سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ معاصر به انگیزه سالروز تجاوز نظامی عراق به ایران - برای آن‌هایی که نمی‌دانند چرا صدام به ایران حمله کرد...

تاریخ معاصر

به انگیزه سالروز تجاوز نظامی عراق به ایران - برای آن‌هایی که نمی‌دانند چرا صدام به ایران حمله کرد...

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 73، مهر و آبان 1391، صفحه 6-7

 

دکتر هوشنگ طالع


یکم – ایجاد بحران و تشدید بحران

با درهم ریخته شدن اوضاع عمومی ایران براثر انقلاب، حکومت عراق در پی آن برآمد تا از وضع نابسامان موجود در راستای مقاصد تجاوزکارانه و تجزیه‌طلبانه‌ی خود نسبت به ایران و به‌ویژه خوزستان بهره گیرد.

حکومت عراق با به راه انداختن دو سازمان کانون فرهنگی خلق عرب و سازمان سیاسی خلق عرب کوشید تا با آشفته‌تر کردن فضای عمومی خوزستان و به‌ویژه خرمشهر و آبادان، برای برنامه‌های تجاوزکارانه خود بستر مناسبی فراهم آورد. که سخن در این‌باره و ناکام‌ماندن دو سازمان مزبور نیاز به بررسی جداگانه دارد.

همزمان با این اقدام‌ها روز 14 خرداد 1358 جنگنده‌های حکومت عراق چند روستای مرزی ایران را بمباران کردند. سفیر عراق در تهران از این اقدام پوزش خواست؛ اما 4 روز بعد (18 خرداد 1358)، هواپیماهای عراقی بار دیگر دهکده‌های مرزی ایران را بمباران کردند.

در آذرماه 1358 نیروهای مسلح عراق با ایجاد درگیری‌های گسترده‌ی مرزی، پاسگاه بزیرآباد را اشغال کردند.
با درنظر گرفتن این موردها، حکومت عراق در سال 1358، روی هم رفته 84 بار از زمین و هوا، ایران را مورد تجاوز نظامی قرار داد.

در سال 1359، حکومت عراق به اقدام‌های دشمنانه‌ی خود علیه ایران، گسترش بیشتری داد.

در فروردینماه 1359، حکومت عراق برای بحرانی‌تر کردن روابط دو کشور و در این راستا جلب‌حمایت مالی و سیاسی شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس و با وجود قرارداد حسن همجواری با ایران، خواستار بیرون رفتن ایران از سه جزیره همیشه ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی شد. البته این فزون‌طلبی را در سالهای بعد هم ادامه داد.

روز 30 فروردین 1359، حکومت عراق آیت‌الله صدر از مراجع تقلید شیعیان را اعدام کرد. حکومت عراق در پی آن بود که به اقدام‌های ضد ایرانی خود رنگ مذهبی دهد و در نتیجه از حمایت حکومت‌هایی مانند عربستان سعودی، بیشتر برخوردار گردد.

در آغاز اردیبهشت ماه 1359، حکومت عراق دست به مصادره اموال و اخراج 32 هزار تن از ایرانیان نشسته در عراق زد. می‌دانیم که سرزمین میان رودان یا  عراق امروزین، در درازای تاریخ «دل ایرانشهر» بود. این مردمان که پیش از یورش عربان، ساکنان اصلی این سرزمین بودند به مانند بومیان استرالیا و سرخپوستان آمریکا و کانادا، از سرزمین پدری خود رانده شدند.

در عرض 3 ماه شمار رانده‌شدگان از مرز 100 هزار تن گذشت.

در تیرماه 1359، عراقی‌ها پاسگاه‌های مرزی بیشتری را مورد یورش نظامی قرار دادند و یک روستای مرزی را با توپخانه‌ی دور برد گلوله‌باران کردند.

همچنین هواپیماهای عراقی اطراف شهر سردشت را بمباران کردند.

با آغاز شهریور 1359، عملیات دشمنانه‌ی عراق گسترش چشمگیری پیدا کرد. عراقیها شهر قصرشیرین را بمباران کردند. سپس در روزهای پایانی شهریور منطقه‌های مرزی «زین‌قوس» و «حوض میمک» و «سیف‌سعد» را اشغال نظامی کردند.
با توجه به آمارهای موجود، حکومت عراق از آغاز فروردین 1358 تا روز حمله سراسری به ایران، روی‌هم‌رفته 636 بار از زمین، دریا و هوا، سرزمین ایران را مورد تجاوز نظامی قرار داد. در این میان 182 بار به حریم هوایی ایران تجاوز شد و 24 بار از سوی دریا قلمرو ایران مورد تجاوز قرار گرفت.

البته در همه‌ی موارد، وزارت امور خارجه و نیز مرزبانان ایرانی، با گسیل یادداشت و تذکره‌های پیاپی، به این اقدامها اعتراض و آنها را محکوم کردند.

 

دوم – پرونده‌سازی برای تجاوز

با آغاز ناآرامی‌های ایران، حکومت بغداد در پی آن برآمد تا از اجرایی‌شدن مراحل پایانی قرارداد الجزایر جلوگیری کند تا به خیال خود دست‌آویز سیاسی برای تجاوز نظامی داشته باشد.

قرارداد الجزایر، قصه‌ی پرغصه‌ای است که نیاز به بررسی جداگانه دارد و پرداختن به آن در این وقت اندک نمی‌گنجد.

روز 26 شهریور 1359 (17 سپتامبر 1980) یعنی درست 5 روز پیش از آفند نظامی سراسری عراق علیه ایران، به دستور صدام حسین جلسه‌ی فوق‌العاده‌ی مجلس ملی عراق برپا شد. در این جلسه صدام‌حسین قرارداد الجزایر را که خود وی آن را از سوی حکومت عراق امضا کرده بود، پاره کرد. انبوه خبرنگاران و فیلمبرداران، از این نمایش قدرت صدام حسین عکس و فیلم تهیه کردند و به سراسر جهان مخابره نمودند.

البته می‌دانیم که برپایه‌ی کنوانسیون وین ناظر بر حقوق قراردادها که حکومت عراق نیز از امضاکنندگان آن بود، قراردادهای مرزی قابل‌نقض نیستند و در متن قرارداد الجزایر (قرارداد مرز دولتی و حسن همجواری میان ایران و عراق) نیز به روشنی به این مساله اشاره شده است. در ماده‌ی پنج این قرارداد می خوانیم: «... در قالب غیرقابل تغییر بودن مرزها و احترام کامل به تمامیت ارضی دو دولت.»

صدام‌حسین در 12 آبانماه 1358 (3 نوامبر 1979) در گفت‌وگو با مجله‌ی الکفاح‌العربی درباره‌ی امضای قرارداد الجزایر گفته بود: من می‌بایست امضا می‌کردم. اما درست در همان لحظه‌ای که امضا کردم، به روزی می‌اندیشیدم که قادر خواهم بود آن قرارداد را پاره کنم و حقوق عربها را از امپریالیست‌های ایرانی بازستانم.

در ساعت 12 همان روز (26 شهریور 1359)، عراقی‌ها با نفرات و تجهیزات بسیار منطقه‌ی «زین‌قوس» و «حوض‌میمک» را اشغال کردند. بدین‌سان، عراق گام دیگری در راستای جنگ تمام علیه ایران برداشت. این تجاوز منجر به درگیری سخت میان مرزداران ایرانی و نیروهای مهاجم عراق گردید.

2 ساعت پس از این اقدام، دولت عراق یادداشتی تسلیم سفارت ایران در بغداد کرد. در این یادداشت آمده بود:
عراق را مجبور ساخت... به زور توسل جوید... یعنی در اشغال این سه منطقه به زور توسل جوید. در دنباله یادداشت آمده بود:
دولت جمهوری عراق تصمیم گرفته است تا موافقتنامه‌ی الجزایر که در تاریخ 6 مارس 1975 میان دو کشور منعقد گردید و قرارداد مرز دولتی و حسن همجواری منعقده میان دولت جمهوری عراق و دولت شاهنشاهی ایران، همراه با سه پروتکل مربوطه را کان لم‌یکن بشمارد.

