ایران پژوهی
پیرامون مباحث فرهنگ ملی (15) - شناخت رویدادها از دیدگاهی نو
- ايران پژوهي
- نمایش از دوشنبه, 07 ارديبهشت 1394 08:55
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 84، سال سیزدهم، آذر و دی ماه 1393، رویه 33
چون از فراز مینگریستم، دو هیولا بر کوه «گذشته» و «آینده»، با هم به گفتوگو بودند. گاه نرم و شیرین، گه تند وتلخ. چون فرود آمدم، دیگر از آن دو هیولا، هیچ دیده نمیشد. دشت «امروز»، پر از مردمان بود که هر یک بهر خود میکوشیدند. پیکر جداسازشان، چون پرده، رازشان میپوشید. و چون پرده را برداشتم، دو هیولای «گذشته» و «آینده» را دیدم که هر یک به هزارها پارچه، پخش شده و در میان آدمیان به همان گفتوگو سرگرم بودند، که از فراز دیده بودم.
(آژیر: ناسیونالیسم چون یک علم)
لازمه شناخت ملتگرایی (ناسیونالیسم) به منزلهی یک علم، برداشت نوینی از مسالهی « تاریخ» است. چنین دریافتی از تاریخ، با برداشت رایج از آن به عنوان شرح حوادث گذشته، تفاوت بسیار دارد.
ظرفیت اجتماع، یا آنچه که اجتماع در «قوه» دارد و آینده آن را به «فعل» در خواهد آورد، با آن چیزی که هم اکنون اجتماع «بالفعل» در اختیار دارد و در گذشته «ظرفیت» اجتماع را تشکیل میداده، دارای ارتباطی ناگسستنی است.
کوتاه سخن اینکه حوادث گذشته با موجودیتهای کنونی دارای پیوند گسستناپذیری است. در حالی که در تاریخنویسی ساده، تنها به توضیح حوادث اکتفا شده و از توضیح رشتههایی که حوادث را به هم پیوند داده است، غفلت میشود.
درک ملتگرایانه از تاریخ، عبارت است از شناخت حوادث و رویدادهای گذشته، با توجه به رشتههای پیوند آنان با یکدیگر، این رشتهها بر بُعد زمان جای گرفته و همچنآنکه از گذشته به حال کشیده شده است از حال نیز در گذشته و به آینده میپیوندد. بر پایهی این شناخت، میتوان بستر حوادث آینده و یا به گفتهی دیگر «ظرفیت»های امروز را شناخت.
شناخت گذشته، امروز و آینده، چوان دانههای تسبیح است. تاریخ در عرف معمول، تنها به شرح سادهای از هر یک از دانههای تسبیح میپردازد و از رشتهای که آنان را به هم میپیوندد و بخش بزرگی از آن زیر دانهها پنهان است، غافل میماند. در حالی که برای شناخت مسیر دانهها، آگاهی به شکل رشتهی پیوند دهندهی آنها، از دانستن شکل یکایک دانهها، ضروریتر است.