پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست دکتر محمد مصدق پاسخ به شاه - دوراز انصاف

دکتر محمد مصدق

پاسخ به شاه - دوراز انصاف

برگرفته از روزنامه اطلاعات

 

دکترمصدق ـ به‌کوشش: ایرج افشار

ادعای شاه : منفی‌بافی مصدق به مسائل مربوط به دفاع کشوری و امنیت داخلی نیز کشیده شده بود و بارها به من می‌گفت که چون ایران از تجاوزات دول بزرگ صدمه‌ها دیده است، بنابراین هرگز نباید برای دفاع کشور کوشش بشود. وی میل نداشت این نکته در خارج از ایران انعکاس پیدا کند و فقط می‌خواست در داخله ایران مسلم باشد که اگر دولتی به مُسخّر کردن ایران اقدام کند، ما نباید مقاومت به خرج دهیم.

وی این فکر را در مورد شورش‌ها و آشوبهای داخلی نیز نه تنها تبلیغ می‌کرد، بلکه عملاً نیز از آن پیروی می‌نمود. مصدق در زمان نخست وزیری خود طی سالها 1331 و 1332 هنگامی که افراد منتسب به حزب توده و سایر آشوبگران نظم پایتخت و سایر شهرهای بزرگ را مختل می‌کردند، هیچگونه قدمی برای جلوگیری آنها برنداشت و طرز عملش این بود که در این گونه آشوبها چند تانک و کامیون حامل سربازان مسلح در نقاط مختلف تهران مستقر می‌کرد ولی آنها را از هرگونه اقدام مؤثری منع می‌نمود و به همین جهت شورش و غارت و زد و خورد در خیابانها در برابر چشم مأمورین انتظامی برپا بود، ولی به دستور مصدق آنها فقط ناظر و تماشاگر وقایع بودند. بالاخره عده‌ای از طرفداران سرسخت مصدق نتوانستند بی‌قیدی وی را در مسأله آشوب و غارتگری که هر روز توسعه پیدا می‌کرد تحمل کنند و دریافتند که مصدق عمداً یا از روی نادانی کشور را به کمونیسم تسلیم خواهد نمود.

جواب مصدق : قسمت اول این فرمایشات، گفته‌های من نیست و دور از انصاف است که شاهنشاه به من چنین نسبت‌هائی بدهند. من هیچوقت از دفاع برای مصالح مملکت سر نزده‌ام و تا آنجا که از یک فردی برآمده است، از وطن عزیزم دفاع کرده‌ام و اکنون نیز با اعمال دولی که به عنوان جلوگیری از تسلط کمونیسم خود این کشور را مُسخّر کرده‌اند و از آزادی و استقلال جز اسم چیزی برای ایران باقی نگذارده‌اند مخالفم. پیشرفت کمونیسم در دنیا معلول دو علت است: یکی فرق فاحشی است که بین زندگی عده‌ای قلیل با عده‌ای کثیر وجود دارد و دیگری یأس وطن‌پرستان از توحید مساعی دول استعمار با اشخاص دزد و نادرست در نفع خودشان و بهترین دلیل اینکه در کشورهای آمریکا و انگلیس و دول اسکاندیناوی و سوئیس که این توحید مساعی نیست که کمونیسم فرق فاحشی نکرده است و پیشرفت این عقیده در بیشتر ممالکی محسوس است که دول استعمار برای انجام مقاصد خود با اشخاص دزد و نادرست و خائن مملکت توحید مساعی کرده‌اند.

ادعای شاه: عده‌ای در این فکرند که شاید رویه منفی او در مسأله دفاع از کشور و حفظ امنیت ناشی از عقیده فلسفی یا مذهبی او مبنی بر صلح‌طلبی بوده است.به عقیده من این نظر درست و منطبق برحقیقت نیست، زیرا او از شیوه آرامش‌طلبی از نظر راه و رسم زندگی پشتیبانی نمی‌کرد و به اخلاق «گاندی» متصف نبود، بلکه همیشه عده‌ای اوباش و ماجراجو را تحت اختیار خود یا طرفداران خویش داشت که در شهر جولان می‌دادند و به آزار و اذیت مردم بی‌گناه می‌پرداختند. به علاوه باید در نظر داشت که پیروان گاندی پس از آزادی هندوستان اصل آرامش‌طلبی را به بی‌نظمی و تزلزل امنیت کشور تفسیر نکرده‌اند. هندوستان دارای ارتش زمینی و دریائی و هوائی نیرومندی است و هنگامی که اغتشاشاتی در بمبئی و سایر مراکز مهم هندوستان روی می دهد، نیروهای انتظامی با کمال قدرت در اتخاذ وسایل مؤثر برای برقراری نظم و آرامش درنگ نکرده‌اند.

جواب مصدق : نه پولی در بساط، نه اعتبار سری در اختیار بود که به یک عده اوباش و ماجراجو داده شود. یک عده مردم وطن‌پرست با نظریات من راجع به سقوط استعمار در این کشور موافق بودند و هرچه کردند روی عقیده و ایمانی بود که در راه آزادی و استقلال ایران داشتند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید