هنر
چوب و تزئینات
- هنر
- نمایش از چهارشنبه, 13 دی 1391 15:07
- بازدید: 6901
برگرفته از تارنگار مرمت 87 - مرمت آثار وبناهای تاریخی
چوب یک بافت سلولزی آلی است که از50% کربن ,40% اکسیژن,6%هیدروژن,1% ازت و بعضی از کانی ها دیگر، ساخته شده است.
چوب از اولین موادی است که ازچند صد قرن پیش تا کنون دردست انسان بوده و دلیل استفاده فراون از آن این است که به طورطبیعی دراکثرنقاط وجود دارد .
چوب از عصر حجر با انسان بوده و تا به امروز این رابطه هیچ گاه قطع نشده است؛ شاید کمرنگ شده باشد؛ که آن هم به دلیل وجود موادی مثل فولاد و بتن است.
به دلیل اینکه چوب یک موجود جاندار بوده؛ باعث آرامش بیشتری در انسان می شود و زندگی در ساختمان ها چوبی از لحاظ روانی برای انسان مناسب تر هستند.
از جنبه معماری می توان گفت که خانه های چوبی باعث زیبایی شهرها می شوند و رنگ و بوی خاصی به آن می دهند و در زندگی و روابط اجتماعی انسان نقش بسزایی دارند.
همچنین در ساخت و سازهای چوبی نیاز به تخصص های متعدد نیست و این کار درصد خطا را در حین ساخت و ساز کم می کند.
مزایای چوب:
اجرای آسان
سبک بودن( برای حمل و نقل نیاز به ماشین آلات سنگین نیست)
آلودگی صوتی کمتری ایجاد می کند.
آلودگی هوا را کمتر می کند.
براحتی می توان آن را بار کرد.
مصرف انرژی را کاهش می دهد.
مقاومت چوب از فولاد و بتن بیشتر است.
ذغال که در هنگام آتش سوزی روی چوب به وجود می آید به عنوان عایق حرارتی عمل می کند.
تولید می کند. CO2 و در شب مقدار کمی O2 چوب درخت در روز
رطوبت چوب :
چوب رطوبت جذب می کند و این از معایب چوب است. اگر بتوانیم رطوبت چوب را در کمتر از 20% نگه داریم، قارچ ها روی چوب تأثیری نخواهند داشت. با افزایش رطوبت، سختی چوب کاهش می یابد.
در واقع رطوبت در چوب باعث می شود که روی چوب قارچ هایی رشد کنند. همچنین این رطوبت باعث واکشیدگی (تورم چوب) و همکشیدگی (جمع شدن چوب به دلیل از دست دادن رطوبت) می شود.
مقاومت سازه های چوبی در برابر زلزله :
فولاد و بتن موادی همگن هستند در صورتی که چوب ناهمگن است. در واقع آن گره هایی که در چوب وجود دارند ؛ باعث کم شدن مقاومت چوب می شوند.
یکی از دلایل انعطاف پذیری چوب آن است که مدول الاستیسیته چوب کمتر از فولاد و بتن است.
مدول الاستیسیته چوب عمود بر الیاف است.
چوب می تواند خواص فیزیکی متفاوتی در جهات مختلف داشته باشد، نیروی فشاری چوب در جهت الیاف بیشتر از نیروی فشاری عمود بر الیاف است.
جرم حجمی چوب در مقایسه با فولاد و بتن کم است، که باعث مقاومت بیشتر چوب می شود.
وضع مکانیکی چوب:
مقاومت فشاری و کششی آن 60 تا 130 و برشی آن حدود 10 می باشد.
معایب چوب:
یک روند نبودن و صدمات و امراض چوب باعث می شود که چوب از لحاظ خواص فیزیکی و مقاومت، تقسیم بندی نشود. ترکها، ضعف میانی و پیچش شاخه ها که در تنه، تنش ایجاد می کند و یخ زدگی، آتش گرفتگی، خورده شدن توسط حشرات و سوختن در 275 ازدیگر عیوب چوب هستند.
برای جلوگیری از اشباع چوب به هنگام انبار کردن، زیر آن باید شیب به بیرون داشته باشد و به وسیله سایبان، از قرار گرفتن چوب در معرض مستقیم آفتاب جلوگیری شود. معمولاً هر چند عدد تخته را مثلاً( 10 تا 20) با سیم به هم وصل می کنند تا تاب برندارد، این تخته ها باید طوری چیده شوند که هوا از میان آنها عبور کند.
موادی که به چوب می زنند :
1- می توان چوب را بارنگ سیلیکات پوشاند.
2- رویه نازک گچ یا سیمان،آزبست چوب را نسوز خواهد کرد.
3- ورق پشم شیشه یا سنگ که با آنتی پیرین، نمک آلومینیومی یا بوریک یا اسید سولفوریک آغشته باشد؛چوب را در مقابل آتش مقاوم می کند.
4- رنگ یا روغن خشک و قطران باعث دوام و طول عمر چوب می شود. مخصوصاً قطران باعث عدم تحرک حشرات در داخل چوب می شود.
5- مواد سمی که ضمن قوی و با دوام کردن چوب ، برای انسان مضر نباشد و به صورت محلول در آب یا خمیری قابل حل درروغن باشند. این مواد درمواردی که چوب در تماس مستقیم با آب است، عبارتند از سدیم فلوراید، سیلکوفلوراید که پودری سفیدرنگ بوده و در آب خوب حل نمی شود و ضرری برای چوب و آهن ندارد.
میزان مصرف آن 3% در قشر رویه و در حداقل درجه هوای 15 درجه است.
سدیم فلوراید نباید با مخلوط گچ و آهک ، مصرف شود.
سدیم سیلیکوفلوراید مشابه سدیم فلوراید است، یعنی با سدیم فلوراید مخلوط شده و روی چوب کشیده می شود.
6- سدیم دی نیتروفنولات که از دی نیتروفنول و کربنات سدیم بدست آمده و ضرری برای آهن ندارد، ولی پودر خشک آن منفجر شونده است. به این علت و به خاطربوی بد ، استعمال آن در هوای آزاد صورت می گیرد.استفاده از آن به این صورت است که، مخلوط آن را با ذغال کرئوزوت، روغن آنتراسین وذغال نار و روغن شیل، مصرف می کنند.
7- روغن کرئوزوت ضعفهای فوق را نداشته حدود 2-3 میلیمتر در چوب نفوذ می کند و بعد از 50 تا 60 درجه گرم کردن؛ مصرف می شود. رنگ چوب را کمی کدر می کند و روی آن امکان رنگ کردن وجود ندارد.
8- روغن آنتراسن که از قطران بدست می آید، مشابه کرئوزیت است.
(بیشتر در مواردی که چوب در زیر آب است مثل کشتی ها از دی نیتروفنولات و کرئوزوت استفاده می کنند؛چون این مواد سمی بوده و برای انسان خطرناک هستند.)
