زبان پژوهی
واژگان فارسی را به کار گیریم 34
- زبان پژوهي
- نمایش از یکشنبه, 20 بهمن 1392 05:40
- بازدید: 5341
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 79، دی و بهمن 1392، صفحه 36
زبان رسمی کشور فارسی است. دستگاه عریض و طویلی داریم به نام فرهنگستان زبان و ادب فارسی . دهها دانشکدهٔ ادبیات در سرتاسر کشور برپاست؛ اما مجموعهای از بیرون و درون، دست اندر کار تخریب زبان فارسیاند.
تلویزیونهای فارسی زبان که از بیرون پخش میشوند، با زیرنویس کردن فیلمها به زبان عامیانه فارسی (کوچه بازاری تهرانی) خودآگاه در پی جا انداختن نوعی زبان فارسی هستند که با زبان «معیار» فاصلهٔ زیادی دارد.
در داخل نیز صدا و سیمای جمهوری اسلامی با اصرار بر پرهیز از کاربرد واژگان فارسی در گفتارها، خبرها و گزارشها و نیز اصرار برخورداری از زبان «معیار» و پرداختن به زبان کوچه و بازاری تهرونی، با پول ملت ایران و به دست فرزندان این سرزمین که برای دریافت حقوق و مزایا، به هر ذلتی تن در میدهند. در پی ریشه کن کردن زبان فخیم فارسی و جای گزین کردن آن با زبان کوچه و بازاری تهرانی (یا تهرونی) است.
در این کار آن قدر اصرار دارند که حتا صبحها دختر خانمی که در شبکهٔ 6 روزنامهها را بازتاب میدهد «به دستور مافوق» سعی میکند حتا نوشتار کتابی روزنامه ها را هم با زبان کوچه و بازاری بخواند که به راستی هم شرم آور است و هم جای تاسف بسیار. این در حالی است که رهبر کشور هر از گاه اظهار نگرانی دربارهٔ زبان فارسی میکنند؛ در حالی که گماشتگان ایشان در صدا و سیما این گونه بی پروا، دست اندر کار تخریب زبان فخیم فارسیاند.
در تهیه فیلم های پیاپی تلویزیونی نیز گوشش بر آن است که با کاربرد واژگان انگلیسی، رفته رفته کاربرد آن ها را در زبان فارسی «عادی سازی» کنند و از این راه نیز ضربه ای به زبان فارسی وارد کنند . برای مثال در یکی از فیلم های پیاپی که از شبکه Ifilm پخش می شد ، هندوانه فروش می گوید: «سایزش لارجه» یعنی اندازه اش بزرگ است.
واژگان برابر فارسی پیشنهادی خوانندگان و شورای نویسندگان «خواندنی»
ارکستر= گروه نوازندگان
آنتیک = عتیقه
برند = نام تجاری
برانکارد = تخت روان
بلوند = بور
بولوار = چهار باغ
پازل = جورچین
تایپوگرافی = خط نگاره ، نقاشی خط
تریبون = کرسی سخنران
سمبل = نماد ، تمثیل
سوءظن = بدگمانی
سوء استفاده = بد کاربری
فویل = برگ
کاتر = تیزبر ، تیزی
کادر = چهارچوب
کپسول = پوشینه
کمپ = اردوگاه
کمپین = اردوکشی
گریمور = چهرهآرا
عادل = دادگستر ، دادگر
عادت = خو
عادت کردن = خو گرفتن
عاجز = درمانده
طی کردن = پیمودن
طیور = پرندگان
طلوع = برآمدن
طعم = مزه
طریقه = شیوه
طرفدار = پیرو
طرفداران = پیروان
طرز = شیوه
طرز فکر = بینش ، شیوه ی اندیشیدن
طبخ = پختن
صریح = روشن
صعودی = افزاینده
صف = رسته
صفرا = زردآب
صلاحیت = شایستگی ، سزاوارای
صلاح = نیکی کردن ، نیک شدن ، نیکوکار گشتن ، نیکوکاری
صناعت = پیشه ، هنر
صلات = نماز ، بخشایش خداوندی ، نیایش خدا
صلابت = سخت شدن ، استوار گشتن ، استواری
عاقبت = سرانجام ، پایان کار
عاقبت به خیر = نیک فرجام
عالی رتبه = والا جایگاه
عالم گیر = جهان گیر
عالی جناب = والا گهر ، بزرگوار
عامل = کارگزار
عبادت = پرسش
عبارتند = بر این پایه اند
عبرت = پند
عبور و مرور = آمد و شد
عبوری = گذری
عبور کردن = گذشتن
هک = رخنه ، نفوذ