چنانکه گفته شد، عمل دولت عراق در لغو قرارداد الجزایر، مغایرت کامل داشت با تعهداتی که این حکومت بر اثر امضای کنوانسیون وین ناظر بر حقوق قراردادها به عهده گرفته بود. از سوی دیگر برپایه‌ی قرارداد «بریان – کلوگ» یا قرارداد ضدجنگ که حکومت عراق نیز از امضاکنندگان آن بود، توسل به زور برای حل و فصل اختلاف محکوم شناخته شده است. در قرارداد بریان – کلوگ (پاریس 1928) آمده است:
این اختلاف از هر نوع که باشد، بدون توجه به ریشه و علل آنها، تفاوتی در قضیه ایجاد نمی‌کند.
همچنین بند 4 ماده‌ی 2 منشور ملل متحد، صراحت دارد که:
اعضای سازمان [ملل متحد] در روابط بین‌المللی از توسل به تهدید یا اعمال زور، خواه بر ضد تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور و خواه به هر نحو دیگر که با مرام ملل متحد متباین باشد، خودداری می‌نمایند.

البته به یاد داشته باشیم که در خود قرارداد الجزایر ساز و کار کامل حل‌اختلاف‌ها به‌گونه‌ی گسترده مورد تایید دو طرف قرار گرفته بود و اگر عراق ادعایی داشت می‌بایست از این سازوکار روشن و دقیق بهره می‌گرفت، نه اینکه به زور متوسل می‌شد.
3 روز بعد یعنی روز 29 شهریور مااه 1359، حکومت عراق منطقه‌ی «سیف سعد» را با به‌کارگیری نیروی نظامی بسیار اشغال کرد که با پایداری سخت نیروهای اندک ایران روبه‌رو شد.

 

سوم – اقرار به تجاوز و خواست تجزیه‌ی ایران

اعلامیه‌ی شماره یک و هفت ستاد ارتش عراق که هر دو روز اول یورش سراسری ارتش عراق صادر شده است، با لحن همانندی اعلام داشتند:

ارتش قهرمان ما، وارد خاک ایرانیان ملعون شده است، تا درسی به «مغ»ها داده و سرزمین‌های غصب‌شده‌ی اعراب را آزاد کند.

صدام حسین روز سوم مهرماه 1359 یعنی 3 روز پس از یورش نظامی به ایران گفت:
این جنگ، جنگ سرنوشت امت عرب است... سالهاست که ما آن را تدارک دیده‌ایم... هزار و چهارصد سال بعد از «قادسیه»، دشمن عجم از اراضی عرب بیرون رانده می‌شود و گوشمال سختی می‌بیند.

صدام‌حسین روز 19 آبانماه 1359 در حالی که بخش‌هایی از ایران را اشغال کرده بود گفت:

حقوق ما روشن است و مرزهای ما روشن است. حاکمیت ما نسبت به سرزمینهای عربی غصب‌شده روشن است. اکنون لازم است ایران بگوید که مرزهایش کجاست و نقشه‌ی ایران در کجا قرار دارد.

سه روز بعد (22 آبانماه 1359) صدام‌حسین در مصاحبه‌ای اعلام کرد:
ما از وضع خود و نتایج حاصله راضی هستیم و حسابهای‌مان درست از آب درآمده‌اند. نیروهای عراقی در جبهه‌ای به درازای 550 کیلومتر بین 20 تا 110 کیلومتر در  عمق خاک ایران پیشروی کرده‌اند. ما از تجزیه و انهدام ایران ناراحت نمی‌شویم.
صدام‌حسین در 16 آذرماه 1359 به مناسبت روز ارتش عراق اعلام کرد:
لازم است ایران، سرزمین‌هایی را که از اعراب گرفته است، اعاده نماید.
طه یاسین رمضان فرمانده جیش‌الشعبی (ارتش به اصطلاح ملی) گفته است:
این جنگ به خاطر عهدنامه 1975 و یا چندصد کیلومتر یا نصف شط العرب [اروندرود] نیست، این جنگ بر سر بودن یا نبودن [ایران] است.
طارق عزیز مرد شماره 2 حکومت بعث عراق در آغاز هشتمین ماه یورش نظامی عراق به ایران گفته بود:
وجود پنج ایران کوچک، بهتر از وجودِ یک ایران واحد خواهد بود... ما از شورش ملت‌های ایران پشتیبانی کرده و همه‌ی سعی خود را متوجه تجزیه‌ی ایران خواهیم نمود.
صدام‌حسین رییس مستقیم یوحنا طارق عزیز معتقد بود:
ما به تمامیت ایران علاقه نداریم و این است استراتژی ما که از مدتها پیش اعلام کرده‌ایم.

آیا با وجود این اسناد که مشتی از خروارهاست، شکی در تجاوز نظامی عراق به ایران و قصد آن کشور از اشغال نظامی و تجزیه‌ی ایران باقی میماند؟

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه