سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی یادی از استاد جعفر شهری - ریشه‌ی این فقر در دانش‌ ماست نه در زبان فارسی

زبان پژوهی

یادی از استاد جعفر شهری - ریشه‌ی این فقر در دانش‌ ماست نه در زبان فارسی

برگرفته از کتاب هفته، 15 آذر 1385

نصرالله حدادی

«شکر تلخ» قصه‌ی دردناک زنی است که در دام شوهر سر به هوایی گرفتار آمده و کوچ به مشهد به همراه دو طفل خردسالش، این قصه را تلخ و تلخ‌تر می‌نماید. جواد، همان جعفر شهری است و کبرا، مادر او، مثل تمام زنان این سرزمین برای دفاع از فرزند و خانواده خود، تا سرحد جان حاضر به فداکاری است. کتاب پر است از اصطلاح‌های آن روز مردم تهران و همین اصطلاح‌ها و ضرب‌المثل‌هاست که مورد استفاده‌ی دیگران قرار گرفت.
دکتر عباس میلانی در کتاب «تجدد و تجددستیزی در ایران» درباره‌ی «شکر تلخ» می‌گوید: «… بسیاری از نویسندگان معاصر دیگر نیز به این جنبه از زبان فارسی توجه داشته و در حفظ و بازآفرینی‌اش کوشیده‌اند. برخی چون شهری و چوبک در این کار سخت موفق بوده‌اند و بعضی چون هدایت، بیشتر بر سبیل یک محقق و گردآورنده‌، ضرب‌المثل‌ها و دشنام‌های عامیانه را کنار هم گذاشته‌اند و گاه ناگزیر اصطلاح‌ها در متن، تحمیلی جلوه می‌کنند و نا به‌جا. «علویه خانم» هدایت به گمانم، نمونه‌ی این کاربرد تحمیلی اصطلاح‌هاست. انگار هدایت دستی از دور بر آتش داشته، حال آن‌که «شهری» در دل آن آتش می‌زیسته و بیش‌و‌کم تمام اصطلاح‌هایی که به‌کار برده به زیبایی در جای خود می‌نشیند».
وسعت حیرت‌انگیز احاطه‌ی جعفر شهری بر فرهنگ عامه و اصطلاح‌های به‌کار برده در این کتاب آن‌قدر زیاد است که گاهی آدم را به شک می‌اندازد. از هرچه و هرکه بخواهید او سخن می‌گوید. عباس میلانی درباره‌ی این خصوصیت شهری می‌گوید: «… در سال‌های اخیر بسیاری از ایرانیان از فقر و ناتوانی زبان فارسی نالیده‌اند. می‌گویند فارسی از پس بیان تجربیات و نیازهای عصر جدید برنمی‌آید. اما شهری نشان می‌دهد که ریشه‌ی این فقر در دانش ماست، نه در زبان فارسی. واژگانی که او به‌کار می‌برد، وسعتی حیرت‌آور دارد. به علاوه توانش در توصیف معماری شهر و حرفه‌های گوناگون شگفت‌انگیز است. او در توصیف مکان‌ها و بنا‌ها دقتی پدیده‌شناختی به‌کار می‌گیرد. جملگی جزییات را باز می‌سازد و واژه‌ی مناسب و دقیق هر جزیی از شمار عظیمی از جنبه‌های حیات اجتماعی را می‌شناسد. چه بحث درباره‌ی لولئین‌خانه‌ی حمام باشد، چه درباره‌ی فالوده. هر دو را با دقت و وسواس تمام شرح می‌کند. به‌طوری که وقتی شرح لولئین‌خانه را می‌خوانیم به راستی به تهوع می‌افتیم و از وصفش درباره‌ی فالوده، ته مزه‌اش را زیر دندان حس می‌کنیم».

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه