زبان پژوهی
تابلوهای فرنگیمآب در تقابل با فرهنگ ایرانی! - تأملی در ضرورت پاکسازی تابلوهای اماکن عمومی و زبان فارسی از واژگان بیگانه
- زبان پژوهي
- نمایش از جمعه, 09 اسفند 1392 16:12
- بازدید: 5350
برگرفته از روزنامه اطلاعات، شماره های 25819 (سهشنبه 6 اسفند 1392) و 25820 (چهارشنبه 7 اسفند 1392)
ارمغان زمان فشمی
مدتها فکر میکردم چه معنی دارد که روی تابلوی نمایندگیهای یک بستنی ایرانی، نقاشی یک قورباغه را کشیدهاند و کنارش نوشتهاند «قورباغه مایوس»؟! روزی که سرانجام فهمیدم این اسم و عکس به چه معناست، بسیار متعجب شدم و دانستم که تعمدی در معنا کردن این ترکیب به زبان فارسی وجود داشته و نام خارجی بستنی به 2 واژه نا امید و قورباغه، ترجمه و جایگزین عنوان قبلی بستنی شده است!
در اینجا معلوم میشود با فردی مبتکر مواجهیم که هیچ جا به اشکالی برنمیخورد، مگر به وقت اسم گذاشتن روی محصول خود! اگرچه مبتکر این بستنی خاص در توضیح اسم محصولش میگوید: «از اول هم فکر جهانی شدن داشتم و به دنبال اسمی بودم که هم فارسی باشد و هم قابل فهم برای غیر فارسی زبانان»، اما مشخص است که قورباغه مایوس، نمیتواند نام خوبی برای یک فرآورده خوراکی و آن هم بستنی باشد. چه کسی دوست دارد اسم یک قورباغه مایوس را بشنود و بستنی همنام او را بخورد؟!
بنابراین، گزینه دیگری به ذهن آدم میرسد که همانا ممنوعیت اسامی خارجی و اجبار صاحبان تولید و خدمات به استفاده از اسامی ایرانی است.
این اولین محصولی نیست که از فارسی نبودن نامش ایراد میگیرند، بلکه بسیاری از صاحبان فروشگاهها و مراکز خدماتی هم ناچار به تغییر اسامی خارجی آنها شدهاند.
با این حال هنوز نامهای بدقوارهای بر تابلوهای شهر نشسته که خواندنشان، آزاردهنده است؛ مثل «عاملیت بازاریابی و فروش».
گاهی میبینیم که روی تابلوی رستوران یا فروشگاهی را به دلیل استفاده از اسامی غربی با رنگ و پارچه پوشانده اند، اما دو قدم آن طرف تر، هنوز شهر پر است از اسامی و عباراتی به زبانهای مختلف. حتی خود عبارت «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» هم فارسی سره نیست!
بیگانگی با «بانوی شرقی»!
سعید مسعود، تارنگار نویس، درباره تجربه شخصی اش میگوید: در دوره مدیریت قبلی، در یکی از مراکز استانها به همراه خواهرمان برای گرفتن تاییدیه نام آرایشگاهش به اداره اماکن سر زدیم. هر چه سعی کردیم نتوانستیم به مسئولش بقبولانیم که اسامی «بانوی شرقی» و «بانوی اردیبهشت» اشکالی ندارند. جالب است که مسئول مربوطه به خصوص روی کلمه «شرقی» چنان برافروخته میشد که پیش خودمان گفتیم نکند این کلمه علاوه بر معنای رایج، معنای بدی هم بدهد که خوشبختانه یا بدبختانه با مراجعه به فرهنگ لغت، فهمیدیم چیزی که بد بوده، فکر آن مسئول است!
سؤال و جواب و پرسیدن «چرا» در چنین اماکنی که اتفاقا نامش هم اماکن باشد، معادل است با خوابیدن کارَت تا اطلاع ثانویه که ممکن است تا مراسم معارفه رئیس بعدی طول بکشد.
نهایتاً با شاهد آوردن از دیوان خواجه حافظ شیرازی توانستیم برای یکی از نامهای مورد نظرمان، تاییدیه بگیریم.
اجرای مقررات بدون اعمال سلیقه
احسان الله حجتی ـ مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پاسخ به ابهاماتی که درباره دوگانگی سیاستهای اتخاذ شده از سوی این دفتر به ویژه در دورههای قبلی وجود داشته است، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: در خصوص برخی اسامی مانند بانوی شرقی، ایراد قانونی وجود ندارد و شاید این اسامی به خط لاتین درج شده باشد که مغایر قانون است؛ زیرا استفاده از خط لاتین برای معادل نویسی اسامی واحدهای صنفی یا نام محصولات، فقط در صورتی مجاز است که به لحاظ تناسب نوشتاری، خط لاتین یک سوم معادل آن به خط فارسی باشد.
در خصوص اسامی و واژههای عربی نیز مطابق قانون، آن اسامی که در زبان فارسی مصطلح شده، مستثنی است.
البته این مختص کلمات عربی نیست، بلکه کلمات انگلیسی مانند رادیو، تلویزیون، تلفن و مانند اینها نیز که فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیازی به معادل نویسی برای آنها ندیده است، از این قانون مستثنی شدهاند.
در کنار این ضوابط و شیوههای اجرای قانون، قوانین و مقرراتی نیز وجود دارد که برای نامگذاری واحدهای صنفی یا محصولات، از آنها استفاده میشود؛ به عنوان مثال در برخی واحدهای صنفی زنجیرهای که شعبه اصلی آنها در خارج از کشور است و یا سرمایه گذاران خارجی دارند، مطابق قوانین جاری، با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا سازمانهای تعیین شده، امکان استفاده از نامهای تجاری بیگانه به واحدهای ذیربط، داده شده است.
خودباختگی فرهنگی
غلامعلی حداد عادل ـ رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، اخیراً در یک گفتگوی تلویزیونی با اشاره به برخی بی توجهیها به زبان فارسی، گفته است: ریشه برخی از بیتوجهیها، خودباختگی در برابر فرهنگ وارداتی غربی است.
ما زبان خود را داریم، بنابراین نباید در جاهایی که ضرورتی ندارد، از واژههای بیگانه استفاده کنیم و آنها را به کار ببریم؛ با این حال میبینیم در و دیوار شهر به حروف و واژههای بیگانه آلوده شده است که جای تأسف دارد.
این موضوع به دلیل آن است که برخی خود را در مقابل فرهنگ بیگانه باختهاند و فکر میکنند هرچیزی را که با خط فرنگی در معرض دید و فروش بگذارند، بهتر و بالاتر است، در حالیکه این اهانت به فرهنگ یک ملت است.
وی در واکنش به پخش گزارشی که در آن نشان داده شد نام بسیاری از مغازهها در سطح شهر با حروف و اسامی لاتین اسمگذاری شده، افزوده است: برخی فکر میکنند وقتی مشتریان حروف لاتین را ببینند، بیشتر به سراغ آنها میروند که این نوعی سودجویی است و راه جلوگیری اش هم آن است که مردم از مغازههایی که نسبت به زبان فارسی بیمهری میکنند، خرید نکنند.
اسامی مجاز و غیرمجاز
وقــتی از مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میخواهم مثالهایی از اسامی مجاز و غیرمجاز بیاورد، پاسخ میدهد: شایسته نیست برای اسامی غیرمجاز مثالی بیاورم، چرا که این اســـامی مــمکن است برای نامگذاری واحدهای صنفی یا محصولاتی به کار گرفته شده و در حال حاضر در دست اقدام باشد.
احسان الله حجتی میافزاید: اما جالب است که بدانید صاحبان برخی از اسامی بیگانه برای آن که ثابت کنند این اسامی بیگانه نیست، تمامی نقشه جغرافیایی و یا زبان اقوام مختلف ایران را بررسی و کنکاش میکنند تا بلکه واژه، مکان، روستا یا منطقهای را بیابند که با نامهای مورد نظرشان، مطابقت یا شباهت داشته باشد.
و گاهی عبارتهایی ارائه میکنند که یک بخش آن مربوط به غرب کشور و یک بخش آن مربوط به شرق کشور است که البته تایید این اسامی نیز با مدارک ارائه شده بر عهده فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
از مکافات عمل غافل مشو!
به گفته آقای حجتی، واحدهای صنفی که از اسامی یا خط لاتین(بدون رعایت ضوابط) استفاده کرده باشند، با ارائه مهلت قانونی 15 روزه ملزم به اصلاح تابلو و انتخاب نام فارسی هستند و در غیر این صورت از طریق پلیس اماکن نیروی انتظامی و اتحادیه صنفی مربوطه، برخورد قانونی شامل تعطیلی یا لغو پروانه فعالیت در مورد آنها به اجرا گذاشته میشود.
میپرسم: آیا همان طور که از انتخاب اسامی غیرمجاز جلوگیری میشود، کسانی که اسامی زیبا و پرمفهوم برای محل کسب و کارشان انتخاب میکنند، مورد تشویق قرار میگیرند؟
مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پاسخ میدهد: ما الزام داریم که بر مبنای قانون عمل کنیم و قانون معمولاً از بایدها و نبایدها و محدودیتها میگوید. برخی از فعالیتهای انجام شده ایجابی و برخی سلبی است. افرادی که از نامهای خارجی استفاده نمیکنند، معمولاً از سرعت در روند کارهای اجراییشان که با این دفتر در ارتباط است، برخوردار میشوند.
ولی باید توجه داشته باشیم که اجرای قانون وظیفه و تکلیف و اصولا رعایت آن، برای همه واجب است. مثلاً طبق قانون، رانندگی با وسایل نقلیه، نیازمند داشتن گواهینامه رانندگی است.
بدیهی است قوانین در خصوص افرادی که بدون داشتن گواهینامه مبادرت به رانندگی کنند، مجازاتهایی را در نظر گرفته است، ولی برای کسانی که به تکلیـف خـود عـمل کردهاند و وظایفشان ر ا انجام دادهاند، پاداش بیشتری به جز استفاده از مواهب آن گواهینامه، قایل نیست. اگر افرادی با گواهینامه رانندگی سالها بدون تخلف رانندگی کنند، به تبع آن از پاداشهایی بهرهمند میشوند، در نامگذاری هم به همین نحو است.
نامگذاری بر اساس قانون باید بر مبنای نامهای فارسی مصوب فرهنگستان باشد و این یک تکلیف است که صرف عمل به آن، پاداش ندارد، اما اماکنی که از نامهای فارسی استفاده میکنند، به تبع این انتخاب در امور دیگر از مزایایی بهره مند هستند. براساس قوانین حقوقی هر کشور، تمامی افراد ملزم به رعایت مقررات هستند و کسی که خلاف مقررات عمل کند، مجازات میشود.
فرهنگهای غالب و مغلوب دردهکده جهانی
مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این پرسش که آیا بهتر نیست با توجه به مفهوم دهکده جهانی، استفاده از اسامی کاربردی و همه فهم، تنها به صرف غربی بودن ممنوع نشود، میگوید: بحث حفظ میراث فرهنگی و زبان فارسی و حتی جنبههای نظارتی و اعمال قانون آن باید علی القاعده وظیفهای همگانی و ملی باشد. رسانههای مکتوب، رسانه ملی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا هر متولی و مسئول دیگری با همراهی تمامی آحاد ملت، موظف به حفظ فرهنگ غنی کشور عزیزمان هستند.
