جهان ایرانی
پیوندهای دیرینۀ ایـران و ارمنستان
- جهان ايراني
- نمایش از جمعه, 28 مرداد 1390 17:27
- بازدید: 6255
برگرفته از فر ایران
لئون میناسیان
طبق شجرهنامه ملل، قوم ارمن از شاخهی هند و اروپایی است که در قرن پانزدهم پیش از میلاد مسیح از راه بغازهای بسفر و داردانل گذشته و پا به آسیا صغیر نهاده است و کم کم به جلو آمده و در حواشی وان و اطراف کوه آرارات (Ararat) مسکن گزیده است و با قومهای دیر محلی مثل اورارتو و هایاسا (Haiasa) مخلوط شده و قومهای (Hay) یا ارمن (Arman) را تشکیل دادهاند یکی از اولین کشورهایی که ارامنه در همسایگی خود داشتند و با آنها پیوند دوستی برگزیدند کشور ایـران و ملت ایرانی بود. این دوستی دو ملت پیوندهای بسیار قدیم دارد. اولین کسی که درباره آن سخن گفته کسنوفون (Ksenofon) مورخ یونانی میباشد که در کتاب خود موسوم به کوراپاتیا (Kurapatia) از دوستی تیکران (Tikran) و کورش بزرگ سخن به میان آورده و حاصل این دوستی بود که کورش کبیر توانست از تحت تسلط مادها بیرون آمده کشور مستقلی تشکیل دهد.
این اتفاقات شش قرن از میلاد مسیح به وقوع پیوسته است و در اولین کتبیهیی که قوم ارمن در آن یاد شده است کتبیه کوه بیستون نزدیک کرمانشاه میباشد که به دستور داریوش کبیر بر سینه کوه کنده شده است.
بسیار دشوار و غیرممکن است که بتوان با چند صفحه دوستی دو ملت همسایه را که هزاران سال با هم معاشرت داشته و در آیینپرستی نیز از یک ریشه سرچشمه گرفتهاند به میان آورد ولی با اینحال ما کوشش خواهیم کرد که در چند نکته زیر پیوندهای دو ملت مزبور را بیان نماییم که عبارتاند از:
1. پیوندهای دو نژاد همریشه از شاخه هندو اروپایی.
2. کیش و مذهب.
3. زبان و ادبیات.
4. معامله و تجارت.
5. ایـران در ادبیات ارمنی.
6. شخصیتهای برجسته در خدمت ایـران.
7. دوستی دو ملت در حال حاضر.
1ـ پیوندهای دو نژاد همریشه از شاخه هندو اروپایی
به طوری که از طرف محققین و پژوهشگران ثابت شده است ارامنه و ایرانیان از یک درخت اصلی که به نام هند و اروپایی مشهور است سرچشمه گرفتهاند که یکی از شاخههای آن درخت آریاییها یا ایرانیان و با شاخهی دیگر ارامنه میباشند و این دو ملت بیش از شاخههای دیگر شجرهنامه با هم رابطهی زبانی و دیدنی و اخلاقی دارند.
2ـ کیش و مذهب
ارامنه نیز مثل ایرانیان قبل از مسیح آیین بتپرستی و نیم زرتشتی داشتهاند و چون از لحاظ خداپرستی و اخلاق چندان تفاوتی با ایرانیان نداشتهاند لذا در زمانی که ایرانیان در ارمنستان حکومت میکردند یکی از شاهزادگان خود را برای پادشاهی به آنجا میفرستادند و او در حین حکومت زبان ارمنی نیز میآموخت و مثل یک پادشاه ارمنی آن سرزمین کوچک را اداره میکرد، ارامنه هم با جان و دل او را دوست میداشتند و تقریباً با کمک او استقلال داخلی خود را حفظ مینمودند.
گواه این ادعاها پادشاهان سلسله اشکانیاناند و اولین پادشاه تیرداد یا ترداد (Terdad) نام داشت که از اوائل قرن اول میلادی شروع شده و نزدیک به دویست سال ادامه داشته است. همچنین در زمان حکومت ساسانیان بااینکه پادشاهان ارمنستان از نژاد ایرانی بودند ولی با دل و جان برای ارمنستان میکوشیدند،از این جهت است که آنها در تـاریخ ارمنستان نیز مانند یک ارمنی یاد شدهاند.
بعضی از خدایان دو ملت دارای یک اسم بودند مثل اهورامازدا که در ارمنی’ ارامازد‘ (Aramazd) خوانده میشود که خدای مهر و محبت و همهی خوبیها بود.
خدای ناهید یا آناهیتا که به ارمنی اناهید (Anahit) گفته میشود و اسم خاص زنان میباشد او خدای مادر اشرفزاد بود: همچنین از خدایان دیگر ارامنه قدیم تیر یا دیر (Tir) و مهر یا هور (میترا) بودند که ارامنه آنها را از ایرانیان گرفته بودند.
3ـ زبان و ادبیات
از لحاظ زبان و ادبیات نیز پیوندهای دو ملت بیش از شاخههای دیگر شجرهنامهی ملل میباشد چنان که یکی از دانشمندان و زبانشناسان مشهور ارمنی به نام هراچیا اجاریان (Hratchia Adjarian) که اولین بار در دنیا کتاب دستور زبانی با تطبیق 562 زبان در ده جلد نوشته است میگوید در زبان ارمنی یازده هـزار ریشهی لغت وجود دارد که یک هـزار و چهار صدتای آن از زبان فارسی قدیم یعنی پهلوی و ساسانی گرفته شده است. بعضی از این واژهها فعلاً حتی در زبان فارسی هم استعمال نمیشوند. مثل پارتیز (Partez) (باغچه) و پارتزبان (Partezban) (باغچهبان) از آن لغتها هستند گاهنامک (Gahnamak) (گاه نامه). نامک به زبان ارمنی همان نامه میباشد کفش به ارمنی میشود کوشیک (Koshik) و کفش دوز گوشکاکار (Koshkakar) تراشیدن میشود تاشیل (Tashyl) سفید ـ اسپیتاک (Espitak) یا سپیداک (Siptak) سیاه ـ سیو (Syv) کبود ـ کابوت (Kapout) اسپارز (Asparez) یک میدان اسب.
4ـ معامله و تجارت
در زمینهی تجارت هم رامه از قدیمالایام با ایرانیان همیشه رابطهی نزدیکی داشتهاند و بهترین نمونه آن از طرف شاهعباس کبیر آوردن ارامنه به ایـران و رونق دادن تجارت و پیشه توسط آنان میباشد. از آن روزها سندهای ذیقیمت و فرامین زیادی از پادشاهان باقی مانده است. در حال حاضر نیز از ارمنستان بیش از بیست نوع کالا و ماشین آلات به ایـران صادر میشود که نمونههایی از آنها در دومین نمایشگاه آسیایی که در سال 1969 میلادی در تهران برگزار شد در غرفهها به خصوص به نمایش گذاشته شده بودند.
5ـ ایـران در ادبیات ارمنی
قبل از اختراع الفبای ارمنی که توسط مسروب ماشتوتس (Mesrop Mashtots) در اوائل قرن پنجم میلادی انجام گرفته است، ارامنه از خط پهلوی و یونانی و آشوری استفاده میکردند.
در ادبیات ارامنه به خصوص در تـاریخ قدیم یعنی از قرن پنجم میلادی دربارۀ ایـران و ایرانیان مطالبی نوشته شده است چنانکه قبل از حماسهسرای مشهور ایـران فردوسی یکی از مورخین ارمنی به نام موشس خورنانسی (Moyses Khorenadsi) دربارهی ایـران نوشته است. در اواسط قرن نوزدهم مسروب تاقبادیان (Mesrop Taghiadian) تـاریخ یاران را به زبان قدیم ارمنی یعنی ‘ گرابار’ نوشته و چاپ نموده است.
اگر لازم باشد فهرستی از همهی آن نویسندگان تهیه شود شاید صدها صفحه در برگیرد و مسلم است که برای محققین و پژوهشگران فارسی زبان تا چه اندازه پرارزش و مفید خواهد بود.
در ماتناداران (Matenadaran) یعنی کتابخانه کتب خطی شهر ایروان سندهای پرارزشی در این باره وجود دارد که قسمتی از آن به عنوان ‘ فرامین فارسی ماتناداران’ در دو جلد به کوشش پرفسور هاکوپ پاپازیان در سالهای 1956 و 1959 از قرن 15 الی 1650 میلادی به چاپ رسیده است. در حال حاضر نیز در ارمنستان کتابها و مقالاتی دربارهی تایخ و ادبیات و تجارت و غیره ایـران به چاپ میرسد که از آن جمله یکی کتاب ‘ کشورها و ملتهای خاور نزدیک و میانه’ میباشد که جلد هشتم آن جمعاً اختصاص به ایـران داده شده و در 400 صفحه در تـاریخ 1975 در ایروان به چاپ رسیده است.
6ـ شخصیتهای برجستهی ارمنی در خدمت ایـران
از دوران بسیار قدیم یعنی قبل از مسیحیت و اسلام ارامنه در ارتش ایـران مشغول خدمت بودهاند. یکی از آنان به نام اراخا (Arakha) در زمان داریوش کبیر میباشد. از آن زمان به بعد تا به امروز صدها نام ارمنی توان یاد کرد که با دلگرمی تمام و با صداقت کامل در این مشغول خدمت بوده و هستند. یکی از آنها به اسم اللهوردیخان رییس قشون شـاه عباس کبیر بوده است. همچنین ماردیروسخان امیر تومان و یا یپرم خان داودیان و از شخصیتهای دیگر مثل میرزا ملکم خان و هوانس خان مسیحیان و غیره و غیره.
در زمان نادر شـاه افشار پیشوای مذهبی کل ارامنه که در اچمیادزین میزیست و کاتوسیکوس ارامه بود به نام ابراهام کرتاتسی (Abraham Kretatsi) که در نزد شـاه چنان محبوبیتی پیدا نموده بود که در دشت مغان موقع تاجگزاری نادر شمشیر مرصع شـاه را با دست خود به کمر نادر شـاه بست هم اکنون نیز صدها ارمنی در رشتههای مختلف هنری ادبی و غیره با صداقت و وطنپرستی کامل مشغول خدمت در راه پیشرفت و ترقی ایـران میکوشند.
دربارهی عدهیی از این خدمتگزاران در سال 1890 میلادی در شهرروستو (Rostov) توسط گالوست شرمازانیان (Galoust Shermazanian) کتابی به عنوان ‘ ارمنهی مشهور در ایران’ که به ارمنی میشود ‘ارولی هایکازونک ی پارسس ’ (Ye Rarses Yekevely Haigazounk) به چاپ رسیده است.
(هشتمین کنگرهی تحقیقات ایرانی ـ کرمان ـ1358 ـ دفتر دوم)