سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی زبان پژوهی نگاهی به چالشهای فراروی فارسی دری در افغانستان

زبان پژوهی

نگاهی به چالشهای فراروی فارسی دری در افغانستان

برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 74، دی و بهمن 1391، رویه 36-37

نجم‌الدین کاویانی (نویسنده و پژوهشگر افغانستانی)
فشردۀ نوشتار: محمود فاضلی بیرجندی

زبانِ فارسی‌دری، امروز با چالش‌هایی جدی در افغانستان روبه‌رو است و آسیب‌هایی آن را تهدید می‌کند.1 اما با براندازی امارتِ اسلامی‌طالبان در1380خ/ 2001م، خطر جدی که زبانِ فارسی‌دری را تهدید می‌کرد، تا حدی کنار زده شد و زبانِ فارسی در این سالهای پسین، به‌رغم چالش‌هایی جدی، شاهد دگرگونی‌ها و پیشرفت‌های با اهمیتی در مرزوبوم ما بوده است. در آغاز اشاره‌هایی به این پیشرفتها می‌کنم و در پی آن، نگاهی به مهمترین چالشها و ناهنجاری‌های فراروی زبانِ‌فارسی‌دری می‌اندازم.

به باور من پیشرفت‌های زبانِ فارسی‌دری در این سالهای پسین عبارتند از:

نشر و پخش ده‌ها روزنامه، هفته‌نامه، ماهنامه؛ راه‌اندازی ده‌ها رادیو و تلویزیون خصوصی؛ چاپ و ورود هزارها کتاب فارسی به کشور؛ فعال شدن ده‌ها چاپخانه؛ برگزاری همایش‌های ادبی؛ بزرگداشت از مفاخر ادبی؛ پایه‌گذاری و فعال شدن نهادهای ادبی؛ توجه به نقد و نقدپذیری در حوزۀ ادبیات؛ برگزاری نشست‌های مشترک با فرهنگیان، شاعران و نویسندگان ایران و تاجیکستان در کابل؛ فزونی امکانات دسترسی به رایانه، اینترنت و رسانه‌های جهانی به زبان فارسی.

خودداری از کاربُرد واژگان بیگانه و به کارگیری برابرهای فارسی آنها، کوشش برای گسترش کاربُرد واژه‌های فارسی و استفاده از داده‌های نو در قلمرو زبان، ساده‌نویسی، کوتاه‌نویسی، کوشش برای نزدیک ساختن زبان گفتار و نوشتار و کاهش ترکیبات عربی از سوی شماری از رسانه‌ها در چند سال پسین، فرآیندی دلگرم‌کننده است. حضور نسل جوان و آگاه در حوزۀ رسانه‌ها و ادبیات، بلند رفتن آگاهی و شم زبانی در جامعه امیدوارکننده است.

به باور نگارنده، زبانِ فارسی‌دری به‌رغم همۀ این پیشرفت‌ها دراین سال‌های پسین، با چالشها و ناهنجاریهایی جدی در افغانستان روبه‌رو است. این چالش‌ها عمدتا برخاسته است از سیاست‌های غلط حکومت‌های دیروز و امروز؛ کم‌توجهی دست‌اندرکاران حوزه زبان؛ جهانی شدن در سدۀ بیست‌ویکم.


ورود بی‌رویۀ واژه‌های بیگانه

پیشرفت‌های پرشتاب علمی، نوآوری‌های فناوری و جهانی شدن در مجموع، زبانِ فارسی را در مسیر دگرگونی‌های جدی قرار داده است و در این فرایند صدها واژۀ بیگانه بی‌حساب و کـتاب وارد زبان شده‌اند. در این روند، تاثیرگذاری گویش‌وران زبان فارسی و به‌ویژه درس‌خواندگانی که در تماس با گویندگانِ زبانهای دیگر که شاهد این دگرگونیها و نوآوریها در حوزۀ علم و فناوری‌اند، برجسته است. مزید بر آن با برگشت مهاجران از کشـورهای مختلف و متاثر از زبانهای گـوناگـون و دوام حـضـور «بیگانکان» همراه با بالا رفتن نیاز فراگیری یک زبان بین‌الملـلی و بی‌برنامگی حکومت افغانستان در حوزۀ زبان، انتظار هجـوم بیشتر واژه‌هـای بیگـانه را نـیز باید داشـت.

ورود بیرویۀ واژه‌های زبان‌های بیگانه و شامل شدن آنها در نظام اداری، آموزشی و مطالب رسانه‌های کشور، روندی خطرناک است. «اما خطر بزرگتر این است که به سبب ارتباط ناگهانی و وسیع مردم افغانستان با دیگر ملل گیتی، زبانِ انگلیسی نفوذ و گسترشی بی‌سابقه در افغانستان یافته و در بسیاری از موسساتِ غیردولتی به زبانِ رسمی بدل شده است. هیچ دور از تصور نیست... به‌گونه‌ای که انگلیسی هم زبانِ دانش و آموزش باشد و هم زبانِ رسانه‌ها و در مواردی زبانِ اداری.2»

ورودِ واژه‌های انگلیسی حتا دامنِ لوحه‌های شهرها را نیز دربرگرفته است. «بسیاری از لوحه‌ها درکابل، به زبانِ انگلیسی است که به رسم‌الخطِ فارسی دری نوشته شده است. از این‌رو خواندن آنها گاهی برای استادان زبان نیز دشوارمی‌نماید3...»

به‌نظر می‌رسد که نفوذ زبانِ انگلیسی در نظام اداری و آموزشی کشور و در مطالب شماری از رسانه‌ها گسترش می‌یابد و آرام آرام در برخی موسسات و دانشکده‌ها ـ ازجمله دانشکده طب/ پزشکی و انجنیری/ مهندسی- جایگزین زبان فارسی می‌شود. نفوذ زبان انگلیسی در نظام اداری، دانشگاهی و رسانه‌ای کشور می‏تواند پیامدهای منفی برای این زبان داشته باشد. در این راستا ورود دانش واژه‌ها، یعنی مقوله‌ها و اصطلاحهای علوم معاصر و فناوری برجسته است و این امر بر بافت و ریخت زبان تاثیر وارد میکند، از این‌رو مسالۀ دانش‌واژه‌ها یک مسالۀ مرکزی تکامل زبانِ فارسی به‌عنوان زبان دانش و فن است.

زبان فارسی، ظرفیت و توانایی گسترده‌ای در امر ساختن دانش‌واژه‌ها از درونمایه خود دارد. اما در افغانستان نهادی وجود ندارد که بر ورود بی‌رویۀ واژه‌های خارجی نظارت کند و برای آنها واژه‌های تازه و برابرهای مناسبی در فارسی بیابد و زبان را با نیازهای دوران پیشرفت شتابندۀ علوم و فناوری همگام بسازد و به آموزشِ واژه‌گزینی علمی در دانشگاه‌ها و همسو کردن کتابهای درسی و رسانه‌های گروهی با دگرگونیهای زبانی یاری برساند.

برای جلوگیری از ورود بی‌رویۀ واژه‌های بیگانه و یافتن برابرهای مناسب، طرح و اجرای یک برنامۀ همه‌جانبه و از جمله پایه‌گذاری یک نهاد مرکب از زبان‌شناسان و دست‌اندرکاران حوزه زبان و بازنگری بر کتابهای درسی نیاز جدی است. به‌نظر می‌رسد که تا طرح و اجرای چنین برنامه‌ای، رسالت پاسداران زبان و ادب فارسی است که این وظیفه را به عهده بگیرند و در کل گویندگان زبان با شمِ زبانی  واژه‌های خودی را از بیگانه تشخیص بدهند.


ناهمگونی‌ها

ناهمگونی‌های املایی، کاربُرد نادرست واژگان فارسی، نارسایی‌هایی دستوری، ناهمگونی در نوشتن جمع واژگان مذکر و مونث تازی، نوشتن یک واژه به شیوه‌های گوناگون، عدم رعایت درست‌نویسی و درست‌گویی و نشانه‌گذاری و همچنین ناهمگونی در نگارش متن‌های ریاضی، فیزیک، کیمیا و مهندسی که آمیزه‌ای است از جمله‌های فارسی و نمادهای ریاضی و حروف لاتین، بخشی از نابه‌سامانی‌های زبانِ فارسی‌دری در کشور ماست. شیوه‌های گوناگون نوشتن یک واژه در یافتن مطلب توسط ماشین‌های جستجوگر اینترنتی مشکل‌ساز است.

«دربارۀ دستور زبان و درست‌نویسی زبانِ معاصر دری از چندین دهه به این‌سو استادان ادب ما، کارهایی را به‌سر رسانده‌اند که شایستۀ بزرگداشت است. از نام‌آوران این پهنه باید از استاد قاری عبدالله، استاد عبدالحق بیتاب، دکتر روان فرهادی، داکتر جاوید، پروفسور الهام، پروفسور نگهت سعیدی و... یاد کرد که کارهای با ارزش و ماندگار را انجام دادند.4»

استادان دانشگاه کابل به‌ویژه دانشکدۀ ادبیات و وزارت معارف (آموزش و پرورش) برای همگون‌سازی املا و نشانه‌گذاری زبان فارسی‌دری کارهای با ارزش را انجام دادند. از جمله زنده‌یاد دکتر عبدالاحمد جاوید جزوۀ درسی «بحث انتقادی بر املا و انشای فارسی» را در 1330خورشیدی نوشت.

اما از آنجا که در این زمینه کماکان ناهمگونی و اختلاف‌نظر وجود داشت، انجمن نویسندگان افغانستان در سال آغازین دهۀ شصت خورشیدی بر آن شد تا اختلاف‌نظرها را بررسی کند و رساله‌ای را به‌حیث رهنمود فراهم آورد. از این‌رو در1361خورشیدی کمیسیونی متشکل از استادان دانشگاه کابل، آکادمی علوم افغانستان و دبیران انجمن نویسندگان زیر نظر زنده‌یاد دکتر عبدالاحمد جاوید پایه‌گذاری شد تا رسالۀ تازه‌ای را در این زمینه آماده کنند، تا به‌صورت همگون در سراسر کشور مورد کاربُرد قرار گیرد. این رساله با عنوان «روش املای زبانِ دری» در 1363خورشیدی در کابل چاپ و منتشر شد.5

به‌رغم کارهای با ارزشی که در به‌سازی زبانِ فارسی در گذشته و سالهای پسین به همت استادان زبان انجام یافته است و با سپاس از این استادان خدمتگزار که حقی بر تاریخ و فرهنگ کشور دارند، به‌نظر میرسد که نبود نهادی که در راستای بهسازی و گسترش زبانِ فارسی‌دری سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی کند و آن را مدیریت سالم کند، یکی از سبب‌های اساسی ادامۀ مشکلاتِ اساسی زبان در کشور ما [افغانستان] می‌باشد. از اینرو به‌سازی و به روز کردن زبانِ فارسی‌دری ضرورت پایه‌گذاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی را در افغانستان پیش می‌کشد.


فرهنگستان زبان

با دریغ که در افغانستان تا هنوز فرهنگستان زبان و ادب فارسی وجود ندارد و از تدوین فرهنگ جامع عمومی و اختصاصی زبان خبری نیست. حکومت برنامه‌ای راهبردی و سیاستی علمی در حوزۀ زبان ندارد...

پایه‌گذاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی به‌عنوان یک بنیاد ملی و راهبردی و سیاستگذاری زبان مرکب از اهل فن و زبان‌شناسان که برای تقویت و رشد زبان کار کند، سیاست‌های زبانی را برنامه‌ریزی و مدیریت کند و به روزمرگی پایان بدهد، نیاز مبرم و جدی است...


بی‌توجهی به امر ویرایش

بی‌توجهی به امر ویرایش در کشور ما [افغانستان]، بخشی دیگر از مشکلاتِ زبانِ فارسی‌دری است. به‌نظر می‌رسد که زبانِ فارسی در این حوزه دستخوش چالشی جدی است. در شماری از رسانه‌ها اعم از نوشتاری، دیداری و شنیداری، ویراستار وجود ندارد. بسیاری از کتابها از جمله کتابهای علمی بدون ویرایش چاپ می‌شوند. دوبله و ترجمۀ بسیاری از قلم‌ها اوج بی‌توجهی را نسبت به ویرایش به نمایش می‌گذارد. ماهواره و اینترنت بر ناهنجاریها در این حوزه می‌افزاید. در یک جمله، نبود افراد حرفه‌ای به‌عنوان ویراستار در رسانه‌ها و چاپ کتابها بدون ویرایش سبب به میان آمدن بخشی از ناهنجاریها در زبان شده است.

هر اثری، بدون استثنا، چه نوشته و چه ترجمه، صرفنظر از آنکه نویسنده‌اش و یا مترجمش توانا و با تجربه باشد، نیازمند ویرایش است.

ویرایش زبانی یا ادبی، بر جنبه‌های دستوری، نگارشی و املایی اثر از جمله به کاربُرد واژه‌ها و عبارتهای مناسب، رعایت معیارهای دستور زبان، برابرسازی اصطلاحات، اصلاح جملات، رفع تناقضهای معنایی و منطقی جملات توجه دارد. ویرایش محتوایی، بر جنبه‌های علمی اثر توجه دارد و به رفع تناقضات محتوایی در کل اثر میپردازد.

بدین ترتیب ویراستار بر پایه مجموعه روشها و قاعده‌ها، کوشش می‌کند که یک نوشته را در چارچوپ معیارهای زبانی به مخاطب عرضه کند و تا حد امکان خواندن آن را برای خواننده آسان سازد. ویرایش، کاری حرفه‌ای است، فقط از عهدۀ کسانی برمی‌آید که صاحب مجموعه‌ای از تواناییها و داناییهای لازم باشند.

توجه نکردن به ویرایش، یکی از چالش‌های فراروی زبان فارسی درافغانستان است. حتا در کتابهای درسی وزارت معارف، ناهمگونی در نگارش واژه‌ها و حتا نام اشخاص و مکانها زیاد است. ویرایش کتابهای علمی و درسی، برنامه‌های رسانه‌ها، به‌ویژه رادیو و تلویزیون، در شکوفایی زبان و از جمله واژه‌گزینی سهم مهمی دارد. بهتر است واژه‌گزینی را از ویرایش کتاب‌های درسی و برنامه‌ریزی زبانی رسانه‌ها آغازکرد...

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه