یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز عاشقم، من به تو از پا تا سر خاک آمیخته، با خون پدر

نگاه روز

عاشقم، من به تو از پا تا سر خاک آمیخته، با خون پدر

برگرفته از فر ایران

دکتر هوشنگ طالع

سال 1385، سال سرنوشت سازی برای ملت بزرگ ایران بود. سالی پر از مخاطره و تهدید از سوی جهان‎خواران و پایداری سخت و یک پارچه، از سوی مردم ایران.

گویی، پس از گذشت دویست سال شکست و تجزیه، سرانجام ایران در سال 1385، زایش دوباره داشت : با همه‎ی نمود‎های بودِ شکوهمند این ملت فرهنگ ایران.

در سال 1385، همه‎ی بوق‎هایی که در اختیار غرب قرار داشت و گاهی نیز از سوی شرق به گونه‎ای هم آوایی می‎شد، علیه مردم ایران به صدا در آمدند و ما را تهدید به یورش نظامی مستقیم از سوی آمریکا و متحدانش و گهگاه‎ نیز حمله‎ی نظامی از سوی اسرائیل به دستور آمریکا، کردند.

جورج بوش رییس جمهوری آمریکا، در هر فرصت، از تهدید ملت بزرگ ما خودداری نکرد و البته، تونی بلر نخست وزیر انگلیس نیز به شیوه‎ی « ارباب»، بر سیاست تهاجمی علیه مردم ایران، پافشار کرد. او حتا از تهدید و حرف هم فراتر رفت و با تربیت خرابکاران تجزیه طلب در استان بصره‎ی اشغالی در عراق و نیز هلمند (هیرمند) تحت سیطره‎ی سربازان انگلیسی در افغانستان، به گونه‎ی عملی، تلاش نافرجامی را برای ایجاد بلوای‎ تجزیه‎ی طلبی در خوزستان و سیستان و بلوچستان، به مورد اجرا گذارد. البته در همه‎ی این موارد، دستگاه‎های اطلاعاتی بریتانیا، از حمایت‎های همه جانبه دستگاه‎های جاسوسی ایالات متحده آمریکا، بهره‎مند بودند و هستند.

ژاک‎ شیراک رییس جمهور فرانسه ملت بزرگ ایران را به کار برد جنگ افزار هسته‎ای تهدید کرد و در این میان، حتا آنگلامرکل صدراعظم آلمان نیز، کوشید تا به پندار خود، مردم ایران را با به صدا درآوردن طبل‎های تو خالی ارعاب، بترساند.

بگذریم از سران عرب و شیخ‎های کرانه‎ی دیگر خلیج‎فارس که همه و همه به اشاره ارباب یا اربابان، علیه ملت و مردم ایران، جبهه‌گیری کردند ... البته فراموش نکنیم که نخست وزیر ژاپن نیز برای عقب نماندن از قافله، کوشید تا ما را با شمشیر سامورایی شکسته و زنگار بسته‎اش بترساند. اما، بی‎هوده.

در راستای سیاست ایجاد ارعاب و ترس، به حربه‎ی زنگ زده‎ شورای امنیت دست یازدیدند و ملت ما را، به اصطلاح تحریم کردند؟!

اما، ملت بزرگ ایران و مردم سرافراز این میهن مقدس، یک پارچه و بدون ترس و راه دادن بیم به دل از انبوه دشمنان وزرادخانه‎های انباشته هسته‎ای آنان، پایداری کردند.

ملت بزرگ ایران، ملت آشتی جو و فرهنگ آفرین است. تجاوز به حقوق دیگران، به بند کشیدن ملت‎های دیگر، به اسارت آوردن و مورد استثمار قرار دادن مردمان دیگر، با فرهنگ ما بیگانه است. ملت ما حامل پرچم ظلم ستیز کاوه و درفش رهایی‎بخش کورش بزرگ است.

هر زمان که ملت ایران نیرومند و یگانه بود، اجازه نداده است که این بخش از جهان، مورد یورش و دست‎اندازی نیروهای اهریمنی قرار گیرد.

هرگاه که توانستند، ملت ما را در هم شکنند و وحدت آن را به تجزیه بکشانند، راه استعمار برای به بند کشیدن دیگر مردمان این بخش بزرگ از جهان، گشوده گردید.

در سال 1385 ملت بزرگ ایران، توانست که با پایداری یک پارچه و هراسان نشدن از فزونی دشمنان، نیروی آنان را در هم شکند و راه را برای اجرای رسالت جهانی خود که بر پایه‎ی نفی هر گونه استعمار، استثمار و استبداد قرار دارد، گشوده ساخت.

ما ملت با فرهنگ و آشتی جویی هستیم. اما برای دفاع از این سرزمین مقدس، آماده‎ایم، « همه سر به سر تن به کشتن دهیم»

به گفته‎ی «لایق شیر علی»، هم میهن گرامی و شاعر وحدت گرایی تاجیکستان :

 

کاوه‎ی داس‎گیر، چکش ساز

آهنی را، پی قتلی نگداخت

لیک، تا هست نهیب ضحاک

خنجر و، گرز گران خواهد ساخت

 

دکتر هوشنگ طالع

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه