یافتههای باستان شناسی
آثار باستانی - قلعه دختر شوراب گُناباد
- يافتههاي باستان شناسي
- نمایش از دوشنبه, 12 خرداد 1393 10:07
- بازدید: 7366
برگرفته از مجله بررسیهای تاریخی، شماره مخصوص مهر 1350، صفحه 388 تا 404
عباس زمانی
دکتر باستانشناسی- استادیار دانشگاه تهران)
گناباد یکی از شهرستانهای جنوب خراسان است. این شهرستان از شمالشرقی به تربت حیدریه، از شمال غربی به کاشمر، از جنوب شرقی به قاینات و از جنوب غربی به فردوس محدود است1، مرکز این شهرستان نیز گناباد نامیده میشود و در سیصد کیلومتری مشهد واقع است و تا تهران 1200 کیلومتر فاصله دارد. طول این شهر 58 درجه و 20 دقیقه و عرض آن 35 درجه و 41 دقیقه و ارتفاعش 1100 متر است.2 این شهر در تقاطع جادههای شرقی و مرکزی ایران یعنی جاده مشهد- زاهدان و یزد- مشهد واقع و قدمت آن به دورهٔ هخامنشیان میرسد.3
اکثر جغرافیدانان و جهانگردان قرون اولیه اسلامی از گناباد و نام آن صحبت کردهاند.4 ولسترنج (G.Lestrange) مستشرق انگلیسی ( 1933-1845 میلادی ) مؤلف کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی خلاصهای از آن بیان کرده است: « گناباد شهر بزرگی است در شمال خاوری تون که ابن حوقل آنرا « نیابذ » و مقدسی « جناود » نامیدهاند وبه اشکال دیگر هم خوانده شده».
ساختمانهای این شهر در قرن چهارم از گل بود، هفتاد دهکده داشت و آبش از کاریز حاصل میشد. یاقوت گوید آنرا گنابذ گویند بجای جنابذ حمدالله مستوفی گوید: «جنابذ در تلفظ گنابد گویند شهری کوچک است بهتر از خور چند موضع توابع دارد و او را قلعهای است که پسر گودرز ساخته است و حصارهای محکم دارد چنانکه از بالای آن تل ریگ تا غایت دیهها و ولایتها مجموع در نظر باشد اما هرگز آن ریگ در باغات نمیآید و آبش از کاریز است و چهارفرسنگ درازی کاریز است و چاه آن تخمیناً هفتصد گز باشد و بیشتر کاریزها همچنین عمیق باشد و کاریزها از طرف جنوب به شمال میرود و قلعهای بر دو طرف آنست یکی را قلعه خواشیر گویند و دیگری را قلعه درجان. حاصلش غله و میوه و ابریشم نیکو و فراوان باشد».5
گناباد در دورهٔ سلجوقیان و خوارزمشاهیان هم آباد و دارای اهمیت بوده است و یکی از سه مسجد دو ایوانی خراسان در آن ساخته شده و در واقع شهر در ردیف شهر زوزن مقر ملک زوزن و فریومد کرسی ولایت جوین قرار داشته است.6 گناباد در دورهٔ تیموریان نیز اهمیت داشت و بر طبق نوشتهٔ نورالدین لطفالله مشهور به حافظ ابرو حکام ایالت قهستان (کوهستان) در آن مینشستند7. در همین دوره است که دومین مسجد دو ایوانی این شهرستان در قصبه بجستان ساخته شد.
گناباد در دورهٔ صفوی نیز از دورهٔ صفوی نیز از نظر دور نمانده است و وجود بناهائی چون امامزاده سلطان محمد عابد کاخک و مسجد جامع جدید گناباد و بعضی آب انبارها و کاروانسراهای شاه عباسی مؤید این مطلب است. گناباد در قبل از اسلام معبر داخلی فلات ایران و قسمتهای شرقی آن و محل برخورد و میدان جنگ لشکریان ایران و توران بوده است. فردوسی شاعر گرانقدر ایران در شعری که بهمناسبت برگشتن ایرانیان و تورانیان از جنگ سروده چنین گوید:
دو سالار هردو ز کینه بدرد / همی روی بر گاشتند از نبرد
یکی سوی کوه گنابد8 برفت / یکی سوی ریبدت خرامید تفت
یکی از این میدانهای جنگ در نزدیک زیبد ( که فعلاً زیبد تلفظ میشود ) واقع و صحرائی است که جنگ یازده رخ در آن اتفاق افتاده است.9 میدان دیگر دشت پشن است که در شاهنامهٔ فردوسی نام برده شده و جنگ پیران ویسه و توس نوذر در آن اتفاق افتاده است و آنرا جنگ لادن و هماون نیز گفتهاند. این شعر فردوسی دربارهٔ همین محل است:
بلادن که آمد سپاه گشن / شبیخون زپیران بجنگ پشن10
با توجه بهمراتب فوق یک معبر اصلی و جنگی از داخل فلات وسیله تنگلهای11 کلات و ریبد واقع در حدود 30 کیلومتری جنوبغربی گناباد از طریق مرکز آن به دشت پشن واقع در 40 کیلومتری شمال شرقی آن میپیوسته و از آنجا از طریق گیسور به قسمتهای شرقی ادامه داشته است.
قسمت بالای این راه هم اکنون جاده اسفالتهای است که گناباد را به فردوس مربوط میکند.
در کنار این معبر آثار تاریخی وجود دارد که اشعار شاهنامه و اقوال مورخان را تأیید میکند. در مشرق تنگل کلات و نزدیک جاده گناباد- فردوس خرابههای ارگ فرود منسوب به فرود شاهزاده کیانی و در دشتپشن تپهها و سفالهای منسوب به هزارهٔ سوم پیش از میلاد به چشم میخورد.
در اواسط این معبر و در حدود 15 کیلومتری مرکز شهرستان گناباد قلعه دخترشوراب، موضوع مورد بحث این مقاله، واقع است. شوراب، قریه دارای آبشور، در شرق معبر مذکور و 10 کیلومتری بیدخت قرار دارد و قلعه دختر در غرب معبر و به فاصله دو کیلومتر از شوراب واقع است. دربارهٔ این قلعه که دربالای قله منفردی بنا شده و مربوط به دورهٔ ساسانی است توضیحاتی بشرح زیر ذکر میشود:
1- وجه تسمیه.
2- موقعیت و نقشهٔ تقریبی.
3- طرح بنا و مصالح آن.
4- دلایل تاریخی.
الف- وجه تسمیه- دختری که قلعه بنام او است همان ناهید الهه آب و برکت و زیبائی است که مورد پرستش ایرانیان قدیم بوده و در کشورهای مجاور ایران نیز بنام و نحو مشابه مورد توجه بوده است. وجود ده « بیدخت » و نام آن ده وجه تسمیه قلعه دختر را به روشنی توجیه میکند. بیدخت و مخفف آن بدخت یعنی بغ دخت و بطور بهتر دختری که بغ است و خداست12.
بدخت مترادف کلمهٔ ناهید و گاهی با آن همراه یک کلمه مرکب «بدخت آناهید» است.13
استاد پورداود میگوید: «نگارنده باید اضافه کند که لقب «بدخت» را معالم التنزیل برای ناهید آورده و چنانکه خواهیم گفت حبیب السیر نیز نقل کرده است». بر طبق مندجات تفسیر خواجه عبدالله موسوم به کشفالاسرار وعدةالابرار این موضوع به این ترتیب «نام وی به زبان عرب زهره و به زبان عجم آناهید و به زبان نبطی بیدخت» بیان گردیده است.14
بنابراین بنای نامبرده نیز مانند بسیاری از بناهای قدیمی و تاریخی همانند آن به نام قلعه دختر خوانده شده است.
ب- موقعیت و نقشهٔ تقریبی - قلهیی که قلعه برفراز آن ساخته شده به صورت قبهٔ سهپری است که چون پر شمالی آن کوتاهتر و پرهای جنوبشرقی و جنوبغربی آن طویلتر است میتوان آنرا چون یک هلال ماه پشت به شمال و رو به جنوب فرض نمود. در روی این هلال از شرق به غرب سه برآمدگی وجود دارد و در هر سه برآمدگی آثار ساختمانی دیده میشود. (شکل شمارهٔ 1)
شکل 1 - قلهای که قلعه دختر شوراب گناباد در روی آن ساخته شده است
شکل 2 - معبر مسقف برآمدگی شرقی قلعهٔ دختر شوراب گناباد که در عین حال آب قسمتهای شرقی و شمالی قلعه را به خارج هدایت میکرده است
اول برآمدگی شرقی - این قسمت پائینتر از برآمدگیهای شمالی و غربی بوده به منزله مدخل قلعه محسوب است. در ابتدای این برآمدگی که ادامهٔ سنگی و پشت ماهی آن تا دشت ادامه دارد یک برج مدور به قطر شش متر وجود دارد که احتمالا جای نگهبان بوده است. از شرق و غرب این برج دو دیوار در جت شمال شرقی و شمال غربی یعنی در لبههای خارجی و داخلی هلال به برآمدگی شمالی منتهی میشود. طول دیوار شرقی بیش از چهل متر و طول و دیوار غربی حدود بیست و پنج متر است و در بین دو دیوار وصل به دیوار غربی بناهای زیر وجود داشته است:
1- یک راهرو مسقف که به برآمدگی شمالی مربوط بوده و در عین حال آب هردو برآمدگی را با شیب نسبتاً تندی به خارج هدایت میکرده است. عرض این راهرو دومتر و ضخامت دیوارهای طرفین آن تقریباً 5/1 متر است. ( شکل شمارهٔ 2 )
2- دونیم برج مدور که دیوارغربی را تقویت میکرده و از سمت غرب با برج مدور چون نیم برج و با فاصلههای مساوی به نظر میرسد. در طرفین نیم برج اول یا درواقع برج وسط دو رشته پلکان دیده میشود که باعرض 1/1 متر از داخل آن به راهرو مسقف وارد و بالاخره به سطح برآمدگی منتهی میگردد. ( شکل شمارهٔ 3و4 )
3- اطاقهای بین دیوار شرقی وراهرو مسقف که وضع آن بخوبی روشن نیست ولی در دیوار کنار راهرو مسقف ششپایه هریک به فاصله چهارمتر از دیگری دیده میشود که احتمالاً دیوار اطاقها درپشت آنها قرار داشته است.
دوم برآمدگی شمالی- این قسمت از برآمدگیهای شرقی و غربی مرتفعتر است ( شکل شمارهٔ 5 ) دیوار شرقی آن حدود هفتمتر در جهت شمال و سیمتر در جهت شمال غربی پیش میرود و به یک برج مدور به قطر ششمتر منتهی میشود.
درخارج این دیوار پرتگاه عمیق و خطرناکی وجود دارد. بناهای این برآمدگی نسبت به وضع موجود چون مستطیلی است که با برج تقویت شده باشد و برای تشخیص قطعات مختلف احتیاج به کاوشهای علمی دارد. اضافه بر برج مدور و دیوارها اثر جالب توجه این قسمت حوض و احتمالاً خزانه مستطیل حمامی به طول 7 و عرض بیش از 5/2 متر است که دارای گوشههای بریده است. دیوار شرقی و قسمتی ازدیوار جنوبی آن سنگی و بقیه از آجر و ساروج است. این برآمدگی تقریباً مدور و به قطر حدود چهل متر است.
شکل 3 - دیوار و پلکان سمت غرب برآمدگی شرقی قلعه دختر گناباد. پلکان از جنوب وارد نیم برج مدور میشود و به راهرو مسقف راه میدهد
شکل 4 - عکس دیگری از دیوار سمت غرب برآمدگی شرقی قلعه دختر شوراب گناباد و نیم برج مدور تقویتی آن
بین این برآمدگی و برآمدگی غربی فاصلهیی بمساحت حدود 30×30 متر وجود دارد که چون سه دیوار سنگی در جنوب آن وجود دارد به احتمال قوی مصنوعاً برای تسهیل عبور و مرور و اتصال قسمت دوم به قسمت سوم قلعه ساخته شده است. (شکل شمارهٔ 6)
سوم برآمدگی غربی ـ این قسمت وسیعتر و مفصلتر از برآمدگیهای شرقی و شمالی و عبارت است از:
1 ـ قسمت اصلی که در یک دیوار سنگی به ضخامت دو متر محصور و با برجهای مدور و نیمه مدور تقویت شده است و دارای تالارها و اطاقهای وسیع است. مجموعهٔ برجها و فضاهای بین آنها بخوبی اهمیت این قسمت را بیان میکند. (شکل شمارهٔ 7)
2 ـ جناح شمالی که متکی به دیوار قسمت اصلی است و احتمالاً برای استحکام و تقویت ضلع شمالی آن ساخته شده است.
3 ـ جناحهای جنوبی و غربی که فعلاً به صورت محوطههای شیبدار مشاهده میشود و با برج و بارو محصور بوده است و به علت سقوط قسمتهای بالا وضع ساختمانی آن بخوبی روشن نیست. (شکل شمارهٔ 8 و 9)
اضافه بر ساختمانهای روی سه برآمدگی مذکور در شیب سمت غربی اثر چند بنای منفرد، که احتمالاً آب انبار بوده و یا برای مصارف دیگر ساخته شده است، بچشم میخورد و بقایای یک دیوار که در قعر دره در جهت شرق و غرب ساخته شده است وجود دارد. در وسط این دیوار و درست در قعر دره مدخل گشادی دیده میشود و احتمال میرود که از آنجا به پای پلکان دوطرفی برآمدگی شرقی صعود میکرده و وارد قلعه میشدهاند. (شکل شمارهٔ 10)
ج ـ طرح بنا و مصالح آن ـ در حال حاضر هیچگونه سقفی در بناهای قلعه دختر دیده نمیشود و فقط در راهرو مسقف برآمدگی شرقی پایهٔ یک سقف گهوارهای و در جنوب آب انبار برآمدگی شمالی بقایای آجری سقفی که به انتهای دیوار متصل است وجود دارد و نشان میدهد که سقف قطعات مستطیل گهوارهیی بوده است. صرفنظر از سقفها میتوان طرح و مصالح دیوارها را بشرح ذیل بیان کرد.
شکل 5 - منظرهٔ برآمدگی شمالی قلعه دختر شوراب گناباد و بقایای ساختمانی آن ادامهٔ معبر مسقف برآمدگی شرقی به صورت راه باریک سنگ چینی شدهٔ صعبالعبور
اول برآمدگی شرقی ـ این قسمت بطوریکه فوقاً یادآوری شد عبارت است از:
1 ـ یک برج مدور با ارتفاق 3 و قطر 6 متر از سنگ و ساروج.
2 ـ دو نیم برج مدور با ارتفاع کمتر و قطر مساوی با برج مذکور از سنگ ساروج. (شکل شمارهی 3 و 4)
3 ـ دو رشته پلکان سنگی بعرض 1/1 متر که از داخل نیم برج اول به راهرو و سطح قله راه میدهد. (شکل شمارهی 3) .
4 ـ راهرو مسقف که دیوار طرفین آن سنگی است و ارتفاع پایههای کنار آن 1 تا 2 متر است. (شکل شمارهی 2) .
دوم برآمدگی شمالی ـ برج و دیوارهای این قسمت نیز کلا از سنگ و ساروج و دارای ارتفاع بیشتری است. (شکل شمارهی 5) و بزحمت پایهی بعضی سقفهای گهوارهیی بچشم میخورد و بطویکه قبلاً گفته شد در پوشش
آب انبار، یا خزانه حمام، آجرهائی به ضلع حدود 30 و ضخامت 6 تا 7 سانتیمتر بکار رفته است.
سوم فاصله بین برآمدگی شمالی و غربی ـ در جنوب این قسمت بقایای چند دیوار سنگ و ساروجی به ارتفاع 3 تا 4 متر وجود دارد که احتمالاً برای تأمین ارتباط دو برآمدگی بوده است. (شکل شمارهی 6) .
چهارم برآمدگی غربی ـ فرم و مشخصات برجها و دیوارهای این قسمت نیز مشابه دو قسمت دیگر و از سنگ و ساروج است ولی تشکیلات مفصلتر و غالباً ارتفاع بیشتری است. (شکل شمارهی 7 و 8 و 9).
اضافه بر آجرهای دیوار و قسمتی از سقف آب انبار برآمدگی شمالی، در سطح قلعه آجرهای پراکندهیی وجود دارد و این قصور را که سقف بناها از آجر بوده است بوجود میآورد.
د ـ دلایل تاریخی ـ قلعه دختر شوراب گناباد از قلاع مفصل دوره ساسانی (224 تا 651 میلادی) و مرکب از سه قسمت است، شاید جز قلعه دختر کرمان نظیری نداشته و یا کمنظیر باشد و در صورت کاوشهای دقیق علمی عظمت آن بخوبی روشن خواهد شد. دلایل انتساب آن به دورهی ساسانی به قرار ذیل است:
1 ـ از نظر موقعیت. اکثر قلاع دختر منسوب به دورهٔ ساسانی در کنار راههای مهم و فراز قلهها ساخته شده است. دکتر باستانی پاریزی در این مورد میگوید: «مشخصات ابنیه دختر در دو سه خط خلاصه میشود: همه بر بلندیها و نقاط صعبالعبود قرار دارند، ـ اغلب بنای مربوط به قبل از اسلام و خصوصاً عهد ساسانی میباشد، بیشتر جنبهی تقدس و عبادتی دارند - قلاع دفاعی معتبری بوده و بالاخره، همه دارای یک غموض ابهامآمیز دربارهی تسمیه خود هستند.» 15
2 ـ از نظر نقشه و طرح. اطاقها و تالارهای مربع و مستطیل و آب انبار و حمام و بخصوص برج و بارو از عناصر مشخصه معماری دورهی ساسانی است. تالارهای مربع و مستطیل در اکثر بناهای دورهی ساسانی از جمله کاخ فیروزآباد، کاخ سورستان، قصرشیرین و قلعه دختر فیروزآباد وجود دارد. 16 راهرو و مسیر آب نیز دربناهای آن دوره از جمله قلعه دختر کرمان هماکنون مشاهده میشود.17 پلکان دو طرفی محوطه قصرشیرین 18 و پلکانی که دروازهی قلعه دختر فیروزآباد را به داخل آن مربوط میکرده دلیل این مطلب است. 19
3 ـ از نظر مصالح ـ در اکثر بناهای دورهی ساسانی بخصوص اوایل آن دوره سنگ و قلوه سنگ و همچنین آجر بکار میرفته و با گچ و ساروج ملاط و اندود میشده است. کاج اردشیر و قلعه دختر فیروزآباد و کاخ بیشاپور و کاخ سروستان دلیل این مدعا است. لوئی وانبرگ در کتاب باستانشناسی ایران باستان ترجمهی دکتر عیسی بهنام به این ترتیب از دو بنای اول یاد میکند الف « . . . کاخ اردشیر در شمال فیروزآباد قرار گرفته و با سنگ پارهها و آهک ساخته شده» ب «قلعه دختر» روی تپهای سنگی، در کنار رودخانه تنگاب، ساخته شده ابتدا ـ تختگاهی» ترتیب داده شده و روی آن تعدادی ابنیه با سنگ نتراشیده و آهک ساخته شده.»20
پروفسور پوپ آمریکائی دربارهی کاخ فیروزآباد میگوید: دیوارهای کاخ شهری فیروزآباد از قلوه سنگهای ناهمواری بود که با ملاط بهم اتصال یافته و اندود شده بود.»21 وی دربارهٔ قلعه دختر میگوید: «یک کاخ برج و بارودار کوچکتر در قلعه دختر، توسط اردشیر احتمالاً چند سال زودتر ساخته شده بود.»22 او در مورد کاخ بیشاپور میگوید: «تالار بار عام، اطاق بزرگی به مساحت 72 پای مربع، مسقف به گنبدی به ارتفاع تقریباً 80 پا بود. چهار پهلوی این اطاق تزیینی از دیوارهای سه گانه است. از سنگ و قطعات آخر با ملاط ساخته شده و آرایش گچبری این کاخ یکی از بهترین نمونههای تزیینات درونی کاخهای ساسانی است.»23
4 ـ از نظر برجهای تقویتی. یکی از دلایل مهم دیگر وجود برجهای مدور و نیمه مدور است که در بناهای دورهٔ ساسانی معمول بوده است. در این مورد میتوان مثالهای ذیل را ذکر کرد:
اول حصال دور شهر استخر منسوب به دورهٔ ساسانی و قبل از از آن. پروفسور گیرشمن در این مورد میگوید:
«برجهای مدور این حصار بهنظر میرسد که در مشرق ایران از عهد امپراطوری روم مورد توجه مخصوص بوده ...»24
دوم حصار شهر تیسفون منسوب به زمان شاپور اول ساسانی (272 - 241 م) روتر باستانشناس آلمانی در اولین گزارش حفاری خود در تیسفون از برجهای تقویتی نیمه مدور آن نام میبرد.25
سوم حصار قلعه دختر فیروزآباد. در کتاب خاتون هفتقلعه با اشاره به فارسنامهٔ ناصری اینطور نوشته شده است:«قلعه دختر فارس در شش کیلومتری شهر کنونی فیروزآباد (گور سابق) میانه فیروزآباد و بلوک خواجه قرار دارد و باروئی و چندین برج از سنگ و گچ ساخته، آن را قلعه دختر گویند.»26
چهارم از نظر آجر و سفالهای سطح قله. پاره آجرها و آجرهای معدودی که در سطح برآمدگیها و آب انبار یا خزانه حمام مشاهده میشود از نظر ابعاد و رنگ با آجرهای دورهٔ ساسانی مشابه است. قطعات بسیار معدود سفالهای موجود در سطح قله و لعاب آبی ترکخورده آن نیز سفالهای دورهٔ ساسانی را به خاطر میآورد.
به نظر میرسد که بناهای برآمدگی شرقی برای پاسداران و سکونت ملازمین مورد استفاده بوده و بناهای برآمدگی شمالی که مرتفعتر است مقر حاکم قله و بناهای برآمدگی غربی که وسیعتر و آرامتر است محل معبد و برگزاری مراسم مذهبی و اعیاد بوده است. امید است مقامات مسئول به این بنای تاریخی عطف توجه و با صدور دستور، کاوشهای لازم، وضعیت آن را به خوبی روشن فرمایند.
پینوشتها:
1. لغتنامهٔ دهخدا، شماره مسلسل 77 ، آبان 1341 ، ص 425.
2. راهنمای ایران، نشریهٔ دایرهٔ جغرافیائی ستاد ارتش، چاپ تابان، آذر 1330.
3. کشور شاهنشاهی ایران، سازمان جغرافیائی کشور، 1348، استان خراسان.
4. شمارهٔ 92 مجله هنر و مردم ، خرداد 1349 ، نوشتهٔ این جانب ، ص 6 .
5. جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، تألیف لسترنج ، ترجمهٔ محمد عرفان، تهران 1337، ص 384 .
6. ایضاً جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ، ص 383 و 417 و نقشه شمارهٔ 8 .
7. تاریخ و جغرافی گناباد، نگارش حاج سلطان حسین تابنده ، تهران ، سازمان چاپ دانشگاه ، مهر 1348 ، ص 9 .
8. شاهنامهٔ فردوسی ، تصحیح نموسنوس ولرسی ، لیدن، مطیعه بریل، 1880 میلادی، ص 1223 .
9. تاریخ و جغرافی گناباد، نگارش حاج سلطان حسین تابنده، تهران، سازمان چاپ دانشگاه مهر 1348، ص 155.
10. ایضاً تاریخ و جغرافی گناباد، ص 168.
11. درهٔ بین دو کوه.
12 و 13. خاتون هفت قلعه، اثر باستانی پاریزی، تهران چاپ رنگین، 1344، ص 250 و 251.
14. تاریخ و جغرافی گناباد، نگارش حاج سلطان حسین تابنده، تهران، سازمان چاپ دانشگاه، مهر 1348، ص 99.
15 ـ خاتو هفت قلعه، اثر باستانی پاریزی، تهران، چاپ رنگین، 1344، ص 230 .
16 – A . Godard , L'art de I'Iran . Paris, 1962. PP. et 222.
17 ـ خاتون هفت قلعه، اثر باستانی پاریزی، طهران، چاپ رنگین، 1344 ، ص 215 .
18 – Iran ancient. Par Edith porada, Paris. 1963, P . 192 , Fig. 102 .
19 – L'influence de I'art Sassanide sur I'art islamique. Par I'auteur, Paris. 1965. P. 19.
20 ـ باستانشناسی ایران باستان، تألیف لوئی واندنبرگ ترجمهی دکتر عیسی بهنام، تهران 1345، ص 51.
21 و 22 ـ معماری ایرانی، تألیف پوپ، ترجمهی غلامحسین صدری افشار، احمد ایرانی، تهران، آبان 1346، ص 54 و 50.
23 ـ ایضاً معماری ایرانی، ص 56.
24. ایران از آغاز تا اسلام، تالیف ر. گیرشمن، ترجمه دکتر محمد معین، تهران، 1336، ص 326 و 327.
25. Idem, I'influence de I'art sassanide sur, I'art, islamique , P. 69.
26- ایضا خاتون هفت قلعه، ص 204.
گفتنی است عکسهای 6 تا 10 به دلیل کیفیت پایین در ایرانبوم منتشر نشد.
شکل 6 ـ منظرهی برآمدگی شمالی و غربی قلعه دختر شوراب گناباد و بقایای ساختمانی آن در بین دو برآمدگی فاصلهای که با ساختن سه دیوار سنگی در جنوب آن برای تسهیل عبور و مرور و ارتباط در قسمت قلعه بوجود آمده دیده میشود.
شکل 7 ـ قسمت اصلی برآمدگی غربی قلعهی دختر شوراب گناباد (و برج و باروی آن)
شکل 8 ـ قسمت اصلی و محوطههای شیبدار برآمدگی غربی قلعه دختر
شکل 9 ـ منظرهی دیگری از قسمت غربی قلعهی دختر گناباد. مجموعهی برجها و فضای بین آنها و دیوار سنگی طویلی که در جنوب این قسمت دیده میشود بخوبی اهمیت این قسمت را بیان میکند
شکل 10 ـ درهی سمت جنوب قله قبه مانندی که قلعه دختر شوراب گناباد در روی آن ساخته شده است. در سمت چپ عکس قسمت شمال و بعضی قطعات منفرد که در شیب دره ساخته شده و در سمت راست دیوار و برج برآمدگی شرقی دیده میشود. در چپ و راست قعر دره بقایای دیوار و دروازهای که بمدخل سمت شرق راه میداده است نیز دیده میشود.
به کوشش فریدون حسینی