ایران پژوهی
ملتگرایی، دانش تحقیقی است، نه تکلیفی
- ايران پژوهي
- نمایش از چهارشنبه, 02 دی 1394 06:18
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 89، سال چهاردهم، آذر و دی 1394، ص 30
آنچه که نیرومندی و سربلندی ملت من در آن است، قلب من به درستی آن گواهی میدهد.
( آژیر: ناسیونالیسم چون یک علم )
در تقسیمبندی پارهای از علوم، آنها را به علوم تحقیقی و علوم تکلیفی، دستهبندی مینماید.
دستهٔ نخست عبارتند از علومی که رابطهٔ موضوعها، آنگونه که هستند مورد بررسی قرار میگیرند.
علوم تجربی در این گروه، جای دارند.
دستهٔ دوم: عبارتند از علومی که در آن رابطهٔ موضوعها آنگونه که «باید باشند» بررسی میگردند. شاخص این دسته از علوم، علم اخلاق است. دراین علم، سخن از تحقیق و پژوهش نیست؛ بلکه سخن بر سر تکلیف و «باید» است.
دانش ملتگرایی، تا آنجا که مربوط به حوادث گذشته و حال باشد، در ردهٔ علوم نوع اول قراردارد.بر پایهٔ بررسی و پژوهش میتوان دریافت که سبب دوام و بقای یک ملت چیست و ریشهٔ عوامل نیرومند امروز ملت، در گذشته چه بوده است.
در اینجا، بدون این که تمایلات خود را دخالت دهیم و یا این که لازم باشد که دخالت دهیم، تنها وقایع گذشته را مورد مطالعه قرار میدهیم و برای توجیه رویدادهای کنونی نتیجهگیری میکنیم.
اما همین که به آینده میپردازیم و میگوییم که ملت ما در آینده باید از چنین شرایطی برخوردار باشد و موجبات نیرومندی ملت خود را بر میشمردیم، به ظاهر از دانش تکلیفی سخن میگوییم و در این فرآیند، تمایلات و خواستههای خود و یا «باید»ها را به میان آوردهایم؛ اما این تنها ظاهر مساله است. «ملتگرایی» حتا در مورد ارایهٔ تکلیفهای آینده نیز یک علم پژوهشی است، نه مانند اخلاق، یک علم تکلیفی.
هنگامی که گفته میشود که باید چنین سیاستی را دربارهٔ جمعیت پیش گرفت و یا باید این دسته از کشورها را به عنوان دوست و همپیمان برگزید، به ظاهر تعیین تکلیف میشود؛ اما باید بدانیم که دلایل این تکلیف فرآیند پژوهشهایی است که در این زمینه به عمل آمده است.
بررسی رویدادهای تاریخی در علم ملتگرایی، همان شان و ارزشی را دارد که تجربه در علوم تحقیقی دیگر.
در مسایل اجتماعی، نتیجهگیری از حوادث گذشته، جایگزین تجربه میشود؛ زیرا در این علم، نمیتوان تجربههای مصنوعی در مورد اجتماع و ملت، را به کار برد.
درست است که دانش ملتگرایی ایجاد تکلیف میکند؛ اما این علم تنها بیانگر شکل دلخواه زندگی آینده نیست. تکلیفی را که علم ملتگرایی الزام میکند، به حکم آن است که فرد را به حکم شناخت نهادهای اجتماعی که حوادث آینده را بالقوه با خود دارند، بر وی آشکار میکند.
باید بدانیم که خواستها آرزوها و آرمانهای افراد وابسته به یک ملت بخشی از آن و «همزاد» نهادهای اجتماعی هستند. آن چه را که دانش ملتگرایی بر پایهٔ بررسی و پژوهش اعلام میدارد، افراد وابسته به آن ملت نیز با خواستها و آرمانهای قبلی خود، قبول و تایید میکنند.
از این رو، تکلیف در علم ملتگرایی، همبستهای است از فرآیند ژرفاندیشی علمی و آرمانشناسی فردی.