نامآوران ایرانی
به یاد ایرانشناس برجسته پاکستان، دکتر نبی بخش خان بلوچ
- بزرگان
- نمایش از جمعه, 23 تیر 1391 11:16
- بازدید: 4770
برگرفته از روزنامه اطلاعات
به یاد ایرانشناس برجسته پاکستان، دکتر نبی بخش خان بلوچ
شکّرشکن شوند همه طوطیان هند
دکتر قاسم صافی ـ مدیر مجلۀ کتابداری کتابخانۀ مرکزی، دانشگاه تهران
اشاره: در سال 1383 شمسی برای نگارندة این سطور توفیق حاصل شد که با پروفسور دکتر نبی بخش خان بلوچ، یکی از بزرگان علم و تحقیق پاکستان و یکی از استوارترین ستونهای فارسی این دیار، دیدار کنم و با خُلقیات و افکار و خدمات علمی او آشنا شوم و درخصوص آخرین دستاوردهای علمی و ادبی و چندین متن کهن عربی و فارسی و اردو که به اهتمام وی تصحیح و منتشر شده، گفتگوهایی انجام دهم. درصدد بودم که در فرصتی مناسب دربارة زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ایشان مطلبی بنویسم که جناب طالعی از بزرگداشت علامة شهیر شیخ آقای بزرگ تهرانی خبر داد و پیشنهاد کرد به این مناسبت، موضوعی تحریر و تقدیم کنم.
تقدیر چنین بود که به یُمن گرامیداشت خدمات و زحمات گرانبهای صاحب کتاب ارزشمند الذریعه که در سطح بهترین مجموعة کتابشناسیهای اسلامی است، از این شخصیت بلند پایه و تربیت یافتة فرهنگ فارسی و متنپژوهگران قدر معاصر در آن سوی مرزهای ایران یادی کنم و مجموعههای ارزشمند او و چگونگی تنظیم و تدوین آنها که به همت نامآوران دیگر در عرصه فهرست نگاری و متنپژوهی فراهم شده، به پژوهندگان طریق علم و دانش شناسانده شود. دریغا که این مفخر بزرگ زبان و ادبیات فارسی و از اوتاد دانش کشور پاکستان، چهارشنبه 17 فروردین 1390 برابر با 16 آوریل 2011 در 94 سالگی دعوت حق را لبیک گفت و در محیط دانشگاه سند در منطقه حیدرآباد پاکستان که زمانی ریاست آن را برعهده داشت، به خاک سپرده شد.
مجملی بر احوال و آثار پروفسور بلوچ
نویسنده «تکملهالتکمله» و صاحب گنجینه باارزش «دستنویسهای عربی و فارسی» دکتر نبی بخش خان بلوچ، در 16 دسامبر 1917 میلادی به دنیا آمد و سالها در ناحیة قدیمی دانشگاه معتبر سند در حیدرآباد اقامت گزید. تلاش و سختکوشی، اعتماد به نفس، استقلال رأی و پرهیز از تقلید، جزء ویژگیهای این دانشور برجسته است. او شخصیتی است دارندة فضایل و کمالات و بردبار و منظم که عمری را در راه تحقیق و تدریس و تألیف و مدیریت و خطابه سپری کرده است و از آن گروه انسانهایی است که کار را عبادت میداند و زندگی خود را تمام وقت در این عبادت، گذرانده و میگذراند و با وجود کهولت سن هنوز آمادگی دارد در راه گسترش دانش و فن و ادب قدم بردارد. شادابی در چهرهاش نمایان است.
نبی بخش خان، از شاگردان ممتاز ادیب مولانا دین محمد فیروز شاهی (متوفی 1393ق) مترجم معروف شش دفتر کامل مثنوی به نام اشرفالعلوم است. تحصیلات عالی را در رشتة عرب و تاریخ در دانشگاه اسلامی علی گره (هند) به تکمیل رسانیده و دوره دکتری در رشته آموزش و پرورش را در دانشگاه کلمبیا نیویورک به پایان برده است. او ضمن تدریس، مدیریت بسیاری از دانشگاهها و مؤسسات آموزشی پاکستان را عهدهدار بوده است، نظیر مدیریت مرکز تحقیقات و آموزش دانشگاه سند (76-1962م)، ریاست دانشگاه سند (76-1973م)، معاون وزارت آموزش عالی (77-1976م)، ریاست کمیسیون ملی تاریخ و فرهنگ (1979م)، ریاست دانشگاه بینالمللی اسلامی اسلامآباد (82-1980م)، مشاورت سازمان ملی هجره (89-1983م)، و اکنون از سال 1990م، استاد ممتاز کرسی آی.آی. در دانشگاه سند حیدرآباد است.1
نبی بخش خان ضمن انجام وظایف اداری و آموزشی، از کارهای تألیفی و تحقیقی غافل نمانده و آثار و تصنیفات پرارزشی پدید آورده است و چندین متن کهن عربی، فارسی و اردو به اهتمام و تصحیح از او نیز منتشر شده است، از جمله: مثنوی بیگلارنامه (فارسی)، سروده ادراکی بیگلاری، چاپ حیدرآباد سند، 1980م، فتح نامة سند معروف به چچنامه(فارسی) تألیف علی بن حامد بن ابیبکر کوفی، چاپ اسلام آباد، 1983م؛ جواهر لغات (فرهنگ سندی به فارسی) تألیف آخوندعباسی، حیدرآباد سند، 1993؛ باقیات از احوال کلهورا (فارسی)، کراچی، 1996م؛ عز ه الزیجات (عربی)، تألیف عبدالمجید جو کهیه بکری، کراچی، 1996م؛ عرهالزیجات(عربی)، تألیف ابوریحان بیرونی؛ لب تاریخ سند از خان بهادرخان، کراچی، سند ادبی بورد، 1959م؛ تحفهالکرام، تألیف میرعلی شیر قانع تتوی، ترجمه مخدوم امیراحمد، حیدرآباد، سند ادبی بورد، 1995م.2
آخرین تحقیق و تصنیف دکتر نبی بخش در وقتی که او را دیدم (1384شمسی) و روی آن کار میکرد، تکمله التکمله بود. مسودههای کتاب را در منزل ایشان دیدم و در مواردی، مشورتهایی دادم. یک سال و نیم بعد نسخة تایپ شدة آن را برایم فرستادند که ویرایش کنم و توفیق امعان نظر را در آن یافتم و خوشبختانه در اواخر سال 2007م در سلسلة انتشارات دانشگاه سند به زیور طبع درآمد.
دکتر نبی بخش، از ممالک مختلف دیدار کرده و در اواسط زندگی به ایران نیز سفر داشته است و با برخی از بزرگان و دانشوران ایران نظیر استاد بدیعالزمان فروزانفر و دکتر عبدالحسین زرین کوب همسخن بوده و ارادتی خاص به آنان دارد. وقتی من خاطره یا نشانی از بزرگانی که او میشناخت بیان میکردم، وجود وی سرشار از نشاط میشد. او ضمن گفتوگو با عشقی وافر، از سخنوران و رجال علم و ادب ایران به ویژه سعدی و حافظ و خیام و مولانا یاد میکرد و درخصوص مسائل و آرزوهایی که برای توسعة زبان و فرهنگ فارسی درنظر داشت، صحبت میکرد و دردمندانه به چگونگی خاموش شدن تدریجی فروغ زبان فارسی اشاره میکرد و انتظار داشت که شرایط مراکز فرهنگی و نمایندگیهای ایران در خارج برای حضور و همکاری اهل دانش و ادب مساعد باشد.
به هر حال در فرصت تنک و محال اندک نمیتوان بیش از این ازاحوال و آثار او، به درستی یاد کرد، اما با اشارات اجمالی به دو اثر او، نتیجة زحمات و خدمات وی نمایانده میشود:
1. تکمله التکمله
میرغلام علی شیرقانع تتوی ادیب، شاعر و مورخ نامور (متوفی1203ق) در سال 1175هـ بهمنظور آگاهی از افکار گذشتگان و معرفی مواریث فرهنگی و ذخایر فکری سخنوران فارسی گوی که قریب نهصدسال در شبهقاره بزرگ هند و پاکستان، ترجمان افکار میلیونها مردم بودهاند، به تدوین مقالات الشعراء پرداخت و در آن فهرست مجموعهها و دواوین هفتصد تن از شاعران هندوستان و بیشتر سر زمین سند را تا عصر خود، همراه احوال مختصر با ذکر نمونههایی از اشعار آنان ثبت کرد.3
پس از او، مخدوم محمد ابراهیم خلیل مرجع اهل علم و ادب و سلوک و طریقت (متوفی 1317 ق) با تفحص و تحقیق در احوال سخنوران، تکمله و تتمّهای بر آن نگاشت و احوال و اشعار هشتادویک سخنسرای دیگر سرزمین سند را در نهایت اختصار در آن آورد و بدین ترتیب حلقة مهم تاریخ ادب فارسی در سند را که میرفت ناپدید شود، دامنهدار کرد. استاد پیر حسامالدین راشدی (متوفی 1982 م) که همت و جهد او در راه علم و ادب و توسعة زبان فارسی بر اهل تحقیق و نظر پوشیده نیست، به بازنگری و تصحیح آن تکمله پرداخت و با تهیة مقدمة عالمانه و حواشی و تعلیقات و فهرستهای لازم، بر رونق آن افزود و آن را به زیور طبع بیاراست.4
او روزگاری به تصحیح و طبع و نشر این کتاب دست یازید که دورة استقلال دیرین هند از میان رفته و روز به روز، زبان فارسی در این سرزمین ـ که صدها سال زبان فن و دانشهای روز و زبان مکاتبه و محاوره بود ـ به زوال نزدیک شده بود. زوال حکومت دودمان تالپور آخرین حکمران مسلمان فارسی زبان و ادبپرور در سند و آخرین سنگر مقاومت دلیرانه در برابر انگلیسیان (فوریه 1259 هـ/ 1843 م) برای زبان فارسی، پیامآور مرگ بود و اگر امثال خلیل و راشدی نبودند، بیم فراموشی کامل این زبان میرفت و سوسویی که امروز در گوشه و کنار این سرزمین میزند، خاموش بود.
پس از محمد ابراهیم خلیل، دکتر نبی بخش خان بلوچ، ادامة کار تکملهالشعرای او را پی گرفت و با شناسایی چهرههای دیگری از شاعران، بر آن تکملهای نگاشت و عنوان آن را تکملهالتکمله نام نهاد؛ بنابر این تکملهالتکمله، عنوان تذکرهای است مکمل تذکرههای دیگر در باره احوال مختصر و آثار مهم 176 شاعر و سخنور فارسیگوی سرزمین سند که در ناحیة سند تولد و پرورش یافتهاند و یا از نواحی مختلف بهویژه از ایران راهی این دیار شده و استعدادهای خود را شکوفا ساخته و از خود اشعار و دیوانهایی به یادگار گذاشتهاند.
این کتاب با یادداشت کوتاه مولف با عنوان معذرت مصنف، حاوی موضوع کتاب و قدردانی از همکاریهایی که در خلق این اثر با او شده آغاز میشود و سپس مقدمهای مبسوط از مولف آورده شده و در آن به سابقه و تاریخچه موضوع کتاب، چگونگی منابع در این زمینه، روش تحقیق و نحوه تنظیم کتاب و احوال و آثار مختصر مولف مقالات الشعرا و مصنف تکمله مقالات الشعرا و دیگران پرداخته شده است. مجموعه کتاب مشتمل بر 424 صفحه است.5 شیوهای که مولف برای تنظیم بیان احوال شعرا برگزیده بدین قرار است:
شعرای تا قرن یازدهم هجری (15 شاعر) مانند: فتح محمد صدیق، محمد مخلص رضایی، میرمحمد فهیم، مولانا محوی اردبیلی، میرمحمدهاشم طباطبایی، میر نعمتالله شیرازی و دیگران؛ شعرای قرن یازدهم و دوازدهم (21 شاعر) مانند: باغ علیخان خائف، سید علی طباطبایی (مشتاق)، میان سرافراز خان عباسی، میرزا محمدعلی حیدرآبادی، نورالله شاه رضوی نصرپور و دیگران: شعرای قرن دوازدهم و سیزدهم (27 شاعر)، مانند آخوند محمدقاسم ساوتی، حیاتخان نظامانی، سیدمحمد راشد، صاحب رأی آزاد، مخدوم عبدالواحد سیوستانی، میرسهراب خان تالپور (مسکین)، میرزا خسروبیک، نور محمد بوبکانی و دیگران؛ شعرای قرن سیزدهم هجری (34 شاعر) مانند: پیر امامالدین مجددی، سرهندی شکارپوری، آخوند نورمحمد ساونی، پیر پاگاره سیدعلی گوهرشاه، پیر نصیرالدین نوشهرایی، غلام محمدخان لغاری، فیروزخان مری، محمد عارف (صنعت)، میرحسین علیخان تالپور و دیگران؛ شعرای قرن سیزدهم و چهاردهم (60 شاعر) مانند: آخوند احمد ساونی، بهاءالدین ماتهیلوی (بهایی)، پیرپاگاره سید حزبالله شاه (مسکین)، حافظ حامد تکهرایی، حافظ محمدهارون (دلگیر)، حکیم مولوی محمدصادق رائیپوری، عبدالغفور همایونی(مفتون)، شمسالدین (بلبل)، محمدحسین جانسرهندی، مولوی عطا مهیسرایی (عطا)، میرعلی نواز (علوی)، و دیگران؛ شعرای قرن چهاردهم و پانزدهم (19 شاعر) مانند: عبدالرحمن پتافی (ضیایی)، علی محمد مهیری، غلام رسولجان سرهندی، غلامحسین سجاروی(مشتاق)، محمداسماعیل جان سرهندی (روشن)، میرگل محمدمگسی (زیب)، مولوی هدایتالله میمن هالایی، و دیگران.
چند نکتة خاص:
1ـ یادداشت ناشر و پیشگفتار و مقدمه مفصل نویسنده، تمامی به زبان سندی نگارش یافته و ضرورت وجود دیباچهای به زبان فارسی ـ برای کتابی که حاوی احوال و آثار سخنوران فارسیگوی است ـ بسیار محسوس است و لازم بود که نویسنده برای کتابی که متن آن به فارسی و مشتمل بر شاعران فارسیگوی است، دستکم یادداشتی مشتمل بر خصوصیات کتاب و روش تدوین و تنظیم آن به فارسی مینگاشتند.
2ـ شیوه بیان مؤلف در متن کتاب به فارسی رایج در پاکستان نزدیک است و بهتر بود که به شیوة فارسی معمول نزدیک میشد.
3ـ در آمادهسازی این مجموعة سودمند به لحاظ ویرایش کلام و رسمالخط و شکل ظاهری در موقع ویرایش و تصحیح مطبعهای، همکاری و توصیههایی شد که اگر به تمامی، در متن مورد توجه قرار میگرفت، نثر کتاب صورت بهتری مییافت و متن روانتر میشد.
4ـ حروفچینی، چاپ و صحافی کتاب از نفاست بسیار خوبی برخوردار است و محتوا نشان میدهد که مؤلف محترم کوشیده تا آنجا که مقدور وی بوده، معلوماتی در خصوص محل تولد و تاریخ تولد، موقعیت اجتماعی و آثار سخنوران ذکر کند و منتخباتی از اشعار آنان بیاورد.
5ـ مقدمه مؤلف علاوه بر راهنمایی کوتاه بر چگونگی تدوین کتاب، نقد و شرح مختصری است در باب ویژگیها و ارزش اشعار سخنوران با ذکر شواهد، که بر ارزش کتاب افزوده است. لکن مقدمه به زبان سندی است و نگارش آن صرفاً به این زبان، برای کتابی که متن آن فارسی است، کافی نیست و بسزا بود که به فارسی ترجمه میشد تا برای فارسی زبانان قابل استفاده میگشت.
6ـ چنانچه مؤلف محترم، فرصت مییافتند که به مقتضای کتاب، نمایهای از نام شاعران و عنوان کتابها و چاپها تنظیم میکردند، امر مراجعه به متن کتاب را از هر جهت برای محققان آسان میکرد. نمونهای از متن کتاب بر وجه مثال، برای آشنایی خوانندگان با چگونگی نثر و نگارش، به نقل از صفحات 301 و 302 نقل میشود:
عبدالغفور همایونی، مفتون: مولوی عبدالغفور، ساکن قریه همایون از مضافات سکر، شاعر زبان سندی و فارسی بود. در سندی دیوانش مشهور و مطبوع، تخلص مفتون، عالم و فاضل و حکیم حاذق، صاحب فرهنگ طب به نام فرهنگ همایونی را در فارسی مثنوی منظوم کرد و در سال 1324ق به اختتام رسانید. در دیباچه توضیح داده که: «پوشیده نماند که فهمیدن علم طب، به غیر وقوف بر لغات او متعسر، بلکه متعذر است و هر کتابی که در این باب تصنیف شد، بعض مصنفان علیهمالرحمه متعرض شدهاند که لغات عربی و یونانی را به فارسی ترجمه کردهاند و بعض لغات عربی و یونانی و فارسی را به لسان هندی مترجم ساختهاند؛ لیکن اهل سند را از آن چندان فائده نیست. تا الیوم کسی در پی این کار نیفتاده که لغات عربی و فارسی و یونانی را به لسان سند ترجمه نماید که فائده عام جهت اهل این دیار باشد. لهذا این احقر افقر الیالله تعالی در این کار به ترجمه عربی و فارسی و یونانی و هندی به زبان سندی پرداختند.»
او طب محمدبن زکریا رازی را نیز در فارسی مثنوی منظوم کرد. نسخهای خطی از آن به نظر راقم گذشت که در آن ترجمه متن از «باب در بیان صداع» تا «باب اعیا و تعب» در مثنوی منظوم بود. زیر عنوان «در بیان سبب تألیف این اوراق» نوشت:
یکی روز در فکـر بنشستهام ز کار جهان جمله بگسستهام
درآمد به خاطر مرا این خیال نباشد به دنیا کسی بیزوال
هر آن چیز کأمد به این ملک ما یقین بر سـر او در آید فنا
دلم گفت با من که عبدالغفور بود هیچ در هیچ دنیا و زور
کتابی بنا ساز در علم طب کزو نفع آید به توفیق رب
همه کس از او نفع گیرند شاد به نیکی کنندت گهی یاد یاد
بسی فکر کردم که سازم کدام در افتاد در خاطرم این مرام
که آن بُرء ساعت کتاب عظام که با رازیش هست نسبت تمام
به نظم آرمش در زبان دری فشانم در او لعل بر مشتری
به نظم آرمش آن چنان دلپذیر که عبرت کند زاو صغیر و کبیر
کنون ابتدا میکنم در مرام خدا یاورم باد در اختتام
مفتون، پر وقار زندگانی به سر کرد و در سال 1336 ق از دار فانی رحلت کرد. تلمیذ رشید شاعر شیرین مقال، گل محمدخان (زیب) این قطعه سرود:
استاذی فاضـل همایـونی آن شمس زمان شهاب گیتی
روپوش چو گشت، گفت هاتف: «پنهان شد آفتاب گیتی»
از قاضی محمدابراهیم خلیل ساکن کارره شنیدم که بر حسینه سپل نام مفتون گشت و فراق محرک اظهار احساسات در اشعار شد. در یک بیاض خطی غزلیات فارسی مفتون را دیدم و این انتخاب نمودم:
ای ز نور شمع رویت مهر و مه را روشنی
چیست گر با ما یکی دم برقع از رخ افکنی
سیل زد بر کشتزار عمر من موج گناه
کرد طغیان بر دل من حب دنیا کردنی
هست مفتون بنده تو یا حبیبی دل به جان
«هر که آمد زیر دامانت،نصیبش ایمنی»
2ـ دستنویسهای عربی و فارسی:
در گنجینه نبیبخش خان بلوچ که اکنون در آرشیو سند،کراچی (پاکستان) نگهداری میشود، تعداد زیادی دستنویسهای اسلامی (فارسی و عربی) وجود دارد که نخستین بار فهرست آن به اهتمام دوست دیرین و فرهیخته دکتر خضر نوشاهی با مقدمه جامع دکتر عارف نوشاهی و سرپرستی و صفحهآرایی و ساخت نمایهها از آقای احمدرضا رحیمی ریسه در سال 1383 توسط مؤسسه نشر فهرستگان منتشر شده است. دکتر خضرنوشاهی، سالهای متمادی (98 ـ 1991م) رئیس بخش مخطوطات بیتالحکمه دانشگاه همدرد کراچی بوده و یکی از معدود نسخه شناسانی است که همکاری نزدیک با استاد احمد منزوی در فراهم آوردن فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، اسلامآباد (97 ـ 1983م) داشته و گزارش صدها نسخه به نام او در دوره 14 جلدی فهرست مشترک ثبت شده است و چندین فهرست مستقل نیز از وی منتشر شده است.
«فهرست دستنویسهای عربی و فارسی مجموعه دکتر نبیبخشخان بلوچ» در دو بخش شامل 48 دستنویس (1440 اثر) عربی و 199 دستنویس (185 اثر) فارسی به ترتیب الفبایی عنوان نسخهها تنظیم شده است. و در جمع، 247 دستنویس (229 اثر) معرفی شده است. در مقدمه کتاب ذکر شده که در تهیه این فهرست، از فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان تألیف آقای احمد منزوی تقلید شده است. بر این اساس، سعی شده تا تاریخ تولد یا تاریخ وفات یا روزگار مؤلف یا تاریخ تألیف آثار مورد بحث ذکر شود و اطلاعات لازم درباره هر اثر و نسخه، از جمله فهرست فصول و ابواب و نام کاتب و تاریخ کتابت و شمار اوراق / صفحات و غیره ارائه شود.
دکتر عارف نوشاهی در مقدمه این فهرست، چندین کتاب را در بخش عربی و فارسی، از جهات مختلف قابل توجه و ارزنده و کمیاب معرفی کرده و اظهار داشته که برخی نسخهها برای اولین بار به کتابشناسان و کتابدوستان معرفی شده است و بعضی از لحاظ کتابت و ممهور بودن به مهر افراد مهم و بعضی به لحاظ نسخههای به خط مؤلف و یا اولاد مؤلفان و یا به خط بانوان، ارزش دارند. 6
شیوه تنظیم و ویرایش
شیوهای که برای تنظیم مجموعه دکتر نبیبخش خان بلوچ به کار رفته، با شیوههای دیگر در تدوین کتابها و نسخهها متفاوت است. مؤسسه نشر فهرستگان با استفاده از تجربیات خود، این کتاب را با طراحی جدیدی در مقام نخستین عنوان از مجموعه دستنویسهای اسلامی منتشر ساخته و اظهار امیدواری کرده که این مجموعه یکی از چند مجموعهای است که برای رسیدن به طرح بسیار مفصل «فهرستگان جهانی دستنویسهای اسلامی» طراحی شده است.
شیوه مورد استفاده در ترتیب و تنظیم این فهرست، موجب شده مجموعهای زیبا و دلپذیر، کوتاه و فشرده و زودفهم فراهم شود. انتخاب نوع قلمها برای متن و تیترها و فاصله بین سطور، صورت عنوانگذاری و ترتیب شمارهدهی به نسخهها، گزینش رسم الخط واحد و نحوۀ صفحه آرایی و پرهیز از گشاده نویسی و درشت نگاری، وضعیت مطلوبی به این فهرست بخشیده است و حجم کتاب را که میشد در مقایسه با برخی از فهرستهای موجود به چند برابر افزایش داد؛ به صورتی کم حجم و خوش دست در اختیار پژوهندگان قرار داده است و باید انتظار داشت در تدوین فهرست نسخهها و کتابها، نظایر این رویه در پیش گرفته شود تا مجموعههایی کم حجم با شکل و صورتی مطلوب و قیمتی مناسب به بازار نشر عرضه گردد. شیوه نوین به کار رفته در این فهرست بدین قرار است:
الف. در ابتدای هر مدخل، نام کتاب ذکر میشود. در سمت راست آن شماره پیاپی میآید که پیشنهاد مؤسسه است؛ تمامی ارجاعات در این فهرست (درنمایهها و...) به این شماره است. در سمت چپ نام کتاب، که نسخه یا همان شماره بازیابی نسخه در مجموعه مورد نظر آمده است. این شماره همیشه به لاتین ذکر میشود. اگر فهرست به گونهای تألیف شده که در آن نسخههای متعدد از یک اثر به دنبال هم ذکر شده باشد، تمام کدها در سمت چپ نام اثر، در کنار هم میآید و در ابتدای معرفی خصوصیات آن نسخ? خاص نیز، در داخل () تکرار میشود.
ب. پس از نام کتاب و شماره آن، نام مولف، گردآورنده، شارح و... میآید و به دنبال آن به سال تولد و مرگ یا دور? زندگانی او اشاره میشود.
ج. در بخش بعد، تاریخ تألیف و سبب تألیف اثر میآید.
د. سپس کتاب شناسی اثر و نکاتی چون موضوع، شیوهبخش بندی و... ذکرمیشود.
هـ . پس از آن آغاز و انجام نسخه ذکر میشود. مطالب نقل شده از دست نویسها با قلمی مجزا چیده میشود تا متمایز از مطالب دیگر باشد. این مطالب بدون دخل و تصرف رسمالخطی، ویرایشی و تصحیحی درج شدهاند تا نشانگر شیو? کتابت نسخه باشند.
و. درقسمت بعدی به مشخصات نسخهشناسی به ترتیب زیر پرداخته میشود: خط،کتابت، تاریخکتابت، محلکتابت، جدول بندی و...؛ تزیینات نسخه، شمار سطرها، ستون، برگها، مهر و مالکیت و...
ز. در بخش پایانی به منابع دیگر (کتابشناسیها و فهرستها) ارجاع داده میشود.
ح. دستنویسهای مکرر از یک اثر به ترتیب تاریخ کتابتشان تنظیم میشوند.
ط. برای برجسته کردن کلمات کلیدی مانند مؤلف، آغاز، خط، کتابت، تاریخ کتابت و... این کلمات با حروف سیاه و عمدتاً در آغاز پاراگراف حروفچینی شدهاند تا جستوجو آسانتر گردد و نیز سعی شده تا تمام جملات توصیفی و طولانی مؤلفان به عبارات کوتاه و موجز تبدیل شود.
ی. از مزایای دیگر این فهرست، تهیة نمایههای مفصل و گوناگونی است که امر مراجعه و پژوهش را برای محققان آسان میسازد. این نمایهها عبارتند از: نمایههای دستنویسها (در صورتی که فهرست به صورت موضوعی باشد)؛ مؤلفان، کاتبان، خط، محل کتاب، دستنویسهای تاریخدار به ترتیب تاریخ کتابت، مهرها و مالکیتها، موضوع، بخشبندی کتابها، و آغاز، انجام و انجامهها. دو نمایة آغازها و انجامها و بخشبندی کتابها، از نمایههاییاند که در تاریخ فهرستنویسی، تقریباً برای نخستین بار در این مجموعه آمادهسازی میشوند و به نظر بنده ضرورتی ندارد و کاری مضاعف و تکراری است.
پینوشتها:
1ـ آیآی قاضی مخفف امداد علی قاضی بنیانگذار دانشگاه سند و از بزرگان و فرهیختگان پاکستان.
2ـ نگاه شود به سفرنامه سند. قاسم صافی، دانشگاه تهران، 1385، ص 76؛ فهرست دستنویسهای عربی و فارسی مجموعه نبیبخشخان بلوچ، تهران، موسسه نشر فهرستگان، 1383، ص 17.
3ـ برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به تعلیقات پیرحسامالدین راشدی در تکمله مقالات الشعرا اثر مخدوم خلیل، کراچی، سندی ادبی بورد، 1957.
4ـ در مقدمه تکمله مقالات الشعرا، ص 33 آمده است که میر مائل فرزند میرقانع تذکرهای با عنوان «مجمعالبلغا» تدوین کرد و در آن، احوال شعرای ما بعد پدر را تا زمان خود آورد و بعد از آن، مخدوم خلیل احوال بقیه شعرا را تا عصر خود نوشت.
5ـ تکملهالتکمله، تحقیق و تصنیف نبی بخشخان بلوچ، حیدرآباد، سندیونیورستی، 2007 م.
6ـ فهرست دستنویسهای عربی و فارسی مجموعه دکتر نبیبخش خان بلوچ، تهیه و نگارش خضرنوشاهی، زیرنظر عارف نوشاهی، تهران، موسسه نشر فهرستگان، 1383.