تاریخ معاصر
21 آذر ماه سالروز نجات آذربایجان
- تاريخ معاصر
- نمایش از یکشنبه, 19 آذر 1391 17:05
- بازدید: 19731
به نام خدا
۲۱ آذر ۱۳۲۵ روز نجات آذربایجان، روزی بود که یگانهای ارتش ایران در میان شور و هیجان و فریادهای شادی مردم وارد تبریز و رضاییه شد و استانهای شمالی ایران را از چنگ استالین و مزدورانش بیرون آورد. ۲۱ آذر روز عید ملی اعلام شد و از سال ۱۳۲۵ همه ساله در آن روز به یاد نجات آذربایجان و اعاده حق حاکمیت ایران بر آن خطه جشن گرفته شد. نه تنها ایرانیان باید پیوسته به یاد این روز باشند بلکه تمام ملل آزاده جهان نیز بایستی این واقعه تاریخی را به خاطر سپرده و فراموش ننمایند.
با حمله هیتلر به شوروی در جنگ جهانی دوم، در روز سوم شهریور ۱۳۲۰ ارتش سرخ شوروی به مرزهای ایران تجاوز نمود و نیروی هوایی شوروی در آذربایجان به بمباران شهرهای باز و بی دفاع پرداخت .ارتش شوروی، انگلیس و آمریکا که بدانها متفقین گفته میشد ایران را چون راهرویی برای رسانیدن ابزار جنگی امریکایی از خلیج فارس به شوروی در جنگ علیه آلمان درآورند و ایران را پل پیروزی نام نهادند. ۲۴ آذرماه ۱۳۲۰ میان سه دولت ایران و دولتهای شوروی و انگلستان پیمان سه دولت امضا شد که برپایه آن، دولت اشغالی شوروی و انگلیس، استقلال و حق حاکمیت ایران را محترم میشمرند و میباید حداکثر تا شش ماه پس از پایان جنگ جهانی دوم ارتش خود را از ایران بیرون برند. پس از آنکه روشن شد که متفقین در جنگ پیروز خواهند شد، استالین سیاست دیگری با ایران در پیش گرفت؛ که استانهای شمالی ایران را با سازمان دادن به جنبشهای جدایی خواهانه از ایران جداسازد و ضمیمه شوروی کند. هدف استالین چنگ اندازی بر روی منابع نفتی شمال ایران بود. پس از اعلام پایان جنگ در ۲۳ امرداد ۱۳۲۴، استالین ارتش خود را که میبایستی تا ۱۲ اسفند ۱۳۲۴ بر پایه پیمان سه دولت و اعلامیه سه دولت راجع به ایران، از ایران بیرون روند از ایران خارج نکرد. پس از آن که دولت ایران شکایت رسمی خود را علیه شوروی به شورای امنیت سازمان تازه بنیان شده ملل متحد داد میان متفقین شوروی،انگلیس و آمریکا شکاف افتاد. ۱۶ آذر ۱۳۲۵ ارتش ایران در سه ستون به آذربایجان لشکر کشید. پس از آن که احمد قوام نخست وزیر وقت ایران با دولت شوروی قرارداد امتیاز نفت شمال ایران را امضا کرد، ارتش شوروی از ایران بیرون رفت. اما مجلس شورای ملی این قرارداد را نپذیرفت.
وضعیت سیاسی
با کاپیتولاسیون ارتش آلمان در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۲۴ جنگ دوم جهانی در اروپا پایان یافت. ایران، وظیفه خود را انجام داد. مردم و دولت ایران مواد پیمان سه دولت را پاس داشتند و سهم بزرگی در پیروزی متفقین داشتند و با بردباری خود در درازای چهار سال در برابر گرسنگی و دشواریها و بیماریهای دستاورد جنگ، تاب آوردند به امید روزی که ارتش متفقین از ایران بیرون روند و ایران از اشغال بیگانه درآید و زندگی به حال عادی برگردد. پیش از آغاز کنفرانس پتسدام که در آن سه دولت شوروی، انگلیس و آمریکا شرکت داشتند حیطه قدرت سیاسی و اقتصادی خود را مشخص کردند. استالین در روز 15 تیر 1324 فرمان بنیان جنبشهای جدایی خواهی در شمال ایران را داد. 30 تیر 1324مسله بیرون بردن نیروهای ارتش سه کشور از ایران مورد گفتگو قرار گرفت. سه کشور همداستان شدند که نیروهای ارتش، از ایران بیرون روند. اما استالین پافشاری کرد که ارتش میباید تا پایان جنگ با ژاپن در ایران بماند. سه دولت شوروی، انگلیس و آمریکا برآن شدند که تاریخ بیرون رفتن قوای متفقین میباید دوباره در نشست وزیران امور خارجه، سه کشور در لندن در شهریور 1324 مورد بررسی قرار گیرد. با این تصمیم، برای استالین زمان کافی باقی ماند که جنبشهای جدایی خواهی در شمال ایران و آذربایجان را سازمان دهد. در امرداد 1324 فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشه وری بنیان شد و ۲۱ آذر ماه ۱۳۲۴ دولت به اصطلاح خودمختار آذربایجان در تبریز تشکیل شد و در سایه پشتیبانی بی دریغ سربازان استالین دست به کارهای مسلحانه زد و با سلاحهایی که عمال دیکتاتور شوروی در اختیار فرقه دموکرات گذاشتند پادگانهای ارتش ایران را در آذربایجان مورد آفند (حمله) قرار داد. فرماندهان پادگانها، که سربازان و ابزار های جنگی ارتش سرخ را در برابرخود میدیدند، برای دوری از هرگونه برخورد با نیروهای ارتش سرخ در برابر رخداد و پش آمدها تسلیم شدند و شمار زیادی ار افسران میهن پرست به وسیله مزدوران فرقه دموکرات آذربایجان بازداشت و زندانی شدند. در پارهای از منطقههای آذربایجان، پادگانهای ژاندارمری دلیرانه در برابر فرقه سازان و عمال استالین به پدافند پادگانها دست زدند اما این مزدوران تا آخرین نفر را کشتند. این کارهای خشونت بار موجی از خشم و بیزاری علیه فرقه دموکرات آذربایجان که با پول و نیرنگ استالین ساخته شده بود بوجود آورد.
دولت ابراهیم حکیمی نیروهای امدادی برای سرکوب کردن شورشیان فرقه آذربایجان به سوی آذربایجان گسیل داشت؛ اما استالین دستور داد که نیروهای ارتش سرخ در نزدیکی قزوین در شریفآباد مانع از پیشرفت ارتش ایران شوند و راه ارتباط نیروهای نظامی ایران را با آذربایجان ببندند. استالین اختیار هرگونه اقدام نظامی را علیه مزدوران فرقه دموکرات از دولت ایران گرفت و راه را برای بیدادگری و زورگویی دولت خود مختار ساختگی آذربایجان هموار ساخت. ابراهیم حکیمی، نامه اعتراض آمیزی به مسکو فرستاد و این نامه در کنفرانس وزیران امور خارجه سه دولت متفق آمریکا، شوروی و انگلیس که از ۲۵ آذر تا ۶ دی ۱۳۲۴ در مسکو برگزار شده بود در میان گذاشته شد. جیمز بیرنس وزیر امور خارجه امریکا اعتراض دولت ایران را وارد دانست و کوشش خود را برای جلب موافقت وزیر خارجه شوروی درباره رسیدگی به شکایت ایران بکار برد اما سرانجامی نداشت. ارنست بوین وزیر امور خارجه انگلیس پیشنهاد داد که یک کمیته سه نفری از نمایندگان شوروی و انگلستان و آمریکا به وضع ایران رسیدگی کنند. ابراهیم حکیمی در بیانات خود در نشست ۲۵ دی ۱۳۲۴ اعلام کرد که به رییس هیات نمایندگی ایران در سازمان ملل دستور داده شدهاست که شکایت ایران را علیه زیرپا نهادن پیمان سه دولت به وسیله شوروی و بیرون نبردن ارتش سرخ از ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد بدهد. حکیمی روز ۳۰ دی از نخست وزیری کناره گرفت و احمد قوام روز ۸ بهمن ۱۳۲۴ کابینه خود را به مجلس شورای ملی شناساند.
قوام به همراهی هیاتی از کارشناسان از ۳۰ بهمن تا ۱۷ اسفند ۱۳۲۴ در مسکو با استالین و مولوتف وزیر امور خارجه شوروی دیدار و گفتگو کرد. و در پانزدهم فروردین ۱۳۲۵ با ایوان سادچیکف سفیر کبیر شوروی در تهران دیدار کرد که به عنوان ابلاغیه مشترک ایران و شوروی چاپ شد. پس از آن قوام کلوبها و روزنامهها و دیگر مجلهها و فعالیت حزب توده را آزاد کرد و در نامهنگاری روابط دوستانه را با دولت خودمختار آذربایجان باز کرد. موافقت نامه ای میان مظفر فیروز معاون سیاسی قوام و پیشه وری در ۲۳ خرداد ۱۳۲۵ در تبریز به امضا رسید.
فرقه دموکرات آذربایجان
فرقه دموکرات آذربایجان یک فرقه خلقالساعه بود که برخلاف اصول ساختمان حزبی بود که با دستورات استالین و پشتیبانی مالی و سیاسی شوروی برپا شده بود. هدف فرقه دموکرات آذربایجان برقراری یک جمهوری جدا از ایران و راهاندازی جنبشهای جدایی خواهی و حکومتهای خودمختار در سراسر استانهای شمالی ایران بود.
برنامه فرقه دمکرات آذربایجان راه اندازی حکومت خودمختار سوسیالیستی آدربایجان و تشکیل دولتی به نام دولت آذربایجان با مجلس ملی، رسمی شدن زبان ترکی به جای فارسی و دادن آزادی کامل به دولت آذربایجان در اداره امور داخلی آن از جمله مالیه و فرهنگ و ارتش و دیگر سازمانها و نهادهای مورد نیاز و جدا کردن استانهای شمالی ایران از کشور ایران بود. دولت به اصطلاح خودمختار سوسیالیستی آذربایجان به ریاست سید جعفر پیشهوری روز ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در تبریز بنیان شد.
در دوره چهاردهم قانونگذاری مجلس شورای ملی، انتخابات در ۱۱ اسفند ۱۳۲۲ برگزار شد. بودن ارتش سرخ شوروی در آذربایجان میدان تاخت و تاز گروههای وابسته به شوروی را فراهم ساخته بود. از جمله کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان که با چاپ نامه انتخاباتی و برگههای تبلیغ برای کاندیداهای خود، رای دهنده جلب میکرد. کاندیدای ممتاز حزب توده سیدجعفر پیشهوری بود. انتخابات آذربایجان در روز ۱۷ اسفند ۱۳۲۲ آغاز شد و هجده روز به درازا کشید. در شمارش نهایی نه نفر از کاندیداها به نامهای: ۱- سید جعفر پیشهوری، ۲- حاج سیدزینالعابدین رحیمزاده خوئی ۳- امیر نصرتالله اسکندری ۴- ابوالحسن صادقی ۵- میرزا ابوالحسن ثقهالاسلامی ۶- علی اصغر سرتیپزاده ۷- دکتر مجتهدی ۸- اصغر پناهی و ۹- فتح علی ایپکچیان به مجلس راه یافتند. مجلس اعتبارنامه سید جعفر پیشهوری و هم چنین اعتبارنامه رحیمزاده خوئی را رد کرد.
پس از آن استالین ۱۵ تیر ۱۳۲۴ فرمان بنیان جنبش جدایی خواهی در آذربایجان، کردستان و گیلان را داد و چند روز پس از آن ۲۳ تیر ۱۳۲۴ استالین دستور داد که پیشه وری بی درنگ به باکو آورده شود و بنیان فرقه دموکراتیک آذربایجان با وی برنامهریزی شود. در تبریز یک کمیته برای سازماندهی فرقه دمکرات آذربایجان درست شود و در سراسر آذربایجان کمیتههای ایالتی بوجود آید که عضو برای فرقه دمکرات آذربایجان جمعآوری کننند. اعضای حزب توده میباید بر پایه برنامه استالین از حزب توده بیرون بیایند و عضو فرقه دمکرات آذربایجان بشوند. همچنین در کنار گروه سیاسی فرقه دموکرات آذربایجان، گروههای مسلح راه اندازی شوند و از اسلحههایی که ساخت شوروی نیست با خود همراه داشته باشند. برای اینکار استالین یک میلیون روبل در اختیار پیشه وری قرارداد. کمتر از دو ماه پس از فرمان استالین در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ فرقه دموکرات آذربایجان موجودیت خود را اعلام کرد.
نیروهای شوروی به همراه تعدادی از مزدوران داخلی خود در ایران (اعضای حزب توده در آذربایجان) که بعدها از اعضای فرقه دمکرات شدند، در عملیاتهایی مشترک، پادگانها و پاسگاهها و کلانتریها را تصرف کردند و بسیاری از سربازان میهن پرست را به گلوله بستند. در شهر سراب عده زیادی از سربازان ژاندارمری به شهادت رسیدند. آدمکشان فرقه با همکاری تروریستهای فرستاده شده از باکو، با همکاری ارتش سرخ، به پادگانها و پاسگاهها و مراکز نظامی و انتظامی در شهرهای مختلف از جمله اردبیل، آستارا، سراب، مشکین شهر، ارومیه و... حمله بردند. در جریان این آفندها صدها تن جان باختند. فرقه دموکرات آذربایجان برای ایجاد ترس میان نیروهای مسلح و مردم، پس از کشتار نظامیان در اردبیل، قسمت بالای جسد آنها را در خاک کرده و پاهایشان را بیرون گذاشتند. در برخی موارد جسد نظامیان را آتش زدند. چنین کشتارهایی را در شهرها و بخشهای گوناگون آذربایجان انجام دادند تا بتوانند هر صدای مخالفی را با پشتیبانی اشغالگران ارتش سرخ خاموش کنند.
در دوره حکومت یک ساله فرقه دموکرات آذربایجان و برقراری یک دولت خودمختار سوسیالیستی آذربایجان، پیوسته با فرمانها و دستورهای استالین و سرسپردگی مزدوران فرقه برای کشتن و از میان برداشتن اشخاص و هرگونه نهادی که سد راه گسترش جنبش جدایی خواهانه آذربایجان میشد، مردم آذربایحان و دیگر استان های شمالی ایران را به خاک و خون کشیدند.
۲۱ آذر ۱۳۲۵ روز نجات آذربایجان
۲۱ آذر ۱۳۲۵ مردم که از پیشروی ارتش ایران به آذربایجان آگاهی یافته بودند، بپا خاستند و بر فرقه سازان حکومت خودمختار پیشه وری تاختند و بسیاری از کمونیستها را نابود کردند. با پیشروی ارتش ایران به تبریز، مردم و ارتش، اعضای فرقه دموکرات را از ادارههای دولتی بیرون آوردند و آنها را بازداشت کردند. نیروهای زیر فرماندهی سرهنگ بایندر، پس از پیروزی در تکاب وارد شاهین دژ شدند. صد نفر از سران فرقه دموکرات همراه با پیشه وری با شتاب وارد جلفا شدند و با مقدار زیادی اموال غارت شده به شوروی گریختند. ستون دوم ارتش وارد شهر میاندوآب شد و قاضی محمد و حاج بابا و بسیاری از جدایی خواهان در کردستان تسلیم شدند. ستون سوم فرستاده شده به رشت، پس از زد و خورد با فداییان فرقه دموکرات آنها را شکست داده و آستارا را زیر کنترل خود در آوردند. سپس مهاباد، مهار ارتش ایران شد و سربازان به سوی مرند و ماکو پیشروی کردند. یک ستون ارتش پس از آزاد کردن چند شهر آذربایجان، جلفا شهر مرزی را نیز پس از یکسال آزاد کردند.
برگرفته از تارنمای مشروطه