شنبه, 03ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست اتحادیه نوروز نوروز 13 مقدس

نوروز

13 مقدس

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 80، سال دوازدهم، اسفندماه 1392 و فروردین 1393، رویه 33

ایرانیان از عهد کهن تا عهد باستان، بر این باور بودند که عمر جهان دوازده هزار سال است. در پایان هزارۀ دوازدهم، با برپایی « رستاخیز » دوباره جهان نو می‌شود و « دوازدۀ » تازه‌ای آغاز می‌گردد. با ظهور «استوت ارت» یا سومین و فرجامین سوشیانت که خویشکاری برانگیختن مردگان را دارد، مردگان به تدریج برانگیخته شده و پس از انجام داوری فرجامین در حضور مهر، سروش و رشن، از پل چنوات می‌گذرند. این پل برای نیکوکاران پهناور و برای گناهکاران، باریک و تیز چون لبۀ تیغ است. نیکوکاران به بهشت و بدکاران به دوزخ می‌روند.  برپایۀ محاسبات روانشاد استاد ذبیح بهروز، زایش زرتشت در آغاز هزارۀ دهم قرار دارد و نیز فرجامین روز هزارۀ دوازدهم «روز سه‌شنبه 30 اسفند سال 600 یزدگردی رحلت است یعنی روز هفدهم ژانویه 1232 میلادی یا چهارم بهمن ماه 610 خورشیدی ».

البته باید توجه داشت که سالشمار دوازده هزار ساله بر پایۀ سال یزدگردی یعنی سالِ 365 روزه بوده است. از این‌رو این دوران برابر است  با 4380000 روز و یا 11993 سال خورشیدی.

برپایۀ همان محاسبات می‌بایست هوشیدر در سال 799 پ‌م‌م، زاده می‌شد و در سال 769 پ‌م‌م یا 1390 پ ه پ، به مدت ده شبانه‌روز به نشانۀ بشارت ظهور وی از جنبش می‌ایستاد. به همین ترتیب، می‌بایست زایش هوشیدر ماه در سال 200 میلادی (421 پ ه پ) می‌بوده و در سال 230 میلادی یا 391 پ ه پ ، می‌بایست خورشید به نشانۀ بشارت ظهور وی و پایان هزارۀ هوشیدر از جنبش بازمی‌ماند. همچنین می‌بایست زایش استوت ارت در سال 1202 میلادی یا 581 خورشیدی (چهارم بهمن‌ماه) به وقوع می‌پیوست و چنان که گفته شد در سال 1232 میلادی ( هفدهم ژانویه ) یا 610 خورشیدی می‌بایست کار جهان به پایان می‌رسید و رستاخیز آغاز می‌شد.

برپایۀ باور ایرانیان کهن با پیدایی سوشیانت و برانگیختن مردگان، رفتن نیکوکاران به بهشت و بدکاران به دوزخ، کار جهان پایان نمی‌یابد و از هزارۀ سیزدهم، دور 12 هزار سالۀ نوینی آغاز می‌شود. بر پایۀ این باور، روز سیزدهم سال‌نو به عنوان نماد ( هزارۀ سیزدهم ) ، روز فرخنده‌ای بود که شگون داشت و مردم با رفتن به دامان طبیعت که زندگی تازه‌ای را آغاز کرده بود، روز سیزدهم یا آغاز دور نوینی از زندگی را جشن می‌گرفتند.
پس از یورش تازیان و دور شدن مردمان از ریشۀ خود، رفته رفته این باورها کمرنگ شدند. پیش از آن که به دست فراموشی سپرده شوند، فرزانگان ایرانی برای نگاهداری و ورجاوندی این سنت، به این خرافه دامن زدند که شمار 13 نحس است و باید نحسی سال نو را با رفتن به دامان طبیعت به‌درکرد. گسترش این خرافه، اجازه نداد تا این سنت کهن به دست فراموشی سپرده شود. این باور توانست این سنت را تا به روزگار ما که دیگر نیازی به خرافه نیست، پایدار نگاه دارد.

این باور در درازای سالیان، چنان بر اندیشۀ مردم ما اثر گذاشت که گمان کردند که به راستی این شمارۀ پرشگون یعنی 13، بدشگون و نحس است. تا جایی که حتا شماره‌های خانه‌های خود را به 1 + 12 یا 2 + 11 بدل کردند .

دیگر عددهای پرشگون در باور ایرانیان کهن، عبارت بودند از عدد هفت به نشانۀ هفت امشاسپند .
البته میدانیم که شمار امشاسپندان ، شش است که قرار دادن نام اهورامزدا بر بالای آنها و گاه ایزد سروش ، شمار آن را به هفت میرسانند .
درباره عدد هفت . باید دانست که پایۀ گاهشماری است و 52 هفته برابر است با یک سال و ...
عدد 72 نیز در میان ایرانیان در عهد کهن و باستان ، جایگاه ویژه‌ای داشته است . این عدد به نشانۀ 72 رشتۀ کمربندی است به نام « کشتی » که ایرانیان از دوردست‌های تاریخ بر میان می‌بستند و سپس این کمربند ، به آیین زرتشت نیز راه یافت و آنان پس از رسیدن به سن بلوغ ( 15 سالگی ) ، آن را به میان می‌بندند .

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه