تاریخ كهن و باستان
قبالههای عقد ایرانیان باستان
- تاريخ كهن و باستان
- نمایش از شنبه, 05 شهریور 1390 21:01
- بازدید: 10538
برگرفته از فر ایران
گفتوگوی آرزو رسولی با دکتر سعید عریان
مسالهی ازدواج از دیرباز در میان اقوام و جوامع مختلف به صورتهای گوناگون مطرح بوده است. اما ثبت رسمی آن و پیدا شدن اسناد و قبالههای ازدواج پدیدهای است نسبتاً متأخر. با این حال، اسنادی از ازدواج در میان ایرانیان یافت شده که سابقهی این پدیده را در ایران به زمانی دورتر میبرد و ما را با موضوعاتی که از دورهی ساسانی برای ایرانیان مطرح بوده، آشنا میسازد. این اسناد در میان متون پهلوی و پازند یافت شده و با آنکه به دوران پس از اسلام تعلق دارند، اما در ادامهی سنت پیشین ایرانیان تنظیم شدهاند. این اسناد را دکتر سعید عریان، متخصص زبانهای باستانی و رئیس پژوهشکده زبان و گویش سازمان ]یادمانهای[ میراث فرهنگی، به فارسی امروزین برگردانده است که در زیر گفتوگوی وی را میخوانیم:
* آیا منابعی برای بررسی عقد و ازدواج در ایران باستان موجود است؟
_مسالهی ازدواج در ایران از کهنترین ایام خیلی مهم بوده است. کهنترین اشارهای که به ازدواج به صورت مستقیم میشود، در گاهان است (گاه 53، بندهای 3 _ 8) که به ازدواج «پوروچیستا»، دختر زردشت، و ازدواج دیگر دختران زردشت اشاره میکند. از آن زمان به بعد هم، ازدواج در تمام متون مکتوب از اوستا تا دورهی میانه و تا امروز مسالهی مهمی بوده است.
ازدواج در ایران پیش از اسلام را بر اساس سه گروه اسناد و مدارک میتوان بررسی کرد:
1- منابع روایی؛ روایتهایی که در منابع ایرانیان مسلمان یا در آثار غیر ایرانی آمده است.
2- منابعی که به تبع موضوعات فقهی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی در مورد مسایل ازدواج بحث میکند؛ مثل موارد متعددی که در متن پهلوی «صد در نثر صد در بندهش» آمده است. در «دادستان دینیگ» ابعاد فقهی و اهمیتهای فرهنگی ازدواج مطرح شده و در «مادیان هزار دادستان» مسایل حقوقی ازدواج طرح شده است و تمام اینها نشاندهنده اهمیت ازدواج است.
3- اسناد و قبالههای ازدواج که در آنها مسایل مربوط به ازدواج صریحاً مطرح میشود.
البته هیچ کدام از این منابع بهتنهایی برای روشن کردن مسایل ازدواج کافی نیست و باید از تمام منابع بهره برد.
* چه تعدادی اسناد و قباله ازدواج به دست ما رسیده است؟
_ من شش سند بیشتر پیدا نکردم. این قبالهها هم اسناد تیپ هستند. یعنی متعلق به شخص خاصی نیست و هیچ شباهتی به قبالههای بازمانده از دورهی اسلامی ندارند که خیلی زیبا هستند، تنوع آنها زیاد است و متعلق به افراد مختلفاند. این قبالههای تیپ درست مثل قبالههای ازدواج کنونی هستند که جای اسم و تاریخ آن خالی است و فقط ساختار سند حفظ شده است. مثلاً در این متنها آمده: «در فلان روز و فلان ماه و در فلان سال و در فلان شهر» و «فلان شخص پسر بهمان، پسر بهمان، پسر بهمان»، این نشان میدهد که وقتی ازدواج صورت میگرفته، اسمها را در جای خالی میگذاشتند.
* این شش قباله مانند هم هستند؟
_ خیر. البته از نظر ساختار یکی است اما از نظر شیوهی بیان و محتوا و مندرجات، یکسان نیستند. برخی طولانی و برخی خیلی کوتاه و فشردهاند. از این میان، سه متن طولانیتر است: «درباره پیمان کدخدایی» که فقط متن پهلوی آن در دست است، نکاح از روش ایران که فقط تحریر پازند آن در دست است و بلندترین و فاخرترین و زیباترین سند است، «آخرین پیمان پهلوی یا پیمان کدخدایی» که هم تحریر پازند و هم متن پهلوی آن به جا مانده است. سه سند کوتاه دیگر هم داریم که خیلی کوچکاند و از آنها تحت عنوان «سه متن دعایی مربوط به ازدواج» اسم بردم: «دعای نکاح گفتن»، «دعای پیمانی» و «آفرین بزرگان» هر سه هم به تحریر پازند باقی مانده است.
* این اسناد متعلق به چه زمانی هستند؟
_ کهنترین آن متن پهلوی «درباره پیمان کدخدایی» متعلق به سال 627 یزدگردی (حدود 1278 م) است. بعد از آن، «آخرین پیمان پهلوی» متعلق به 767 یزدگردی (حدود 1418 م) است که سومین سند بلند است. در این دو سند تاریخ تصریح شده است.
* اگر تاریخ دارد، پس چگونه میگوییم اسناد تیپ هستند؟
_ دو چیز نشان میدهد این اسناد، اسناد تیپاند: تعداد این قبالهها زیاد نیست و تنوعی در میان آنها وجود ندارد. سال فقط در دو سند ذکر شده، روز و ماه هم زیاد مشخص نیست. در این میان احتمالاً اسناد بلندتر و فاخرتر متعلق به خانوادههای مرفهتر بوده است. این مساله را در قبالههای خطی دورهی اسلامی هم میبینیم. در قبالههای خانوادههای بزرگ خط و نقاشی و تذهیب بیشتری به کار رفته است. به این ترتیب، از روی اسناد میتوان دریافت که تنظیم آن برای طبقات مختلف اجتماعی متفاوت بوده است.
* در این اسناد چه موضوعاتی ذکر شده است؟
_ معمولاً آغاز سند با ستایش هرمزد آفریننده و دعاهای مختلف، مثل اَهونَوَر، یَتا اَهووَیریو، دعای خشنوتَرَه (= طلب خشنودی هرمزد) و دعای فْرَوَرانه (دعای تسلیم و شهادت) است. در اسناد بلند مانند «نکاح از روش ایران»، همه گونه دعا و بخشهایی از یسنا و یشتها ذکر میشود تا با دعای بیشتر، ازدواج را متبرکتر کنند.
بدنه اصلی سند مشخصات مربوط به دو طرف ازدواج و تعهدات آنها و مهریه ذکر میشود. تأیید و یا به قول امروز، امضای شهود را هم در آنجا میبینیم. مثلاً در قباله «درباره پیمان کدخدایی»، آمده: «... بهمان هم بهمان را به پادشایی(زنی) قبول کرد و پس از (منعقد) کردن این پیمان، بهمان هم بهمان را بهخوبی پسندید (و به او) علاقمند شد، و (گرفتن) سه هزار درهم سیمین شهر آورش (= رایج کشور) بابت گُهری.... و بهمان (دختر) بهمان هم این اختیارداری (= مالکیت) در برابر سه هزار درهم گُهری را با اشتیاق پذیرفت... و پدر بهمان بهمانان، بر این (امر) شهادت داد...»
همانطور که میبینید در این سند تأیید شهود هم هست. قباله با دعا برای عروس و داماد و آرزوی روزهای خوب و زندگی خوش و دعاهای خاص دیگر تمام میشود.
آن چه در قسمت اصلی سند اهمیت دارد، مسالهی تعهدات پسر به دختر از جمله مهریه است که در متون پهلوی «گُهریگ» نام برده شده است.
* مهریه در چه حد بوده و چه ویژگیهایی برای آن ذکر شده
است؟
_ در این اسناد، مهریه مقدار بسیار زیادی بوده است. در متن «درباره پیمان کدخدایی»، 3000 درهم سیمین شهر آورش یعنی 3000 پول نقره رایج به عنوان مهریه ذکر شده است. در «نکاح از روش ایران»، مهریه 2000 درهم سیم ناب ویژه (=نقره خالص) و 2 دینار زر سرخ سلطانی است. در «آخرین پیمان پهلوی» و «دعای نکاح گفتن» از 2000 درهم سیم سپید ویژه (=نقره خالص) و 2 دینار (= پول طلا) زرسرخ سره (=خالص) نیشابوری به عنوان مهریه نام برده شده است. شما در کتاب «راهنمای سکهها» وزن درهم نقره را پیدا کنید و در 3000، تعداد آن ضرب کنید و با قیمت نقره امروز محاسبه کنید، ببینید چه مبلغی به دست میآید. در مورد دینار طلا هم همین طور.
مهریه بسیار سنگین بوده است. مسالهی مهم دیگر تعهدی است که داماد در برابر این پول میکند و امروزه از آن به عندالمطالبه تعبیر میکنیم. امروزیها هم غالباً متوجه معنای آن نمیشوند. اما در اسناد مذکور، به معنی واقعی مفهوم عندالمطالبه را در مییابیم. در تمام این اسناد پسر تعهد میکند که این پول را به مالکیت دختر درآورد، در هر لحظهای که بخواهد و هر چقدر از آن را که بخواهد. حتی در متن «نکاح از روش ایران» آمده: چه شب و چه روز دارایی خود را بخواهد، من موظفم آن را در اختیارش بگذارم. یعنی از آن لحظه به بعد، پول به امانت نزد داماد است و مال خودش نیست.
* از میزان مهریه در میان مردم عادی هم اطلاعی در دست است؟
_ اطلاعی نداریم. آن چه مانده، همین چند سند است. اما حدوداً از قرن 15 و 16میلادی (قرن نهم هجری) به بعد دیگر مهریه در قبالههای ازدواج وجود ندارد و آرام آرام منسوخ میشود. چون در قبالههای عقد امروز زردشتیان هم نیست. علت هم روشن است. چون طلاق غیرقانونی میشود. در دورهای که مهریه سنگین است، طلاق هم هست.
* از طلاق در آن زمان چه میدانیم؟
_ «هِلِشن از زنی» یعنی زنی را طلاق دادن. در متن پهلوی «مادَیان هزار دادستان» فصل مستقلی درباره طلاق هست. اما در متن پهلوی متأخرتر «صد در نثر صد در بندهشن» طلاق به جز چهار مورد ممکن نبوده است: (1) زن به جادوگری دست بزند، (2) زن نازا باشد، (3) زن به شوهرش خیانت کند، (4) و زمان دَشتانمندی (= عادت ماهانه) خود را پنهان کند. در این چهار مورد هم در صورتی طلاق میتواند رخ دهد که اثبات شود و برای مسئولان دینی یا قضایی مسجل شود. در غیر این چهار مورد طلاق جایز نیست.
* عکس این موارد چه؟ مثلا اگر مرد جادوگری کند؟
_ مرد که جادوگری نمیکند.
* اگر خیانت کند؟
_ چرا. موارد بسیاری برای این مورد هست. اما مساله را اینچنین نگاه نکنید. قبالههای عقد را ببینید که در آنها 90 درصد تعهدات برعهده مرد است و این خیلی مهم است. مضافاً بر اینکه چهار مورد مذکور به صورت طبیعی نباید اتفاق بیفتد.
در مورد هر پدیدهای باید به زمان و مکان توجه کرد. ما به مسایل ایران باستان نمیتوانیم با مقتضیات امروز نگاه کنیم. به نظر من، پرداختن به این مسایل و تعهدات مرد در آن دوره، خیلی مهم بوده است.
وجود مهریهی سنگین هم مانعی برای طلاق بوده. اما وقتی موانع را زیاد کردند، دیگر مهریه معنایی نداشته است.
* درباره عقیم بودن زن خواندهام که ایرانیان باستان اگر بچهدار نمیشدند، به راحتی کودکی را به فرزندی میپذیرفتند یا اگر پسردار نمیشدند، پسر اول دختر بزرگ نام پدر دختر را میگرفت تا این نام را حفظ کند.
_ بله. قانون یا شرع میگوید در این 4 مورد طلاق جایز است. اما نه به آن معنی که طلاق حتماً صورت بگیرد. مانند امروز که زوجهای زیاد بیفرزندی هستند که با هم زندگی میکنند یا بچهای را به فرزندی میپذیرند. در آن زمان هم اگر نمیخواستند طلاق صورت بگیرد، راههایی بود، مانند «سورزنی»، یعنی گرفتن زن دیگری برای بچهدار شدن، یا فرزندخواندگی.
* مدارکی از طلاق باقی نمانده است؟
_ خیر. اما طلاق واقعیتی در جامعه آن روز بوده است. چون اسنادی مثل ازدواج درباره آن پیدا نکردیم، نمیتوانیم بگوییم نبوده است. به خصوص که فصلی هم در «مادیان هزار دادستان» تحت عنوان طلاق هست. پس بوده که این همه قاعده و قانون برایش میگذاشتند.
* در مورد قبالههای ازدواج، شما گفتید که به صورت شفاهی خوانده میشده، پس این تعهدات کجا ثبت میشدهاند؟
_ نمیدانم. شاید جایی ثبت میشده اما مسلماً مانند امروز در قباله نبوده است. سندی هم از ثبت تعهدات به جا نمانده است. به طور کلی ثبت ازدواج در دوران معاصر هم خیلی سابقه ندارد. ازدواج یک بعد شرعی دارد و یک بعد قانونی. بعد شرعی اصلاً تکیه بر ثبت کتابی ندارد. اما وجود این قبالهها نشان میدهد ازدواج در آن زمان سبک و سیاقی داشته است. خیلی از موارد این قبالهها هنوز در قبالههای امروزی زردشتیان هست.
برای تأیید تعهدات داماد، موبد یا هیربدِ عاقد تعهدات را به پدر داماد هم تفویض میکرده است. اصولاً حضور اطرافیان داماد، یکی برای نشان دادن خانوادهدار بودن اوست و یکی آنکه تعهدات او به خانوادهاش تفویض شود. در متن «نکاح از روش ایران»، این مساله دقیقتر و مفصلتر نمایان است. تمامی تعهدات، هم به پسر و هم به پدر پسر تفهیم میشود و جایی برای تردید باقی نمیماند.
* آیا با این همه قدمت مهریه در ایران میتوان گفت این سنت از ایران وارد سنتهای اسلامی شده است؟
_ خیر. چون در دینهای دیگر هم مهریه هست. در اسلام، «صِداق» در معنای مهریه آمده است. اما شدت و ضعف و صورتهای گوناگون دارد. در اسلام مهریه خیلی پایین است و قاعده این بوده که در حد توان باشد. البته در ایران هم از مهریه مردم عادی اطلاعی در دست نیست و شاید اینجا هم مهریه در حد توان بوده است.
* اسناد ازدواج در کجا نگهداری میشوند؟
_ در مجموعههای مختلف هست. تحریرهای پازند در «متون پازند» است که «آنیتا» آن را در 1909 م در بمبئی منتشر کرده است.