بنابراین باید دید چنین دیدگاهی آیا در جهت منافع ملی و فرهنگ اصیل ما هست یا نه؟ به طور قطع ارتباطات در کل جهان رو به گسترش است و فرهنگها، هم تشابه دارند و هم اختلاف. در این حوزه وسیع به هرحال اشتراکاتی نیز پیش میآید. مفهوم توجه به فرهنگ خودی و صیانت از آن، با دهکده جهانی یا تجارت جهانی و مانند آنها منافاتی ندارد. آیا در دهکده جهانی باید فرهنگ مغلوب بود؟ آیا پس از وضع کلمات معادل مثل هواپیما، کشتی یا قطار برای اولین وسایل ارتباطی، مشکلی برای ما ایجاد شد؟ همان طور که با پذیرش واژههایی مانند رادیو، تلویزیون و اینترنت به عنوان اصلیترین واژههای پدید آورنده دهکده جهانی، تلاش شده است در کنار توجه به فرهنگ خودی، در ایفای نقش در این دهکده، مشکلی برای کشور ایجاد نشود.
متولیان درست نویسی
گاهی در تابلوهای شهری، بینظمی و چندگانگیهایی به چشم میخورد، به طوری که در برخی تابلوها غلطهای فاحش املایی و دستوری وجود دارد و در پارهای موارد، دلیل انجام برخی کارها به برخی شیوهها، مانند استفاده از زبان «پینگلیش» در تابلوهای ایستگاههای مترو - که نه به کار هموطنانمان میآید و نه به کار گردشگران خارجی- مشخص نیست. متولیان این امر چه سازمانهایی هستند و چرا یکپارچه سازی سیاستهای فرهنگی در این زمینه دشوار به نظر میرسد؟
احسان الله حجتی، مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پاسخ به این پرسش میگوید: برخی امور به دلیل ماهیت خاص خود نمیتواند در یک سازمان یا اداره خلاصه شود و ملاحظات و پیوستهایی دارد، درست مثل بحثهای آلودگی هوا و ترافیک. در هرحال چون هدف نهایی همه سازمانها، فرهنگ سازی و ترویج کارهای درست و حفظ میراث ارزشمند فرهنگی است، در نهایت اختلاف نظر جدی و تضادی در این زمینه وجود ندارد. بیش از آن که درباره تمرکز یا عدم تمرکز تصمیم گیریها بحث کنیم، باید توجه داشته باشیم که اصولاً سیاستهای فرهنگی و اجتماعی یک نظام سیاسی واحد، به هرحال باید واحد و یکسان باشد و یا یکسان شود. این مجموعه در جهت یکسان سازی سیاستهای تبلیغی، تدوین «قانون تبلیغات کل کشور» را در برنامه کاری خوددارد که پیش نویس آن تهیه شده است و امیدواریم با تصویب نهایی آن، برای اولین بار گام بلندی در زمینه تبلیغات برداریم.آقای حجتی میافزاید: مطابق قوانین و مقررات تبلیغاتی کشور، غلط گویی و غلط نویسی در تابلوها ممنوع است، به ویژه در مصوبه سیاستها و ضوابط حاکم بر تبلیغات محیطی شورای عالی انقلاب فرهنگی، روی این موضوع تاکید شده و نوشتن واژههای فارسی با املای نادرست را مجاز ندانسته است.درباره معادلنویسی برای اسامی خیابانها، ایستگاهها و پایانههای مسافربری نیز مسئولان شهری تصمیم میگیرند که به نظر میرسد باید روی این موضوع، تأمل بیشتری داشته باشند.
توصیهای به صاحبان مشاغل
مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان توصیهای به کسانی که میخواهند نامی برای محصول یا محل کسبشان انتخاب کنند، میگوید: فرهنگ ما یک فرهنگ غنی است که خود میتواند مرجعی برای دیگر فرهنگها باشد. باید یاد بگیریم و یاد بدهیم که استفاده از نام و کلامهای غیر ایرانی تفاخر ندارد و بزرگی و جذابیت نمیآورد.
مراجعه به فرهنگ خودی و فهم غنای فرهنگ اسلامی- ایرانی، در عین در نظر گرفتن خاص و جذاب بودن یک نام، میتواند راهگشا باشد. پیشنهاد میکنیم صاحبان حرفهها و مشاغل، برای نامگذاری واحدهــای صنفی یا محصولات تولیدی خود، تفــکر و تأمل لازم را داشته باشند تا در آینده کاری خود، با مشکلی مواجه نشوند. برای سهولت انجام امور هموطنان در این بخش، اسامی استعلام شده طی سالهای اخیر، در پایگاه اینترنتی این دفتر به نشانی www.ad.gov.ir ثبت شده است که با مراجعه به آن، ضمن اطلاع از اسامی پذیرفته شده، میتوان از چگونگی انتخاب نام نیز آگاه شد.
رویارویی با تهاجم فرهنگ واژگان بیگانه!
غذای سریع و آماده را به نام «فست فود» میشناسیم. در یک به اصطلاح فست فود فروشی، با اشاره به نام «فرانکفورتر» در «منو» یا همان لیست اسامی غذاها (فارسیتر آن میشود فهرست نام خوراکها!) از گارسون رستوران یا همان پیشخدمت غذاخوری همگانی میپرسم این غذا چیست؟ میگوید: همان «هات داگ» خودمان است! میگویم:هات داگ خودمان؟! پس چرا نمینویسید.
هات داگ؟
میگوید: اگر از اسامی ایتالیایی استفاده کنیم، مردم بیشتر استقبال میکنند!
در یک واژه نامه انگلیسی، واژه «فرانکفورتر» را پیدا میکنم که در تعریفش نوشتهاند: کالباس یا روده پرکرده از گوشت گاو یا سوسیس!
پرسشهای ذهنی ام هر لحظه بیشتر میشوند. اگر همه اینها همان کالباس و سوسیس است، چرا آنها را با عنوانهای جدید مینامیم؟ فرانکفورتر، واژهای است ایتالیایی یا انگلیسی؟!
فهرست اسامی غذاها و دسرها در قهوه خانهها (آیا قهوه خانه معادل دقیقی است برای کافی شاپ؟ اگر این طور است چرا هر کدام از این دو واژه، ما را به یاد فضایی متفاوت با دیگری میاندازد؟!) و رستورانها پر شده است از اسامی عجیب و غریبی مثل «ملبا تست»، «پیچملبا»، «جاماییکا»، «ماکیاتو»، «کمپانا»، «یوری ساندی»، «سالوادوره»، «بیل بری ساندی»، «کوک گلاسه» (ترکیب بستنی و نوشابه!).
درجایی که هرکس باید برای نامگذاری فرزند، واحد تجاری یا فرآوردههای کارگاه خود، ضوابطی را در راستای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی مراعات کند، این اسامی گمراهکننده چگونه به منوها راه پیدا کردهاند؟
هات داگ بلاک شیمود!
خسرو معتضد، پژوهشگر مسائل سیاسی و تاریخی، در یادداشتی مینویسد: جکی فرنچ فرایزر، هات وینگز، بال مرغ چاینیز، سبزیجات کریسپی، نودل با سبزیجات، استیک بلاک گوردون، بلاکچری بیف، چیکن امور... تمامی اسامی عجیب و غریبی که خواندید، ماده اولیهاش گوشت سرخ شده، جوجه کباب، مرغ، سوسیس و کالباس است، اما سالهاست مد شده این اسامی را در منو بگذارند که مشتری یکه بخورد و به خیال این که در لندن یاهامبورگ یا رم است، بیشتر او را تیغ بزنند. این نامگذاریها به مثابه پایمال کردن زبان رسمی کشور است.
کسانی که واژگان جدید در رابطه با غذا را وضع و به زور به جامعه حقنه میکنند، اغلب جوانان کم سوادی هستند که در سفرهای تفریحی چندروزه به خارج از کشور، این اسامی به گوششان خورده است و حال آنها را رندانه وارد جامعه میکنند.
بال مرغ چینی چه ایرادی دارد که آن را بال مرغ چاینیز میخوانند؟ سوسیس برشته چه ایرادی دارد که آن راهات داگ بلاک شیمود(آدم یاد شیمون پرز میافتد!) میخوانند. این اسامی بی معنی چیست؟ یک مشت کاسب زرنگ کم سواد آن را به ناف ملت میبندند. میدانید علت چیست؟ علت این است که هیچ نظارتی چه در مورد ویترین و تابلوی مغازهها و اسامی غذاها وجود ندارد.
احسانالله حجتی، مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به این انتقادات، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: در ارتباط با اسامی غذاها، فرهنگستان به عنوان مرجع قانونی و اصلی، استفاده از اسامی برخی غذاهای بیگانه مانند همبرگر، سوسیس و مانند اینها را به دلیل عدم معادل سازی آنها فعلاً مجاز دانسته است.
قانون پیچیده!
مطابق دستورالعمل اجرایی قانون منع به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه و آییننامه اجرایی آن در مورد چگونگی استفاده از حروف و تصاویر در تابلوهای سردر مغازهها، فروشگاهها و سایر اماکن، «به منظور حفظ قوت و اصالت زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان هویت ملی ایران و زبان دوم عالم اسلام و معارف و فرهنگ اسلامی، دستگاههای قانونگذاری، اجرایی و قضایی کشور و سازمانها، شرکتها و مؤسسات دولتی و کلیة شرکتهایی که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر نام است، موظفند از به کار بردن کلمات و واژههای بیگانه در گزارشها، مکاتبات، سخنرانیها و مصاحبههای رسمی خودداری کنند و همچنین استفاده از این واژهها بر روی کلیة تولیدات داخلی اعم از بخشهای دولتی و غیردولتی که در داخل کشور عرضه میشود، ممنوع است.»
حالا فقط به این قسمت از جملاتی که استفاده از واژگان بیگانه را ممنوع میداند، دقت کنید:«کلیة شرکتهایی که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر نام است» و تعداد واژگان عربی را در آن بشمارید!
قرابت زبانهای فارسی و عربی
آیا استفاده از واژگان عربی، متداول و حتی پسندیده به نظر میآید و ما تنها با واژگان فرنگی و غربی سر جدال داریم؟
احسان الله حجتی ـ مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در واکنش به این انتقاد گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: کاملاً منطقی است که قانونگذار استفاده از برخی واژههای عربی را که در زبان فارسی مصطلح شدهاند، بدون اشکال دانسته است، چرا که خط و زبان فارسی و عربی، قرابتهای زیادی دارند و شرایط آنها با خط لاتین متفاوت است، ضمن آن که اگر مواردی در خصوص نگارش قانون وجود دارد، میتوان از روشهای قانونی مشخص شده به مبادی ذیربط ارسال کرد.
وی میافزاید: در خصوص چگونگی استفاده از خط و زبان بیگانه، قوانین، آییننامه و دستورالعملهایی به تصویب مراجع قانونگذار رسیده است که مانند تمامی قوانین کشور، لازمالاجرا است. اصل پانزدهم قانون اساسی، زبان فارسی را زبان رسمی کشور نام میبرد و برای تحقق آن، قانون ممنوعیت به کارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه به تصویب مجلس شورای اسلامی و آیین نامه اجرایی آن هم به تصویب دولت رسیده است. پس هرآنچه برای پاسداشت زبان و خط فارسی و اعتلای آنها به عنوان 2 نماد مهم فرهنگی کشور صورت میگیرد، اجرای مقررات بدون اعمال سلیقه است؛ زیرا در این ضوابط، شیوه امور مشخص شده و در صورت لزوم، مرجع اصلی برای اعلام نظر را فرهنگستان زبان و ادب فارسی تعیین کرده است.
مردم چه میگویند؟
فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، علاوه بر تعریفهای تازه در رسمالخط فارسی برای بهبود خوانش این زبان، واژهسازی و معادلسازیهای متناسب با واژگان غیرفارسی را در دستورکار خود دارد. اما درباره این که آیا تمامی واژههای پیشنهادی فرهنگستان، مناسب فراگیر شدن است و مورد استقبال مردم قرار میگیرد یا نه،اختلاف نظر وجود دارد.
«مهدی» در یک اتاق گفتگوی اینترنتی میگوید:
خندهدارترین معادل سازی زمانی بود که گفتند به جای «ای میل» بگویید پست الکترونیکی؛ که هم واژه «پست» انگلیسی بود و هم واژه «الکترونیکی»! ولی خدا را شکر زود فهمیدند و با «رایانامه» سر و تهاش را هم آوردند!
«سید مهدی» تاکید میکند: الان بچهها را از قبل تولد در کلاسهای زبان انگلیسی نام نویسی میکنند تا با زبان روز دنیا آشنا باشند. آن وقت انتظار دارید به ماکارونی بگوییم خمیراک؟!
«سید محمد» درباره واژه خمیراک، توضیحی دارد: این واژه بر اثر پیگیری بنده و دوستانم برای پیدا کردن معادل فارسی واژه «پاستا» برای استفاده در تابلوی مغازهای خلق شد. پس از این که قسمت واژه گزینی به ما گفت واژه معادلی برای این کلمه وجود ندارد، ناچار به ارسال برگه استعلام برای فرهنگستان زبان و ادب فارسی شدیم. شما حتی میتوانید به تعریف این واژه که در برگه استعلام برای عزیزان فرهنگستان نوشتم رجوع کنید. تعریفی که در تارنما قرار دارد، همان تعریفی است که بنده در برگه استعلام یادداشت کردم.
حتی عزیزان به خود زحمت ارائه تعریف کاملتر را هم ندادند. این واژه فقط برای استفاده در کلیله و دمنه مناسب است، البته ما در تابلو همان پاستا را درج کردیم!
کش لقمه، پیتزا نیست!
برخی از واژههایی که مردم آنها را به فرهنگستان زبان و ادب فارسی نسبت میدهند، محصول ذهن کسانی است که در انتقاد به واژههای مشابه یا از روی شوخ طبعی، واژهای ساختهاند و در میان اطرافیانشان رواج داده اند. غلامعلی حداد عادل در این مورد به خبرنگار مهر گفته است: نمیدانم چه کسی پیتزا را کشلقمه گفته است؟! ما (فرهنگستان زبان و ادب فارسی) که نگفتهایم.
اینها معمولاً چیزهایی است که عدهای میسازند و متاسفانه خبرنگاران هم بدون تحقیق آنها را از عوام میشنوند و بعد به ما میگویند چرا این واژهها را مصوب کردهاید؟ رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پاسخ به این پرسش که چرا بسیاری از واژههایی که فرهنگستان به عنوان معادل واژههای خارجی مصوب میکند، بین مردم جا نمیافتد، میگوید: در این مورد باید روزنامهها و صدا و سیما کمک کنند. وقتی واژهای معادل یک کلمه بیگانه وضع میشود، کار ما دیگر تمام شده است.
این واژهها عموماً متناسب است. البته ممکن است درصدی از این کار هم مثل هر کار دیگری، عیب داشته باشد، ولی خوبهایش هم محتاج کمک رسانههاست. اگر رسانهها به کمک فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیایند، ما نمیتوانیم واژههای فارسی را جانشین لغات خارجی کنیم.
نسرین پرویزی ـ مدیر شورای واژه گزینی فرهنگستان نیز در مصاحبه با خبرگزاریها گفته است: برخی «دست به بوق» برای «تلفن» و «سیم دنگ» به جای «پیانو» را کار ما معرفی میکنند، در حالی که اینها فقط برای خنده خوب است و ما آنها را نساخته ایم.
وی با بیان این که فرهنگستان از این که عدهای با واژه گزینیهای فارسی برخورد طنزآمیز داشته باشند، ناراحت نمیشود، اما از این که استادان چنین حرفهایی بزنند، ناراحت میشود، تأکید کرده است: آیا در واژههایی مثل «دانشکده»، «دانشگاه» و «زیست شناسی» طنزی هست؟ اما وقتی که ساخته شدند، حتی برخی از ادیبان مقالاتی را نوشتند که فرهنگستان، زبان فارسی را خراب میکند!
وام واژههای فرنگی
با وجود همه این حرفها،شیوه معادل سازی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای واژگان بیگانه، همچنان منتقدانی جدی دارد.
دکتر میر جلال الدین کزازی ـ استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی نیز اخیراً در انتقاد به واژگان مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، یادداشتی را منتشر کرده و در آن آورده است: زبان فارسی، زبان توانمند و سخت جانی است. اگر چنین نمیبود، از فراسوی سدهها پایدار نمیماند و از نیاکان ما به ما نمیرسید و امروز زبان فراگیر مردم ایران نمیبود؛ اما سخت جانی و توانمندی زبان هم به هر پایه بسیار باشد، مرزی دارد. اگر در مرز زبان به خود وا گذاشته بشود، آسیب خواهد دید، به ویژه در این روزگار که روزگار گسترش رسانههاست. ابزار رسانه هم آنچنان که میدانید، زبان است؛ پس هر لغزش، هر کژی و هر کاستی در زبان به یاری رسانه میتواند در زمانی بسیار کوتاه، دامنهای گسترده بیابد.
بر پایه این دو نکته آسیب شناختی که گفته شد، ما ایرانیان باید به هر شیوهای که میتوانیم، به یاری زبان فارسی بشتابیم. اما عملکرد فرهنگستان نه در چندی و نه چونی بسنده نبوده است. آهنگ برابر سازی واژگان بیگانه آنچنان نبوده است که نیاز شتاب آلود واژه سازی را برآورد. از دیگر سوی هرچند در میان واژههای پیشنهادی به واژههایی بهآیین و خوش آهنگ و رسا باز میخوریم، پارهای از واژگان هم آنچنانند که به هیچ روی بخت آن را نمیتوانند داشته باشند که ایرانیان آنها را به کار بگیرند.
از واژههایی که گفته میشود ساخته فرهنگستان است، «قطار سریع السیرشهری»است. چنین واژهای بلند که از چندین هجا ساخته شده است، از دید هنجارها و بنیادهای زبانی هرگز نمیتواند جای واژه بسیار کوتاه و دو هجایی «مترو» را بگیرد.
من همه واژههای پیشنهادی فرهنگستان را نمیشناسم. اما بر پایه آن واژههایی که با آنها آشنا هستم، میتوانم بگویم که از توانشهای زبان پارسی- آنچنانکه میسزد- بهره برده نشده است. اگر واژهای در پیش نهاده بشود، اما از این توانشها در آن بهره نبرده باشند، یا با نغزی و نازکیهای زبان فارسی سازگار نباشد، تلاشی که در یافتن آن واژه انجام گرفته است، خواه ناخواه بیهوده خواهد ماند؛ زیرا آن واژه را ایرانیان به کار نخواهند گرفت.
نوادگان فردوسی
روشن است که هدف از معادل سازی برای واژگان بیگانه،آوردن واژگان فارسی به گفتگوهای روزمره مردم است؛ که اگر این گونه نشود، واژهها در پستوی فرهنگستان به تاریخ سپرده میشوند. از این رو تمامی کارشناسان و دست اندرکاران باید همیاری کنند تا واژگان پیشنهادی، یارای مقابله با معادل بیگانه خود و کنار زدن آن را داشته باشند، زیرا در غیر این صورت، هجوم ادبیات بیگانه بر پیکره ادبیات فارسی ادامه پیدا خواهد کرد. این کار برای نوادگان فردوسی نباید چندان دشوار باشد.
روزی از «حسنین هیکل»، نویسنده و روزنامه نگار مشهور مصری، پرسیدند: چرا مصریها با چنان تاریخ با شکوه و دیرینه ای، عرب زبان شدند؟ وی پاسخ داد: چون ما ادیبی مانند فردوسی نداشتیم!