زبان پژوهی
واژگان فارسی را به کار گیریم 48
- زبان پژوهي
- نمایش از چهارشنبه, 09 دی 1394 05:27
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 89، سال چهاردهم، آذر و دی 1394، ص 38
دانستنیهای دلچسب و جالب در باره زبان فارسی:
زبان فارسی در 29 کشور جهان صحبت میشود که در ریف ششم بعد از زبان اسپانیایی و پیش از زبان آلمانی (از نگاه شمار کشورهایی که در آنها فارسی سخن میگویند) رده بندی شده است.
زبان فارسی زبان نخست کلاسیک جهان [البته از سوی غربیها] شناخته شده است که همه ویژگیهای یک زبان کلاسیک را داراست. زبانهای یونانی، لاتین و سانسکریت در ردیفهای سوم و چهارم آمدهاند.
فارسی از نظر شمار و تنوع متل (ضرب المثل) در میان سه زبان اول جهان جای دارد.
زبان فارسی از نظر دامنه و تنوع واژهها پر مایهترین و بزرگترین زبان جهان است.
در کمتر زبانی فرهنگ لغاتی چون «دهخدا» در 18 جلد ویا فرهنگ «معین» در 6 جلد دیده میشود.
زبان فارسی توانایی ساختن «225» میلیون واژه را دارد که در میان زبانهای گیتی بیمانند است.
زبان فارسی سیزدهمین زبان پرکاربرد در محتوای «وب» است.
زبان فارسی یک سده از لاتین و دوازده سده از انگلیسی جلوتر است.
از ده شاعر برتر جهان پنج تن از آنان فارسی زبان هستند.
رایانه
ایمیل = رایانامه / رایان پیک
هنگ (hang) = گیروپاش
کیبورد = تخته کلید
ماس = موشواره
دات = نقطه
مصاحب = همنشین
مصاحبت = همنشینی
صلح = آشتی / سازش
مصالحه = آشتی / سازش
مصباح = چراغ
مصدر = ریشه
مصرف = کارکرد
مصنوع = ساخته
مصنوعات = ساختهها
اضافه = افزون
مضاعف = دوچندان
اضطراب = نگرانی
مضطرب = نگران
مضیقه = تنگنا
مطابق = برابر
طلب = درخواست
مطالبه = درخواست کردن
مطب = درمانگاه
طب = پزشکی
مطبوع = دلپذیر / خوشآیند
طرب = شادی
مطرود = رانده شده
مطلب = جستار / سخن
اطلاع = آگاهی
مطلع = آگاه
مطلق = آزاد / رها / خودکامه / خودی /خیره
طلاق = جدایی
مطلقه = جدا شده / طلاق داده شده
اطمینان = آرامش / آسودگی خیال / آرام
مطمئن = آرمیده / آرام / آسوده خیال
مطلوب = دلخواه / خواسته شده
طمع = آز
مطمع = مورد آز
طول = درازا
مطول = دراز
طاهر = پاک
مطهر = پاک شده / پاک / پاکیزه
مطیع = فرمانبردار
ظلم = ستم
مظالم = ستمها
مظلوم = ستمدیده
ظفر = پیروزی
مظفر = پیروز
معارض = دشمن
معارضین = دشمنان
معرفت = دانش
معارف = دانشها
ظن = گمان
سوظن = بدگمانی
مظنون = گمان برده شده / مورد بدگمانی
واقع شده
مظهر = جای آشکار شد
معهذا = با این وجود