یافتههای باستان شناسی
چُغامیش ، تپۀ باستانی
- يافتههاي باستان شناسي
- نمایش از جمعه, 22 شهریور 1392 18:06
- بازدید: 4971
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره 25687، چهارشنبه 20 شهریور 1392
عباس مقدم
چُغامیش یکی از وسیعترین و کهنترین محوطههای پیش از تاریخ ایران، واقع در شمال دشت مرکزی خوزستان است. آثار به دست آمده از آن، زمانی برابر با هزارة6قم تا دورة اشکانیان را در بر میگیرد. این محوطة بسیار مهم بر روی رسوبات حاصل از کنشهای دو رودخانة دز و کارون، در کهنترین حوزه استقراری شناخته شده در پیش از تاریخ دشت خوزستان جای گرفته است.
نام چغامیش برای نخستینبار در توصیفات منتشر شده سِر هنری لایارد از ناحیه خوزستان آمده است. وی مینویسد: چغامیش نام تپه عظیمی است که به نظر میرسد سراسر از گِل ساخته شده است و هیچ نشانی از آجر، سنگ یا سفال در سطح آن دیده نمیشود. رابرت مکآدامز طی بررسیهای باستانشناختی خود در 1338ش / 1960م اطلاعات دقیقی از آثار سطحی چغامیش به دست آورده، و در نقشههای باستانشناختی خود، چغامیش را به مانند شوش به عنوان یکی از دو محوطة وسیع باستانی شمال دشت مرکزی خوزستان نشان داده است.
تا نیمه دوم سدة 20م هیچ گونه فعالیت باستانشناختی در این محوطه صورت نگرفت؛ سرانجام در 1339ش/ 1961م پیناس دلوگاز و هلین کنتور در پایان بررسیهای اولیه در محوطههای باستانی خاور نزدیک، چغامیش را که دارای آثارگستردة دوران «آغاز نگارش» (نیمه دوم هزاره4قم) بود، جایی مناسب برای پژوهش یافتند. هیأت دلوگاز در مواجهه با چغامیش پذیرفت که برخلاف شوش و حتی بسیاری از محوطههای بینالنهرین که انباشت آثار دورههای متأخر مشکلات بیشماری برای درک شهرهای آغاز نگارش به وجود آورده است، در چغامیش دسترسی به آثار سالم دوران آغاز نگارش به راحتی میسر است. افزون بر آن، وجود انبوهی از بقایای سفالهای منقوش دورههای پیش از تاریخی، هیأت را به این نتیجه رساند که کاوش در چغامیش میتواند از چند جنبه اطلاعات بینظیری را به دست دهد؛ از جمله: 1. درک ارتباطات بین دوران آغاز نگارش و دورههای پیش از آن؛ 2. به آزمون گذاشتن تسلسل نگارش گاهنگاری ارائه شده توسط باستانشناسان پیشین؛ 3. به عبارت دیگر مشخص نمودن اینکه چه دورهای در کجای محوطه مستقر بوده است.
گزارش فعالیتهای 5 فصل اول کاوشهای باستانشناختی در چغامیش سالها پس از درگذشت دلوگاز و کنتور با ویراستاری عباس علیزاده ـ آخرین شاگرد ایرانی کنتور ـ توسط موسسة شرقشناسی دانشگاه شیکاگو چاپ و منتشر شده است. متأسفانه دستبرد به ساختمان پایگاه هیأت کاوش چغامیش در روستای قلعه خلیل از توابع شهرستان دزفول، بسیاری از مدارک مطالعه نشده، نقشهها و دستنوشتههای مربوط به 6فصل نهایی کاوش در چغامیش را برای همیشه نابود ساخته است! با وجود این اخیراً جلد دوم « چغامیش» باز هم به کوشش عباس علیزاده چاپ و منتشر شده است.
کاوشهای باستانشناختی در چغامیش به سرپرستی مشترک دلوگاز و کنتور، و با حمایت مالی مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو و دانشگاه کالیفرنیا ـ لُسآنجلس طی 11 فصل از 1340 تا 1354ش/1961 تا 1975م ادامه یافت. در 1354 ش دلوگاز به هنگام کاوش در چغامیش بر اثر سکته قلبی درگذشت و کنتور به تنهایی سرپرستی کاوشها را تا 1365ش/1978م عهدهدار شد.
ریشهدارترین محوطه باستانی
محوطه چغامیش به وسعت 15 هکتار، شامل دوبخش است: پشتة بلند، در شمال محوطه، که تقریباً 27متر از سطح زمینهای اطراف بلندتر است، و تراس، با ارتفاع تقریبی 8 متر از زمینهای اطراف که بخش وسیعی از محوطه را در بخش جنوبی آن تشکیل میدهد.
مدارک به دست آمده از 11 فصل کاوش در این محوطه آشکار ساخته است که سوای یک یا دو مقطع کوتاه انقطاع فرهنگی، چغامیش یکی از ریشهدارترین محوطههای باستانی خاورنزدیک به شمار میآید، و به عنوان یک مکان ریشهدار در بطن تحولات کلیدی پیش از تاریخی در جنوب غربی ایران قرار داشته است؛ تحولاتی مانند ظهور تدریجی مکان مرکزی، شکلگیری روزافزون تخصصگرایی و شکوفایی تولید، تغییرات در اقتصاد معیشتی و برهم کنشها و هماوردیها در توسعه پیچیدگیهای اجتماعی.
در گاهنگاری پیشنهادی لوبرتون ـ که مورد قبول عموم باستانشناسان است ـ برای فرهنگهای پیش از تاریخی شناختهشده در دشت شوشان، پنج مرحله در نظر گرفته شده است؛ اما تا پیش از کاوشهای چغامیش، بنفاضلی (بنه فضلی)، تولایی و چغابنوت، از وجود دورههای کهنتر در دشت خوزستان، هیچ آگاهی در دست نبود؛ بنابر این کنتور بر پایة درک لوبرتون از توالی فرهنگهای پیش از تاریخی دشت شوشان، دورههای پیش از تاریخی را به ترتیب: شوشان عتیق، قدیم، میانه و جدید تقسیمبندی کرده است.
شوشان عتیق1:
کهنترین مرحلة استقراری شناخته شده در چغامیش، متعلق به شوشان عتیق1 است که مدارک آن از ترانشههای 25، «آبکند» 12 و 21 و درست بر روی خاک بکر به دست آمدهاند. در حال حاضر آثار متعلق به این مرحله تنها از دو محوطة چغامیش و بنفاضلی (در فاصلة سه کیلومتری شمال غربی چغامیش) به دست آمده است. مهمترین سفالهای شناخته شده از این مرحله، سفالهای مشهور به استاندارد صیقلی منقوش است. خشتهای بلند سیگاری شکل، معماری به شدت مضطرب که شامل تکههای خردشدة خشت و چینه میشدهاند و نیز شماری اجاق که در کف آنها قلوه سنگهای حرارت دیده انباشته شده بود، از دیگر شاخصههای شناخته شده این مرحلهاند.
شوشان عتیق2:
همانند مرحله پیش از آن در چغامیش بسیار کم شناخته شده است. خشتهای سیگاری ادامه یافته است، با این تفاوت که ملاط خاکستر بین آنها بهتر نمایان است. معماری به همان صورت مرحلة پیشین است؛ اما کاوشگران توانستند بخشی از ساختار یک واحد مسکونی را نیز مشخص کنند. در این مرحله خانهها دارای انبار ذخیره بودهاند. دیوار خشتی خانهها بر روی زیرساخت سنگی برپا میشده، و برای نخستین بار صفة خشتی ظاهر شده است. بر روی خشتهای دیوار پوشش گلی به دست آمده است. پیکرکهای گلی مشهوری از این مرحله شناخته شدهاند و کنتور آنها را «پیکرکهای مهره شطرنجی» نامیده است. عموماً آنها به شکل استوانهای هستند و تزییناتی نظیر نیشگونی و کنده بر روی آنها دیده میشود. مهمترین سفال این مرحله به سفال «خط قرمز» شهرت دارد.
شوشان عتیق3:
ترانشههای 37، 32 و گمانههای H، G. در این مرحله یک گونه جدید سفال به نام سفال نوع «خطوط نزدیک به هم» پدیدار شده است. جلو اتاقها و درگاهها سنگفرش شده است. در طی کاوشهای فصل هشتم و نهم چغامیش از جمله مدارکی که آشکار شده، یک ساختمان غیرمسکون متعلق به شوشان عتیق3 است. در شوشان عتیق مردگان در کف خانهها و در گودالهای ساده دفن میشدند. بیشتر گورها حاوی هدایای گوری بودهاند، بر روی استخوان مردگان آثار گل اُخرا دیده شده است. برخی از جمجمههای مردگان ـ احتمالا آنهایی که دارای مقام اجتماعی بالاتری بودهاند ـ به صورت مصنوعی شکل داده شدهاند که این سنت تا دوره شوشان میانه در دشت شوشان ادامه یافته است.
افزون بر جمجمههای تصنعی، پیکرکهای انسانی مشابهی از دوره قدیم چغامیش نیز به دست آمده است. سنت یادشده تنها منحصر به چغامیش نبوده است و میتوان به نمونههایی از این دست در محوطه چغامامی عراق نام برد. ساکنان چغامیش در دوره شوشان عتیق از انواع مختلف گیاهان اهلی شده (جو، گندم، جو دوسر و چاودار) و وحشی (علف قناری، بوریا) استفاده کردهاند. بز و گوسفند اهلی شده به همراه شکار حیواناتی مانند آهو، غزال و دیگر پستانداران کوچک و بزرگ حیوانات استفاده شده در این دوره بودند.
شوشان قدیم:
گسترة استقراری چغامیش در این دوره تقریباً دو برابر شده است. سراسر بقایای متعلق به دوره شوشان قدیم از بخش جنوبی و غربی محوطه به دست آمده است. کاوشها در بخش آبکند آثار مهمی چون ساختمانها، اجاقها و بقایای سفالین متعلق به این دوره را مشخص ساخته است. در این دوره یک روستای منسجم پیش از تاریخی تمام بخش جنوبی تراس را در بر گرفته است.
گرچه هیچ نمونهای از کوره سفالگری در بخشهای کاوش شده به دست نیامده است، ولی با وجود ظرایفی که در ساخت برخی از سفالها به چشم میآید، به نظر میرسد که سفالگری به یک حرفه تماموقت تبدیل شده باشد. از ابزارهای ظریف و به دقت ساخته شدة سنت دوره عتیق شوشان در این دوره نشانی مشاهده نمیشود، و در مقابل ابزارهای ساخت این دوره کیفیت نازلتری دارند؛ اما مهمترین تحول در صنعت ابزارسازی که از دوره شوشان عتیق آغاز شده و تا دوران آغاز نگارش ادامه یافته است، تولید و استفاده گستردهتر و متنوعتر از «خیش سنگی» است. گندم، جو 6شیاره، و نیز گاو، گوسفند، بز و صید ماهی و شکار مهمترین منبع رژیم غذایی ساکنان چغامیش را تشکیل میداد.
شوشان میانه:
جایگاه چغامیش در پیش از تاریخ جنوب غربی ایران در دوره شوشان میانه آشکار شده است. در این دوره جمعیت دشت شوشان به حداکثر میزان خود در پیش از تاریخ رسیده است. در طول این دوره بلند، گسترة استقراری چغامیش به حداکثر میزان خود (15هکتار) رسید. بقایای متعلق به این دوره از ترانشههای 1 و 2، 23، 22، 15، 18، 8، و ترانشههای گسترده در بخش شرقی محوطه چغامیش به دست آمده است. مردگان همانند دورههای پیش در کف خانههای مسکونی و فضاهای باز معماری به همراه هدایایی دفن میشدند. ساختمانهای دارای پی سنگی در این دوره نیز رایج بود. کف خانهها یا به صورت گِل کوبیده شده و یا با استفاده از حصیر پوشیده میشد. مهمترین ویژگی معماری در این دوره افزون بر وجود خانههای معمولی، ظاهر شدن بنای یادمانی است.
در مرحله اول از دورة شوشان میانه نزدیکترین همانندی سنت سفالگری میان فرهنگهای شوشان بزرگ و بینالنهرین وجود داشته است، و همانندی سنت سفالگری در مرحله دوم دوره شوشان میانه، خویشاوندی بیشتر با فرهنگهای زاگرس مرکزی و فارس را نشان میدهد. مهمترین غلات و حبوبات استفاده شده در دورة شوشان میانه، گندم، جو6شیاره، عدس و کتان بودند؛ از بز و گوسفند به وفور، و تا اندازهای نیز از گاو استفاده میشده، و کاملکنندة رژیم غذایی آنان شکار حیوانات و صید ماهی بوده است.
شوشان جدید:
تمامی مدارک موجود از دوره شوشان جدید چغامیش از بخش پشته بلند به دست آمده است. شواهد موجود نشان میدهد که این دوره از توالی فرهنگی چغامیش به خوبی کاوش نشده است؛ بنابر این در حال حاضر بسیاری از ویژگیهای این دوره چغامیش برای ما ناشناخته باقی مانده است. بقایای معماری به دست آمده از این دوره بسیار محدود و از هم گسیخته است. شماری کوره سفالگری با کفهای انباشته از خاکستر، ابزار سنگی، قطعات سفال و جوش کوره ـ از ترانشه23 ـ در بخش پشته بلند به دست آمده است. در فصل دهم کاوشهای چغامیش یک ساختمان چند اتاقة مستطیل شکل آشکار شد که بخشهایی از آن توسط یک چاله زباله دوره اشکانی به شدت مضطرب شده است.
گستردهترین آثار استقراری شناسایی شده در چغامیش متعلق به دوره آغاز نگارش است. به عقیده کاوشگران محوطه، در طی دوره آغاز نگارش چغامیش تبدیل به یک شهرک گسترده شده و تقریباً سراسر بخشهای مختلف محوطه چغامیش مسکون بوده است.
پراکندگی وسیع میخهای تزیینی سفالی در سطح محوطه، و نیز در لایههای متعلق به دوره آغاز نگارش، وجود بناهای عمومی (معابد) در چغامیش را به اثبات میرساند. برخی از میخهای تزیینی یافت شده هنوز آثاری از رنگهای سیاه و قرمز را بر روی خود دارند. کاوشگران چغامیش بر پایه وجود دیوارة سترگ خشتی درست در زیر دیوارهای ایلامی، احتمال وجود صفّهای برای معبد دوره آغاز نگارش در بخش پشته بلند را دور از ذهن ندانستهاند. سفالهای دوره آغاز نگارش چغامیش شش گونهاند: سفالهای خشن، استاندارد، سست، شکننده، خاکستری و قرمز که در شکلهای بسیار متنوع (بیش از 167 شکل) تهیه شدهاند. افزون بر این، بقایای شماری ظروف آیینی با نقشمایههای نمادین به دست آمده است.
افزون بر ظروف سفالین، ساکنان چغامیش در دوره آغاز نگارش برای ساخت ظروف سنگی از سنگ قیر، ماسه سنگ خاکستری ـ سبز، سنگ گچ سفید و در مواقعی سنگهای معمولی با رنگ روشن استفاده کردهاند. از دستساختههای دیگر سنگی دوره آغاز نگارش میتوان از تیغههای داس، تبرهای سنگی، کوبندهها و سنگسابها نام برد. ابزارهای فلزی برنزی نیز به اندازهها و وزنهای مختلف در دورة آغاز نگارش چغامیش تولید شدهاند؛ از آن دست میتوان به سنجاق سر، پلاکها، سنجاقها و ابزارهای بافندگی اشاره کرد. مهمترین ابزار گِلی از دوره آغاز نگارش داسهای سفالی است.
از دیگر دستساختههای گلی که به دو شکل پخته شده و خام یافته شدهاند، میتوان به سردوکها، اشیای دیسکی شکل، اشیای شمارشی در شکلهای مختلف، گلولههای فلاخن، صفحه مخصوص چرخ سفالگری، و اشیای گلی استفاده شده در کارگاههای سفالگری اشاره کرد. تنها پیکرکهای حیوانی به دست آمده نیز شامل گاو و گوسفند اهلی است.
مهر و اثر مهرهای فراوانی از این دوره به دست آمده است که بیانگر به کارگیری آنها در زمینههای مختلف است؛ از جمله برای مهر کردن درهای مکانهای مهم، و برخی بر روی دهانه ظروف برای کنترل محتویات آنها، تعداد بیشماری اثر مهرهای دردست صحنههای هنری خلق شده توسط هنرمندان و کاتبان چغامیش هستند؛ اثر مهرهایی که از موضوع نسبتاً واقعگرایانه با استفاده از عناصر مختلف انسانی و حیوانی برای ایجاد صحنهها استفاده کردهاند. مهمترین موضوعات اثر مهرهایی از این دست، صحنههای مربوط به جنگها و منازعات هستند. یک صحنه بینظیر در اثر مهرها، حاکمی را نشان میدهد که در یک قایق همراه با خدمتکاران و اسیران و حیوانات نشسته است. از دیگر صحنههای بینظیری که از چغامیش به دست آمده، صحنه متعلق به کنسرت موسیقی است. در بسیاری از اثرها مهرها، هنرمندان چغامیشی جزئیات ساختمان معابد دوره آغاز نگارش را نشان دادهاند.
برای مدتی میان دوره ایلامی قدیم (سوکالمخ) و هخامنشی در توالی استقراری چغامیش وقفه دیده میشود. آثار متعلق به دوره ایلامی قدیم از پشته بلند چغامیش به دست آمده است. در این بخش بقایای یک ساختمان عظیم خشتيِ چند وجهی به دست آمد؛ ضخامت دیوار آن بین 8 تا 11 متر و به طول بیش از 120متر تخمین زده شد. سفالهای ایلامی چغامیش به صورت سفال استاندارد نخودی ارائه شدهاند، با این ویژگی که بر اثر حرارت کوره سایههای رنگهای نارنجی یا زرد در یک رو، و قهوهای یا خاکستری در روی دیگر بدنه سفالها دیده میشود. سفالها در شکلهای محدودی نشان داده شدهاند که تقریباً سه دسته مهم آنها عبارتند از: ظروف دهانه باز متوسط، ظروف دهانه بسته که سبوهای شانهدار در میان آنها غالب است، و ظروف بزرگ ذخیره.
شکل سفالهای چغامیش به خوبی با آنهایی که گاش از شهر شاهی شوش گزارش داده است، قابل مقایسهاند. در پشته بلند چغامیش تعداد زیادی پیکرکهای مربوط به زنان و مهرههای استوانهای سنگی به دسته آمده است؛ این پیکرکها چند ویژگی مهم دارند، از جمله: چشمهای درشت کشیده، گردنبند و سربند که با ظرافت خاصی ساخته شدهاند.
یکی از یافتههای بیهمتای به دست آمده از بخش پشته بلند در فصل نهم کاوشهای چغامیش جامی ساخته شده از سنگ قیر، با دستهای به شکل یک بز است. در نیمه شرقی تراس ـ به ویژه در حوالی ترانشه13 ـ سفالهای مربوط به دوران هخامنشی یافت شده است؛ اما به سبب عمق کم آثار و خطر فرسایش در این بخش، بقایای معماری قابل ملاحظهای متعلق به این دوره به دست نیامده است. در ترانشه 5 الف شماری چالة زبالهدانی به شکلهای بیضی و دایره به دست آمد که محتویات درون آنها تماماً خاکستری سیاه و خاکستری رنگ است. این چالههای زبالهدانی ظاهراً متعلق به یک استقرار هخامنشی است که به درون بقایای دوره آغاز نگارش نفوذ کرده است.
آثار دوره هخامنشی
مهمترین بقایای معماری دوره هخامنشی بنای خشتی مدوری است که احتمالاً سیلو بوده است. یکی از گورهای کاوش شده سفالها و اشیای ریز تزیینی متعلق به دوره هخامنشی را نشان داده است. سفالهای هخامنشی چغامیش در انواع خشن و ظریف با طیف رنگ نخودی قهوهای فام یا خاکستری هستند. در ظروف معمولی و ظریف چغامیش از پوششهایی به رنگهای کرم، نارنجی و یا قرمز استفاده شده است. برخی از سفالهای ظریف چغامیش به خوبی صیقل یافتهاند.
کاسههای با بدنة زاویهدار بیشترین تعداد سفالهای هخامنشی چغامیش را به خود اختصاص دادهاند. مقایسههای انجام گرفته توسط کاوشگران چغامیش، روشن کرده که سفالهای هخامنشی چغامیش تقریباً معرف بیشتر دورههای سفال عصر آهن بوده است. ظروف غیرسفالی نیز از دوره هخامنشی چغامیش به دست آمده است؛ از آن دست میتوان به کاسة ساخته شده از سنگ قیر و ظروف فلزی یافته شده اشاره کرد.
از آثار دیگر کشف شده دوره هخامنشی چغامیش میتوان به زیورآلات زرین اشاره کرد که عمدتاً از گورها به دست آمدهاند. از یافتههای با ارزش دیگر این دوره گلنوشتههایی است که بر روی آنها خط میخی ایلامی حک شده است. مهرهای استوانهای، سر پیکانها برنزی و پیکرکهای حیوانی از دیگر یافتههای دوره هخامنشی چغامیش است.
کاوشهای اولیه در پشتة بلند چغامیش موارد بیشماری از سفالینههای شاخص دوران اشکانی به دست داده است و کاوشهای بعدی مشخص نموده که این سفالینهها متعلق به گور ـ خمرههای اشکانی است؛ گورخمرههایی که در بخش معتنابهی از آثار دوره آغاز نگارش نفوذ کرده، و لایههای آن را مضطرب ساخته بودند. افزون بر تدفینهای اشکانی، در بخشهایی از تراس نشانههایی از استقرار در دوره اشکانی نیز به دست آمده است. در یک گمانه به طور مشخص شواهدی از معماری خانگی متعلق به دوره اشکانی به دست آمده است.
سفالهای اشکانی چغامیش غالباً نخودی رنگ با طیفی از رنگهای سبزفام و نارنجی فام هستند. ماده چسبانندة به کار رفته در آنها شن دانه درشت و ریز است. غالب ظروف ساده، و شمار اندکی از آنها دارای پوشش و لعاب هستند. دو نوع سفال غالب اشکانی در چغامیش یافت شده است: 1. سفالهایی با بافت متراکم که با رنگ نخودی و نخودی سبز و به شکل کاسههای ساده بسیار نازک ظاهر شدهاند؛ 2. گونهای سفال که در ساخت آن از مادة چسبانندهای استفاده شده است و دارای دانهبندی درشت با بلورهای سفید است. به رغم این خاصیت، بافت سفال متراکم، و رنگ خمیرة آن خاکستری سیاه یا قهوهای است، اما در سطح بدنه به نظر میرسد که نارنجی باشد. بخش بیرونی ظرف پرداخت ناهمواری دارد و بخشهایی از آن به وسیله دست صیقل خورده است. این نوع سفالینه تنها به شکل ظروف کروی دهانه گرد با دستة کوچک حلقهای در بخش دهانه مشاهده شده است. این نوع سفال را سفال نوع آشپزخانهای دانستهاند.
با توجه به همانندیهای سفالهای به دست آمده از چغامیش و آنهایی که از لایة دوم کاخ اردشیر دوم در محل شائور در شوش به دست آمده است، کاوشگران نتیجه گرفتهاند که آثار اشکانی به دست آمده از چغامیش میتواند همزمان با اشکانی متأخر تا دوره ساسانی باشد.
ظاهراً در دورههای متأخر ـ ساسانی و اسلامی ـ هیچ نشانی از استقرار در محوطة چغامیش دیده نمیشود؛ اما به فاصله 300 متری غرب آن پشتهای قرار دارد که در آن سفالهای دورههای متأخر دیده میشود. از دیگر آثار متأخری که کاوشگران چغامیش گزارش کردهاند، شماری گور مضطرب است که در بخش تراس به دست آمده است. نحوة قرارگیری اسکلتها، وجود بقایای خشتهایی که احتمالاً برای ایجاد اتاقک تدفین به کار گرفته شده بوده، و نبود اشیای تدفینی، کاوشگران را به این نتیجه رسانده است که مردمان دوره اوایل اسلامی بخش پست چغامیش را محل مناسبی برای دفن مردگانشان اختیار کردهاند.
* دایرةالمعارف بزرگ اسلامی (با حذف مآخذ)