سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست جشن‌ها و گردهمایی‌ها بهمن ماه سده - سروده ی بانو توران شهریاری

جشن‌ها و گردهمایی‌ها

سده - سروده ی بانو توران شهریاری

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

به مناسبت فرا رسیدن دهم بهمن ماه برابر با جشن فرخنده ی سده، سروده ای با نام سده از بانو توران شهریاری در دنباله می آید؛ به امید شادی و خرمی و پویایی ملت بزرگوار ایران.

اي آتشِ گرم و روشن و پاک

 وی بال گشوده سوی افلاک

نام سَدِه را نهاده بر خويش

عمرت ز هزاره ها بود بيش

بس رازِ كهن به دل نهفتی

از آن به كسی سخن نگفتی

آیينه‌ی مردمان پاكی

پرجذبه و گرم و تابناكی

شهنامه كه پيک راستانست

يادآورِ عهدِ باستانست

 اين گونه ترا نموده تصوير

ای آتشِ جاودانِ پيگير:

«هوشنگ» خديوِ پيشدادی

يک روز پی شكار و شادی

بر اسبِ شهی سوار گرديد

در دشت پی شكار گرديد

ناگاه كنار مشتِ خاری

افتاد نگاه او به ماری

برداشت به چابكی يكی سنگ

افكند بسوی مارِ شب رنگ

آن مار، خزيد و جان به در بُرد

وان سنگ بسنگِ ديگري خورد

ناگاه شراره ای بيفروخت

هر خار و خسی كه بود از آن سوخت

آن شعله ی خُرد گسترش يافت

گرمی و فروغ از آن برون تافت

پيدايشِ ‌آتش از همين جاست

هر چند در اين ميان سخن هاست

در روزِ دهم ز ماهِ‌ بهمن

شد آتشِ جاودانه روشن

جشنِ‌ «سده» گرم و شادی افزای

زان روز ستاده پای برجای

آغازگر تمدّن است آن

شد حاصل از آن رفاه انسان

زنهار كه هديه ای خدایيست

روشنگرِ‌ قوم آريایيست

ديده است هزار زير و بم را

گه شادی و شور و گاه غم را

ننمود به كس اگر چه احوال

جشنی است چو مهرگان، كهنسال

پيريست كه بس هزاره ديده است

گه گفته و گه گهی شنيده است

گه داد به خلق شور و شادی

گه رفت به مرز نامرادی

افسرد، ولي نگشت خاموش

از خاطره ها نشد فراموش

زنهار اگر زبان گشايد

بس رازِ نهفته را نمايد

گويد به تو،‌ هر وجب ازين خاک

از پرتو عشق شد چنين پاک

از خونِ دلِ دلاورانش

سرخ است شفق در آسمانش

فرياد برآورد كه ايران

هرگز نشود خراب و ويران

اين مُلك ز بس كه زير و بم ديد

چون آهن آبداده گرديد

آيين سده نمادِ هستی است

راهیي به سوی خداپرستی است

ايرانی پاک زاده، زنهار

اين‌ آتش گرم را نگهدار

چون شعله ی عشق جاودانست

يادآورِ‌ آتشِ مُغانست

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید