سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی شعر پژواک هفت خان - سرودهٔ بانو نادره بدیعی

شعر

پژواک هفت خان - سرودهٔ بانو نادره بدیعی

استاد نادره بدیعی

خیزوخروش برآور زسنگرمیهن
خیزوخروش برآورزسینهٔ تاریخ
 به یاد خون سیاوش که ریخت برخاک
به یاد کاوهٔ رزمنده ودرفش او
به یاد بابک پاک

     به یاد آزادی
     به راه آزادی
     به نام آزادی

خیزوخروش برآور زسنگرمیهن
 که هستی‌ات همه جنگ است و رزم وآزادی
نبرد سهمگنانه      ستیز پیوسته
که هستی‌ات همه پیکار و رزم جاوید است
 خیزوخروش برآورزسینهٔ تاریخ
 خروش توفنده
 هم آن چنان که بلرزاند و فرو ریزد
ستون کاخ پلید هزار رنگان را
 به یاد آن همه رزمندگان پاک نهاد
 که خونشان به دل خاک رنگ هستی داد
 که خونشان زدل خاک لاله‌ها رویاند
خروش برآور ز سنگرمیهن
 چنان که پیچد خروش فریادت درون گنبد مینایی

  بگوبه بانگ بلند
   به آن کسان که نگه سوی ناکسان دارند
      به آن کسان که سپردند سربه بیگانه
          که دل به بردگی وننگ اهرمن دادند
  بگو      
    که سرسپردهٔ بیگانه
     زکینه‌های خروشنده‌ات نخواهد رَست

  بگو
    که دشمن این خاک پاک جاویدان
         زچنگ پرتوان تو هرگز جان نخواهد برد

 بگو      
   که هرچه شتابنده‌تر رسد ازراه
      شکوهمند زمان شکست اهریمن
    سپیدروز فرازآیی سپنتامن
همان زمان بزرگی  که راستان خیزش
 درون گنبد مینایی
همه خروش ترا به هفت پژواک
درهفت خان آسمان
جاودانه کند
 بگو به بانگ بلند
         نیرزد آن خون که نریزد به راه پاسداری این خاک


برگرفته از کتاب «دلسروده‌های ایران زمین» نوشتهٔ نادره بدیعی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه