کتاب
معرفی کتاب - مجله خواندنی شماره 86 (عقابان زاگروس، دیارکهن، پیکرتراش و...)
- كتاب
- نمایش از شنبه, 16 خرداد 1394 09:23
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 86، سال سیزدهم، اردیبهشت و خرداد 1394، رویه 37 تا 38
عقابان زاگروس
چاپ دوم عقابان زاگروس، سرودهٔ شهربانو باوند در فروردین ماه 1394 از سوی انتشارات آرمانخواه به بازار نشر عرضه شد.
عقابان زاگروس برای نخستین بار در سال 1345 منتشر شد. این مجموعه شش سرودهٔ از سرودههای شهربانو باوند دربارهٔ نبرد کردان آن سوی مرز به رهبری شادروان مصطفی بارزانی با حکومتهای بغداد در همان سالهاست. این مجموعه، شش سروده با نامهای آذرپگاه، پاس درفش، درفش زرین، عقابان زاگروس، بهار پیروز و گذرگاه مهر است.
شهربانو باوند از دوشیزگان پیشگام در مبارزات ملیگرایانه در سال های پس از شهریور 20 بود ؛ اما خیلی زود دیده از جهان فرو بست و جایش در جمع یاران و جامعهٔ هنری ایران، خالی ماند.
شهربانو باونددر این مجموعه، همه جا از « تیسفون » با آرزوی دو بارهٔ سروری درآغوش ایران یاد میکند و شاید تنها شاعری است که کمابیش در همهٔ سرودههای خود از « تیسفون » نام برده است. شهربانو باوند در پایان شعر «درفش زرین» میسراید:
دگرباره، خاور شــود پرفــروغ
ز آتشــگهســرخ و تابنـده روز
دگرباره، کشــتی زریــن مهر
خرامــد به دریــای سبز سپهر
دگربـــاره، دامــان ابر سپـید
زمــین را شود، ســایبان امید
دگربــاره، پـران شود آذرخش
بدرد دل تیــرگی، زان درخش
دگربــاره تنــدر برآرد خروش
رسد زآسمان ها، پیام سروش :
تو ای تاق بشـکستهٔ ارجمند
تو ای آســمانســای تاق بلند
تـو که یادگاری ز دیـــروز مـا
بــمان پا به فــردای پیـروز ما
25/9/1344
دیارکهن
دیارکهن، دومین مجموعهی شعر یحیی خانمحمد آذری است که در فرجامین روزهای سال 1393 از سوی انتتشارات سمرقند منتشر گردیده است. این مجموعه نیز مانند « عشق وطن » ( یکمین مجموعهی شعرهای آقای آذری )، مالامال از چکامه ها و سرودها میهنی است.
یحیی خانمحمد آذری زادهٔ شهر تبریز و عشق او « همه ایرانی » است. وی « همهجای ایران [ را ] سرای» خود میداند. از این رو، بیشینهی شعرهای آذری در بارهی ایران و عشق و شیفتگی به ایران و ایرانی است.
از ویژگیهای سبک سرایش « آذری »، بیپیرایگی و زبان « همهفهم » شعر اوست. وی برای گروه ویژهای شعر نمیسراید ؛ بلکه همهی مردم این سرزمین را مخاطب خود میداند و از این رو، شعرهای او بیتکلف و روان است و به زبان مردم، از هر گروه اجتماعی.
آذری به بزرگان فرهنگ و ادب و عرفان ایران چوان فردوسی، حافظ، نظامی، مولانا، سعدی و... عشق میورزد و از سخن آنان در سرایش اشعارش، بهرهها گرفته است. از نمونههای اشعار اوست :
وطـن را با هـمه ناماورانـش، دوست دارم
وطن را با بلندآوازگــانــش، دوسـت دارم
وطن : آزادگان و راســـتان را میســتایم
وطن را با همه آزادگانـــش دوســت دارم
وطن، مهد غــزالی، حکـیم توس و عطار
وطن را با همه دانــشورانـش دوست دارم
وطن، بوم نظامی و ظهیر و خواجوی کرمان
وطن را با ظرافت پیشگانــش دوست دارم
وطن ای بارگاه حافـــظ و سعــدی شیراز
وطن : شیــراز را با لولیـانش دوست دارم...
وطن، ای مــهد بابـک در ستـیغ قلهٔ بذ
وطن را باجــوانان و یلانـش دوسـت دارم
وطــن دارد فــروغ لایــزال ایـــزدان را
وطــن را با فــروغ لایـزالش دوست دارم
همچنین نخستین مجموعهی شعر آقای آذری به نام عشق وطن نیز به چاپ دوم رسید. چاپ یکم این مجموعه در سال 1392 و چاپ دوم آن در سال 1394 از سوی انتشارات سمرقند به بازار نشر عرضه گردیده است.
پیکرتراش
پیکرتراش، چهارمین مجموعه از سرودهای بانو هما ازژنگی پس از « پرواز عاشقان » ( نشر مدبر 1372 )، « گل هزارپر » (نشرالمعی 1379 )، « راز پرواز ـ انتشارات سمرقند، اسفند 1385 ) است. پیکرتراش نیز از سوی انتشارات سمرقند در بهمن ماه 1393 منتشر گردیده است. در سرآغاز این مجموعه میخوانیم :
ایران، نفـــس پرشـــرر زنـــدهدلان اســت
چون روح و روان، در تن این کهنه جـهان است
تابر ســـر او، ســـایه زنـــد فـــرهی یـزدان
بیهیـــچ گمــان، زنــدهی جاوید زمان است
زنهار، به پنـــدار عبــــث « گربه » مخوانش
کاین بوم گران سنگ، همان « شیرژیان » است
بانو هما ارژنگی، چهارمین دفتر شعر خود را به ایران و ایرانی پیشکش کرده است :
پیشکش به سرزمین سپند و کهنسالم
به ایرانشهر و فرزندان برومندش
به آنهایی که سرمایهی جان را در راه
سربلندی ایران، سودا میکنند
به آن هایی که آرمانشان گستردگی
فرهنگ و بر افراختن نام این فلات
دلاور پرور است
پیشکش به ایرانی خردپیشه
در جایجای جهان
پیکر تراش، در بردارندهی پنجاه چکامه است که در چهار بخش سروده شده اند :
بخش یکم : نامداران (در بر گیرندهی 5 چکامه )
بخش دوم : سرزمین ایران ( در بر گیرندهی 17 سروده )
بخش سوم :عارفانه ( در برگیرندهی 10 چکامه )
بخش چهارم : یادنامه ( در بر گیرندهی 12 چکامه ).
بخش کتاب خواندنی
بخش کتاب خواندنی
***
نگاهی به کتاب «مبانی حقوق عمومی در ایران کهن» نوشتهٔ محمد رسولی
وحیده غلامعلی
علم حقوق از آن دسته علومی است که رابطهی تنگاتنگی با سایر دانشها دارد. البته ماهیت سایر رشتههای علوم انسانی نیز همین است. اما در این بین رشتهی حقوق، نقش ویژه تری از این جهت دارد و ایفا میکند. از جمله رشته های مرتبط با حقوق میتوان به تاریخ، جامعه شناسی، فلسفه، علوم سیاسی، ادبیات و روانشناسی که به خصوص در حوزهی حقوق کیفری نقش بسیار تعیین کنندهای دارد، اشاره نمود ؛ اما تاریخ در حقوق اهمیت ویژه ای دارد و در رشتهی حقوق عمومی که حقوق سیاسی میباشد، اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. تا آن حد که برخی حقوقدانان بزرگ گفتهاند : « برای دانستن خوب حقوق عمومی باید تاریخ خواند. » و یا دیگری گفته : « کار علمیحقوقدان، همراه با ملاحظات فلسفی، باید مبتنی بر ملاحظات تاریخی باشد.»
اما شوربختانه در کشور ما و در جامعهی دانشگاهی آموزش حقوق کشورمان، به اندازهی کافی به ارتباط میان تاریخ و حقوق پرداخته نشده است. تا جایی که میتوان به صراحت گفت، در بسیاری از پژوهش هایی که در حوزه موضوعات گوناگون حقوقی در کشور ما انجام میگیرد، به دلیل اینکه نویسندگان و پژوهشگران در زمینهی حقوق از دانش کافی تاریخی برخوردار نیستند، به نوعی مطالعات آنها دارای کاستی بسیار است. از آن بدتر بسیاری از این افراد، در اساس با تاریخ اصیل، دیرپا و راستین ایران آشنایی ندارند. گاهی هم در مقابل پژوهش های تاریخی مقابله و مقاومت میکنند.
اینک در چنین اوضاع و احوالی به تازگی کتابی با عنوان « مبانی حقوق عمومی در ایران کهن » نوشته شده و به جامعه عرضه گردیده است و در این کتاب با رویکردی نو و تازه به بررسی مبانی حقوق عمومیدر دوران کهن ایران پرداخته شده است.
در این کتاب حقوق عمومی را به عنوان یکی از گرایشهای مهم و خاص حقوق، با رویکردی جدید، در آن دورانهای دور و دیر، مورد بررسی قرار گرفته است.
در واقع خواننده با مطالعهی این کتاب با مباحثی روبرو میشود که شاید به جرات بتوان گفت هیچیک از حقوقدانان کشور ما تا پیش از این به آن نپرداخته اند. نکته حائز اهمیت آن است که نگارنده به دلیل برخورداری از دانش تاریخی در زمینه ایران کهن، به خوبی توانسته است مبانی حقوق عمومیرا به طور مستند و دقیق از کتابهای قدیمی بیابد و خواننده را با این مفاهیم آشنا سازد و به نوعی ریشهیابی کند.
نویسنده در این کتاب کوشیده است با زبانی ساده مفاهیم مبانی حقوق عمومی را با عناوین دولت، حاکمیت، کشور ـ دولت، ملت، حکمرانی، جامعهی سیاسی، قدرت سیاسی، مشروعیت قدرت سیاسی، نهاد سیاسی، تابعیت، حقوق شهروندی در ایران عهد کهن، قانون و قانون اساسی را بررسی کند و به این سوال اساسی پاسخ دهد که آیا این مبانی و مفاهیم در متون عهد کهن و ایران عهد کهن وجود داشته است یا خیر؟
از آنجا که مطالب کتاب و زاویه نگاهی که نویسنده به مطالب داشته است بسیار جدید و نو است برای آشنایی جامعه حقوقی با این مطالب پیشنهاد میشود نگارنده در چاپ های بعدی کتاب، به صورت پیوست و یا زیرنویس برخی مفاهیم را با توضیحات بیشتری در اختیار خواننده قرار دهد. چرا که با وجود تلاشی که نویسنده برای ساده نویسی این کتاب به کار برده است، خواننده برای درک کامل همهی مفاهیم آن نیاز به دانستن تاریخ ایران آن هم با ادبیات دوران خیلی قدیم و از سوی دیگر آشنایی با مبانی حقوق عمومی دارد.