یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها نگاه روز «دم»، روی «کول»

نگاه روز

«دم»، روی «کول»

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 64، سال نهم، آذر و دی 1389، رویه نخست

ویدا صارمی نوری

بر پایه‌ی پیش‌بینی‌ها، سرانجام آمریکا در نشست اخیر سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، به مانند کره، ویتنام و عراق، شکست در افغانستان را پذیرفت و اعلام کرد که تا سال 2014 به طور کامل از این کشور، بیرون خواهد رفت. البته این در حالی بود که از سوی همه‌ی چاکرانش در ناتو، از ترکیه گرفته تا انگلستان، فرانسه، آلمان و... پشتیبانی مسلحانه می‌شد و روس‌ها نیز، فضای خود را برای تغذیه‌ی ماشین جنگی آمریکا و ناتو در افغانستان، به روی هواپیماهای آمریکایی و ناتو، گشوده‌اند.

در سال 1841 میلادی (1220 خورشیدی)، هم‌میهنان افغانستانی، ارتش بریتانیا را که کابل را اشغال کرده بود، به سختی درهم کوبیدند. از یاد نبریم که در آن روزگاران، انگلیس‌ها بر سرتاسر شبه‌قاره‌ی هند فرمان می‌راندند.

مردم افغانستان، با خیزش علیه ارتش اشغال‌گر بریتانیا، همه‌ی آن‌ها را از میان برداشتند. به گونه‌ای که از سپاه شانزده هزار نفری انگلیس‌ها، تنها یک تن، آن هم زخمی و در حال مرگ، توانست از این مهلکه جان به در برد.

هم‌زمان با انقلاب ایران، ارتش سرخ به افغانستان یورش آورد و به دنبال یک رشته موفقیت‌ها و برقراری حکومت دست‌نشانده‌ی خود در کابل، سرانجام برابر پایداری هم‌خانمانان ما در آن سوی مرز، با حقارت شکست را پذیرفت و ناچار نیروهای خود را به صورت «فرار»، از افغانستان بیرون برد. بسیاری از تحلیل‌گران، یکی از دلایل فروپاشی اتحاد شوروی را در شکست ارتش سرخ در افغانستان می‌دانند.
بدین‌سان، نه‌تنها افسانه‌ی شکست‌ناپذیری ارتش سرخ برای همیشه به دست فراموشی سپرده شد، سران کشوری و لشگری اتحاد شوروی نیز با دریافت حقایق، اعتماد به نفس دروغین خود را از دست دادند.
این‌بار، نوبت امپریالیسم آمریکا بود که برابر هم‌خانمانان افغانستانی ما، به زانو درآید و پس از کره، ویتنام و عراق، مزه‌ی تلخ شکست دیگری را بچشد. البته چنان که گفته شد، در این شکست آمریکا تنها نبود؛ بلکه از سوی کمابیش همه‌ی نیروهای اهریمنی این جهان، زیر پوشش اتحادیه آتلانتیک شمالی، همراهی و پشتیبانی می‌شد.

نگاهی گذرا به این اتحادیه و درنظر گرفتن پیشینه‌ی سیاه اعضای اصلی آن (پیش از گسترش به شرق)، حقایق بسیاری را آشکار می‌کند.
باید گفت که در این اتحادیه، همه‌ی استعمارگران، استثمارگران، انسان‌کشان و برده‌فروشان تاریخ، مشارکت دارند.

در ترکیب این اتحادیه، همه‌ی کشورهای اروپای غربی، در کنار ایالات متحده‌ی آمریکا قرار دارند:

پرتقال و اسپانیا، نماد عصر استعمار هستند. آن‌ها، سوار بر کشتی‌های توپ‌دار و مردان صلیب‌دار، چندین برابر جمعیت کنونی این دو کشور، از مردم جهان را کشتند، به بردگی کشاندند و «گوش و بینی» آنان را بریدند. آن‌ها، دو تمدن درخشان، «مایا» و «آزتک» را به فراموش‌خانه‌ی تاریخ سپردند و...

به دنبال پرتقالی‌ها و اسپانیایی‌ها، نوبت جنایت علیه بشریت به هلندی‌ها، فرانسویان و انگلیس‌ها رسید که سیاست استعمار، استشمار، کشتار و به بردگی کشاندن انسان‌ها را پی‌گیرند.
بدون هر گونه دوودلی، این سه کشور، چندین برابر جمعیت امروزین خود، مردمان جهان را کشته‌اند، به زندان افکنده، به بردگی کشانده و در بازارهای برده‌فروشان، به فروش رسانیده‌اند. آنان، بیش از جمعیت زنشان در حال حاضر، به زنان مردمان دیگر تجاوز کرده‌اند و آن‌ها را به فحشا کشانیده‌اند.

دیگر عنصر این اتحادیه، دولت ترکیه یا میراث‌خوار امپراتوری عثمانی است که افتخار آن را دارد که بیش‌ترین «قتل‌عام»های تاریخ، به نام آن‌ها ثبت شده است. آن‌ها در خون‌ریزی، کشتار و چپاول، روی چنگیز و تیمور را سفید کرده‌اند و...
عضو دیگر اتحادیه، آلمان است که با پیش‌گام شدن در ایجاد دو جنگ جهانی، باعث قتل بیش از دویست میلیون انسان گردید. یهودان و کولی‌ها و مردمان اسلاونژاد را، به دلیل تعلق‌ به نژاد دیگر، تا آن‌جا که توانست قتل‌عام کرد و...
هم‌چنین، دیگر عضو اتحادیه که به نظر بی‌آزار‌تر از همه به نظر می‌رسد، اتریش است که خود دست‌گشاده‌ای در کشتار و به اسارت کشاندن مردمان در قالب امپراتوری اتریش و سپس امپراتوری اتریش – هنگری، دارد و...
البته از یاد نبریم که اعضای اروپای غربی ناتو هستند که در کنفرانس وین در سال 1841، برادروار؟! قاره‌ی آفریقا را میان خود تقسیم کردند و آن‌چنان لطمه‌ای بر این قاره زدند که هنوز در آتش فقر و بی‌سوادی و جنگ داخلی، می‌سوزد.

البته به این فهرست باید استرالیا و زلاندنو را نیز افزود که افتخارشان در تاریخ، قتل‌عام و ریشه‌کن ساختن مردمان بومی است.
با چنین ساختاری، به راستی مجمع همه‌‌ی استعمارگران و جنایت‌کاران تاریخ بشری است. این جنایت‌کاران و انسان‌کشان تاریخ، هنوز می‌کوشند که با پنهان کردن چهره‌ی زشت و سیاه خود زیر یک اتحادیه دفاعی، هم‌چنان بر سرنوشت بشریت، حکم رانند.

اما امروز، بیش از هر زمان دیگر، بانگ بیداری ملت‌ها به گوش می‌رسد و دیر نیست که اسیران دیروز، با اتحاد و هم‌دلی، افسون سیاه‌ اندیشان تاریخ پیروز شوند و بنیادهای جهانی نو را پی‌افکنند. جهانی که از آن ملت‌های آزاد و آزاده خواهد بود.

 

 

ناتو، در یک نگاه

ناتو؛ پیمان تدافعی یا تهاجمی؟

پشت پرده‌ی تهاجم « ناتو» به لیبی - نفت در برابر زر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه