یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تاریخ تاریخ كهن و باستان ستاره‌شناسی در ایران باستان - «اسطرلاب» یا «جام جم» - بخش دوم

تاریخ كهن و باستان

ستاره‌شناسی در ایران باستان - «اسطرلاب» یا «جام جم» - بخش دوم

برگرفته از روزنامه اطلاعات

اسطرلاب را ایرانیان مسلمان جام جم یا جام جهان ‌نما یا آینه جم می‌خواندند. «جم» با پسوند «شید»، «جمشید» نامیده می‌شود که از بزرگترین منجمان و ریاضیدانان و فیزیکدانان ایرانی است که در تاریخ اساطیری ایران تا مقام خداوندی ارتقا یافت. حافظ در غزلی از آینه جام نام می‌‌برد که منظورش همان استرلاب است که جهان را مانند جام آینه‌ واری به آدمی نشان می‌‌دهد. قدیمی‌ترین کتاب جامع به زبان پارسی دری درباره استرلاب و ستاره ‌شناسی، کتاب «روضه المنجمین» نام دارد که آن را «شهمردان» فرزند «ابی‌الخیر رازی» در سده پنجم هجری تألیف کرده است.

بعضی از منابع عربی نام آن را مشتق از کلمه یونانی «استرلابوس» نوشته‌اند و برخی در معنی آن به غلط «ترازوی ستارگان» را ذکر کرده‌‌اند. اما از آنجا که استرلاب در حوزه فرهنگ ایرانی و اسلامی به کار گرفته شده است و در فرهنگ یونانی جایگاهی ندارد و اروپائیان در اندلس مسلمان قرن یازدهم با آن آشنا شدند، بنابراین ارتباط این واژه با استرلابوس نیز بعید بنظر می‌رسد. «حمزه اصفهانی» واژه «اسطرلاب» را معرب ترکیب فارسی «استاره ‌یاب» می‌‌داند. نظر حمزه اصفهانی قابل قبول‌تر به نظر می‌رسد زیرا Star یا «استارا» یا «ستارا» و «ستره» ریشه در سانسکریت و در زبان‌های پارسی باستان دارد و واژه «استار» در فرهنگ ایرانی و بین النهرین و حتی زبان آرامی و سریانی معمول بوده است. «استاره یاب» هنوز هم در ادبیات خراسانی به کار می‌رود. مثلاً می‌گویند «طرف جادو و جمبل بلد است مهره خر و استره یاب دارد.»

بسیاری از منابع تاریخی اختراع اسطرلاب را به هیپارخوس نسبت می‌دهند، اما به نظر می‌‌رسد ابزارهای مشابه با توانایی‌های مختلف در بین ستاره ‌شناسان آشور و بابل رایج بوده و نمونه‌های یونانی نتیجه تکمیل این ابزارها بوده‌ است. از اسطرلاب‌های یونانی نمونه‌ای در دست نیست. این ابزار در بخش حوزه ایرانی اسلام مورد استفاده بود زیرا ابزاری بر آن نصب بود که ساعت آفتابی محسوب می‌شد و زمان ظهر شرعی را تعیین می‌کرد. از قرن نهم میلادی تا قرن نوزدهم اسطرلاب‌های بسیاری در ایران و دیگر کشورهای جهان اسلام ساخته شد. بنا بر گفته‌ای نخستین سازنده اسطرلاب در میان مسلمانان «محمد فزاری پسر ابراهیم فزاری» بوده‌ است. تا چندی پیش احتمال می‌رفت که کهن‌ ترین اسطرلابی که تاکنون باقی مانده، در 374ق‌/984م به دست دو برادر اصفهانی به نام‌های احمد و محمد بن ابراهیم در اصفهان ساخته شده باشد. اما ظاهراً کهن ‌ترین نمونه شناخته شده که نام سازنده و تاریخ ساخت برآن حک شده‌ است اسطرلابی است که به گواهی کتیبه کوفی پشت کرسی آن به دست «بسطلس» در تاریخ 315 هجری قمری ساخته شده‌ است. اروپائیان در قرن 11 میلادی از راه اندلس اسپانیا و آثار اسلامی اسطرلاب را شناختند. دربارة سرچشمة بابلى‌ اسطرلاب‌ نیز سخنانى‌ گفته‌ شده‌ و در این‌ زمینه‌ شواهدی‌ از قبیل‌ الواح‌ سفالین‌ مشابه‌ اسطرلاب‌ مسطح‌ ـ که‌ در ویرانه‌های‌ بابل‌ به‌ دست‌ آمده‌ و شامل‌ خطوط و دوایر و نقش‌ چند ستاره‌ است. همچنین قراینى‌ مانند آگاهی‌های‌ پراکنده‌ پیرامون‌ گسترة پژوهش‌های‌ نجومى‌ دانشمندان‌ بابلى‌ ارائه‌ شده‌ است‌. این‌ نیز روشن‌ است‌ که‌ یونانیان‌ در زمینة ستاره‌ شناسى‌، از بابلیان‌ درس‌های‌ بسیار آموخته‌‌اند اما به‌ اعتقاد پژوهشگران‌ تاریخ‌ نجوم‌، این‌ شواهد و قراین‌ برای‌ اثبات‌ اختراع‌ اسطرلاب‌ در بابل‌ و آشور و انتقال‌ بعدی‌ آن‌ به‌ یونان‌ کفایت‌ نمى ‌کند.


در ایران و جهان اسلام دانشمندان بسیاری رساله‌ها و کتاب‌هایی در باره مبانی نظری و نحوه کار با اسطرلاب نوشته‌اند که به برخی از آنها در ادامه اشاره می‌شود:‏

‏- «العمل بالاسطرلاب»، یا «صنعه الاسطرلاب و العمل‌به»، از «ماشاءالله یهودی»‌.‏

‏- «العمل بالاسطرلاب المسطح»، از «ابراهیم بن حبیب».‏

‏- «العمل بالاسطرلاب»، از «محمد بن موسی خوارزمی».‏

‏- «العمل بالاسطرلاب»، از «احمد بن عبدالله مروزی».‏

‏- «العمل بالاسطرلاب»، از «علی بن عیسی منجم».‏

‏- «برهان صنعه الاسطرلاب»، از «محمد بن صباح و ابراهیم بن صباح».‏

‏- «رساله فی عمل الاسطرلاب»، از «محمد بن موسی بن شاکر».‏

‏- «رساله فی العمل بالاسطرلاب»، از «حامد بن علی واسطی‌».‏

‏- «رساله فی الاسطرلاب»، از «ابراهیم بن سنان‌».‏

‏- «العمل بالاسطرلاب»، از «عبدالرحمان صوفی».‏

‏- «رساله فی صنعه الاسطرلاب و العمل بها»، از «مسلمه بن احمد مجریطی‌».‏

‏- «رساله فی عمل الاسطرلاب»، از «ابوسعید سجزی».‏

‏- «رساله فی الاسطرلاب»، از «کوشیار گیلانی».‏

‏- «رساله دوائر السماوات فی الاسطرلاب» و «رساله فی الاسطرلاب»، هر دو از «ابونصر منصور بن عراق».‏

‏- «رساله فی صنعه الاسطرلاب بالطریق الصناعی»، از همو.‏

- مقاله‏ «فی منازعه اعمال الاسطرلاب»، از همو.‏

- کتاب‏ «فی العمل بالاسطرلاب»، از «ابن سمح‌».‏

‏- «العمل بالاسطرلاب و ذکر آلاته و اجزائه»، از «ابن صفار».‏

‏- «اختصار علم الاسطرلاب»، از «ابن مشاط سرقسطی‌».‏

‏- «رساله فی علم الاسطرلاب»، از «بیرونی‌».‏

‏- «استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه الاسطرلاب»، از همو.‏

‏- «الدرر فی سطح الاکر»، از همو.‏

‏- «معرفة الاسطرلاب» معروف به «شش فصل»، تألیف «محمد بن ایوب طبری».‏

‏- «عمل و الالقاب»، تألیف «محمد بن ایوب طبری».‏

‏- «بیست باب در معرفت اسطرلاب»، از «نصیرالدین طوسی»‌.‏

‏- «رساله در ساختن اسطرلاب»، از «غیاث‌ الدین جمشید کاشانی‌».‏

همچنین در برخی کتاب‌‌های نجومی در فصل یا فصل‌هایی به اسطرلاب و چگونگی کار با آن پرداخته شده است‌. از این جمله هستند: «المدخل الی علم احکام النجوم» از «ابونصر قمی»، «افراد المقال فی امر الظلال» از «بیرونی»، «التفهیم لاوائل صناعه التنجیم» از همو، «روضه المنجمین» از «شهمردان بن ابی الخیر رازی‌»، «جامع المبادی و الغایات فی علم المیقات» از «ابوعلی مراکشی».‏

درباره انواع ویژه اسطرلاب نیز رساله‌‌هایی نوشته شده است، از جمله: «رساله فی الاسطرلاب المسرطن»، از «ابوسعید سجزی»، «الاسطرلاب الزورقی»، از همو، «رساله فی الاسطرلاب السرطانی المجنح»، از «ابونصر عراق»، «رساله فی الاسطرلاب السرطانی المجنح»، از «محمد بن نصر بن سعید»، «رساله فی عمل الاسطرلاب المسرطن»، از «ابونصر احمد بن زریر»، «کتاب ‌الزیج»، از «بتانی».‏

ادامه دارد...

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه