سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم چرا با احداث سد مارون ۲، باید مخالفت کرد؟

زیست بوم

چرا با احداث سد مارون ۲، باید مخالفت کرد؟

برگرفته از تارنمای مهار بیابان زایی / محمد درویش

1. نخست آنکه جانمایی سد مارون ۲ در منطقه‌ای متراکم از رویشگاه بلوط و درختچه‌های ارزشمند مورد – Myrtus – است. یعنی به بهانه ساخت مخزن یکصد و سی میلیون مترمکعبی سد مارون۲، متاسفانه هزاران پایه درخت ارزشمند زاگرس  را از دست خواهیم داد. این در شرایطی است که حدود سی‌درصد از این رویشگاه راهبردی ایران و تامین‌کننده ۴۵درصد آب شیرین کشور در طول دو دهه اخیر از حیز انتفاع ساقط شده و تحت هیچ شرایطی نباید خودخواسته بر شمار کمی و کیفی این تخریب بیافزاییم.

2. دوم اینکه گنجایش سد مارون یک در خوزستان، ۱.۳ میلیارد مترمعکب است و در تمام این سال‌هایی که ساخته شده، یعنی در بازه ۲۰سال گذشته، فقط یک‌بار پر شده است. الان آورد کل  سالانه رودخانه مارون کمتر از ۹۰۰میلیون مترمکعب است و بر‌اساس این آورد، کلی هم بارگذاری در پایین‌دست، به‌خصوص در رامشیر و جایزان و بهبهان شده و تنها منبع آب شیرین تالاب بین‌المللی شادگان هم همین آب رود مارون است. از سویی با توجه به وضعیت تغییر اقلیم و جهان‌گرمایی انتظار می‌رود که وضعیت هر سال بدتر از شرایط فعلی هم بشود. یعنی اگر سد مارون ۲ ساخته شود ما با دو سد نیمه خالی روبه‌رو هستیم و این یعنی سد مارون ۲ یک ضربه مهلک به سد مارون یک خواهد زد.

3. سوم آنکه چرا وقتی سد مارون خودش با بحران جدی مواجه است، ما در بالادستش تن به بارگذاری‌های بیشتر می‌خواهیم بدهیم؟ مگر در دو کشور مختلف قرار است این دو سد احداث شود؟! چگونه می‌خواهند ۳۰ هزار هکتار زمین کشاورزی به اراضی کشاورزی در کهگیلویه و بویراحمد به پشتوانه آب سد مارون ۲ اضافه کنند، وقتی هم‌اکنون در تامین حقابه ۱۱۰هزار هکتاری اراضی پایین‌دست سد مارون بهبهان با مشکلات جدی روبرو هستیم؟ خروجی این اتفاق نامیمون یعنی: به‌ازای اراضی کشاورزی که می‌خواهیم در کهگیلویه و بویراحمد اضافه کنیم، دست‌کم دو تا سه برابرش را در خوزستان و در پایاب حوضه آبخیز مارون یک از دست خواهیم داد. افزون بر آن، با توجه به فقدان ۳۰هزار هکتار زمین کشاورزی مناسب در حوضه آبخیز سد مارون۲، عملاً ایجاد اراضی کشاورزی جدید به معنای تغییر کاربری اراضی و نابودی بیشتر رویشگاه راهبردی زاگرس خواهد بود.

4. دست آخر آنکه برای کمک به اقتصاد استان کهگیلویه و بویراحمد بهتر است اقتصادی را حمایت کرد که بر مبنای توان بوم‌شناختی و مزیت‌های واقعی استان طراحی شده و آب‌محور نباشد. تقویت زیرساخت‌های گردشگری، توریسم ورزشی  آب‌های خروشان، تقویت کاشت گیاهان دارویی، توریسم سلامت و روان‌درمانی، استحصال انرژی خورشیدی و بهره‌برداری از چشم‌اندازهای هوش‌ربایی نظیر آبشار کمردوغ – که پس از ساخت سد مارون۲ احتمالاً خشک خواهد شد – از آن جمله است.

5. یادمان باشد مخالفت با ساخت سدهای جدید در زاگرس به معنای چشم‌پوشی بر روی گناهان ما در ساخت سدهایی که سبب خشک‌شدن تالاب‌های ارزشمندی چون شادگان و هورالعظیم را فراهم کرد، نیست. مطالبه مردم خوزستان و ایران باید اختصاص حقابه محیط‌زیست مقدم بر صنعت، کشاورزی و نفت به ویژه در پایاب سدهای کرخه و مارون است. اگر اینک به حق معترض دولت ترکیه برای اجرای طرح‌های آزمندانه آبی در بالادست دجله، فرات و ارس هستیم، خود نباید همان بلا را با حمایت از طرح‌های انتقال آب و سدسازی در بالادست خوزستان نازل کنیم. راه نجات زاگرس، اصفهان و یزد از اجرای طرح‌های انتقال آب بیشتر و یا ساخت سدهای پرشمارتر نمی‌گذرد؛ پول زمانی درمان‌گر است که فقر خرد در حوزه تصمیم‌گیری‌های منطقه‌ای و ملی ریشه‌کن شود. وگرنه حضور آدم‌های اشتباهی در صندلی‌های اشتباهی فقط سبب تقویت بارگذاری‌های نابخردانه‌تر در بالادست، تسریع خشکی تالاب‌ها و نخلستان‌ها در پایین‌دست، افزایش چشمه‌های تولید گرد و  خاک و در نهایت تشدید تنش‌های اجتماعی و مهاجرت خواهد شد. همین و تمام.

#نه_به_غلبه_تفکر_سازه_ای_در_مدیریت_آب
#سد_چم_شیر
#سد_مارون_۲
#زاگرس
#کهگیلویه_و_بویراحمد
#خوزستان
#محمد_درویش

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه