پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی ایران پژوهی خط و فرهنگ

ایران پژوهی

خط و فرهنگ

برگرفته از تارنمای فر ایران

ذبیح ‌بهروز

در اروپا کسانی که راجع به زبان دین و خط و ارقام هندسی تحقیقی کرده‌اند، به دو دسته تقسیم می‌شوند و اغراض‌ هر دسته‌ای مخالف دسته دیگر است. یک دسته که عده ایشان بسیار کم است، راجع به موضوع‌های چهارگانه فوق، نظریات منصفانه‌ای اظهار داشته‌اند ولی از آن‌جایی که چنین نظریاتی بـا اغراض متنفذین اروپا موافق نیست، انتشاری پیدا نکرده است؛ و اگر اتفاقا انتشاری پیدا کرده و از طرف دسته مخالف اعتراضی شده و آنان به علت بی‌علاقگی به یک موضوع غیر اروپایی در نظریه خود تجدیدنظر روا داشته و آن را حتی الامکان نزدیک به امیال مغرضین نموده‌اند.

دسته دیگر که عده آن‌ها بسیار زیاد است، از قدیم نسبت به ایـران و هند، عدوات مخصوصی دارند و ضد دسته اول می‌باشند. این دسته که در اروپا نفوذ و اقتدار فوق‌العاده دارند، روشن شدن تـاریخ و حقیقت چنین موضوع‌هایی را مخالف مصالح سیاسی و مذهبی خود می‌‌دانند و سعی دارند بـا مغالطه و حدسیات، سدی در پیش حقایق بکشند، تـا  این که نامی از آسیا و مخصوصا ایـران، بسزا برده نشود. مولفات و تبلیغات این دسته مخالف، به همه‌ زبان‌های اروپایی بسیار است و در گمراه کردن اذهان اشخاصی که قوه و حوصله تحقیق ندارند و معلومات آن‌ها از راه خواندن و شنیدن است، تاثیر عمیقی داشته و دارد. ولی محتویات مولفات ایشان تاکنون از مرحله جدال و حدس و تردید خارج نشده و در مدت قرن‌ها، نتوانسته‌اند به طور قطع چیزی راجع به چهار موضوع مهم فوق بنویسند. تاریخ زبان و دین و خط و ارقام، زحمت فکری بسیاری برای مغرضین فراهم کرده است و برای پوشیدن حقایق، چاره‌ای جز این ندیدند که:

1ـ سرزمین پهناور ایـران و هند را بـا آن همه استعداد آبادانی و آثار باستانی تاریخی و دینی و ادبی و صنعتی، از یک جزیره یونانی هم کوچک‌تر و بی‌اهمیت‌تر وانمود کنند.

2ـ سال‌های حوادث مهم تاریخی را طوری به میل خود پایین بیاورند که بودا و زرتشت و کنفسیوس همه تقریبا، هم عصر سقراط و پریکلس واقع شوند، تـا  قدمت یونانم معارضی پیدا نکند.

قرن‌ها پیش از این که در آثار باستانی جهان به نام یونان برخوریم، مغرب آسیا محل سکونت ملل متمدن آریایی بود و هنگامی تمدن یونان صورتی به خود می‌گیرد که این نواحی از قلمرو شاهنشاهی ایـران به شمار می‌آید. قبل از بیداری اروپا، روایات تورات حکم نصوص مسلم تاریخی را داشت ولی در قرن‌ هجدهم سراسر آن مورد انتقاد سخت واقع شد و دیگر کسی حاضر نبود روایاتی را که مدارک تاریخی دیگر آن را تایید نکند بپذیرد. برای کشف آثاری که موید روایات تورات بشود، از اواسط قرن نوزدهم به این طرف، در هر منطقه‌ای که احتمال وجود آثاری برای این منظور می‌رفت شروع به کاوش‌های منظم کردند. این کاوش‌ها از نظر کشف مدارک، مفید واقع نشد بلکه نتیجه معکوس هم بخشید. ولی شاهکاری که در سایه این حفاری‌ها به کار رفت این بود که هر جا آثار تمدن ملل قدیم فراموش شده‌ای پیدا شد، یکی از نام‌های اساطیر تورات را روی آن آثار کشف شده گذاشتند و بعد اصطلاحات چندی هم وضع کردند که آن آثار را بـا روایات مذهبی ربط دهند. اساس همه این کتاب‌ها، روی حدسیات چندیست که مهم‌ترین آن‌ها از این قرار است:

1ـ فرض شده که از سرزمین پهناور ایـران بـا آن همه استعداد آبادانی، کسی به طرف سرزمین بابل مهاجرت نمی‌کرده و همیشه قبایل نیم‌وحشی مثل مور و ملخ به طرف دجله و فرات هجوم می‌آورده‌اند و هر جا می‌خواستند، سکنا می‌گرفتند.

2ـ چون در ایـران حفاری منظم و عمیق نشده، فرض شده است که چیزی در آن جا نبوده و به دست نخواهد آمد. از این قبیل حدس‌ها قبل از کشف آثار «سند» هم می‌زدند که همه باطل شد.

در سال 1904 میلادی در حوالی شهر مرو، حفاری‌هایی توسط «پمپلی» انجام گرفت و آثار تمدن بسیار قدیمی کشف گردید که به نام «انو» آن را نامیده‌اند. علت گذاشتن چنین اسم غیر معمولی روی تمدن باستانی آن ناحیه، این است که اگر آن را به نام تمدن مرو یا خراسان نامیده بودند، جلب توجه را به این دو اسم مشهور ایرانی می‌کرد و تاثیر معنوی چنین نام‌هایی برای شهرت بابل مناسب نبود. «پمپلی» از روی اصول علم زمین‌شناسی و در نظر گرفتن اوضاع جوی آن ناحیه تعیین کرد که آن آثار متعلق به هشت‌هزار سال قبل از میلاد مسیح می‌باشد.

بعد از کشف آثار سومر، اصرار در قدمت بابل دیگر افتخاری ایجاد نمی‌کرد پس برای اخلال در تـاریخ قدیم ایـران راه دیگری پیدا کرده‌اند و آن این است که مـردم سومر و شوش را از ایـران جدا کنند. «لنرمان» در 1873 میلادی، کلمه شنعار را که در تورات به کار رفته بـا کلمه‌ای که آن را حدسا «سون‌گیری» خوانده بود، یکی فرض کرد و در نتیجه کلمه سومری را پس از تعبیرات چندی، برای قومی که در زمان بسیار قدیم در مغرب خوزستان تمدن عظیمی ایجاد کرده بودند، از پیش خود اصطلاح کرد.

ترجمه‌هایی که از الواح می‌کنند کاملا مورد شک و تردید است. کتاب‌هایی که درمدت صد سال گذشته راجع به تواریخ باستانی نوشته شده، خالی از اغراض مذهبی و سیاسی نیست ومطالب آن‌ها طوری مرتب شده است که ایـران و هند را حقیر و بی‌سابقه در هر چیز نشان دهند و سهم واقعی آن‌ها را در تمدن جهان انکار کنند. ما نباید از آب و رنگ و اصطلاحات جعلی این کتاب‌ها که بـا کمال زبردستی و مراعات فن مغالطه تالیف شده گول بخوریم. ما مثل دیگران احتیاج به برهم زدن تـاریخ ملل و جعل و حک آثار قدیم و وضع اصطلاحات جدید نداریم.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه