زیست بوم
وقتی خاك فدای آب میشود
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 31 خرداد 1389 12:34
- بازدید: 4705
برگرفته از روزنامه همشهری
زهره ترسایی
سدسازی بهعنوان یكی از محورهای توسعه كشور بهخصوص طی سالهای اخیر سیر صعودی داشته است.
اگرچه سدها همواره با هدف بهرهبرداری بهینه از انرژی آب در مصارف كشاورزی و تولید انرژی برق آبی ساخته میشوند، نادیده گرفتن دیدگاههای كارشناسان و صاحبنظران بومی منطقه درباره آثار ساخت سد و پیامدهای مثبت و منفی آن در یك منطقه، انتقادهایی را برانگیخته است.
از نظر كارشناسان، ساخت سدهای متعدد در سرچشمه رود كارون در استان خوزستان مشكلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی بسیاری را برای مردم بالادست سدها ایجاد كرده بهگونهای كه ایل راهها، محل سكونت طوایف و روستاهای بسیاری را در حوزه بالادستی كارون به زیر آب برده است. كوچ اجباری، دور شدن از هویت بومی و علایق معنوی، از بین رفتن آثار تاریخی و باستانی، پیامدهای زیستمحیطی، آواره شدن، بیكاری و مشكلات معیشتی از معضلاتی است كه در پی سدسازیها در برخی مناطق پیش میآید.
غفار پوربختیار، استادیار دانشگاه و معاون پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی شوشتر هم معتقد است سدسازی علاوه بر مشكلات اقتصادی، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی بههمراه دارد. او علت اصلی بروز چنین معضلاتی را نبود نگاه كارشناسی از سوی طراحان میداند و میگوید: « با از بین رفتن محل سكونت روستاییان بسیاری از مظاهر تمدنی، تاریخی، فرهنگی، آداب و رسوم و باورها، همچنین میراث تاریخی از بین میرود؛ موضوعی كه هرگز بهطور مستقل به آن پرداخته نشده و مورد ارزیابی دقیق قرار نگرفته است.»
گفته میشود در پی ساخت 15سد در استان خوزستان كه طی 30 سال گذشته اجرا شدهاند بخش عظیمی از آثار باستانی و تاریخی مربوط به دورههای اسلامی و قبل از آن در نقاط بالا دستی سد به زیر آب رفته است.
مجتبی گهستونی، سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا در خوزستان، در اینباره میگوید: «در نقاط بالا دستی سدها،مجموعهای از مقبرهها، غارها، پلهای تاریخی، قدمگاهها و روستاهای بسیار قدیمی وجود دارد كه با آبگیری سدها به زیر آب رفتهاند، این در حالی است كه سازمان میراث فرهنگی با وجود اختصاص اعتبارات لازم برای كاوشهای باستانشناسی، تاكنون اقدامی انجام نداده است.»
سدسازی و تاثیر آن بر حاشیه نشینی
با وجود آنكه ساخت سد، شكوفایی كشاورزی و اقتصادی در پایین دست رودها را بههمراه دارد، اما نتیجه مستقیم آن از بین رفتن سكونتگاه و اراضی كشاورزی افرادی است كه در بالادست یعنی محل ساخت دریاچه و مخزن سد زندگی میكنند. یكی از علتهای قرار گرفتن شهر اهواز در رتبه سوم حاشیهنشینی بعد از مشهد و تبریز، مهاجرت روستاییان و عشایری است كه با از دست دادن محل سكونت خود در محل آبگیر سدها، به حاشیه مركز استان كوچ كردهاند.
اگرچه همواره هنگام شروع بهكار طرحهای سدسازی وعدههایی برای جبران خسارتهای ناشی از تخلیه روستاها به ساكنان داده میشود، اما تاكنون راهكار مناسبی برای اسكان روستاهای محدوده سدها ارائه نشده است.
طباطبایی، معاون سابق استاندار خوزستان و استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، با بیان اینكه در استانهای كردستان و آذربایجان هنگام سدسازی و قبل از هر اقدامی درباره وضع عشایر و روستاییان چارهاندیشی میشود، خاطرنشان میكند كه در استان خوزستان بهدلیل برخی ناهماهنگیها، فرصتها از دست میرود و نتیجه آن زیان دیدن مردم است. سدها با توجه به وضع مكانی، نوع كاربری، اقلیم و میزان آبگیری آنها به خاكی، لاستیكی و بتنی تقسیم میشوند كه برای مصارف كشاورزی یا تولید برق مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
به گفته پور بختیار، سدهای ساخته شده درخوزستان كه بیشتر خاكی هستند صد در صد كاربری برق آبی دارند و برق تولیدی آنها به استانهای همجوار فرستاده میشود. این در حالی است كه اگر سدها با هدف توسعه كشاورزی طراحی میشد، بیشتر مردم منطقه از آن منتفع میشدند.
سدسازی، انباشت یا تبخیر آب
در حالیكه به گفته مسئولان، سدها با هدف انباشت آب و كمك به رونق اقتصادی منطقه ساخته میشوند، خشك بودن منطقه، كمبود بارندگی و حجم آب، به صرفه بودن ساخت سد در مناطق جنوب غرب كشور را با تردیدهایی روبهرو كرده است. فاطمه ظفر نژاد، پژوهشگر آب و توسعه پایدار كه تحلیل بیش از 200 سد در ایران را در كارنامه دارد، در اینباره میگوید:«ساخت سدهای متعدد در جنوب غرب كشور تبخیر حجم زیادی از آب را در پی دارد؛ بهطور مثال انباشت آب در پشت سد كرخه سالانه باعث تبخیر 320 میلیون مترمكعب آب میشود.
با توجه به كم آبی منطقه اگر آبها بهصورت رونده در جریان باشند نه تنها میزان تبخیر كمتر است، بلكه سفرههای زیرزمینی آب هم از آن تغذیه میكنند.»
او با بیان اینكه موقعیت خاص جغرافیایی ایران بهدلیل خشك بودن و تبخیر بیش از حد آب چندان با ساخت سد سازگار نیست، تاكید بر اجرای چنین طرحهایی را ناشی از نداشتن اطلاعات كافی از منطقه موردنظر و استفاده نكردن از اطلاعات كارشناسان بومی در اجرای آنها میداند و میگوید: « بر اثر تصمیمهای غیركارشناسی و نداشتن اشراف كامل به شرایط جغرافیایی و زیستمحیطی منطقه روزبهروز بر تعداد سدها افزوده میشود و بهدنبال آن، آب كم منطقه كمتر میشود، همچنین مولدترین اقشار اجتماعی یعنی هزاران كشاورز، عشایر و ماهیگیر آواره و دچار آسیبهای جدی میشوند.»
سدسازی و محیطزیست
سالهاست معضل كم آبی و برداشتهای بیرویه آب، زیستبوم منطقه بهخصوص تالابها را كه نقش حیاتی در پایداری محیط دارند دستخوش تغییر كرده و ساخت سدهای بالا دست هم مزید بر علت شده است. گفته میشود با خشك شدن تالابها 16 كاركرد آنها از جمله تعدیل هوای محیط، تنظیم آب و مهار سیلابهای مخرب رودخانه كارون و تولید نی برای خوراك حیوانات از بین میرود.
جمال شاكری، معاون محیط انسانی ادارهكل حفاظت محیطزیست استان خوزستان، با تایید این موضوع، یكی از مشكلات اصلی در این زمینه را طرحهای عظیمی میداند كه بدون ارزیابی زیستمحیطی و مطالعات كارشناسی مدیریت منابع آب اجرایی میشوند.
او با بیان اینكه سدسازیهای بیرویه، حجم آب ورودی به رودخانه تامینكننده دو تالاب هورالعظیم و شادگان را كم و حیات این دو تالاب را با صدمات جبرانناپذیری مواجه كرده است، میگوید:«با اینكه براساس ماده 105 قانون برنامه سوم توسعه، دریافت ارزیابی زیستمحیطی قبل از اجرای هر طرح عمرانی از سازمانهای مربوط لازمالاجراست، در ساخت و بهرهبرداری برخی سدها استعلامی از این سازمان صورت نگرفته است.»