ایران پژوهی
ملت: زنده، پویا و آفریننده - باید «ملت» را از راستای زندگی مورد شناخت قرار داد
- ايران پژوهي
- نمایش از یکشنبه, 13 دی 1394 08:15
دکتر هوشنگ طالع
با وجود پیشرفت های شگرف در زمینهی علوم، از جمله علم تاریخ، جامعه شناسی و فلسفهی تاریخ، توفیق در علم ناسیونالیسم یا «ملتشناسی» اندک است.دلیل عدم موفقیت در این زمنیه، عبارت است از بررسی «ملت» در حال سکون و «سکون» برای هر موجود زنده یعنی مرگ.
تاکنون سنت بر آن بوده است که ملت را در حال مرگ بشناسند، در حالی که باید ملت را در حال زندگی و به عنوان موجودی زنده، مورد بررسی و شناخت قرار داد. این امرمدت ها در مورد بسیار ی از علوم دیگر نیز صادق بود و مانع بزرگی در راه پیشرفت به شمار میرفت.
برای مثال مهم ترین علت ناکامی دانشمندان در شناخت سرطان بررسی و مطالعهی یاختههای سرطانی در حال مرگ و سکون بود. بدین سان که مقطعی از نسج سرطانی را تهیه میکردند و پس از ثابت کردن و کشتن و رنگ آمیزی آن مقطع، بر روی یاختههای مرده، مطالعه مینمودند؛ اما دانش نوین، شگردشناسی (تکنولوژی) امروز، امکان بررسی یاختههای سرطانی را در حال زندگی نیز فراهم آورده است.
بیشتر جامعهشناسان و پژوهندگان علوم اجتماعی، برای شناسایی ملتها و پیبردن به قوانین زیستی جوامع انسانی، مقطعهای ساکن ملت یعنی توده های مردم را در مقاطعی معین، مورد مطالعه قرار میدهند. در حالی که میبایست ملت را از راه آثار حیاتی آن، مورد پژوهش و بررسی قرار داد.
در این فرآیند، با در نظر گرفتن مقاطع زمانی از حیات ملت و بدون درک رابطهی این مقطع با مقطع های پیشین و بعدی و نیز بدون توجه به سیر حیاتی ملت، تعریفهای ناقصی ازملت به عمل آوردهاند. در این راه، چنان به بیراهه یا «کژراهه» رفته اند که گفتهاند: ملت یعنی مردمانی که دارای سرزمین حکومت، زبان و... مشترک هستند.
در حالیکه ملت یک موجود زنده و در حال تکامل است. هرگاه ژرف بنگریم، تداوم تکامل آفرینش را باید در تکامل ملتها و همکاری و همدلی آنان جستوجو کرد.