران برآمد که پاسخ لازم را دریافت نکرد.
از آنجا که مقامهای شوروی پاسخ روشنی به درخواستهای دولت ایران ندادند، احمد قوام، روز 30بهمن ماه 1324 (19 فوریه 1946)، به منظور گفتگوهای رودررو، رأس یک هیأت هشت نفره عازم مسکو شد.سفر قوام به مسکو، هفده روز به درازا کشید. در این مدت سه بار قوام و استالین به گفتگو نشستند. دو ملاقاتمیان آنها بدون حضور شخص دیگری برگزار شد و در یک گفتگو، مولوتف وزیر امورخارجهی شوروی نیزحضور داشت. استالین، برای تخلیهی قوای شوروی، شرایط سختی را پیشنهاد کرد. از جمله میتوان ازموارد زیر نام برد:
- همآهنگ کردن سیاست خارجی ایران با شوروی
- شناسایی رسمی حکومت خود مختار آذربایجان.
- واگذاری امتیاز نفت شمال به دولت شوروی
قوام زیر بار این پیشنهادها نرفت. سرانجام هنگامی که گفتگوها در آستانه شکست کامل قرار گرفت ونخستوزیر ایران اعلام کرد که از ادامهی مذاکرات منصرف شده و مسکو را ترک خواهد کرد، استالین رویهیخشن خود را تغییر داد. استالین از قوام خواست که مسافرت خود را به خاطر میهمانی شام که به افتخار وی برپا میگردد، به عقب بیاندازد. با وجودی که در هیچ یک از زمینهها دو دولت به توافق نرسیده بودند، استالینو قوام موافقت کردند که گفتگوها در این باره با سفیر ویژهای که روسها به تهران میفرستند، دنبال شود.
هنگامی که قوام در مسکو به سر میبرد، دو واقعهی مهم به وقوع پیوست. نخست آنکه روز نهم اسفندماه1324 (28 فوریه 1946)، شکایت ایران از شوروی در شورای امنیت مطرح شد. شورای مزبور ضمنقطعنامهای دولتهای ایران و شوروی را به گفتگوی مستقیم دعوت کرد. دوم اینکه روز یازدهم اسفندماه1324 (دوم مارس 1946)، زمان پیشبینی شده برای تخلیهی نیروهای متفقین از ایران، فرا رسید.دولتهای آمریکا و بریتانیا، پیش از تاریخ مزبور، نیروهای خود را از ایران بیرون برده بودند. اما شوروی، تنها بهتخلیهی مشهد، شاهرود و سمنان اکتفا کرده و به جای اینکه نیروهای مزبور را به پشت مرزهای خود ببرد،آنها را در سه ستون، به سوی تهران، مرز عراق و مرز ترکیه، سوق داد. به دنبال این حرکت، ستونهای دیگریاز پیاده و زرهی ارتش سرخ از مرز گذشته و وارد ایران گردید. همسو با این عملیات، چند لشکر شوروی در کنارمرزهای اروپایی کشور ترکیه، متمرکز شدند. همزمان با این اقدامهای نظامی، روسها دست به تبلیغاتدامنهداری زدند تا دولتهای ایران و ترکیه و در این راستا، غرب را دچار ترس و وحشت کنند. روسها به دنبالآن بودند که با تهدید ترکیه، غرب را از حمایت ایران منصرف سازند.
روز پنجم فروردین ماه 1325 (25 مارس 1946) دومین جلسهی شورای امنیت برای رسیدگی بهشکایت ایران تشکیل شد. نمایندهی شوروی در این نشست اظهار داشت که موافقتنامهای میان ایران وشوروی در دست امضاست که برپایهی آن نیروهای شوروی ظرف پنج تا شش هفته، خاک ایران را ترک خواهندکرد. از آنجا که حسین علاء نماینده ایران در این مورد اظهار بیاطلاعی کرد، دبیر کل سازمان ملل ازدولتهای ایران و اتحاد شوروی خواست تا در این مورد به شورای امنیت توضیح دهند.
همزمان، اتحاد شوروی سفیر جدیدی به تهران فرستاد. وی بدون درنگ، گفتگوها را با نخستوزیر ایرانآغاز کرد. سرانجام روز 15 فروردین ماه (4 آوریل 1946)، گفتگوهای مزبور، به امضای موافقتنامهی میاندولت ایران و دولت شوروی انجامید. برپایهی موافقتنامهی مزبور، مقرر گردید:
1ـ ارتش سرخ، ظرف یک ماه و نیم خاک ایران را به طور کامل ترک کند.
2ـ لایحه ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ظرف هفت ماه به مجلس ارائه شود.
3ـ مسأله آذربایجان،به عنوان یک مسألهی داخلی ایران تلقی گردد.
به دنبال موافقتنامهی مزبور، نیروهای ارتش سرخ که تعداد آن بیش از 30 هزار تن برآورد میشد،عملیات خروج از ایران را آغاز کرد. روز سیام اردیبهشت ماه 1325 (20 مه 1946)، دولت ایران به دبیر کلسازمان ملل متحد اعلام داشت که ارتش سرخ خاک ایران را تخلیه کرده است.
روسها هنگام ترک ایران، بخش قابل توجهی از جنگافزارها و تجهیزات خود را در اختیار فرقهیدموکرات قرار دادند. بدینسان، قوای فرقه دموکرات برابر ارتش ایران که بیشترین بخش جنگافزارها وتجهیزات خود را در جریان یورش متفقین، از دست داده و یا از سوی نیروهای مزبور مصادره گردیده بود،نیروی تهدیدکنندهای به حساب میآمد. روسها نیز با توجه به این نیرو و اینکه به دلیل داشتن راه دسترسی ومرز مشترک به راحتی میتوانند آن را از نظر اطلاعات، لجستیک و...، تغذیه کنند و نیز به امید دستیابی بهامتیاز نفت شمال، نیروهای خود را از ایران خارج کردند.
با خروج نیروهای ارتش سرخ، خیزش علیه فرقهی دموکرات در تمام مناطق اشغالی، شکل حادتریگرفت. در شهرها، روستاها و دیههای آذربایجان، مقاومتهای مردمی، در حال شکلگیری و خودنمایی بود. دراین میان، نقش دانشآموزان در دبیرستانها و حتا برخی از دبستانها، در شکل دادن به هستههای مقاومتبسیار ارزنده و به یادماندنی است. از سوی دیگر، عشایر آذربایجان که هیچگاه زیر بار فرقهی دموکرات نرفتهبودند، به مبارزهی مسلحانهی خود، شکل همهگیرتر و علنیتری بخشیدند.
سرانجام روز سوم آذرماه 1325 (24 نوامبر 1946)، یگانهای ارتش ایران در سه ستون برای نجاتآذربایجان به حرکت درآمد. پیش از آنکه یگانهای ارتش به شهر میانه برسد، مردم تبریز با یک خیزش دلیرانهبه عمر یک سالهی فرقهی دموکرات پایان دادند. روز 21 آذر 1325 (12 دسامبر 1946) که ارتش ایران بهتبریز رسید، مردم شهر از ارتش پیشباز کردند.
بدینسان، با کمترین درگیری نظامی، فرقه دموکرات که از پشتیبانی ارتش سرخ محروم شده بود، از همپاشید. گروهی از سران فرقه دموکرات وسیلهی مردم دستگیر شدند و بیشترین آنها به آن سوی ارسگریختند.
پنج روز بعد، با رسیدن یگانهای ارتش به مهاباد، بدون هرگونه درگیری نظامی، به عمر کوتاه جمهوریخودخواندهی مهاباد نیز خاتمه داده شد.
پینوشتهای بخش یازدهم
1ـ دولت شوروی، دولت حکیمی را “دولت خصم” مینامید، زیرا حکیمی از اعضای هیات نمایندگی ایران بود کهبرای احقاق حقوق ملت ایران به کنفرانس ورسای گسیل شده بودند.
پژنرالیسیم ]استالین[ با اشاره به کتابی که در برابرش بود گفت:
بعد از جنگ اول بینالمللی، هیات اعزامی ایران در پاریس تقاضاهایی بر ضد منافع شوروی کرد و نشان داد کهسیاست دولت ایران در آن وقت نسبت به ما خصمانه بود.
(از گزارش احمد قوام نخست وزیر به مجلس شورای ملی 29 مهر 1326 برابر با 22 اکتبر 1947(
2ـ تاریخ روابط خارجی ایران، ص 427ـ426
3ـ ایران و جنگ سرد ـ ص 106
4ـ این موافقتنامه، به نام قوام ـ سادچیکف معروف است.
“مذاکراتی که از طرف نخستوزیر ایران در مسکو با اولیاء دولت جماهیر شوروی سوسیالیستی آغاز و در تهران پس ازورود سفیر کبیر شوروی ادامه یافت در تاریخ 15 فروردین 1325 مطابق با چهارم آوریل 1946 به نتیجه ذیل رسید و درکلیه مسائل موافقت حاصل گردید:
1ـ قسمتهای ارتش سرخ از 24 مارس 1946 یعنی یکشنبه چهارم فروردین 1325 در ظرف یک ماه و نیم تمامخاک ایران را تخلیه مینمایند.
2ـ قرارداد ایجاد شرکت مختلط ایران و شوروی و شرایط آن از تاریخ 24 مارس تا انقضاء هفت ماه برای تصویب بهمجلس پانزدهم پیشنهاد خواهد شد.
3ـ راجع به آذربایجان چون امر داخلی ایران است ترتیب مسالمتآمیزی برای اجرای اصلاحات طبق قوانینموجوده و با روح خیرخواهی نسبت به اهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد”.
پس از اعلام موافقتنامه، نخست وزیر ایران نامهای به سفیر کبیر شوروی به این مضمون نوشت:
“آقای سفیر کبیر پیرو مذاکرات شفاهی که بین ما به عمل آمده است احتراماً به استحضار آن جناب میرساند کهدولت ایران موافقت مینماید که دولتین ایران و شوروی شرکت مختلط ایران و شوروی را برای تجسسات و بهرهبرداریاراضی نفت خیز در شمال ایران با شرایط اساسی ذیل ایجاد مینماید:
1ـ در مدت 25 سال اول عملیات شرکت 49 درصد سهام بطرف ایران و 51 درصد سهام به طرف دولت شورویمتعلق خواهد بود و در مدت 25 سال دوم 50 درصد سهام به طرف ایران و 50 درصد به طرف شوروی خواهد بود.
2ـ منافعی که به شرکت عاید میگردد به تناسب مقدار سهام هریک از طرفین تقسیم خواهد شد.
3ـ حدود اراضی اولی که برای تجسسات اختصاص داده میشود همان است که در نقشهای که جنابعالی ضمنمذاکرات در روز 24 مارس به این جانب واگذار فرمودهاید، به استثنای قسمت خاک آذربایجان غربی که در باختر خطیکه از نقطه تقاطع حدود اتحاد جماهیر شوروی و ترکیه و ایران آغاز و بعد از سواحل شرقی دریاچه رضائیه گذشته تاشهر میاندوآب میرسد، واقع است همانطوریکه در نقشه مزبور روز چهارم آوریل سال 1946 4] اردیبهشت [1325تعیین گردیده است. ضمناً دولت ایران متعهد میگردد: خاکی را که در طرف غرب خط سابقالذکر واقع است به امتیازکمپانی خارجی یا شرکتهای ایرانی با اشتراک خارجیها یا با استفاده سرمایه خارجی واگذار ننماید.
4ـ سرمایه طرف ایران عبارت خواهد بود از اراضی نفت خیز مذکور در ماده 3 که پس از عملیات فنی دارایچاههای نفت و محصول آن قابل استفاده شرکت خواهد گردید و سرمایه طرف شوروی عبارت خواهد بود از هر قبیلمخارج و آلات و ادوات و حقوق متخصصین و کارگران که برای استخراج نفت و تصفیه آن مورد احتیاج خواهد بود.
5ـ مدت عملیات شرکت پنجاه سال است.
6ـ پس از انقضاء مدت عملیات شرکت، دولت ایران حق خواهد داشت سهام شرکت متعلق به طرف شوروی راخریداری نماید و یا مدت عملیات شرکت را تمدید کند.
7ـ حفاظت اراضی مورد تجسسات و چاههای نفت و کلیه تأسیسات شرکت منحصراً به وسیله قوای تأمینیه ایرانخواهد بود.
قرارداد ایجاد شرکت نفت مختلط شوروی و ایران که بعداً مطابق متن این نامه عقد میشود به مجردی که مجلسشورای ملی ایران تازه انتخاب شود و به عملیات قانونگذاری خود شروع نماید، در هر حال نه دیرتر از هفت ماه ازتاریخ بیست و چهارم مارس سال جاری 4] فروردین[، برای تصویب پیشنهاد خواهد شد.
موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینماید. احمد قوام روز بیست و نهم مهرماه 1326 (22 اکتبر 1947) مجلس پانزدهم، موضوع موافقت نامهی نفت میان ایران وشوروی را مورد گفتگو و تصمیمگیری قرار داد. در این جلسه احمد قوام نخست وزیر، موافقت نامهی خود با سادچیکفسفیر کبیر شوروی را خواند و سپس متن قراردادی که بر اساس موافقت نامهی مزبور به امضای طرفین رسیده بود، بهاطلاع نمایندگان رسانیده و تقاضای کرد تا نمایندگان مجلس پیرامون آن تصمیم بگیرند.
در پایان گزارش دو ساعتهی نخست وزیر به مجلس، آقای دکتر رضا زاده شفق طرحی که به صورت دو فوریت ازسوی تعدادی نمایندگان مجلس تنظیم شده بود، تقدیم شد:
ماده واحد:
الف ـ نظر به این که آقای نخست وزیر با حسن نیت و در نتیجه استنباط از ماده دوم قانون یازدهم آذرماه 1323اقدام به مذاکره و تنظیم موافقت نامه مورخ پانزدهم فروردین ماه 1325 در باب ایجاد شرکت مختلط نفت ایران وشوروی نمودهاند و نظر به اینکه مجلس شورای ملی ایران استنباط مزبور را منطبق با مدلول و مفهوم واقعی قانونسابقالذکر تشخیص نمیدهد، مذاکرات و موافقتنامه فوق را بلااثر و کان لم یکن میداند.
ب ـ دولت باید موجبات تفحص فنی و علمی را به منظور اکتشاف معادن نفت فراهم آورد و در ظرف مدت پنجسال نقشههای کامل فنی و علمی مناطق نفت خیز کشور را ترسیم و تهیه نماید تا مجلس شورای ملی به استحضار واطلاع کامل از وجود نفت به مقدار کافی بتواند ترتیب بهرهبرداری بازرگانی از این ثروت ملی را به وسیله تصویب قوانینتعیین کند.
ج ـ واگذاری هرگونه امتیاز استخراج نفت کشور و مشتقات آن به خارجیها و ایجاد هر نوع شرکت برای این منظورکه خارجیها در آن به وجهی از وجوه سهیم باشند مطلقاً ممنوع است.
د ـ در صورتیکه بعد از تفحصات فنی مذکور در بند (ب) وجود نفت به مقدار قابل استفاده بازرگانی در نواحیشمال ایران مسلم گردد دولت مجاز است در باب فروش محصولات آن به اتحاد جماهیر شوروی با آن دولت وارد مذاکرهشود و نتیجه را به اطلاع مجلس شورای ملی برساند.
ه ـ دولت مکلف است در کلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منافع ثروت کشور اعم از منابع زیرزمینی وغیر آن مورد تضییع واقع شده است، بخصوص راجع به نفت جنوب، به منظور استیفای حقوق ملی، مذاکرات و اقداماتلازمه را به عمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد.
مجلس شورای ملی، پس از گفتگوهای زیاد، با تصویب دو فوریت طرح، با 102 رای موافق در برابر 2 رای مخالف،مادهی واحده را تصویب کرد. طرح تصویبی مجلس، پس از انجام تشریفات لازم، روز سیزدهم آبان ماه 1326 (5 نوامبر 1947)، به سفارت کبرای شوروی در تهران، ابلاغ شد.