تقسیم بندی چوبها
درختان ، متعلق به تیره گیاهان بذرده هستند که به دو دسته بازدانگان و نهاندانگان تقسیم میشوند. سوزنیبرگان (نرم چوبها) به دسته اول و پهن برگان (سخت چوبها) به دسته دوم تعلق دارند.
سخت چوبها
این دسته ، شامل چوب درختان پهن برگ میباشد. بافت چوب درختان پهن برگ تنها در زمانی که درخت برگ دارد، رشد میکند. رشد و نمو در بهار شروع میشود و به مرور در پاییز متوقف میشود. لذا حلقه سالیانه این درختان به صورت یکنواخت از چوب بهاره دارای رنگ روشن به طرف چوب پاییزه که تیره رنگ است؛ تغییر میکند.
نام سخت چوبها ، بدلیل نوع بافت آنها است و دلیلی بر سختتر بودن کلیه چوبهای این دسته نمیباشد.
برخی از درختان پهن برگ عبارتند از: گردو ، انجیر ، بلوط ، چنار ، راش ، تبریزی ، سپیدار و افرا. از جمله موارد استفاده از این نوع چوبها ، ساخت مبلمان ، در و پنجره و نازک کاری در ساختمان است.
نرم چوبها
شامل چوب درختان سوزنی برگ است. بافت چوب درختان سوزنی برگ در طول سال ، زمان رشد بیشتری دارد این نوع درختان در بهار و تابستان با شدت بیشتری رشد میکنند و سپس تا پایان فصل سرما، این رشد و نمو به کندی میگراید و به آرامی ادامه پیدا میکند. به این دلیل ، چوب پاییزه و بهاره در حلقه سالیانه براحتی از یکدیگر تمیز داده میشود و رنگ آنها این مساله را مشخص میکند.
در فصل بهار ، وجود آب فراوان و خاک سرشار از مواد غذایی موجب میشود که سلولهای پهن با دیواره نازک تشکیل شوند و بافتی متخلخل و نسبتا کمرنگ بوجود آورند. اما با کاهش سرعت رشد در اواخر تابستان ، چوب پاییزه شکل میگردد که متشکل از الیافِ دیواره ی ضخیم است و به ساقه ،مقاومت و استحکام مکانیکی میدهد و فشردهتر ، تیرهتر و مقاومتر از چوب بهاره است.
ریز ساختار چوب
ترکیبات تشکیل دهنده سلول چوب عبارتند از: کربوهیدراتها ، لیگنین ، مواد استخراجی ، ترکیبات معدنی
کوبوهیدراتها
کربوهیدراتهای موجود در چوب ، عمدتا از سلولز و همی سلولزها تشکیل شده اند.
سلولز :
سلولز ، جزء اصلی چوب است. در اغلب گونهها در حدود 40 تا 45% چوب خشک ، سلولز است. مولکولهای سلولز ، کاملا خطی هستند و تمایل شدید به تشکیل پیوندهای هیدروژنی بین مولکولی دارند. در نتیجه ، دستههایی از مولکولهای سلولز با یکدیگر جمع شده و زیرلیفچه ها را تشکیل میدهند. از تجمع زیرلیفچهها و از تجمع لیفچهها ، لیف سلولزی تشکیل میشود.
بر اثر همین ساختار لیفی و پیوندهای هیدروژنی محکم ، سلولز از مقاومت کششی بالایی برخوردار بوده و در اغلب حلالها ، نامحلول است.
همیسلولزها :
همیسلولزها ، هتروساکاریدهایی هستند که معمولا بین 20 تا 30% نسبت وزنی چوب خشک را تشکیل میدهند و همچون سلولز به عنوان ماده ساختمانی در دیواره سلول عمل میکنند؛ و به وسیله اسید ، بسادگی به اجزای تکپاری خود آبکافت میشوند. همیسلولزهای سوزنی برگان عبارتند از: گالاکتوگلوکامانان ، آرابینوگلوکورونوزایلان ، آرابینوگالاکتان ، نشاسته و مواد پکتیکی.
همیسلولزهای پهن برگان عبارتند از: گلوکورونوزایلان ، گلوکومانان ، نشاسته و مواد پکتیکی
لیگنینها.
لیگنین ، متشکل از واحدهای فنیل پروپان است و با اتصالهایی از نوع اتصالهای استری یا اتری گلیکوزیدی با کربوهیدراتها ، پیوند برقرار میکنند. پس از خارج ساختن پلی ساکاریدها به وسیله آبکافت از چوب عاری از مواد استخراجی و عصاره ای ، لیگنین به صورت توده نامحلولی باقی میماند. همچنین میتوان لیگنین را آبکافت کرد و از چوب خارج نمود یا آن را به مشتقات محلول تبدیل کرد.
مواد استخراجی
تعداد زیادی از اجزای شیمیایی موجود در چوب، که در کل بخش کوچکی را تشکیل میدهند، در حلالهای آلی خنثی یا در آب انحلال پذیرند. این اجزا را مواد استخراجی میگویند. در ترشحات بیرون زده از درخت که بر اثر آسیبهای مکانیکی یا حمله حشرات و قارچها، تراوش میکند نیز ترکیبهای مشابهی مشاهده میشود. مواد استخراجی را به دو دسته چربی دوست و آب دوست تقسیم میکنند و غالبا اصطلاح "رزین" را برای مجموعه عصاره های چربی دوست (به استثنای فنلها) قابل حل در حلالهای غیر قطبی و غیر قابل حل در آب بکار میبرند.
ترکیبهای عصارهای ، مواد اولیه خام ارزشمندی در ساخت مواد شیمیایی بشمار میآیند و در فرایندهای تولید خمیر و کاغذ هم تاثیرگذار هستند. برای ادامه اعمال بیولوژیک درخت ، انواع مواد عصارهای مورد نیاز است. به عنوان مثال ، چربیها منبع انرژی سلولهای چوب هستند در حالی که ترپنوئیدها ، اسیدهای رزینی و مواد فنلی ، چوب را در برابر آسیبهای بیولوژیکی یا حمله حشرات محافظت میکنند.
مواد استخراجی چوب عبارتند از:
ترپنوییدها و استروییدها: که در کانالهای رزینی یافت میشوند.
چربیها و مومها: در سلولهای پارانشیم پره چوبی یافت میشوند.
عصارههای فنلی: عمدتا در چوب درون و در پوست متمرکزند.
ترکیبهای معدنی چوب :
چوب دارای اندکی ترکیبهای معدنی است که به صورت خاکستر اندازه گیری میشود و به ندرت از 1% نسبت به وزن چوب خشک تجاوز میکند. خاکستر ، معمولا شامل نمکهایی از قبیل کربناتها ، سیلیکاتها ، اگزالاتها و فسفاتهاست. فراوانترین یونهای فلزی در خاکستر عبارتند از: کلسیم ، پتاسیم و منیزیم.
خواص فیزیکی چوب
قابلیت هدایت حرارتی چوب کم است و به این دلیل ، برای ساختن عایقهای حرارتی مناسب است.
گرمای ویژه چوب خیلی زیاد است و به همین دلیل ، در برابر خورشید و تابش آن برخلاف فلزات سطحش سوزاننده نیست و در محیطهای بسیار سرد یخ نمیزند.
چوب ، به علت قابلیت ارتجاعی قادر به تقویت اصوات میباشد و انتشار صوت در چوب در جهات مختلف متفاوت است.
چوبهای سبک ، اصوات را بهتر جذب میکنند و هر چه سطح چوب نامنظمتر و مرطوبتر باشد، خاصیت عایق بودن آن در برابر صدا بیشتر است.
میزان هدایت الکتریکی چوب وابسته به درصد رطوبت آن است و بطور کلی ، چوبهای خشک ، عایق جریان برق هستند.
کاربردهای چوب
در سطح جهانی،چوب یک ماده خام فراوان وتجدید شونده است؛ که برای تولید انرژی ومواد شیمیایی بکار میرود.
چوب همواره نقش مهمی را در تولید انواع وسایل به عهده داشته است که به مرور زمان ، اکثر آنها با مواد پتروشیمیایی جایگزین شده اند. با وجود اهمیتی که مواد پتروشیمیایی دارند، نباید فراموش کرد که منابع نفتی و فسیلی پایان پذیرند و قیمت آنها رو به افزایش است.
چوب در صنایع، کاربردی گسترده و گوناگون دارد؛
مانند:
کشتی سازی ، هواپیما سازی ، صنعت حمل و نقل و بسته بندی ، کاغذ سازی ، ابریشم و چرم مصنوعی ، پارچه بافی ، فیلم سازی ، ساخت ابزار موسیقی و...
چوب به عنوان یکی ازمصالح ساختمانی درکلیه امور، قابل استفاده است وبه علت برخورداری از تاب مناسب فشاری و کششی ، از آن علاوه بر مصارف روزمره ، برای ساختن پلها و اعضای طاقهای پوسته ای نیز استفاده میشود.
چوب در تزئینات داخلی و خارجی ، به عنوان یکی از بهترین و زیباترین مصالح طبیعی به طراحان کمک شایانی میکند.
شیمی چوب:
در یک برش عرضی از تنه درخت ، ساختار قابل رویت چوب به ترتیب از مرکز چوب به سمت عبارت است از: پوست،
لایه زاینده (کامبیوم)،پوست چوب یا زایلم ، مغز چوب،
مغز چوب
مغز ، که در قسمت مرکزی و وسط ساقه یا شاخه قرار دارد و به صورت یک نوار سیاهرنگ قابل تشخیص است. مغز شامل بافت هایی است که در طی اولین سال رشد درخت تشکیل شدهاند.
چوب (زایلم)
قسمت چوب ، یک لایه ضخیم است که در کنار سلولهای زاینده به صورت حلقههای متحد المرکز (رویشهای سالانه) آرایش مییابد. در درخت در حال رشد ، چوب عموما از سلولهای زنده تشکیل شده است. چوب محکمترین و مقاومترین قسمت تنه برای کارهای ساختمانی است. در جهت برشهای افقی ، شیره درخت از پوست درخت از میان نسوج شعاعی عبورمیکند و به چوب میرسد.
نقش نسوج شعاعی در مقاومت چوب بسیار مهم است. در واقع این نسوج مانند بستهایی هستند که الیاف چوب را به همدیگر محکم میکنند و نگاه میدارند و از خم شدن و از همگسیختگی چوب میکاهند. به مرور زمان در اطراف مغز چوب ، بافتی از سلولهای مرده تشکیل میگردد که چوب پیر نام دارد. این قسمت معمولا از چوب جوانی که آن را احاطه کرده است محکمتر میباشد و حاوی مقادیری رنگ و مواد قلیایی است.
در مقطع عرضی درختانی مثل گردو ، آلبالو و نارون ، چوب مرکزی یا چوب پیر دیده میشود. چوب جوان معمولا رنگ روشنی دارد، اما چوب پیر تیرهتر میباشد.
لایه زاینده (کامبیوم)
ناحیه کامبیومی ، لایه بسیار نازکی است که شامل سلولهای زنده میباشد و بین بافت چوبی اولیه
وپوست داخلی(آبکش) قرار دارد.تقسیم سلولی و رشد شعاعی درخت دراین ناحیه صورت میگیرد.
تعداد سلولهایی که تولید میشوند و به بافت چوبی داخلی میپیوندند، بیشتر از تعداد سلولهایی است
که به طرف آبکش (قسمت خارجی) میروند.یعنی سلولهای آوند آبکشی کمترازسلولهای بافت چوبی تقسیم میشوند. به این دلیل ، بیشترین حجم درخت را چوب تشکیل میدهد تا پوست.
پوست
پوست درخت در برابر ضربات و ضایعات مکانیکی از چوب محافظت میکند. این قسمت ، از دو
لایه تشکیل شده است: لایه بیرونی (پوست خارجی) و لایه داخلی (آبکش)
لایه نازک پوست داخلی (آبکش) ، انتقال شیره درخت به شاخهها و ذخیره آنها را بر عهده دارد.
رشد درخت
درخت از طریق تقسیم سلولی به دو صورت رشد میکند:
رشد طولی و رشد عرضی( شعاعی)
رشد طولی (اولیه) که در اولین فصل سال رخ میدهد و در انتهای ساقهها ، شاخهها و ریشه انجام
میشود.رشد عرضی (شعاعی) همانطور که ذکر شد در ناحیه لایه زاینده (کامبیوم) صورت میگیرد.
: انواع چوب و کاربرد آنها
آبنوس
رويشگاه طبيعي : سواحل گينه در آفريقا در رويشگاه هاي محدود و پراكنده .
تنه آن بدون شاخه بوده، ارتفاع آن تا 10 متر و قطرش تا 80 سانتي متراست. چوب برون ، به رنگ صورتي مايل به خاكستري تا خاكستري قهوه اي و چوب درون با حدود مشخص و به رنگ سياه تيره ، گاهي هم داراي قسمتهاي سياه روشن، است.
چوبيست سنگين ، متراكم ، خيلي سخت ، همگن ، در مقاطع بزرگ بشدت ترك مي خورد،با الياف خيلي درهم. بخوبي قابل صيقلی شدن و پرداخت بوده و خيلي با دوام است.
وزن مخصوص آن 06/1 است.
كاربرد : براي روكش هاي تراش زني نمائي ،براي روكشهاي اره اي ، براي منبت كاري ، توليد ابزار موسيقي بادي ، خراطي ، مبلهاي گرانبها ، مجسمه سازي ، دستگيره سازي ،دسته چاقو ، دسته ظروف ، خاتم سازي ، موزائيك سازي و...
افرا(پلت)
اندازه و ويژگي ها : در بين گونه هاي مختلف افرا در ايران ، اين گونه بزرگترين و مهمترين
آنها به شمار مي رود و به ارتفاع بيش از 25 متر مي رسد . تنه بدون شاخه آن به ارتفاع 15-18 وقطر5/1 متر مي رسد.
وزن مخصوص آن حدود 53/ 0 بوده و چوبي است سبك ، نرم ، همگن ، سفيد رنگ ، خوش كار ، راست تار ، قابل تورق و بسيار مناسب براي روكش سازي.
معمولاً بايد روكش را از چوب تر و تازه آن تهيه كنند.
چون اگر گردبينه هاي آن مثل ساير چوبها پخته شود ، رنگ آن تيره تر ، كدر و نازيبا مي شود.
پرمگسها كوچك فراوان دارد که به رنگهای زرد تا قهوه اي روشن و درخشان هستند و روكش هر دو برش مماسي و شعاعي آن، زيبا و همگن است.
پرورش تنه سالم پلت مشكل است و چون گونه اي است روشنائي پسند ، به محض اينكه جنگل آن
تخريب شود ، روي تنه آن جَستهاي فراواني مي رويد و اگر دقت نكنند ، مدتها روي تنه باقي مانده و بزرگ مي شود؛
و تنه را معيوب و گره دار مي سازد و ارزش روكش سازي آن را كاهش مي دهد. تنه هاي سالم و بدون شاخه آن از جنگلهاي نيمه انبوه و نيمه روشن بدست مي آيد.
هنگام استفاده از چوب افرا در صنايع روكش سازي به يك نكته مهم بايد توجه داشت؛ جستهاي كوچكي كه روي
تنه آن مي رويد ، با تغيير شرايط نور جنگل خشك شده و گره هاي مرده سخت ، سفت و سياه
رنگي در درون چوب بوجود مي آورد كه در اصطلاح صنايع روكش سازي آن را آهنک مي
نامند . وجود چنين پديده اي بسيار نامطلوب است و گاهي كاملاً مزاحم مي شود و هنگام لوله بري ، لبه تيغه دستگاه ماشين لوله بري را بطور نامنظم مي پراند.
روكش افرا به علت داشتن رنگ روشن بويژه براي روكش كردن مبل هاي اطاق خواب ، مبلهاي
اطاق بچه ها ، آشپزخانه ها ، قفسه هاي كتاب ، قفسه هاي لباس و غيره بسيار مطلوب است و اهميت آن بقدري است كه حتي ارزش دارد در برخي موارد ، رژيم بهره برداري جنگل را براي خاطر آن عوض كنند و روشنائي جنگل را طوري تأمين نمايند كه طبيعت به جاي گونه هاي كم ارزش ديگر ، گونه افرا (پلت) بروياند. در موارد خاص ، البته جنگلكاري بوسيله اين گونه هم بسيار سودمند خواهد بود. بويژه اينكه اين گونه مي تواند از ارتفاعات پائين تا ارتفاعات بالا در حدود2000 متر از سطح دريا برويد. حساسيت افرا به ابتلاي به آفات و بيماريهاي قارچي زياد است و نبايد آن را پس از بريدن، مدت زيادي در محيط مرطوب جنگل باقي بگذارند چون بزودي مبتلا به بيماريهاي قارچي شده و ارزش خود را از دست مي دهد .
كاربرد : چوب افرا در روكش سازي هم براي تهيه روكشهاي نمائي و هم براي لايه هاي وسطي تخته لائيها پوشش و سطوح بزرگ ديوارها ، رويه ميزها ، در و پنجره ، پوشش تخته هاي خرده چوب ، تخته هاي نووپان ، تخته هاي لامله و ديگر فرآورده هاي چوبي و همچنين در بسياري از صنايع ديگر چوب مانند تخته خرده چوب سازي ، تخته فيبرسازي ، كاغذ سازي و غيره مورد استفاده قرار مي گيرد.
اقاقيـا
رويشگاه طبيعي: جنوب شرقي آمريكاي شمالی است. دركشورهاي ديگرجهان ازجمله ايران به صورت كاشته شده، وجود دارد.
اندازه و ويژگي ها : تنه بدون شاخه آن تا 10 متر در ارتفاع و 80 سانتي متر در قطر مي رسد . (در ايران درختاني به اين ابعاد هنوز وجود ندارد . تاريخ ورود و كاشت آن در ايران مشخص نيست ولي درايران بصورت پراكنده در اكثر نقاط كشور كاشته مي شود.)
ابعاد آن هميشه ازاندازه هاي داده شده كوچكتراست تنه آن نامظم واكثراًپرشاخه است.غالباًكج وكوله مي رويدوسطح تنه داراي بي نظمي است وگردنمي باشدچوب برون آن باريك وتقريباً سفيد يا سفيد مايل به سبزو چوب درون باحدودكاملاًمشخص،زردمايل به سبزيا زيتوني، قهوه اي طلائي و درخشان،است.
وزن مخصوص آن 7/0 بوده وچوبي است نيمه سنگين ، بسيار سخت ، كج تار ، نسبتاً همگن با هم كشيدگي متوسط ، قابل ارتجاع و بويژه قابل خمش و اگر راست تار روئيده باشد ، بدون اشكال مي توان با آن كاركرد. براي خراطي، فرزكاري، منبت كاري،كنده كاري مناسب است وسطح رنده شده آن متراكم و صاف وصيقلي بنظرمي رسد.دير خشك مي شود و موقع خشك شدن ، تمايل به ترك خوردن دارد.
كاربرد:درصنايع بزرگ كم مصرف مي شود؛ زيراهم تنه آن نامنظم بوده وهم الياف آن كج است وهم نسبتاً سخت است. معمولاًبراي قسمتهاي داخلي ساختمانها،براي واگن سازي،گاري سازي،چرخ دنده سازي،تيرك،پايه چپر،پاركت،پله،دستگيره سازي،خراطي وفرزكاري كف واگن ها وكاميونها و امثال آن بكارمي رود.
چنـار
رويشگاه طبيعي : بجز شمال و شمال شرق اروپا به صورت كاشته شده می روید؛در ایران در اكثر نقاط مانند اصفهان ، تهران ، اروميه ، خراسان ، جنوب البرز و غيره كاشته مي شود.
اندازه و ويژگي ها : تنه بدون شاخه آن تا 8 متردر ارتفاع و 1 متردر قطر مي رسد . در چنارهايي كه در ايران مي رويند ، تنه بدون شاخه آن تا 18 متر و قطر آن گاهي در تك درختان تنه كوتاه تا بيش از 4 متر مي رسد . چوب برون، پهن و مايل به زرد ، چوب درون صورتي رنگ مايل به خاكستري بوده ولی حدود آن كاملاً مشخص نيست. تنه گاهي كاملاً مستقيم نيست . وزن مخصوص آن 57/ 0 بوده و چوبيست نيمه سنگين ، نيمه سخت ، همگن ، راست تار ، خوش كار ، پره هاي چوبي آن در برش شعاعي نقش بسيار زيبا و جالبي بوجود مي آورد كه بويژه پس از لاك زدن ، بسيار زیبا جلوه مي كند. زود خشك مي شود ولي تاب بر مي دارد ، كار با آن توسط همه ابزارها آسان است. براي خراطي عالي است و بخوبي لاك و الكل مي شود و پرداخت مي گردد. چوبيست كم دوام ، استحكام آن در برابر مقاومت به ضربه كم است ؛ولی قابليت تورق و تراش زني آن خوبست.
كاربرد : روي هم رفته مي توان از آن روكشهاي نمايي بسيار زيبا ( بويژه در رويه شعاعي ) بدست آورد كه جهت پوشش سطوح بزرگ ، براي قسمتهاي داخلي و خارجي به کار می روند؛ در ايران سابقاً براي ساخت بدنه ی درهاي بزرگ كاروانسراها ، مساجد ، تكيه ها ، امامزاده ها و غيره بصورت ماسيو(توپر) به كار مي رفت كه روي آن با چوب گردو، منبت كاري مي كردند.
گردو
رويشگاه طبيعي : اين گونه هم به صورت پراكنده در گروه هاي كوچك در جنگلهاي شمال ايران (حوزه خزر ) مي رويد؛ و هم در بسياري از نقاط ايران كه داراي آب و هواي نيمه خشك يا مديترانه اي هستند. در آذربايجان ـ كردستان ـ لرستان ـ شمال فارس ،تفرش و خمين ، اطراف اصفهان -اطراف تهران ـ خراسان ـ دامنه هاي جنوبي البرز،همدان،بافت كرمان، جبال بارزوغيره كاشته مي شود؛ و به طور کلی گسترشگاه آن در ايران بسياروسيع است.
اندازه و ويژگي ها : درختان جنگلي اين گونه داراي قامت و تنه هاي بلند، تقريباً به ارتفاع 12 تا 15
متر و قطر در حدود 40 تا 70 سانتي متر هستند؛ در صورتي كه تك درختان كاشته شده از اين گونه درنقاط مختلف كشور، داراي تنه های كوتاه به ارتفاع 1 تا 2 متر هستند که قطرتنه آنها به 100 تا 160 سانتي متر مي رسد.
درختان كهن سال و بزرگ گردو در ايران سابقاً زياد بود ولي كمي بعد از جنگ دوم جهاني كه پاي بيگانگان به ايران باز شد ، صاحبان صنايع چوب اروپا كارشناسان خود را بكرات به ايران فرستادند و هرچه توانستند ، درختان گردوي بزرگ را خريداري و به منظور استفاده از چوب آنها ، درختان را قطع و تنه هاي پرچوب و پرنقش و نگار گردوهاي ايران را به اروپا و مراكز صنايع روكش سازي ارسال نمودند؛ بطوري كه امروزه در بسياري از نقاط ايران ديگر خبري از گردوهاي بزرگ نيست و تعداد درختان گردو در ايران بسيار كاهش يافته است.
به هر حال گردو يكي از درختان بسيار مرغوب و قابل توجه صنايع روكش سازي ايران است.
وزن مخصوص آن حدود 6/0 است. گرچه تنه آن غالباً كوتاه است ، ولي چوب درون آن داراي رنگ قهوه اي روشن تا تيره با رگه ها و نقش و نگار بي نظير و زيبا و بسيار دل انگيز است (البته بيشتر در محيط هاي غير جنگلي ) ، چوب گردو نيمه سبك و نيمه نرم ، همگن و بخوبي قابل تورق است ، بطوري كه مي توان از آن بوسيله ابزار مدرن و ماشين هاي قوي ، روكش هايي به ضخامت 3/0 ميلي متر تهيه نمود. چوب گردو راست تار و خوش كار بوده و دوام آن بسيار خوب است و در داخل آب ريش ريش نمي شود يعني الياف آن زود جدا نمي شود .
طبق تجربه، نقش و نگارچوب گردوئي كه در نقاط خارج از جنگل ميرويد يا كاشته مي شود به مراتب بهتر و زيباتر از نقش و نگار چوب گردوهائيست كه در جنگل هاي مرطوب شمال مي رويند.
گاهي از گردو روكش هاي اره اي بسيار زيبا تهيه مي كنند. گردوي ايران سابقاً جنبه صادراتي بسيار جدي داشته است.
كاربرد : روكش هاي زيباي گردو براي تهيه روكش هاي نمائي ، در مبل سازي ، لايه روئي تخته لائي ها ، دكوراسيون چوبي و پوشش سطوح بزرگ ، پوشش روي تخته خرده چوبها ، نئوپان ها، تخته هاي لامله ـ در و پنجره ، رويه ميز ، قفسه ها و در بسياري از موارد ديگر به كار مي رود و طرفداران زیادی دارد. در معرق چوب بعلت تنوع رنگ و بافت متراكم آن بيشتر براي موي سر و ريش وسبيل بكار ميرود.
زبان گنجشك
رويشگاه طبيعي : در جنگلهاي شمال ايران از آستارا تا گرگان و در ديگر نقاط ايران مي رويد.
البته زبان گنجشگ گونه هاي ديگري نيز در ايران دارد كه در نقاط غير جنگلي كاشته مي شود.
اندازه و ويژگيها : درختي متوسط است كه در جنگلهاي ايران به ارتفاع 18 متر مي رسد . تنه آن به بلندي 12 تا 15 متر و قطر تنه آن به 60 تا 70 سانتي متر مي رسد . تنه آن كاملاً استوانه اي و صاف نيست.
درختاني كه در نقاط غير جنگلي ايران مي رويد يا كاشته مي شود ، معمولاً داراي ابعاد بسيار كوچكتر هستند و غالباً به صورت شاخه زاد بهره برداري مي شوند.
وزن مخصوص چوب زبان گنجشك حدود 71/ 0 است. چوبيست نيمه سنگين ، نيمه سخت ، همگن ، روزنه دار که پس از رنده شدن صاف و صيقلي و درخشان ، راست تار ، خوش كار ، به خوبي قابل تورق است. چوب برخي از زبان گنجشگ ها بسته به وضع رويشگاه در برش مماسي خود نقش زيتوني دارد که به آن زبان گنجشگ زيتوني گفته مي شود . كه روكش آنها ارزش بيشتري دارد.در این چوب اختلاف رنگ چوب درون و چوب برون كم است.
زبان گنجشگ در جنگلهاي ايران به صورت كمياب و پراكنده یافت می شود ولي اگر فراوان و دردسترس باشد ، مي توان روكشهاي خوبي از آن به دست آورد.
كاربرد : در كارخانه هاي روكش سازي اروپا و ايران از زبان گنجشك روكشهاي نمائي جالبي تهيه مي كنند . ولي اكثراً روكشهاي آن را براي لايه هاي وسطي تخته لايه ها به كار مي برند. از روكشهاي زبان گنجشك براي روكش كردن قطعات اطاقهاي اتومبيل ، واگن ها و ساير پروفيل هاي چوبي ، روكش كردن تخته خرده چوبها ، تخته نئوپانها ، تخته هاي لامله و غيره نيز استفاده مي شود.
علاوه بر صنايع روكش سازي ، چوب زبان گنجشك در صنايع ديگر مانند تهيه لوازم ورزشي نيز بكار مي رود.
مَلَـچ
رويشگاه طبيعي : درجلگه هاي ساحلي وكم ارتفاع شمال ايران تا ارتفاع حدود 800 متر ازسطح دريا ديده مي شود.
اندازه و ويژگي ها :
يكي از مهمترين چوبهاي گروه نارونهاي ايران است كه در جنگلهاي شمال ايران بطور پراكنده مي رويد ، ارتفاع درخت به 30 متر و تنه بدون شاخه آن به 20 متر و قطر تنه آن به 8/1 تا 2 متر مي رسد. (قطر تنه آن را در جنگلهاي نمك آبرود بين چالوس و ساقي كلايه حدود 180 سانتي متر اندازه گرفته اند ) ولي البته تنه هاي قطور آن كمياب است و غالباً قطر تنه آن بين 100 تا 120 سانتي متر تغيير مي كند . تنه آن مستقيم ، استوانه اي و پرچوب است . وزن مخصوص چوب آن حدود 65/ 0 تا 68/ 0 بوده و چوبي است؛ نيمه سنگين ، نيمه سخت ، همگن ، راست تار و خوش كار ، بسيار قابل تورق و بسيار مناسب براي روكش سازي . چوب درون آن به رنگ خاكستري مايل به قهوه اي كم رنگ يا شكلاتي بوده و از نظر خواص تكنولوژيكي عالي است. روكش هاي آن زيبا هستند و طرفداران زيادی دارند.
كاربرد : از ملچ روكش هاي بسيار تميز و خوب و زيبا براي نماسازي و لايه هاي دروني تخته لائيها ، پوشش سطوح و ديوارهاي وسيع ، رويه تخته خرده چوبها ، رويه تخته هاي لامله ـ رويه نئوپان ها و ديگر فرآورده هايي كه بايد روكش شود ، بدست مي آورند. ضمناً روكش ملچ هاي ايران مرغوب هستند . اشكال چوب ملچ در جنگلهاي ايران كميابي آن است و ديگر اينكه اخيراً يك بيماري قارچي به اين درخت حمله مي كند كه عامل انتقال آن يك حشره (سوسك ) چوبخواربوده و گفته مي شود كه حمله اين آفت به درختان ملچ صدمه زياد مي زند و نسل آن را در ايران به خطر انداخته است.
مَمـرَز
رويشگاه طبيعي : اينگونه درايران درارتفاعات پائين جنگلهاي شمال(حوزه خزر)تقريباً تا 1000 متربالاترازسطح دريامي رويد؛ اما دركشورهاي اروپائي،قفقازوتركيه همراه ديگردرختان جنگلي دیده می شود.
اندازه و ويژگي ها : اين درخت در اروپا نسبتاً كوچك و اكثراً به صورت شاخه زاد است ولي در جنگلهاي ايران به صورت دانه زاد ، درخت نسبتاً بزرگ يا متوسطي است كه ارتفاع آن به 25تا 28 متر مي رسد ، تنه آن تا 15 الی 18 متر بدون شاخه است و قطرآن به 70 تا 80 سانتي متر مي رسد. (در جنگلهاي ايران ) تنه آن كاملاً مستقيم و استوانه اي نيست و معمولاً خميدگيهايي دارد. همكشيدگي آن زياد است و موقع خشك شدن ترك مي خورد.
وزن مخصوص چوب آن در حدود 7/0 است. چوبي است با الياف درهم ،كج تار ، نسبتاً سخت ، نيمه سنگين ،که كار با آن نسبتاً مشكل بوده و چوب درون آن اختلاف زيادي با چوب برون ندارد ، رنگ چوب سفيد مات و داراي رگه هايي به رنگ بنفش كم رنگ و كمي ناصاف بوده و قابليت تورق آن نسبتاً خوبست.
كاربرد : براي لايه هاي وسطي تخته لائيها مصرف مي شود؛ و از نظر روكشهاي نمائي زياد جالب نيست.
ممرز فراوانترين چوب جنگلهاي ايران در ارتفاعات پائين است و در حدود 30 ـ 35% تركيب جنگل را در ارتفاعات پائين تشكيل مي دهد. علاوه بر صنايع روكش سازي ، در صنايع ديگر نيز مانند كاغذ سازي ،تخته فيبرسازي ، ساختمان ، نجاري و غيره مصرف مي شود . روي هم رفته ارزانترين و فراوان ترين چوب ايران است.در ايران ممرز، گونه هاي ديگري هم دارد كه در ارتفاعات مي رويند.
راش
اندازه و ويژگي ها : درختي است بلند كه ارتفاع آن به 35 متر و قطر تنه آن به 150 سانتي متر مي رسد. گاهي داراي جنگلهاي نسبتاً خالص و يك دست است و اكثراً تنه هاي صاف ، مستقيم ، استوانه اي و پرچوب را تشكيل مي دهد. تنه آن به بلندي 20 تا 25 متر بدون شاخه مي رسد ، اين درخت براي صنايع روكش سازي از نظر كيفي و كمي شايد بهترين باشد.
وزن مخصوص آن حدود 67/ 0 بوده و رنگ چوب برون و چوب درون تقريباً يكنواخت و به رنگ صورتي كم رنگ تا پررنگ است.
چوبيست بسيار حساس به خشك شدن و در حالت ماسيو به سرعت ترك مي خورد ، حساس به يخ زدگي است و در جنگلهاي كوهستاني مرتفع غالباً دچار يخ ترك مي شود.
اگردر رويشگاه هاي نامناسب و در شرايط ناسالم رشد کند ، اكثراً در درون چوب آن، چوبدرون قرمز رنگ تشكيل مي شود كه به ويژگيهاي تكنولوژيكي آن آسيب مي زند ،در کل چوبيست نيمه سخت ، همگن راست تار، خوش كار(كار با آن بوسيله ابزار صنعتي آسان است)، قابل تورق وبسيارمناسب براي صنايع روكش سازي(بوسيله لوله بري).جهت تهيه روكشهاي نمائي دربرش شعاعي، پرمگسهاي آن بسيار زيباست.
كاربرد :ازآن براي روكش هاي نمائي ، روكش هاي لايه براي تخته لايه ها ، رويه ميز، پوشش سطوح بزرگ و وسيع ، پوشش تخته خرده چوبها ، نئوپانها تخته لامله و ديگر فرآروده هاي چوبي
استفاده می شود.
شمشاد
رويشگاه طبيعي : جنوب اروپا ، شمال آفريقا ، خاورميانه ، تركيه ، شمال ايران (حوزه خرز) در ارتفاعات پائين.
اندازه و ويژگي : درختي است بسيار كند رشد و در جنگلهاي طبيعي ايران پايه هاي بزرگ عرضه مي دارد. در ايران هم از اين چوب روكشهاي اره اي براي صنايع ظريفه تهيه مي كنند.
آن را با بيش از 10 متر بلندي تنه و بيش از 70 سانتي متر قطر تنه توخالي در لاهيجان ديده ايم (در سال 1327) ، ولي امروزه چنين تنه هائي از چوب شمشاد در ايران وجود ندارد.
بلندي تنه معمولاً در حدود 4 تا 5 متر و قطر تنه 10 تا 30 سانتي متراست ، چوب برون و چوب درون آن همرنگ بوده ( به رنگ زرد روشن) و كج تار است که اكثراً در امتداد الياف ترك مي خورد . وزن مخصوص آن 95/ 0 بوده و چوبی است بسيار سخت ، بسيار سنگين ، بسيار محكم ، که زیاد ترك مي خورد و به زحمت خشك مي شود؛ نسبت به سائيدگي مقاوم و بادوام است.
كاربرد : مناسب براي تهيه روكش هاي اره اي جهت صنايع ظريفه بوده و رويه آن خيلي صاف و صيقلي است.
انواع دیگر چوب:
فوفل :
اين چوب به رنگ قهوهاى سير اخرايى است وخطوط موجدار ِتيرهترازرنگ زمينه، دارد . رويشگاه آن مناطق گرم آسيا مثل هندوستان و پاکستان و جزاير سند و جاوه است.
کِيکُم :
رنگ زمينه اين چوب کرم، با خطوط و نقشهاى شکلاتى يا قهوهاى سوخته است نقش آن جوشداروموجداربوده ومحل رويش اين چوب جنگلهاى باختروجنوب ايران است.
آکاژو :
رنگ اين چوب قرمز مايل به بنفش تيره و نقش آن خطوط نوارى پررنگتر از زمينه است.محل
رويش آن غرب آفريقا( ليبريا، کامرون و اوگاندا) مىباشد.
ساج :
رنگ اين چوب قهوهاى با زمينهٔ سبز و نقش آن رگههاى زرد يا قرمز نوارى است . رويشگاه
اين چوب، جنوب آسيا ( هندوستان هند ، چين و جاوه ) است.
بَقَم :
رنگ اين چوب، قرمز زنگ آهن و نقش آن خطوط موجدار کم رنگ تر از زمينه است . محل رويش آن آسياى جنوبى است و از هندوستان به ايران وارد مىشود. درخت آن در امريکاى مرکزى و شمال امريکاى جنوبى نيز کاشته شده است.
سرخدار:
رنگ اين چوب ازکرم تا قهوهاى قرمز(با زمينهٔ رنگ آهن) و نقش آن موجداربا خطوط کمى پررنگتر است.
اين چوب در راشستان بهطورپراکنده ديده شده است و گاهى بهصورت جنگلهاى خالص وجود دارد.
عناب :
رنگ اين چوب قهوهاى با زمينهٔ گِل اخراى پخته زرد بوده و چوب کم نقشى است . رويشگاه اين چوب به طور پراکنده در خراسان است؛ اما نوع بزرگتر آن در بين راه بيرجند و تربت حيدريه نيز وجود دارد.
سنجد :
رنگ چوب درون، قهوهاى مايل به قرمز و چوب برون، زرد کم رنگ است. اين چوب خطوط موجدار کم رنگ و پررنگتر از زمينه همراه با جوشهاى فراوان دارد و در کليهٔ مناطق استپى ايران کاشته مىشود.(سنجد در جایی به کار برده می شود که با آب سر و کار دارد؛مثلا در حمام ها)
زيتون :
رنگ اين چوب کرم با زمينهٔ قهوهاى است و رگههاى نامنظم و موجدار و فراوان بهرنگ قهوهاى تيره دارد . رويشگاه اين چوب کرانهٔ مديترانه، شمال افريقا و جنوب اروپا است . در منطقهٔ رودبار و منجيل ايران نيز بهطور فراوان کاشته مىشود . گونههاى وحشى آن بين قزوين و گيلان و نواحى جيرفت و جبال بارز وجود دارد .
بادام :
رنگ اين چوب در بيرون کرم مايل به زرد،و در درون کرم مايل به شکلاتى است . و داراى خطوط موازى و باريکِ تيرهتر از متن است . در کليهٔ مناطق استپى و کوهپايهاي، آذربايجان، خراسان، اطراف اصفهان، شيراز و کردستان کاشته مىشود.
خرمالو :
رنگ اين چوب در درون خاکسترى کبود و چوب برون آن کرم روشن اخرايى است . اين گونه ، جزء درختان جنگلى شمال محسوب مىشود و رويشگاه آن کرانههاى درياى خزر از جنگلهاى آستارا تا جنگلهاى گرگان است.
زرشک:
رنگ اين چوب زرد پررنگ با انعکاس صدفى بوده و نقش آن خطوط موجدار خودرنگ صدفي است. اين گونه در دامنههاى شمالى و جنوبى البرز و در ارتفاعات ۱۷۰۰تا ۲۳۰۰ متر و در حاشيهٔ رودخانهها می روید.
نارنج :
رنگ اين چوب زرد ليمويى و بدون نقش است. اين گونه در شمال و جنوب ايران کاشته مىشود . سواحل درياى خزر ، استان فارس و بلوچستان محل رويش اين درخت است .
توت سفيد :
رنگ چوب برون سفيد و درون زرد طلايى است. اين درخت در اصل در چين و آسياى شرقى می روییده اما در ايران و بسيارى از مناطق معتدلهٔ دنيا کاشته مىشود . در ايران در مناطق مرطوب جنگلى شمال و همچنين در مناطق استپى نيز کاشته مىشود .
گلابي :
رنگ اين چوب قرمز روشن (صورتي) با زمينهٔ قهوهاى ، بدون نقش و گاهى منقوش است . اين درخت از آستارا تا گرگان می رويده و در کردستان و لرستان نيز گونه هاى مختلف آن وجود دارد.
تخته خرده چوب یا نئوپان
نئوپان از فشردن زياد همراه با حرارت خورده هاي چوب و اضافه كردن چسب به آنها در ضخامت هاي مختلف توليد مي شود. هر دو طرف نئوپان را مي توان روكش نمود و بدين ترتيب سطوح بسيار زيبائي را كه معمولاً در برابر رطوبت نيز مقاوم اند بدست آورد . در نئوپان بعلت بهم خوردن كامل الياف چوب در شرايط نرمال ، احتمال تغيير حجم بسيار كم است ولي تغيير حالت آن در برابر آب و فشاري كه در اثر خشك شدن پلي استر ايجاد مي شود بيشتر مي باشد . به همين خاطر به عنوان زيركار مناسب جهت معرق بكار نمي رود. و وقتي با روكش استخواني پوشيده شود براي سطح ميزها و پيشخوانها بسيار مناسب خواهد بود.
مراحل توليد تخته خرده چوب ( نئوپان) :
1ـ انبار چوب
2ـ خرد كردن چوبها
3ـ سرند كردن خرده چوبها
4ـ خشك كردن خرده چوبها
5ـ درجه بندي خرده چوبها
6ـ انباره كردن خرده چوبهاي خشك
7ـ چسب زدن خرده چوبها
8ـ لايه ريزي خرده چوبها روي نوار
9ـ پرس كردن خرده چوب
10ـ اندازه بري
11ـ سنباده كاري و پرداخت
12ـ انبار و توزيع
صنعت تخته خورده چوب يكي از صنايع جديد است و در مقايسه با صنايع تخته فيبر وتخته چند لايه قدمت چنداني ندارد.
اين صنعت در حال حاضر به علت استفاده از هر گونه ضايعات چوبي اعم از مازاد مزارع
پنبه وغلات، كتان و كنف و ديگر گياهان چوبي در رديف مهمترين صنايع وابسته به چوب قرار دارد. تعدادي از واحدهاي توليدي تخته خرده چوب در ايران عبارتند از : نكا چوب، شموشك و شهيد باهنر گرگان، نئوپان گنبد، و...
تخته سه لا
تخته سه لا از سه يا چند لايه تخته درست شده است . لايه هاي مغزي ، تخته هاي دو طرف و بالاخره روكش ها، تخته سه لا را تشكيل مي دهند.غالباً تخته سه لاها طوري ساخته مي شوند كه بافتهاي لايه هاي مجاور بر يكديگر عمود باشند ، ولي بعضي از تخته سه لاها كه از آنها مثلاً در ساختمان قايق ها و هواپيماها استفاده مي شود ، ممكن است بافت لايه هاي مجاور با يكديگر زاويه 45 درجه را تشكيل دهند؛ تا بدين ترتيب به تخته سه لا انعطاف پذيري بيشتري داده شود. قسمت اصلي تخته سه لا، مغزي يا لايه وسطي آن است . در بعضي از موارد چند لايه باريك به يكديگر چسبانده شده و به اين ترتيب ضخامت ، طول و عرض مناسب براي تخته سه لا درست مي شود و در برخي از موارد ، لايه وسط تخته سه لا ممكن است از تعدادي تخته متصل بيكديگردرست شود. ضخامت مغزي ، تابع ضخامت كلي تخته سه لا است.
ضخامت لايه هاي تخته سه لا معمولاً در حدود 3 تا5/4 ميليمتر و ضخامت روكش هاي سطح در حدود 9/0 ميلي متر است.
مزاياي تخته سه لا:
الف ـ تخته سه لا از نظر مقايسه وزني بمراتب قوي تر از تخته هاي يك تكه است زيرا هريك از لايه هاي آن موجب تقويت لايه بعدي مي گردد.
ب ـ بطور كلي تخته سه لا وزن كمي را دارد.
ج ـ پيچ و ميخ را مي توان خيلي نزديك به لبه هاي تخته سه لا فرو برد بدون آنكه در تخته سه لا ترك ظاهر شود.
د ـ چون جهت بافتهاي لايه هاي مجاور هم امتداد نيستند ، احتمال تاب خوردگي در آن بسيار كم است.
هـ ـ تخته سه لا بصورت ورقه هاي بزرگ در دسترس مي باشد و در نتيجه با استفاده از آن صرفه جوئي زيادي در وقت بعمل مي آيد . زيرا در غير اينصورت و با استفاده از تخته هاي عادي بايد براي تهيه يك سطح بزرگ ابتدا اين تخته ها را بهم چسباند و سپس با صرف زمان زيادي آنها را رنده كرده و سمباده زد تا سطح صاف مناسب بدست آيد.
و ـ تخته سه لا را مي توان با روكش هاي بسيار متنوعي خريداري كرد.
در روش دوبل تخته سه لايي به عنوان قالب مورد استفاده قرار مي گيرد و زيركار مناسبي براي كارهايی با ارزش كم مي باشد؛ مانند خطهاي برش زده با چوب.
مراحل توليد تخته لاي ( سه لايي)
1ـ انبار چوب( گرده بينه ) 2ـ آماده كردن گرده بينه 3ـ نرم كردن (پختن ) گرده بينه 4ـ اندازه بري
5ـ پوست كندن وتميز كردن 6ـ لوله بري و تهيه لايه 7ـ خشك كردن 8ـ قيچي كردن 9ـ چسب زدن لايه ها
ـ پرس كردن لايه ها 11ـ دور كردن ( اندازه بري) 12ـ بسته بندي 13ـ انبار و توزيع 10
مواد و مصنوعات چوبي و كاربرد آنها:
با توجه به رشد بي رويه جمعيت و كاهش منابع چوبي در جهان و از بين رفتن جنگلها به دلیل آتش سوزي ،استقبال از توليد مواد مصنوعي چوبي افزايش يافته است. مواد مصنوعي چوبي از ضايعات چوب به دست ميايند از اين رو ازچوب طبيعي در مصارف پر ارزش، بسته به نوع چوب استفاده مي شود. مصنوعات چوبي عبارتند از :
تخته خرده چوب
تخته لايه
تخته فيبر
M.D.F
H.P.L
H.D.F
پانلهاي معدني
كابينت
تعريف تخته فيبر:
تخته فيبر از فيبرها(عناصر كشيده و باريك چوبي يا ساير الياف غير چوبي) كه به صورت خمير در آمده اند و از طريق فشردن، تداخل و اتصال بين الياف (ليگنين چوب) يا با افزودن چسبهاي مصنوعي به دست مي آيند.
تخته فیبر به دو دسته تقسیم می شود:
(S1S) یک رویه صاف
(S2S) دو رویه صاف
موارد مصرف تخته فيبر:
محصولات بيروني: مانندتخته ی پوششي كه به علت عايق بودن دربرابر رطوبت درقسمتهاي بيروني ساختمان استفاده مي شود.
محصولات دروني: شامل تخته هاي ساختماني، تخته آجري سقف،تخته صدا گير
محصولات صنعتي: شامل تخته هاي مخصوص ساخت خانه هاي پيش ساخته، اتومبيل سازي و صنايع مبلمان
منابع:
مصالح ساختمانی/احمد حامی/انتشارات دانشگاه تهران/چاپ شانزدهم/1384
جزوه ی درسی/آقای مهندس سعادتمند