نگاه روز
پایان جنگ زرگری آنکارا - تل آویو
- نگاه روز
- نمایش از دوشنبه, 09 مرداد 1391 06:32
- بازدید: 5700
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
دفتر نخستوزیر رژیم صهیونیستی در بیانیهای به نقل از نتانیاهو اعلام کرد: اسرائیل خواستار بهبود روابط با متحد سابق خود، ترکیه است. در این بیانیه نخستوزیر رژیم صهیونیستی تاکید کرد ترکیه و اسرائیل، هر دو مهم، قوی و از متحدین قدیمی هستند و باید با توجه به شرایط ویژه کنونی منطقه، راههای ترمیم روابط خود را پیدا کنند.
این بیانیه در رسانههای ترکیه بازتاب گستردهای یافت. این رسانهها اعلام کردند این بار بدون آنکه ترکها بر شروط سابق خود مبنی بر لزوم عذرخواهی تاکید کنند، اقدام نخستوزیر اسرائیل را به عنوان گامی مثبت در جهت برقراری مجدد روابط مستحکم آنکارا - تل آویو تلقی کردند. استقبال ترکها از پیشنهاد نخستوزیر رژیم صهیونیستی موجب شد صاحب نظران سیاسی در منطقه بر این نکته تأکید نمایند که اصولاً مشکلی در روابط آنکارا - تل آویو وجود نداشته و آنچه طی دو سال اخیر در این زمینه وانمود میشد فقط ظاهرسازی بود. در این شرایط، پاسخ به این سؤال که روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر و با روی کار آمدن اسلامگرایان در سرزمینهای عثمانی چه اهدافی را دنبال کرده و انگیزه ایجاد تنش و غوغاسالاری در روابط دو رژیم چه بوده، میتواند راهگشای درک بسیاری از نقشآفرینیهای اخیر مقامات ترک در صحنه بینالمللی باشد و فهم دقیقی از تحولات منطقه ارائه کند.
صاحب نظرانی که روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی را پس از به قدرت رسیدن حزب "عدالت و توسعه" دنبال میکنند، معتقدند علیرغم جنگ زرگری سیاستمداران نومحافظه کار ترکیه با رژیم صهیونیستی که صرفاً با هدف ایجاد وجههای مثبت از ترکیه جدید در میان کشورهای اسلامی دنبال میشود، روابط دو رژیم در بالاترین سطوح استراتژیک جریان داشته و هیچگاه تابع مجادلات لفظی و سیاسی نبوده است. طبعاً در چنین شرایطی، کسانی که به تبلیغات عوام فریبانه سیاسی دلخوش کرده و ماهیت ضد صهیونیستی را در مواضع آنکارا جستجو میکنند، دچار خطای فاحشی شده و به بیراهه رفته اند، چرا که همین دیروز، یک مقام رژیم صهیونیستی در گفتگو با یک روزنامه چاپ ترکیه فاش کرد "طی دو سال گذشته که به ظاهر روابط دیپلماتیک دو کشور قطع بوده، رایزنیها و تماسهای مقامات سیاسی دو کشور هرگز قطع نشده و کانالهای ارتباطی باز بوده زیرا آنکارا - تل آویو منافع مشترکی دارند و از همه مهمتر، از حمایتهای آمریکا در منطقه برخوردار میباشند."
این واقعیت به روشنی نشان میدهد سخن گفتن از قطع روابط سیاسی ترکیه و رژیم صهیونیستی، حرکتی با چراغ خاموش با هدف کسب اعتبار برای حزب عدالت و توسعه در افکار عمومی ترکیه و منطقه بوده و عاری از واقعیت بوده است.
روابط میان ترکیه و اسرائیل بعد از روی کار آمدن دولت اسلامگرای اردوغان نمیتوانست با ظاهر گذشته ادامه یابد و لذا براساس اقتضائات داخلی و شرایط منطقهای که نقشی برای دولت جدیدترکیه ترسیم کرده بود، مجموعهای از ملاحظات شبیه جنگ سرد و یا به عبارت دقیقتر جنگ زرگری را میان دو کشور حاکم کرد درحالی که این لکه ننگ همچنان بر پیشانی جمهوری ترکیه بود که به عنوان نخستین کشور مسلمان در سال 1328، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و روابط دو طرف در طول بیش از 5 دهه حاکمیت لائیکها، از گستردهترین روابط بود.
موج تغییرات پس از انقلاب اسلامی ایران و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایجاب کرد که ترکیه برای تطبیق خود با شرایط جدید منطقه و خارج کردن پرچم فلسطین از دست ایران، مأموریتهای ویژهای را بپذیرد و تغییراتی تاکتیکی در سیاستهای منطقهای و بینالمللی خود ایجاد کند. از این رو در بهمن سال 87 هنگامی که اردوغان در اجلاس داووس با شیمون پرز به مجادله لفظی پرداخت، از او به عنوان "فاتح داووس" یاد شد و دو سال بعد و در خرداد سال 89 وقتی ترکیه پرچم حمایت از فلسطین را دردست گرفت و کاروان آزادی غزه را به آبهای بینالمللی گسیل داشت، لقب "قهرمان جهان اسلام" را به اردوغان دادند. در آن زمان ترکیه با اعلام قطع روابط دیپلماتیک با اسرائیل بار دیگر نشان داد که قصد دارد پرچم رهبری مبارزه با اسرائیل را به منظور منحرف کردن این مبارزه در اختیار بگیرد. در آن هنگام اردوغان، عادی سازی روابط با اسرائیل را به اجرای چهار شرط: عذرخواهی از ترکیه، پرداخت غرامت، تشکیل کمیته حقیقت یاب بینالمللی و پایان دادن به محاصره غزه مشروط کرد ولی به مرور زمان این شروط چهارگانه به یک شرط و اکنون نیز مشخص شده که به صفر رسیده و با اینکه صهیونیستها بارها اعلام کردند حاضر به عذرخواهی نیستند، روابط آنها با ترکیه به حالت عادی برگشته است.
هر چند طی دو سال گذشته سیاستمداران ترکیه در جهت به دست آوردن نقش بازیگر اول در میان کشورهای اسلامی تلاشهائی را برای کسب وجهه ضد اسرائیلی به کار بستند و ادعا کردند که برخلاف اسلاف لائیک خود حاضر به باجدهی به اسرائیل نیستند، ولی عملکرد آنها نشان میدهد که سیاستهای اردوغان و همفکرانش تفاوت چندانی با رژیم صهیونیستی نداشته و شاید تنها تفاوت آنها با لائیکها در اینست که ژنرالها از این رابطه به عنوان افتخار خود نام میبردند ولی سیاستمداران کنونی ترکیه با نقش آفرینی دوگانه، چهرهای متفاوت و در عین حال حامی پوشش رژیم صهیونیستی به خود ارائه میدهند. به همین جهت است که عدهای معتقدند ترکیهای که در آن یک حزب به اصطلاح اسلامگرا حاکم است، مأموریت دارد در یک دوره زمانی با استفاده از همین عنوان ظاهر فریب، با حرکتهای تاکتیکی، رژیم صهیونیستی را در منطقه و نزد مردم ترکیه، مشروع جلوه دهد. البته ملتهای مسلمان فراموش نکردهاند که دولت ترکیه، صهیونیستیترین اقدامات را در سالهای اخیر انجام داده است، چرا که اگر اسرائیل را حزب لائیک جمهوری خواه خلق به رسمیت شناخت، در دوران حزب به اصطلاح اسلامگرای عدالت و توسعه بود که پرز در اولین مجلس یک کشور مسلمان سخنرانی کرد.
تلاش آنکارا برای به سازش کشاندن حماس و میانجی گری میان اسرائیل و حکومت خودگردان فلسطین یکی از اقدامات دولت اردوغان برای محدود ساختن قدرت مانور کشورهای عضو جبهه مقاومت ضد صهیونیستی بود. موافقت با ادامه استقرار پایگاههای ناتو در ترکیه و افزون بر آن، ایجاد سیستم دفاع موشکی آمریکا علیه ایران، از اقداماتی است که منحصراً در کارنامه دولت اردوغان میگنجد.
ایکاش اقدامات غربگرایانه و صهیونیستی دولت اردوغان به همین موارد منحصر میشد ولی تلاش برای ضربه زدن به دولتها و کشورهای همسایه از قبیل دولت نوری مالکی در عراق و جنگ با دولت سوریه از طریق کمک به تروریستهای مسلح القاعده از جمله خدماتی است که دولت ترکیه به آمریکا و رژیم صهیونیستی کرده است.
شاید بتوان هماهنگی با غرب در تحولات سوریه را، دقیقاً نقطه پایان و بطلان ادعاهای ترکیه در سیاست مقابله با رژیم صهیونیستی نامید. امروز مرز ترکیه با سوریه به پایگاه تروریستها و جولانگاه شورشیان مسلح و مأموران "موساد" و "سیا" برای سرنگونی دولتی تبدیل شده که به اذعان دوست و دشمن، از پایگاههای مهم مقاومت و مقابله با رژیم صهیونیستی محسوب میشود. مدعیان اسلام گرایی در ترکیه اکنون ماهیت خود را در همسویی با سیاستهای رژیم صهیونیستی در منطقه به نحو آشکاری بروز داده و به این ترتیب خط بطلانی بر جنگ زرگری میان آنکارا و تل آویو کشیدهاند.
آنچه از مواضع بیپرده و آتش افروزانه آقای اردوغان علیه دولت سوریه بر میآید، بحران آفرینی در یک کشور خط مقدم جبهه ضد صهیونیستی و جاده صاف کنی برای آمریکا و ایجاد حاشیه امن برای رژیم صهیونیستی است و گزارش شورای روابط خارجی آمریکا درباره سطح روابط ترکیه و اسرائیل به عنوان دو متحد آمریکا در منطقه نشان میدهد دولت اردوغان دقیقاً ادامه دهنده راه لائیکها در ترکیه است، همانها که از اولین روز تأسیس رژیم غاصب صهیونیستی آن را به رسمیت شناختند و ترکیه اولین کشور مسلمان بود که این ننگ را پذیرفت. براساس این گزارش رسمی، دولت ترکیه پس از ماجرای کشتی مرمره و اعلام قطع مناسبات دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی نه تنها از سطح روابط اقتصادی و نظامی خود با تل آویو نکاسته بلکه به شکل جنون آمیزی بر آن افزوده است. براساس آمار، سطح مبادلات اقتصادی ترکیه و رژیم صهیونیستی در دو سال گذشته، که دو طرف به ظاهر از هیچگونه روابط دیپلماتیک برخوردار نبوده اند، به طرز بیسابقهای افزایش یافته به طوری که معاملات تجاری دو رژیم در سال 90 به رقمی معادل 2/17 میلیارد دلار رسیده که این حجم در مقایسه با سال 89 که بالغ بر 1/8 میلیارد دلار بوده، افزایشی دو برابری را نشان میدهد.
همچنین دقیقاً از سال 89 به بعد حجم خریدهای تسلیحاتی و سطح همکاریهای نظامی و امنیتی دو طرف سیر صعودی داشته و فقط مانورهای مشترک نظامی از آن حذف شده است. افزون بر اینها، براساس پیمان استراتژیکی که در سال 75 میان دو رژیم به امضا رسیده، سالهاست که طرفین بدون وقفه از اطلاعات امنیتی و جاسوسی یکدیگر استفاده کرده و برخی افسران ارتش ترکیه در اسرائیل آموزش ویژه میبینند.
در مجموع، آنچه از عملکرد ده ساله سیاستمداران حزب عدالت و توسعه بر میآید اینست که سیاستهای دوران جدید ترکیه، ادامه همان سیاست وابسته کردن ترکیه به آمریکا و همسویی با نیات پلید رژیم صهیونیستی است که توسط رژیم لائیک پیگیری میشد، با این تفاوت که این بار همراهان آقای اردوغان این هدف را با پوششی از جنگ زرگری و ادعای اسلام گرایی و مدیریت فعال در صحنه بینالمللی محقق میسازند، سیاستی که امروز فقط بار آن بر دوش بازیگران سیاسی ترکیه گذاشته شده و از سوی کاخ سفید فرماندهی میشود و دولت اردوغان به عنوان یک ضلع مثلث "آمریکا، اسرائیل و ترکیه"، آنرا علیه کشورهای مستقل خاورمیانه سازماندهی و عملیاتی میکند. قطعاً دیری نخواهد پائید که به دولتمردان آنکارا ثابت خواهد شد همراهی با سیاستهای آمریکا و ایجاد سپر دفاعی برای حفاظت از رژیم صهیونیستی در منطقه آنهم به قیمت خصومت با همسایگان مسلمان به ویژه سوریه و عراق به زیان ترکیه تمام خواهد شد. عجیب است که این نکته را مدتی است مردم و احزاب ترکیه فهمیدهاند ولی متأسفانه دولتمردان این کشور که ادعای اسلامگرائی دارند، هنوز آن را درک نکردهاند.