یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست دکتر محمد مصدق پاسخ به شاه - سه دولت!

دکتر محمد مصدق

پاسخ به شاه - سه دولت!

برگرفته از روزنامه اطلاعات

 

دکترمصدق /به‌کوشش: ایرج افشار

با تقاضای سادچیکف که می‌خواست شیلات بحر خزر کماکان در دست عمال شوروی بماند تا بعد قراردادی در این باره تنظیم شود، موافقت ننمودم و روزی که قرارداد به آخر رسید بهره‌برداری از شیلات ملی گردید.

من با پیشنهاد اصل چهار که موادی مخالف استقلال ایران در‌آن درج شده بود، موافقت ننمودم، تا پیشنهاد را تصحیح کردند و بعد امضا نمودم.

همه می‌دانند که سلسله پهلوی مخلوق سیاست انگلیس است، چونکه تا سوم اسفند 1299 غیر از عده‌ای محدود کسی حتی نام رضاخان را هم نشنیده بود و بعد از سوم اسفند که تلگرافی از او به شیراز رسید، هرکس از دیگری سؤال می‌کرد و می‌پرسید: این کی است، کجا بوده و حالا این طور تلگراف می‌کند؟

بدیهی است شخصی که با وسایل غیرملی وارد کار شود، نمی‌تواند از ملت انتظار پشتیبانی داشته باشد. بهمین جهات هم رضاشاه و سپس اعلیحضرت محمدرضاشاه هرکدام بین دو محظور قرار گرفتند: چنانچه می‌خواستند با یک عده وطن‌پرست مدارا کنند از انجام وظیفه در مقابل استثمار باز می‌ماندند و چنانچه با این عده به سختی و خشونت عمل می‌کردند، دیگر برای این سلسله حیثیتی باقی نمی‌ماند تا بتوانند به کار ادامه دهند. این بود که هرکس ابراز احساساتی می‌کرد و یا انتقادی از اعمال شاه می‌نمود وصله عضویت حزب توده را به او می‌چسبانیدند و او را به اشد مجازات محکوم می‌کردند. تبعید و قتل مدرس و فرخی در زندان که نتوانستند آنان را متهم به مرام کمونیستی بکنند، یک دلیل بارز و مسلمی است برصدق این مقال و تا صفحات تاریخ باقی است خواهند گفت آنها را برای چه در زندان از بین بردند.

من نمی‌خواهم عرض کنم بین افسران و درجه‌داران وزارت جنگ عده‌ای با حزب توده ارتباط نداشتند، ولی می‌خواهم این را عرض کنم که عده‌ای وطن‌پرست را که با سیاست استعمار مخالف بودند، به عضویت حزب توده متهم کردند و از بین بردند و بهترین مثال تبعید خود من به بیرجند بود که هرگاه شاهنشاه محمدرضاشاه پهلوی از من وساطت نفرموده بودند در زندان از بین می‌رفتم و پرونده‌ای هم می‌ساختند که من عضو حزب توده بودم و باز عرض می‌کنم که حزب توده اسلحه نداشت و این تهمت را هم به عده‌ای زدند که آنان را از بین ببرند. به طور خلاصه حزب توده و یک عده‌ای وطن‌پرست هرکدام از یک نظر و جهات خاصی با دولت دیکتاتوری مخالف بودند و هم اکنون هستند.همه می‌دانند که در ممالکی مثل ایران، اشخاص وطن‌پرست هیچ‌وقت نخواسته‌اند استقلال وطن را در سایه سیاست یک طرفه حفظ کنند و از یک دولتی به یک دولت دیگر پناه ببرند و خود را تحت‌الحمایه قرار دهند. اشخاص وطن‌پرست همیشه خواهان سیاستهای متضادی بوده‌اند تا بتوانند بوسیله یکی دیگری را خنثی کنند و به دست او توقعات یک دولت جواب توقعات دولت دیگر را بدهند.آن روز که من عهده‌دار مقام ریاست دولت شدم، در ایران سه دولت متنفذ بود بدین قرار:

(1). دولت انگلیس که از دو قرن پیش شروع کرده بود و نفوذ آن در دستگاه دولتی عمیق بود و سابقه تاریخی داشت.

(2). امریکا که سیاستش سابقه‌ای نداشت و سطحی بود، ولی از این نظر که در دنیا قدرتی به دست آورده بود، دولت انگلیس نمی‌توانست آن را نادیده تصور کند.

(3). دولت روسیه تزاری که بعد از انقلاب دیگر در ایران سیاستی نداشت و سیاست جدید زاده مرام کمونیستی جانشین آن گردید و نظر به اینکه دستگاه دولت زیر نظر دول استعماری بود، در درجۀ سوم قرار گرفته بود.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید