آمریکا در واقعیت...آمریکا بر پردۀ هالیوود...
محسن انصاری
سالهاست میان اینکه آمریکا قهرمان شکست ناپذیر انسانیت وصلح و...است یا خودکامه ای استثمارگر ومتجاوز گفتگوهای بسیاری صورت گرفته است. در نگاه تاریخی اروپاییانی که به آمریکا رفتند بهشتشان را بر حمام خون نسل کشی میلیونها سرخ پوست بنا کردند. ژنرال کاستر، وایات ارپ، جسی جیمز، بیلی کید ... و نامهای دیگری که همه جانی و آدمکش بودند. قهرمانان آمریکا شدند و در کتابهای کودکان جای گرفتند. کسانی که افتخارشان تعداد پوست سری بود که از سرخ پوستها کنده بودند و... آری آمریکا برای چنین مردانی نقاب بابا نویل خرید و سال نو را اینگونه آغاز کرد آنهم سال نویی که خود در قلب زمستان شروع میشد. از دیگر سو نیز میلیونها تن ازمردم آفریقا توسط اروپاییان به بردگی گرفته شده و برای بهره کشی به آمریکا فروخته شدند تا همه در این تجارت سهیم باشند. آمریکا با جنگ جهانی نخست بطور جدی وارد صحنه جهانی شد و پس از جنگ دوم ابرقدرت نام گرفت. نیروی شر به سرمایه و اسلحه دست یافت و کوشید با ابزار مهار ذهن یعنی رسانه راهبرد سیاسی جهان را آنسان که خود میخواهد بنویسد. با طرح مارشال و برنامه اصل چهار آمریکا کوشید قلبهای شکسته مردم جهان پس از جنگ را تسخیر کند. در سالهای بعد آمریکا به جنگهای وحشتناکی دست زد که ویژگیهای تکان دهنده و مشترکی داشتند. فرو ریختن بمب به تعداد بسیار در شهرها ویران کردن سدها، کارخانهها وسازه های صنعتی و کشاورزی نابود کردن روستاها به بهانه کمک به دشمن ... و استفاده از نامهایی چون سیاست زمین سوخته، محور شرارت، نجات صحرا، برگ ریزی... و چه میشود توقع داشت از فرزندان کاسترو هیکاک...سرکوب امید در هر کشوری که میخواست سرنوشت خود را بدست گیرد با کودتا، ورود نظامی، براه انداختن انقلاب و ایجاد هرج ومرج، به قدرت رساندن نیروهای طرفدار غرب، راهاندازی جنگ رسانهای دروغین علیه سیاستمداران میهن پرست... در چین دهه 50، فیلیپین، جنگ کره، گواتمالا 1953، ایران1953، اندونزی1957، ویتنام1973، کامبوج، کوبا از1959، غنا، شیلی1964، بولیوی، لیبی دهه80، نیکاراگویه، السالوادور، عراق، افغانستان و دهها مورد دیگر، تاامروز. اما سکه روی دیگری نیز دارد از دهه 20 و با بهراه افتادن هالیوود، اندیشهای شکل گرفت که میگفت میشود هرآنچه راکه به نفع ماست با ابزار نمایش، حقیقت نشان داد. فریب بزرگی پیش آمد. آمریکا برای چهره شیطانی خود نقاب صلح وانسان دوستی را انتخاب کرد و سازندگان نقاب نمیدانستند این تکیه برجای بزرگان است برای آمریکایی که اسباب بزرگی یعنی تاریخ و فرهنگ را نداشت.
شاید بهتر بود آمریکا ازهمان آغاز با چهره شیطانیاش وارد صحنه جهان میشد. تصمیم بر این شد که همیشه پردهای زیبا بر رفتارهای آمریکا کشیده شود. ابر قدرت رسانهای که استاد سفسطه در پرده بازی است آمریکا را بی گناهی ستمدیده درجهانی لبریز ازخیانت نشان داد و دشمنانی تازه که پی دری ظهور میکنند و آمریکای مظلوم را تهدید میکنند. تهدید کمونیسم، تهدید کوبا، تهدید چین، کره، ایران... فریبهایی که در رسانهها ساخته میشود و به مسابقه تسلیحاتی و جنگ سرد می انجامد ومیلیاردها دلار به جیب مجتمعهای نظامی صنعتی غربی میریزد. از دگر سو خیمه شب بازان هالیوود در برابر این تهدیدهای دروغین که ساخته دست خودشان است تنها نجات دهنده را ارتش آمریکا معرفی میکنند. هالیوود تلاش کرد تجاوز و دخالت آمریکا در کشورهای مختلف را مانند یک نجات دهنده نشان دهد که غولهای شر را میبلعد و مردم کشورهای اشغال شده را خوشبخت میکند. در طی چند دهه ارتش آمریکا نماد رشادت وامنیت بود. سری فیلمهای رامبو . دلتا فورس و... صدها نمونه دیگر که سربازان آمریکایی را مظهر مهربانی نشان میدادند. هدیه آنها رویای آمریکایی امنیت برای تمام جهان آنهم بدست آمریکا بود.آخرین پرده نمایش فریب نظم نوین جهانی است 20 سال پس از سپتامبر1991 که جرج واکر بوش از این موضوع بطور رسمی سخن گفت اردوگاه غرب کاری بجز تجاوز بیشتر انجام نداده است. سربازان آمریکایی که به کشورهای مختلف حمله کردند شبیه فیلمها نیستند. آنها به هر جنبنده ای شلیک میکنند. زیرا بهقول سرهنگ فرمانده آموزش در فیلم اولین خون: اونها یاد گرفتن که فقط بکشند... تعداد کشتههای غیر نظامی در عراق و افغانستان گویای حقیقت است. هالیوود در سالهای اخیر تلاش میکند آرمانهایی چون اسراییل بزرگ یا فرمانروایی سلیمان ...را زنده نگه دارد اما بهنظر من فریب مردم سالاری غربی در حال رسوا شدن است. امیدوارم اتفاقاتی که در حال افتادن است باعث شود خواب رسانهای که بسیاری از مردم جهان را با خود برده به پایان برسد.