زیست بوم
پاکسازی بهرآسمان و حمایت از این کوهستان
- زيست بوم
- نمایش از چهارشنبه, 14 آبان 1393 06:56
- بازدید: 4004
برگرفته از تارنگار دیدهبان کوهستان به نقل از روزنامه همشهری
عباس محمدی
در روز 25 مهر ماه، دهها کوهنورد و همچنین مدیر و محیطبانان ادارهی محیط زیست جیرفت از مسیر ساردوییه (شمال غربی شهر جیرفت، استان کرمان) به پای کوه بهرآسمان رفتند تا ضمن پاکسازی بخشی از این کوهستان، ضرورت رفتار مسوولانه در برنامههای گردشگری و طبیعتپیمایی را یادآور شوند. نقطهی شروع این برنامه، روستای زیبای بُندرسیبا بود که انبوه درختان گردو و تبریزی آن، رنگارنگی خیالانگیز پاییز را به زیبایی تمام به نمایش گذاشته بود. خوشبختانه در این منطقه، ریخت و پاش زباله بسیار ناچیز بود که این امر حکایت از فرهنگ همزیستی درست با طبیعت در این منطقهی حفاظت شده دارد.
کوهنوردان، پارچهنوشتهایی در دست داشتند که شعارهایی مانند «با طبیعت باشیم، نه در برابر آن» بر آنها نقش بسته بود. همچنین شعارهایی در حمایت از توقف هرگونه عملیات معدنکاوی در بهرآسمان به چشم میخورد. توضیح این که از یکی دو سال پیش، صحبت از بهرهبرداری از ذخیرههای معدنی بهرآسمان (شامل مس، سنگهای تزیینی، و...) میشود؛ امری که با مخالفت عشایر و روستانشینان منطقه، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان آب منطقهای استان، جامعهی کوهنوردان کشور، و دیگر طرفداران محیط زیست روبرو شده است.
در اجتماع 25 مهر، گفته شد که معدنکاری در منطقه قطعا موجب وارد شدن آسیب جدی به سرچشمههای رودخانهی هلیلرود که حیاتبخش دشت جیرفت است، و همچنین موجب آسیب دیدن منابع تامین آب شهر بم خواهد شد. نابودی پوشش گیاهی منطقه، فرسایش شدید خاک، آلوده شدن هوا و آب به غبار و انواع مواد شیمیایی، آلودگی صوتی شدید ناشی از انفجار و رفت و آمد وسایل نقلیهی سنگین، آسیب دیدن زیستگاههای منطقه که در برگیرندهی گونههای بسیار کمیاب مانند خرس سیاه است، تخریب سامانهی معیشتی منطقه که بهویژه برپایهی پرورش درختان گردو شکل گرفته، و بروز تنشهای اجتماعی، از عواقب معدنکاری در بهرآسمان خواهد بود.
تردیدی نیست که بهرهبرداری از منابع معدنی هم برای کشور ضروری است، اما باید دید که در جریان این کار چه چیزهایی از دست میدهیم تا چیزی به دست آوریم؛ مگر نه آن است که منابع معدنی را برای افزایش ثروت ملی میخواهیم؟ آیا نباید حساب کنیم که منافع حاصل از آب تولیدی کوهستان – که منفعتی پایدار، بیننسلی و برای گروههای بزرگ مردم است- در برابر منافع کوتاهمدت مادهی معدنی که عمدتا نصیب گروههای کوچکی از جامعه میشود، تا چه حد بیشتر است؟! آیا نباید سلامت مراتع منطقه را که ضامن حفظ مخزن سد هلیلرود است، در محاسبهی سود و زیان عملیات معدنکاری منظور کنیم؟! آرامش و زیبایی منطقه که عامل جذب سالانهی صدها هزار گردشگر به منطقه است، چه خواهد شد...؟
نقطههای دیگری در کشور هست که بهرهبرداری معدنی از آنها آسیبهای بسیار کمتری خواهد داشت، معدنهای بسیاری در کشور هست که میتوان شیوههای بهرهبرداری از آنها را ارتقا داد تا درآمد بیشتر و پایدارتری داشته باشند، مواد استخراجی معدنهای کنونی کشور را میتوان فرآوری بهتری کرد تا خامفروشیمان کمتر و درآمدمان بیشتر شود، و خلاصه آن که رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال و افزایش صادرات که شعار بهرهبرداران معدنهای کشور است، با انواع دیگری از سرمایهگذاری (به جز برداشت راحت خاک و سنگ سرزمین) هم ممکن است.