زیست بوم
چرا همه در برابر افشاگری محیط زیستی رییسجمهور سکوت کردند؟!
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 23 مهر 1391 06:53
- بازدید: 4648
" چرا همه در برابر افشاگری محیط زیستی رییسجمهور سکوت کردند؟!" عنوان یادداشتی است که در روزنامه اعتماد به قلم " محمد درویش " نوشته و در آن از " سایهانداختن سیاست بر محیط زیست و نوع طرح موضوعات این حوزه در برخی رسانهها" انتقاد شده است.
nike-air-force-1-shadow-lucky-charms-dj5197-100-date-sortie | SBD - nike sb trainer endor khaki gum white and green - 016 Release Date - Air Jordan 4 Red Thunder CT8527
به گزارش ایسنا در این یادداشت میخوانیم:
آخرین کنفرانس مطبوعاتی رییسجمهور در مهرماه سال جاری، مطابق اغلب کنفرانسهای مطبوعاتی دیگرش با برخی حواشی و جنجال در فضای رسانهای، سیاسی و اقتصادی کشور روبرو شد. منتها این بار، یک رخداد کمنظیر و شاید بینظیر در جریان این کنفرانس مطبوعاتی به وقوع پیوست که آن را به ویژه برای نگارنده و دیگر همتایانش در حوزه محیط زیست متمایز کرد یا میتوانست بکند!
ماجرا این بود که ایشان در پاسخ به انتقادهایی که از وی و دولتش در محافل گوناگون مطرح شده و رو به افزایش دارد، عنوان کرد که چرا رسانهها فقط ضعف او و همکارانش را در دولت میبینند و چشم روی خطاهای دیگران بستهاند؟ و بلافاصله برای نمونه به روند قطع درختان در چند منطقه تهران توسط شهرداری اشاره کرد که کوچکترین مخالفت یا اعتراضی را برنینگیخته است؛ در صورتی که با یادآوری خاطرهای به زمان صدارت خویش بر مسند شهرداری تهران، اشاره کرد که در موردی مشابه برای اعتراض به احتمال قطع چند درخت در خیابان ولیعصر تهران، جنجال و اعتراضی گسترده علیه شهرداری آن زمان صورت گرفت.
به دیگر سخن، رییس دولت دهم بر این باور است که حتی منتقدان سیاستهای محیط زیستی و طرفداران محیط زیست در رسانهها هم بیشتر سیاسی هستند تا واقعا فعال و دوستدار محیط زیست!
روزنامه ایران هم در شماره شانزدهم مهرماه خود، ضمن اختصاص صفحه نخست خویش به چاپ چند عکس از قطع درختان در تهران، تاکید کرد: همه رسانهها در برابر افشاگری رییسجمهور سکوت کردند !
امّا براستی چرا هیچ رسانهای به این بخش از سخنان رییسجمهور توجه نکرد و چرا هیچ تشکل مردمنهادی در حوزه محیط زیست، خواستار روشن شدن این ماجرا نشد؟ آیا این یک ضعف بزرگ نیست؟
نگارنده بر این باور است که پاسخ مثبت است و این ماجرا بیشک یک ضعف بزرگ در بین فعالان محیط زیستی ایران را آشکار میکند. اما بزرگتر از آن ضعف هم وجود دارد؛ ضعفی که سبب تشدید این بیتفاوتی در مخاطبان این دو طیف رسانهای شده و میشود. به عنوان شاهد، دست کم چند رخداد مشابه دیگر در کلان شهر تهران را به یاد دارم که در آن موارد هم روزنامه نخست محیط زیستی کشور، یعنی همشهری کاملا سکوت کرد و اصولا همانطور که پیش تر هم نوشتهام، همشهری یا تهران امروز تا جایی به بازتاب و تحلیل مشکلات محیط زیستی کشور میپردازند که عملکرد شهرداری تهران زیر سوال نرود و این نکتهای بود که در ملاقات مستقیم با آقای قالیباف در سال 1389 به ایشان صراحتا یادآور و خواستار تغییر این رویکرد در روزنامه همشهری شدم.
از آن سوی ماجرا اما مساله مهمی که به نظر میرسد سردبیران روزنامه ایران و طیف وابسته به ایشان فراموش کرده اند، به همین نکته بازمیگردد؛ یعنی روزنامه ایران هم اغلب فقط به انتقاد از سیاستهای محیط زیستی در کلان شهر تهران میپردازد و چشم روی بسیاری از معضلات محیط زیستی کشور که در عملکرد ضعیف کارگزاران دولتی ریشه دارد، میبندد و در عوض این روزنامهی ارگان شهرداری تهران است که به صورتی موثر سیمای نسبتا کاملتری از وضعیت محیط زیستی ایران ارائه میدهد البته بدون تهران! انگار جای این دو با توجه به نامشان تغییر کرده است! نکرده است؟ همشهری از مشکلات سدسازی، طرحهای انتقال بین حوضهای، خشک شدن تالابها و دریاچهها، قطع درختان در جنگل ابر، آتشسوزی در زاگرس، انتقال خطوط نیرو از دنا و... مینویسد و روزنامه ایران هم از قطع درختان در خیابان ایرانزمین، بزرگراه شهید گمنام، باغ نیما یوشیج، جنگل وردآورد یا نشست زمین در جنوب تهران و تمام!
بنابراین، اگر مسوولان این دو روزنامه و طیف وابسته به آنها میخواهند سخنان و تحلیلها و انتقادهایشان از سوی مخاطبان جدیتر گرفته شود، لطفا پیش از آن که یک نیزه در چشم رقیب فرو کنند، یک سوزن هم به خودشان بزنند و عملا نشان دهند که حفظ ملاحظات محیط زیستی برایشان مهمتر از هر مصلحت بخشی و گروهی دیگر است.