جهان ایرانی
داغستان؛ مرزبان شمالی ایرانزمین
- جهان ايراني
- نمایش از شنبه, 26 شهریور 1390 06:54
- بازدید: 13608
برگرفته از فصلنامهٔ فروزش شماره دوم بهار 1388، رویه 66 تا 71
داغستان؛ مرزبان شمالی ایرانزمین
گزارشی از مطالعات میدانی در قفقاز شمالی (2007 ـ 2008 میلادی)
دروازهٔ شهر دربند
حامد کاظمزاده
کارشناس ارشد مطالعات قفقاز بنیاد مطالعات قفقاز دانشگاه تهران
قفقاز نام رشته کوهی است، از رشتهکوههای شمالی ایرانزمین که منطقهی کنار آن را به همین جهت «قفقاز»1 مینامند. منطقهی قفقاز از مصب رود ولگا در دریای مازندران و مصب رود دُن در دریای آزوف در شمال آغاز شده و تا رود کورا و ارس در جنوب ادامه دارد. این در حالی است که منطقهی قفقاز توسط رشتهکوه قفقاز به دو بخش مجزایِ قفقاز شمالی و قفقاز جنوبی تقسیم میشود. قفقاز جنوبی که در ادبیات روسی به ماورای قفقاز شهره است، امروزه از سه کشور مستقل جمهوری آذربایجان (منطقه تاریخی آران و شروان)، گرجستان و ارمنستان و همچنین جمهوری قراباغ کوهستانی، نخجوان، آجاریا (آجارستان)، آبخازیا (آبخازستان) و اوستیای/آسی (ایرستون) جنوبی تشکیل شده است.
قفقاز شمالی با واقع شدن در شمال جبال بزرگ قفقاز و جنوب روسیه از دیرباز با ایرانزمین و جهان اسلام همانند قفقاز جنوبی در ارتباط بوده است. این خطه را که در منابع ایرانی با عنوان ماورای قفقاز2 میشناسیم، از هفت جمهوری و دو ولایت تشکیل شده که از شرق عبارتند از جمهوریهای داغستان3، چچن4 (چچنستان)، اینگوش5 (اینگوشستان)، اوستیای/آسی شمالی6 (ایرستون شمالی)، کاباردینو/ بالکاریا7 (قبارطه ـ بلغار)، کاراچای/ چرکسیا8 (قرهچای ـ چرکسستان) و آدیغیا9 (آدیغه) و همچنین ولایتهای (سرزمینهای) کراسنودار10 و استاوروپل11. وجود نفت و گاز، محسوب شدن در راهرو (کریدور) شمال به جنوب، داشتن بنادر مناسب و قرار گرفتن در کنار دو دریای سیاه و مازندران از سایر خصوصیات ژئوپلتیکی منطقه است.
تنوّع فرهنگی و اجتماعی، در کنار شاخصههای دینی با دارا بودن گوناگونیِ مذهبی از اسلام حنفی، شافعی و شیعی، یهودیت، مسحیت اُرتدوکس شرقی، گریگوری و کاتولیک، بودیسم، ادیان یکتاپرستی باستانی مانند یزیدی12 و ادیان یا باورهای خرافی یا به تعبیر بیگانگان بتپرستی و شرک، پیچیدگیهای سیاسی و اجتماعی منطقه را نشان میدهد. شناخت در زمینهی این اقوام و مذاهب که با ایرانزمین در ارتباط بودهاند، بخشی از مطالعات ایرانشناسی محسوب میگردد که تاکنون شاید و باید بدان پرداخته نشده است.
قفقاز چهارراه مهم جغرافیایی است که سرزمینهای شمالی یعنی روسیه را به جنوب، آسیا و اروپا را به آسیای مرکزی در شرق متصل میسازد و در اصل، حلقهی واصل میان قارهی اروپا و آسیاست. در کنار این موقعیت جغرافیایی، پل ارتباطی میان شمال ـ جنوب و شرق ـ غرب محسوب میگردد و از دوران باستان و جادهی ابریشم و جادهی چای، قفقاز، مسیر اصلی و نزدیک این تردد بوده است. از جمله ویژگیهای قفقاز در تاریخ، وابستگی آن به یکی قدرتهای منطقهای یا جهانی بوده است. شاید دلیل این امر نیز تلاقی تمدنهای بزرگ در قفقاز باشد، بهطوری که زمانی ایران و روم، دو تمدّن شکوفای باستان، زمانی دیگر اسلام، و در دوران متأخر ایران صفوی، عثمانی و روسیهی تزاری در قفقاز به یکدیگر پیوند میخوردند و به طوری که از نظر هانتیگتون، قفقاز در لبهی برخورد تمدنها قرار دارد13.
تشکیل سه کشور مستقل در قفقاز جنوبی پس از فروپاشی شوروی، نتوانست این کشورها را از وابستگی تاریخی به یک قدرتِ دیگر رهایی دهد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که به پایان یافتن جنگ سرد منجر شد، در منطقهی قفقاز، خلأ قدرت آشکارا احساس میشد. خلأ قدرت و آمادگی تاریخی دولتهای تازه به استقلال رسیده برای وابستگی همهجانبه به یک قدرت خارجی از یک سو و اهمیت استراتژیک این منطقه از سوی دیگر، این منطقه را به محلی برای رقابت قدرتهای منطقهای و جهانی تبدیل ساخت. در این میان دولت آمریکا که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را پایان جهان دو قطبی و شروع سیادت خود بر جهان میپنداشت، برنامهی دراز مدتی را برای حضور در قفقاز طراحی نمود و برای خود در این منطقه منافع ملی تعریف کرد؛ از سوی دیگر، دولتمردان روسیه از همان اوایل استقلال جمهوریهای قفقاز جنوبی به این مناطق به دیدهی حیات خلوت خود مینگریستند و برای همین، نمیتوانستند شاهد فراگیر شدن حضور رقیبان منطقهای و فرامنطقهای خود در این کشورها باشند؛ موضوعی که بهرغم میل روسیه رخ داده و امروزه این منطقه به یکی از حساسترین نقاط تقابل روسیه با آمریکا و ناتو تبدیل شده است.
از دیگر ویژگیهای قفقاز که باید به آن اشاره شود، نوع ساختار و مرزبندی قومی در منطقه قفقاز است که بنا بر آن، مردم منطقه درگیر مناقشههای گوناگون با منشأ قومی و مذهبی هستند. همهی این اختلافات ریشهی تاریخی دارند و محصول و میراث دولت روسیه تزاری و جانشین آن، دولت کمونیستی شوروی است که تقریباً در تمامی جمهوریها پایهگذار اختلافهای مرزی شدهاند؛ در قفقاز جنوبی مناقشههای قراباغ میان ارمنیان و آذربایجانیها، اوستیای جنوبی، آبخازیا، آجاریا، ارمنیان گرجستان، لزگیان، تاتها و تالشان جمهوری آذربایجان، تاکنون بارها به جنگ و خونریزی و تمایلات جداییطلبانه انجامیده است؛ در قفقاز شمالی جنگ چچن و درگیری نظامی اینگوش و اوستیای شمالی مهمترین مناقشات منطقه بوده است. این نکته را نباید فراموش کرد که قفقاز یکی از شمالیترین مرزهای جهان اسلام است و در آن، اسلام با جهان مسیحیت برخورد میکند. با این وجود، مردمان این منطقه، شاید بهخاطر فرهنگ مدارای ایرانی، سالیان سال از یکدیگر تأثیر پذیرفته و در کنار یکدیگر به راحتی زندگی کرده بودند ولی در دوران اخیر و پس از سلطهی تزار و کمونیسم در منطقه، این همزیستی جای خود را به درگیریهای مذهبی و قومی داده است. نکتهی پایانی که در مورد قفقاز میتوان ذکر کرد، همانا قفقاز در محدودهی ایران فرهنگی و جهان ایرانی قرار دارد و پیشینهی تاریخی و فرهنگی تمامی ملل و اقوام این خطه، با ایرانزمین مشترک است.
داغستان
کشور 72 ملت (آوار، دارگین، لزگین، لاک، آذری، کمیک، تات، ایرانی از مهمترین مردمان داغستان هستند) با پایتختیِ شهر ماخاچکالا (محمدقلعه)، شهری تجاری و شلوغ و تقریباً از سایر شهرهای قفقاز آلودهتر. مراکز حکومتی بیشتر در اختیار دارگینهاست. آوارها، آذریها و لاکها از سایر ملل داغستان نرمتر و مهماننوازترند14. آثار مسجد خامنه (ایرانیان) و قبرستان قدیمی شهر از یادمانهای وجود ایرانیان در 200 سال اخیر است. داغستان در سال 2005 میلادی دارای 2621000 نفر جمعیت بوده است.
داغستان هرگز سرزمینی با ویژگیهای همگونِ نژادی، جغرافیایی و مذهبی نبوده است. تنوع ملیتها در داغستان یکی از مشخصههای مهم نه تنها در روسیه، بلکه در کل دنیا است. اسلام در داغستان برخلاف دیگر جمهوریهای مسلمان شمال قفقاز هرگز در یک شکل واحد نبوده است. از جمله فرقههایی که در فرهنگ مذهبی داغستان رواج دارد، میتوان به صوفیگری و مکتبهای شافعی و سلفی اشاره کرد. در سال 1990م. در داغستان حدود 27 مسجد موجود بوده که هماکنون با ساختوساز فراوان در این حیطه در حدود 2000 مسجد یا نماز خانه وجود دارد.
صوفیگری و توجه به تعالیم عرفانی ـ اخلاقی در اسلام که مسلمانان را به تواضع و رهایی از تعلقات دنیایی فرا میخواند، در داغستان از موقعیت بسیار نیرومندی برخوردار است. از صوفیگری تعاریف و تفاسیر زیادی شده، به همین دلیل در چارچوب برخی از این تفاسیر، ایدئولوژی حرکتهای شورشی و مبارزههای ضد استعماری شکلی موجّه به خود گرفته است.
صوفیگری در داغستان با سه طریقت نقشبندیه، شازیلی و قادری تعریف شده است. آوارها، دارگینها، کومیکها، لزگینها، لاکها و تباسرانها از طریقت نقشبندیه بر اساس ملیت خود، پیروی میکنند. طریقت شازلی نیز بیشتر میان آوارها، و به مراتب کمتر در میان کومیکها و دارگینها گسترش یافته است. در حال حاضر در داغستان 16 شیخ فعّالیت میکنند، که چهار تن به طریقت شازلی، 11 تن به طریقت نقشبندیه، و یک تن به طریقت قادری تعلق دارد. آمار دقیقی از ترکیب این گروهها، تعداد پیروان، ساختار و رهبران آنها در دست نیست. طریقتهای صوفیه در قرن دهم میلادی در شمال قفقاز ظهور کردند و از قرن 19 نفوذ فوقالعادهای یافتند. همین شیوخ صوفی بودند که 15 سال پیش با مبلغان بهایی عرب مخالفت کردند و خواستار منع قانونی تعلیمات آنها شدند. فقیهان شافعی در جامعهی دارگینها از موقعیت قدرتمندی برخوردارند.
از نظر زبانی داغستان، منطقهای بینظیر در دنیاست که در آن، سه گروه زبانی یعنی قفقازی، آلتایی و هندواروپایی موجود است. زبان معیار و وحدتدهنده به اقوام داغستان زبان روسی است که در تلویزیون و روزنامه و ادارات از آن استفاده میشود. شایان ذکر است که هر کدام از این قومیتها معمولاً چند روزنامه به زبان بومی و حتا برنامهی تلویزیونی به زبان خویش را دارا هستند. الفبای تمامی این زبانها که در حدود 50 زبان است، به سیریلیک است.
در مورد شیعیان و پیروان اهل بیت (ع) در داغستان باید به شهر دربند یعنی تنها شهر شیعه در روسیه اشاره نمود که اکثر مردم آن نیز مقلّد آیتالله فاضل لنکرانی (ره) و آیتالله خامنهای (ره) هستند که کتابهای ایشان به زبان روسی در اختیار جوانان و مقلدان قرار دارد. نباید از احترام و علاقهی صوفیان داغستان به اهل بیت (ع) و نفوذ احادیث و دعاهای شیعه در میانشان بهراحتی بگذریم و از نیروی عظیم معنوی آن غافل شویم.
در مورد شهر دربند باید گفت که این شهر ایرانی، در دورهی اسلامی، با نامهای «الباب» و «الابواب»؛ «باب»؛ «باب الابواب»؛ «دربند خزران»؛ «دربند شیروان»؛ «دربند خزر» و «دربند خزران»؛ و «باب الحدید» در منابع ضبط شده است و همچنین ظاهراً «دمورقاپی» نام ترکی ـ مغولی آن است که حمداللّه مستوفی از آن یاد کرده است.
در مورد تاریخ این شهر در دوران باستان اطلاعات محدودی وجود دارد ولی مهمترین نکتهی آن احداث این شهر به صورت دروازه در عصر ساسانی است که بیشتر تاریخنویسان به آن اعتقاد دارند. در دوران اسلامی در سال 22 هجری قمری، سپاهیان اسلام حملهی خود را به دربند آغاز کردند. در این سال خلیفهی دوم، سراقهی بن عمرو (ذوالنّور) را به باب روانه کرد. به نوشتهی طبری، در آن زمان باب را مرزبان ایرانی به نام شهربُراز اداره میکرد که با عبدالرحمان مکاتبه کرد و امان خواست. در سالهای پرتلاطم صدر اسلام و خلفای بنیامیه، دربند بارها سر به شوروش نهاد تا آن که در سال 114 هـ.ق، مسلمهی بن عبدالملک بابُالابواب را به پادگان جنگی تبدیل کرد. مهمترین هدف از این کار، مسلمان کردن و عرب نمودن این مناطق بود که با مهاجرت قبایل عرب به دربند و حوالی آن صورت پذیرفت.
مشکل اساسی مسلمانان در این سالها حملات پیدرپی خزرها به این منطقه بود که باعث شد این شهر بارها بین طرفین دست به دست گردد. در قرن چهارم، ابنحوقل، وضع باب را اینگونه شرح داده است: «باب شهری است بر کرانهی دریای خزر و در میانهی آن لنگرگاهی برای کشتیهاست. در این لنگرگاه، بندی است که در میان دو کوه مشرف به آب ساختهاند و در دهانهی این بند برای ورود و خروج کشتیها زنجیری با قفل آویختهاند مانند بندرگاه صور در شام...، کلید زنجیر در دست کسی است که بر دریا نظارت دارد، و ورود و خروج کشتیها به فرمان اوست. بند را از سنگ وسرب ساختهاند. شهر، حصاری محکم از سنگ و آجر و گل دارد. زراعت شهر از اردبیل بیشتر و میوهی آن کمتر است. پارچهی کتانی از آنجا به دست میآید. زعفران بسیار دارد و از دیگر بلاد کفر بردهی فراوان به آنجا میآورند».
معمولاً در تمامی دوران تاریخ این شهر مرزی در حال درگیری با اقوام مهاجم بوده است. در دورهی صفویه به بعد این شهر با وجود جمعیت آرانی، تاتی و شروانی به تشیّع روی آورد و به مرور زمان، شمالیترین شهر شیعه در قلمرو ایرانزمین گردید که هماکنون نیز عناصر شیعی در شهر به وفور یافت میشوند15.
شیعیان داغستان
همانطور که ذکر شد، نزدیکی تصوّف به مذهب تشیع باعث نزدیکی مذاهب گوناگون اسلام در قفقاز شمالی به خصوص داغستان گردیده است، بهطوری که آنچنان نمیتوان بین شافعیان آن دیار با شیعیان تفاوت قائل شد. به هر حال شیعیان جمهوری داغستان بیشتر در شهر «دربند» و روستاى «مسکینجا» حضور دارند که کاملاً پایبند شرعیت هستند. از نظر قومى، شیعیان روسیه غالباً آذرى و بعضاً لزگى هستند. تا زمان حکومت شوروى، شیعیان مراسم عاشورا را با مشکلاتى در خانههاى خود برگزار مىکردند ولى بعد از فروپاشى شوروى این مراسم آزادانهتر برگزار مىشود.
در حال حاضر، حوزههاى فعال روسیه مختص به اهل تسنن است و فعالیت وهابیون، گستردهتر از دیگر جنبشهاست. شیعیان به علت پراکندگى و نبود تشکیلات واحد و منسجم، فاقد حوزههاى علمیه هستند. علماى شیعه به طور غیرعلنى در منازل خود و در صورت امکان در مساجد، افراد را در سطح بسیار پایین به عنوان قرآنخوان مجالس ترحیم، تربیت مىکنند و جوانان علاقهمند به تحصیل علوم دینى، مجبورند به کشورهاى اطراف از جمله ایران روى آورند. تا حال حدود 1000 نفر اعم از شیعه و سنى از کل مناطق روسیه و قفقاز شمالی در مراکز دینی ایران پروندهی پذیرش داشتهاند که به دلایل عدیده اکثر این تشنهگان معارف، از تحصیل انصراف دادهاند و به مناطق خود بازگشتهاند.
مساجد شیعی و ایرانی
مساجد ایرانی بیشتر در دویست سال گذشته ساخته شدهاند که فهرستی از آنها را میآورم.
1. مسجد جامع دربند: این مسجد جزو قدیمیترین مساجد جهان اسلام است که در داخل قلعهی دربند وجود دارد و در برنامه اسلامی با شکوه خاصی برگزار میشود.
2. مسجد خامنهی شهر ماخاچکالا: قدیمیترین مسجد شهر است که دو برادر تاجر ایرانی از خامنه در حدود دویست سال پیش این مسجد را ساختهاند. متأسفانه وضعیت مسجد مطلوب نیست و در صورت داشت منابع مالی میتوان این مسجد را بازسازی نمود و بسیار از اتاقهای مسجد را که زمانی مدرسه اسلامی بوده از نو ساخت.
3. مسجد ایرانیهای دربند: این مسجد 200 ساله توسط مهاجران ایرانی ساخته شده است و آنچنان نمای مسجد ندارد و بیشتر به حسینیه شباهت دارد.
4. مسجد امام علی (ع): این مسجد نوساز است و مردم داغستان برای شیعیان خاسایورت ساختهاند.
5. مسجد کیزلر: این مسجد نیز برای دوران معاصر داغستان است.
موارد عینی از میراث ایرانی در داغستان
1. شهر دربند در داغستان: دربند یکی از قدیمی ترین شهرهای قفقاز و ایران زمین است که هماکنون در روسیه واقع شده است و در اصل مرزبانی شمالی ایرانزمین از دوران باستان بوده است. آثار ایرانی در دربند عبارتند از:
مسجد جامع یا مسجد شیعی دربند از بزرگترین و زیباترین مساجد قفقاز محسوب میگردد که به روایت برخی اسناد از اولین مساجد جهان اسلام خارج از حجاز است. این مسجد به احتمال قوی بر روی آتشکدهی دوران ساسانی بنا گشته است. در مورد مسجد و برنامههای آن میتوان به برگزاری مراسمات مذهبی تشیع اشاره نمود که با شکوه خاصی برگزار میگردد که تاکنون از این مراسمات فیلمی تهیه و تولید نشده است. متولیان این مسجد در برگزاری کلاس برای دانشآموزان و کلاسهای قرآن و مفاتیح برای بانوان بسیار کوشا هستند. همچنین یکی از موارد تدریس در مسجد در مورد تاریخ جمهوری اسلامی ایران و شیعیان ایرانی است.
قلعهی دربند یا نارینقلعه اثر بدیع معماری در جهان که یکی از آثار جهانی یونسکو محسوب میگردد در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی برای جلوگیری از ورود اقوام بربر به ایران ساخته شد. همانندی این اثر را میتوان در شهر گور فارس و تخت سلیمان تکاب مشاهده نمود. این قلعه هماکنون با گذشت دوهزار سال همچنان استوار و زیبا، نگین منطقهی قفقاز محسوب میشود. در مورد این قلعه تاریخنویسان اسلامی در کتابهای خویش بسیار نوشتهاند و آنرا یکی از عجایب جهان معرفی کردهاند.
دروازههای و دیوارهای قلعه که بهدور کامل شهر قدیم دربند کشیده شده است.
مسجد مناره، از قدیمیترین مساجد قفقاز که در بافت قدیم شهر دربند واقع است.
مسجد کلیسا که در یکی از محلههای دربند قدیم وجود دارد.
حمامهای قدیم دربند
مسجد ایرانیها
کلیسای ارامنه
گورستان قدیم شهر
مقبرهی چهل تن
آرامگاه قمری دربندی
مجسمه نظامی گنجوی
شهر دربند نیز تنها شهر شیعی روسیه است که در جنوبیترین منطقهی روسیه و همجوار با جمهوری آذربایجان است. این شهر از نظر نام و سیمای شهری، کاملاً یک شهر ایرانی محسوب میگردد. قابل ذکر است شیعیان بومی روسیه تنها در این ناحیه زندگی میکنند و در مورد اجرای احکام اسلامی بسیار وسواس دارند.
2. مسجد خامنه ماخاچکالا در داغستان: این مسجد که در محلهی قدیم شهر ماخاچکالا واقع شده است، هماکنون قدیمیترین مسجد شهر محسوب میشود که به مسجد ایرانیان یا مسجد شیعی معروف است. بنای این مسجد تقریباً برای دویستوپنجاه سال پیش است که دو برادر از شهر خامنهی آذربایجان آن را بنا نمودند.
3. اماکن مذهبی داغستان: به غیر از موارد یادشده در فوق، در داغستان آثار مذهبی متنوع بسیاری یافت میشود از جمله مساجد شیعی که در دوران صفویه و قاجاریه در آنجا بنا شده و همچنین امامزادههای مختلفی که اکثر آنها نیز به علت کمتوجهی در دوران کمونیستی هماکنون تخریب شده یا در حال تخریب است که معرفی آنها به ایرانیان و جهان تشیع شایسته است.
4. آرامگاه شیخحیدر در داغستان: این آرامگاه که از آن تنها یک کتیبهی فارسی باقی مانده، مربوط است به نیای (جدّ) شاه اسماعیل صفوی، که با پیروانش به خاطر جهاد با کفار و مسیحیان به منطقه آمدند و در یکی از پیکارها به شهادت رسیدند.
5. روستای جولقان و سایر روستاهای تاتنشین: (داغستان) این روستا در جنوب داغستان واقع شده و یکی از روستاهای تاتنشین داغستان محسوب میگردد. تاتها یکی از اقوام ایرانی قفقاز مبه شمار میآیند که همچنان با زبان شیرین تاتی سخن میگویند که نزدیکی فراوان با فارسی امروزی دارد. در ایران تاتها بیشتر در اطراف قزوین زندگی میکنند و در قفقاز در جمهوری آذربایجان و داغستان. اکثر تاتهای قفقاز دارای مذهب یهودی هستند ولی هماکنون تاتهایی که باقی ماندهاند، بیشتر اهل تشیع هستند. تاتها تقریباً تمامی آداب و رسوم ایرانی خویش را حفظ نمودهاند، از جمله بزرگترین جشن ایرانیان یعنی نوروز که در بین آنها با شکوه خاصی برگزار میشود. جمعیت این قوم در حدود 20 هزار نفر است. زبان تاتهای آران و شروان، فارسی است و با زبانی که در ایران تاتی نامیده میشود، متفاوت است. تاتی ایران (که در استانهای قزوین و زنجان و آذربایجان و غیره صحبت میشود) از شاخهی زبانهای ایرانی شمال غربی و نزدیک به گیلکی و کردی است، امّا آنچه در جمهوری آذربایجان تاتی نامیده میشود، مانند فارسی از شاخهی جنوب غربی است و تنها گویشی از فارسی است.16
در میان مردم داغستان یک رسم مشترک بین تمامی آنها وجود دارد و آن هم شاهنامهخوانی به زبان روسی است که تقریباً اکثر مردم با آن آشنا هستند و یا خود در آن شرکت مینمایند |
6. ایرانیان داغستان: در قفقاز اقلیتهای فراوانی یافت میشوند که خود را ایرانی میدانند و بعد از چند کلام صحبت کردن، میگویند پدربزرگم یا پدرم یا جدم از فلان شهر ایران است. این اقلیت که یک قوم در روسیه محسوب نمیشوند به دوران جدایی قفقاز از ایران و بهویژه به دوران بسته شدن مرزهای شوروی با ایران مربوط هستند که بر اثر آن رویداد، پیوستگی بسیاری از خانوادههای ایرانی که سالها یا شاید صدها سال به صورت مورثی در این نواحی کار یا تجارت میکردند و همواره با شهرهای بومی خود در ایران ارتباط داشتند، به یکباره از بین رفت. آنها در سالهای 1920 تا 1940 م. مجبور شدند که گذرنامههای ایرانی خود را تحویل داده و شناسنامههای روسی بگیرند. اکثر این افراد با گذشتن چند نسل، زبان فارسی را فراموش کردهاند ولی همچنان اصالت فرهنگی خویش را حفظ کردهاند و آداب و رسوم و سایر عناصر فرهنگ ایرانی را در آنجا بروز میدهند. در داغستان در حدود 50 هزار ایرانی زندگی میکنند که آرزویشان بازگشت به ایران و زادگاهشان است، در سایر نقاط قفقاز شمالی، ایرانیان کمتر از داغستان هستند.
7. زبان فارسی در داغستان: این سرزمین در عرض سدههای زیادی در منطقهی نفوذ فرهنگ شرق قرار داشت و فرهنگ آن در شرایط پیچیدهی فرهنگ عربی، فارسی و ترکی زبان توسعه مییافت.
آشکار است که روابط تاریخی داغستان و ایران ریشه در عمق تاریخ دارد. تاریخ چند قرنی، با شروع از قرن سوم، از زمان حکومت ساسانیان تا لشگرکشیهای نادرشاه (1747ـ1730)، گویای آن است که داغستان همیشه موضوع مطرحشده در نقشههای راهبردی سیاست ایران بوده است. داغستان جنوبی و بهویژه دربند بیش از دیگر مناطق، تحت نفوذ ایران قرار داشت. شاهان ایران با هدف تحکیم مواضع خود، حاکمان دربند و اراضی همجوار را منصوب میکردند و تعداد زیادی از خانوادههای ایرانی را برای سکونت در داغستان جنوبی به آنجا اعزام میکردند. سیاست اسکان دادن ایرانیها در اراضی تحت تصرف ایران و تبعید ساکنان محلی به ایران، با وجود غمناک بودن آن، نکات مثبتی هم داشت. گسترش و رواج زبان فارسی در داغستان، باعث گسترش روابط بازرگانی مردم داغستان با ایران شد. دربند، چهار راه تلاقی راههای تجاری شد که به ایران و دیگر کشورهای شرقی منتهی میشدند. در داغستان، از جمله در کیزلار، در قرن 18 محل سکونت بازرگانان ایرانی وجود داشت. مطابق اسناد موجود در بایگانی مرکزی دولت جمهوری داغستان، ایرانیها در عرصهی تجارت خیلی فعال بودند و از تجارتخانهها و مغازههای شخصی برخوردار بودند و آداب و رسوم خود را رعایت میکردند و مراسم مذهبی شهادت امّام حسن و امّام حسین (ع) (امّامان شیعه) را برگزار نموده و نوروز و دیگر اعیاد را جشن میگرفتند.
شاعران و نویسندگان و عالمانی را که برای بیان تفکر و عقیدهی خود زبان فارسی را انتخاب کرده بودند میتوان به چهار گروه تقسیم کرد:
الف. فرهیختگان داغستان که متأسفانه آثار آنها به علل مختلف تاریخی از بین رفته و فقط در کتابها و تذکرهها اشارهای به آنها شده است. از جملهی آنها «میرزاعلی اختی» بود که شعر فارسی میسرود؛ و «میرزابیک شعاعی» که با زبان فارسی آشنایی کامل داشت و آثار و اشعار خود را به این زبان نوشته بود.
ب. نویسندگانی که از زندگی آنها اطلاع چندانی در دست نیست، ولی در نسخههای منتخب اشعار فارسی و عربی و ترکی و نیز در تذکرههای مختلف، ابیات و اشعاری از آنان به فارسی موجود است. برای نمونه، غزل شاعر گمنام داغستانی که در مؤسسهی نُسَخ خطی پژوهشکدهی علوم جمهوری آذربایجان نگهداری میشود. این شعر بر مهارت این شاعر ناشناخته بر زبان فارسی دلالت میکند:
منم آن عاشق رسوا که نهان مینگرم
جسم بیجانم و بر روح روان مینگرم
ج. مهاجران ایرانی که ـ به سبب اوضاع سخت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ایران آن زمان ـ به این منطقه با مردمانی آزادیخواه پناه بردند. از سال 1270 تا سال 1284، نام 15 هزار نفر از مهاجران ایرانی در قفقاز ثبت شده است.
د. شاعران و نویسندگان و علما و روشنفکران داغستان که شرح حال و همچنین آثاری از آنها به زبان فارسی بر جای مانده است. از جمله آنان می توان به «میرزامحمدتقی قمریدربندی» و «میرزاحسن قداری» اشاره کرد. یکی دیگر از معروفترین پارسیسرایان داغستان، علیقلیخان واله داغستانی است که از شاعران مشهور و مؤلف تذکرهی ریاضالشعراء است که خاندان وی در قرن 11 و 12 هجری میزیستند و در ایران به سخنوری آوازهای داشتند و از زن و مرد اکثر صاحب ذوق بودند. شادروان دکتر خیامپور در «فرهنگ سخنوران» گروهی از آنان را نام میبرد که شامل پدر، دختر، عموها و عموزادگان واله و کسان دیگری میشود به این شرح:
«محمدعلیخان واله» متخلص به «علی» (پدر واله) (متوفی به سال 1128 هجری) ـ بیگم داغستانی (دختر واله) فتحعلیخان و لطفعلیخان متخلص به «فتح» و «لطف» (اعمال واله) و خدیجهسلطان (دختر عمّ وی)، دیگر عباسقلیخان متخلص به «فدایی» و محمدخان فرزند رستمبیک. این ابیات از خدیجه سلطان دختر عم واله است.
من ساقیم و شراب حاضر
ای عاشق تشنه آن حاضر
آبست شراب پیش لعلم
هان لعل من و شراب حاضر
با حسن من آفتاب هیچ است
اینک من و آفتاب حاضر
فهرست ذیل از فارسیسرایان داغستان است:
احمد بابی، پسر قاضی دربند، سلطان داغستانی، علی داغستانی، فتح داغستانی، فدائی داغستانی، قمری دربندی، گنابیگم داغستانی، لطف داغستانی، محمد داغستانی، نجم دربندی، واله داغستانی، وفای داغستانی17.
8. آموزش زبان فارسی و مبانی ایرانشناسی در قفقاز: شعبهی شرقشناسی دانشگاه دولتی داغستان دانشگاه دولتی داغستان در سال 1932 میلادی با بخشهای مختلف تأسیس شد. تدریس زبان فارسی از سال 1995 م. در کرسی تاریخ به عنوان زبان اول با آموزش تاریخ و ادبیات زبان فارسی آغاز به کار کرد. استادان فعلی بخش فارسی عبارتند از نوری عثمانف دانشمند سرشناس، فاطمه مملیبکوا، اوما کریموا، نوری ممدزاده و رئوف رستماف.
در این دانشکده علاوه بر کتابهای درسی تألیفشده توسط زبانشناسان روس از درس «زبان فارسی برای فارسیآموزان خارجی» نوشتهی دکتر نقی پورنامداریان (تهران، 1373) و «دستور زبان فارسی» نوشتهی محمدجواد شریعت (1370) استفاده میشود. در شهر دربند هم در یک دوره کوتاه آموزش زبان فارسی دایر شد که متأسفانه بسیار زود بسته شد.
9. صوفیان داغستان: صوفیان این نواحی که به عبارتی 40 درصد جمعیت منطقه را تشکیل میدهند، بیشتر اهل تسنن و شافعی و به طریقتهای نقشبندیه و قادریه مربوط میشوند. صوفیان دارای خانقاهها و امّاکن مقدسی با معماری ایرانی در کوهستان هستند و نکتهی جالب این برادران اهل سنت، نزدیکی بیش از حد آنان به تشیع است. از نکات دیگری که قابل گفتوگوست واژگان فارسی در عبارات مذهبی این صوفیان است. بیشتر پژوهشگران، صوفیان منطقه را بازمانده از مذهب اسلام ایرانی میدانند که به صورتهای گوناگون مثل طریقتها و شریعت تشیع، مردم ناحیه را مسلمان میکردند و به این ترتیب آنها با زبان ایرانیان مسلمان شدند و هماکنون بازمانده و یادگار آن زباناند. همچنین بیحد ایراندوست و دوستدار تشیع هستند!
در قفقاز اقلیتهای فراوانی یافت میشوند که خود را ایرانی میدانند و بعد از چند کلام صحبت کردن، میگویند پدربزرگم یا پدرم یا جدم از فلان شهر ایران است |
10. کتیبههای فارسی یا ایرانی در داغستان: در منطقهی قفقاز کتیبهها و سنگنگارههای بسیاری مربوط به فرهنگ و تمدّن ایرانزمین و جهان اسلام وجود دارد. از این کتیبهها که بخش اعظم آن نیز فارسی است، نقشه و اطلاعات ناقصی موجود است امّا تا کنون فیلم و عکسی از این میراث عظیم ایرانی و اسلامی در منطقه تهیه نشده است.
11. شاهنامهخوانی: در میان مردم داغستان یک رسم مشترک بین تمامی آنها وجود دارد و آن هم شاهنامهخوانی به زبان روسی است که تقریباً اکثر مردم با آن آشنا هستند و یا خود در آن شرکت مینمایند. تقریباً در هر کتابفروشی شاهنامه یافت میشود و داستانهای آن در این دیار به صورت داستانهای شفاهی یا نمایشنامه فیلم و تئاتر به اجرا درمیآید. به غیر از شاهنامه، رباعیات خیام و اشعار سایر بزرگان ادب فارسی در منطقه شهرت دارد و در هر چند ده منزل یافت میشود.
12. نامهای افراد: در قفقاز و داغستان نامهای ایرانی از جمله رستم، سهراب، کوروش، شقایق، آرزو و... طرفداران زیادی دارد. به غیر از نامهای ایرانی، نامهای عربی و اسلامی نیز به علت حضور اسلام و جمعیت 90 درصدی مسلمان منطقه، شایع است.
13. نامهای جغرافیایی ایرانی: در هر رهگذر در منطقه نمیتوان نامهای جغرافیایی ایرانی را ندید، از جمله شهرهای دربند، درگوز یا دروازه، مسکینجا، جولقان و... همهی این نمادها، نشانهی میراث بزرگ ایرانی است.
14. محوطهها و تپههای باستانی داغستان: در داغستان تپهها و آثار فراوانی از دوران مختلف باستان موجود است که اکثر این مکانها با فلات ایران مرتبط است و آثار بهدست آمده در آنها مانند آثار ایرانی است. این همانندی در آثار پیش از تاریخ نمود بیشتری دارد.
نتیجهگیری
اینجانب داغستان را بخشی از ایران فرهنگی دیدم که به ذات کلام با ایرانزمین نزدیکی فراوانی دارد که متأسفانه بهعلت مسایل سیاسی از مام میهن به دور افتاد و عناصر غربی و روسی در آن نمود پیدا کردهاند. در اصل، این سفر و مقاله تنها بازکنندهی گامی نخست در شناسایی و آشنایی دوباره با اقوام و مردمان قفقاز شمالی است تا بار دیگر روابط فرهنگی با این مراکز بازگشایی گردد و آنگونه که روزگاری طالبوف تبریزی و حسین کاظمزادهی ایرانشهر در این خطه به فرهنگ ایرانزمین خدمت میکردند، ما نیز بتوانیم خدمتی اندک به ایرانزمین نماییم. بازگشایی روابط با این مناطق از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منافع محکمی را برای ما در پی خواهد داشت.
پینوشتها:
1. Caucasus
2. Transcaucasia
3. Dagestan
4. Chechenya
5. Ingushetia
6. North Ossetia
7. Kabardino-Balkaria
8. Karachai-Cherkessia
9. Adygea
10. Kerasnodar Keray
11. Stavropol
12. نوعی مذهب و باور آمیخته با ادیان ایران باستان همچون مهرپرستی و مزداپرستی.
13. افشردی، 1381، ص 80.
14. این نکته علمی نیست و تنها برگرفته از مشاهدات نگارنده است.
15. برای آگاهی بیشتر بنگرید به لغتنامهی دهخدا، ذیل واژگانِ بابالابواب و دربند.
16. برای آگاهی بیشتر بنگرید به کتاب جستاری در زبان و ادبیات تاتی، نوشتهی محمدعلی آقاعلیخانی.
17. برای آگاهی بیشتر بنگرید به مقالهی ایرانشناسی در داغستان، نوشتهی نوری ممدزاده در شبکهی جهانی اینترنت.